eitaa logo
کانال کمیل
6هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
3هزار ویدیو
113 فایل
#سلام_برابراهیم❤ ✍️سیره شهدا،مروربندگی،ارتباط با خدا.‌.. 💬خادمان‌کانال؛ @Ashena_bineshan @komeil_channel_95 ✅ موردتائیدمون👇 💢 @BASIRAT_CYBERI 👤نظرات شما👇 @nazarat_shoma کپی باذکر‌14 #صلوات برای هرپست✅ اومدنت اتفاقی نبود...😉
مشاهده در ایتا
دانلود
#شهادت، سهمِ کسانی می شود که عالم را، #محضر_خدا می دانند و کسانی که عالم را محضر خدا بدانند #گناه نمی کنند و شهدا، اینگونه اند و ما نیز #شهادت را سهمِ خود کنیم با گناه نکردن...
‌ای مردم به گوش هستید؟ بابای من رفت تا کسی خواب رو از چشمای شما نگیره و #آرامش و #امنیتتون رو به هم نزنه! بابای من و دوستاش رو فراموش نکنید!‌ تمام! ‌دوقلوهای #شهید_حسین_مشتاقی🌹 🌷شهدا را یاد کنیم باذکر #صلوات 🍃 @SALAMbarEbrahimm🍃
#شهید_سجاد_زبرجدی 🍃🌹 ولادت ۱۳۷۰ شهادت ۱۳۹۵ حلب سوