رفقا یه سری بزنیم به شخصیت خودمون!؟ یه خود محاسبه ای صادقانه داشته باشیم..

کار خوب یا بد ! هرکدومش رو انجام بدی بهش میگن #فعل

اگه این فعل رو تکرار کنی میشه #صفت و هرجور شده به تکرار مجددش اصرار داری!

واین تکرار های مکرر ، صفت رو به #عادت تبدیل میکنه.. به این مرحله که برسی ترک کردن اون فعل برات خیلی خیلی سخت میشه..

درصورت تکرار مکرر ، عادت به #ملکه تبدیل میشه تو این مرحله بدون فکر کردن اون فعل رو انجام میدی مثل حرف زدن به زبان مادری که ملکه ذهنت شده و برای چگونگی بیان کلمات معمولا فکر نمیکنی...

اما همین ملکه رو بخوای بارها و خاص تکرار کنی میرسی به #جوهر که معمولا ما آدمای عادی به این مرحله نمیرسیم.. مرحله جوهر یعنی اون فعل یا افعال با تار و پودت در آمیخته شده مثل ائمه (علیه‌السلام)که اینقدر بر گناه نکردن و موفقیت برابر نفس تکرار داشتن که گناه رو درحقیقت با خوردن نجاست و فضولات یکی یا حتی بدتر از اون میدونستن و.... جوهر یعنی خاصِ جهان هستی... شاید نتونیم به این مرحله از دید مثبتش برسیم اما برای رسیدن بهش باید تلاش کنیم تا ادعا رهرو بودنمون خالصانه باشه..

یه گریز به اول بحثمون بزنیم گفتیم انجام افعال خوب یا بد ! رفیق همین مراحل رو حالا برای گناهات تصور کن.. هی تکرار و تکرار...! به کجا میرسی ؟ به شیطان درونت..💔

۹۰ درصدمون اینجا گیر کردیم! #عادت بعضیا نماز خوندن براشون عادت شده بدون اینکه بفهمن با کی دارن حرف میزنن این میشه عادت خوب اما نیاز به تفکر و بازسازی.. بعضیام تو گناهانشون دارن غرق میشن و به راحتی نمیتونن ترکش کنن!

#رفیق ؛ قبل اینکه عادت به ملکه تبدیل بشه فکری بحال خودت کن و افعال اشتباه زندگیت رو حذف کن و این مسیر رو با افعال خاص و خداپسند بیا جلو تا بشه بهت گفت یه شیعه واقعی و رهرو آقا امیرالمومنین علی(علیه‌السلام)❤️😉

۱:۲۰ 💔😔

‌لحظه ای که تو بین الحرمین بایستی و بگی : آمدم که بنگرم گریه نمیدهد امان... #کربلا_لازمیم_همگی

ناکام خواهم بود اگر در #اربعین تو ... هر جای این دنیای فانی جز حرم باشم

یا حضرت زینب سلام الله قسم به لحظه ی وداع با‌ برادرت ما رو برسون به اربعین برادرت #راه_بی_پایان

@salambarebrahimm با حس خوب گوش کنین

یاد خدا کردن فقط به گفتن سبحان اللّٰه و الحمدلله نیست..! اگه وقتی با گناه چشم تو چشم شدی، تونستی چشماتو ببندی میشه بگی که یاد خدایی..!

بیشتر دوست داشت #گمنام باشد. به همین دلیل گاهی به اسم های دیگر مقاله می‌نوشت.. نام هایی مانند: سجاد شکیب، مرتضی علم الهدی، مرتضی حق گو، مهدی علم الهدی و فرهاد گلزار که از این نام آخر بیشتر در مجلات سینمایی استفاده می کرد. گاهی نیز با نام مستعارِ «کاکتوس» می‌نوشت که بعدها عنوان صفحه طنز ماهنامهٔ سوره شد. #شهید_سیدمرتضی_آوینی🕊🌹 📚 لاله ای در فکه

همه میدونن گدای توام...!

این روزها رقیه فقط درک می کند احوال زیارت نرفته ها را... #اربعین

به سراغ آپارتمان اعلام شده رفتیم و بدون درگیری شخص مورد نظر رو دستگیرکردیم. وقتی می‌خواستیم از ساختمان خارج شویم جمعیت زیادی جمع شده بودن تا فرد مظنون رو مشاهده کنند. خیلی از آن‌ها ساکنان همان ساختمان بودند. ناگهان ابراهیم برگشت داخل آپارتمان و گفت: صبر کنید! با تعجب پرسیدیم: چی شده؟! چیزی نگفت فقط #چفیه‌ای که به کمرش بسته بود رو باز کرد و به چهره مرد بازداشت شده بست. پرسیدم:"ابرام چیکار می‌کنی !؟ با آرامش خاصی جواب داد: "ما بر اساس یه تماس و یه خبر، این آقا رو بازداشت کردیم. اگه آنچه که گفتن درست نباشه، آبروی این آقا رو بردیم و دیگه نمی‌تونه اینجا زندگی بکنه. همه مردم هم به چهره یک متهم به او نگاه می‌کنند. اما این طوری کسی اون رو نمی‌شناسه. اگر فردا هم آزاد بشه مشکلی پیش نمی‌یاد". وقتی از ساختمان خارج شدیم کسی مظنون مورد نظر را نشناخت و من به دقت نظر ابراهیم فکر می‌کردم که چقدر آبرو و شخصیت انسانها در نظرش مهم بود. سلام بر ابراهیم