🌹 #شهید نادرمهدوی و داستان انهدام بزرگترین اسکورت دریایی تاریخ
در سال های پایانی جنگ، خلیج فارس برای ایران بسیار ناامن شده بود؛ عراق خیلی راحت کشتی ها و سکوهای نفتی ایران را می زد. کویت بخشی از سرزمین، و عربستان، آسمانش را در اختیار صدّام قرار داده بودند. فرماندهان عالی رتبه سپاه، جریان عبور آزاد و متکبّرانه ناوهای جنگی آمریکا و نیز سایر کشتی ها و شناورهای تحت حمایت این کشور را به عرض امام (ره) رسانده بودند. حضرت امام (رض) فرموده بود:
«اگر من بودم، می زدم.»
همین حرف امام، برای سردار شهید مهدوی و جانشینش سردار #شهید بیژن گرد و نیز همرزمان آنها کافی بود تا خود را برای انجام یک عملیات مقابله به مثل و اثبات این موضوع که با همّت و رشادت دلیرمردان ایران اسلامی، خلیج فارس، چندان هم برای آمریکایی ها و نوکرانشان امن نیست، آماده سازند.
اولین کاروان از نفتکش های کویتی آن هم با پرچم آمریکا و اسکورت کامل نظامی توسّط ناوگان جنگی این کشور در تیرماه سال ۱۳۶۶ به راه افتادند. در این بین، دولت آمریکا عملیات سنگینی را در ابعاد روانی، تبلیغی، سیاسی، نظامی و اطّلاعاتی جهت انجام موفّقیت آمیز این اقدام انجام داده بود. در این کاروان، نفتکش کویتی «اَلرَّخاء» با نام مبدّل «بریجتون» حضور داشت که در بین یک ستون نظامی، به طور کامل، اسکورت می شد. این نفتکش، در فاصله ۱۳ مایلی غرب جزیره فارسی، در اثر برخورد با مین های کار گذاشته شده توسّط سردار شهید مهدوی و یارانش، منفجر شد به طوریکه حفره ای به بزرگی ۴۳ متر مربّع در بدنه آن ایجاد گردید. در پی این حماسه ،مرحوم حاج سید احمد خمینی، به #شهید مهدوی می گوید :که دل امام را شاد کردید.
هدایت شده از سلام برابراهیم
4_5823223617487373485.mp3
13.65M
@salambarebrahimm
یا رقیه(س) دین و دنیام
بانوای: مدافع حرم #شهید_حسین_معزغلامی
السلام علیک یا رقیه بنت الحسین(س)
تنھا ڪسانی شهید مےشوند
ڪہ #شهیــد_باشند
باید قتـلگاه رقم زد
«باید ڪُشتــ»
#منیَّتــ را ، #تَڪُـبر را ، دلبستگیـ را
غــرور را آرزوهاے دراز را ، هوس را
#اللهمارزقنےشهادتفےسبیلڪ❤
کانال کمیل
@salambarebrahimm یا رقیه(س) دین و دنیام بانوای: مدافع حرم #شهید_حسین_معزغلامی السلام علیک یا رقی
گنجینه ی عشق است دلِ خونِ رقیه
عالم به فدای دلِ محزونِ رقیه
آنقدر که در طالعِ او اشکِ غم افتاد
شد وردِ لبِ ما اَنا مجنونِ رقیه!
کانال کمیل
بسیجی،خوش تیپ،ورزشڪار،هیئتے، مسجدے،جوان،دست به خیر،دانشجو وبالاخره #شهید...❤️ 21 مهر... داداش بابک
جا نمی شود
این خندہ هــا
در قاب هـیچ پنجرہ ای
خندہ هـایت ، تمام دوربین هـا را
عاشق ڪردہ است . . .
#بسیجی_مدافع_حرم
#شهــید_بابڪ_نوری
@SALAMbarEbrahimm
کانال کمیل
جا نمی شود این خندہ هــا در قاب هـیچ پنجرہ ای خندہ هـایت ، تمام دوربین هـا را عاشق ڪردہ است . . . #
😔کاش میشد
تا خدا #پرواز کرد..
پای دل از بند #دنیا باز کرد..
کاش میشد از #تعلق شد رها
بال زد همچون #کبوتر در هوا . . .
#التماس_دعای_شهادت_برادرم🌹
کانال کمیل
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 #شهید_مهدی_قاضی_خانی 💐✍به روایت همسر قسمت:1 م
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠
#شهید_مهدی_قاضی_خانی
💐✍به روایت همسر
قسمت: 2
مهدی و فاطمه هر دو اهل روستای قاضی خان همدان بودند و نسبت فامیلی دوری داشتند. اما دست تقدیر خواست نسبت دور آنها بیشتر از این حرفها نزدیک شود. مدتی بود خانواده مهدی به شهرستان قرچک از توابع همین پایتخت هزار رنگ مهاجرت کرده بودند که 13 سال پیش شرایط خانواده فاطمه خانم هم ایجاب کرد به این شهرستان بیایند.
این دو خانواده سالها از هم بی خبر بودند تا اینکه شد آنچه باید میشد.
میخواستم گواهینامه رانندگی بگیرم. به همین دلیل در یک آموزشگاه ثبت نام کردم، پس از مدتی مربیام گفت راستی یک آقایی هم فامیلی شما اینجا هنرجو است. پرسید با هم فامیل هستین؟ چون آقا مهدی را ندیده بودم، گفتم: والا خبر ندارم.
بعد از مدتی همدیگر را اتفاقی دیدیم و شناختیم. فکر میکنم یک هفته بعد از اولین دیدار ما بود که با خانوادهاش صحبت کرد بیایند خواستگاری. آن موقع تازه از سربازی برگشته بود و حدود 20 سالش بود. هنوز کاری هم پیدا نکرده بود اما اصرار داشت ازدواج کند. یادمه در مراسم خواستگاری پدرم از او پرسید درآمدتان از کجاست؟ این درحالی بود که پدرش هم به او گفته بود من نمیتوانم کمکی در مخارج زندگی بهت بکنم. اما آقا مهدی ایستاد و گفت من روی پای خودم هستم و از هر کجا که باشد نانم را در خواهم آورد.
ادامه دارد
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
1_30389241.mp3
2.7M
🎤 حاج #محمود_کریمی
دیدنِ دستایِ بسته اومدی 😭
پیشِ کاروانِ خسته اومدی...
حالا که دیگه نمیتونم پاشم
حالا که پاهام شکسته اومدی..😔
#یا_رقیه_خاتون😔
@SALAMbarEbrahimm
آیت الله بهجت :
🌺وداع از این دنیا برای ما بسیار نزدیک است ؛ ولی ما آن را بسار دور می بینیم ، وگرنه اینقدر با هم نزاع نداشتیم .
📕جرعه ی وصال ، ص ۹۸
@SALAMbarEbrahimm
کسانی که به فُـقرا در دنیا٬ بینام و نشان
میبخشند ، نه احمق هستند ، نه از پول
بدشان میآید ؛
یقین کنیم که آنها در جایی لذتی را میبینند
که میبخشند؛ و اگر ما نمیبخشیم، مشکل
خودمان است که ب اندازهی آنها عاقل نیستیم.
🌸تجربه نشان داده عاقلترین و موفقترین
انسانها بخشندهترین آنها هستند. |
@SALAMbarEbrahimm
کانال کمیل
آیت الله بهجت : 🌺وداع از این دنیا برای ما بسیار نزدیک است ؛ ولی ما آن را بسار دور می بینیم ، وگرنه
☸بیدار شیم😴
💤از خواب غفلت بیدارشیم
⚠️ماها اعلامیه فوت زیاد میبینیم
♻️اعلامیه فوت دوست و آشنا 😔
♨️ ولی میگیم مرگ واسه مردمه😒
📢شاید هر کدوم از ما یک دقیقه دیگه نباشیم
کی آمادست؟
بهش گفتم اگروقت نکردی توبه کنے چی؟
خندیدوگفت:
فکرکردی خدامعطلِ مرگِ منِ!!؟
چندوقت بعداماوقتش به سررسید
ودیگروقتی نداشت برای بازگشت!
حواست هست؟
اینجامقصدنیست...❗️
#التماس_تفکر
@SALAMbarEbrahimm
میگوینــد ...
شنیدن ڪِی بود مانند دیدن
این روزهـا شنیده هایمان
ڪمی دیدنـی شدهاند ...
هنــوز حرامیـان !
پدران حسینی را شهید میکنند؛
دارند خرابه ها تڪرار میشوند
رقیه ها دلتنـگ پدران میشوند ،
از شام پــــدر می آورند
و جـان رقیـه ها را میگیرند ...
#به_یاد_رقیههای_وطن 😔
#دختران_شهدای_مدافع_حرم
@SALAMbarEbrahimm
هدایت شده از ﷽
1_30416896.mp3
6.74M
🎶 بشنوید👌😔
بابا حسین . . .
کوچہ بہ کوچہ رو نیزہ ها رفتی
خونہ ما نیومدی
پادڪست ترڪیبی
حاج محمود ڪریمی ، میرداماد
🏴 @SALAMbarEbrahimm
حاج آقا قرائتی زیبا گفتند :
تیر سه شعبه یعنی چه؟
تیر سه شعبه یعنی همین کارهایی است
که ما در کوچه و خیابان انجام میدهیم!
همین بدحجابی و رعایت نکردن ها است
سه شعبه دارد!
یک شعبه اش این است که خودمان
گناه کرده ایم ...
یک شعبه اش این است که دیگران را
به گناه انداختیم ...
یک شعبه هم قلب امام زمان (عج) است
که نشانه گرفتیم ...
وای بر ما
بانو!
این چادر تا برسد به دست تو
هم از کوچه های مدینه گذشته
هم از کربلا
هم از بازار شام!
چادرت را در آغوش بگیر و بگو برایت روضه بخواند
خواب #حضرت_رقیه(س) رو دیده بود
بی بی فرموده بودن تو به خاطر ما از #گناه گذشتی ما هم شهیدت میکنیم.
موقعی که داشت میرفت سوریه بهم گفت: سید برام #روضه حضرت رقیه بخون
گفتم نمیخونم، داری میری حسین #بچه هااات، گفت از بچه هام دل کندم، روضه می خوندم های های #گریه میکرد.
✍به روایت سیدرضا علیزاده، ذاکر اهل بیت
#شهید_حسین_محرابی🌷
#شهید_مدافع_حرم
❤️ @SALAMbarEbrahimm
🌹بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌹 #خاطرات_شهدا
یک دستش قطع شده بود اما دست بردار جبهـه نبود، بهش گفتند: « با یک دست که نمیتونی بجنگی برو عقب.»
میگفت: « مگه حضرت ابوالفضل با یک دست نجنگید؟
مگه نفرمود : « والله ان قَطعتَمو یَمینــی، اِنی اُحـــامی ابـداً عن دینــــی »...
عملیات والفجر 4 مسئول محور بود. حمیدباکری بهش مأموریت داده بود گردان حضرت ابوالفضل رو از محـاصره دشمن نجات بـده با عـده ای از نیـروهاش رفت به سمت منطـقه مأموریـت، لحظههای آخر که قمقمه را آوردن نزدیک لبای خشکش گفته بـود:
«مگه مولایم امام حسین عليه السلام در لحظهی شهـادت آب آشامید که من بیاشامم.»
شهید کہ شد هم تشنهلب بود هم بیدست ..
✍ راوی : همرزم شهیـــد
🌷شهید شاپور برزگر گلمغانی
فرماندهمحورعملیاتیلشکر۳۱عاشورا
🌹 #شادی روح شهدا و امام شهدا صلوات
@SALAMbarEbrahimm
فراز قيامه - عبدالباسط.mp3
4.01M
🌹شبتون آروم با نوای #قرآن که آرامش بخش دل هاست❤️
از #خطر نمی ترسید، وقتی که همه روی زمین خوابیده بودند او #تیراندازی میکرد.
یک نفر به او گفته بود: قناصه میزنند سرت را خم کن؛ مرتضی به او گفته بود: اگر من سرم را خم کنم همه نیروهایم #سینه_خیز میشوند.
آن شخص گفته بود: قناص دارد سر ما را میزند.
مرتضی جواب داد: اگر قرار باشد #تیری به من بخورد اسم من روی آن نوشته شده است.
#مدافع_حرم
#شهید_مرتضی_حسین_پور🌷
❤️ @SALAMbarEbrahimm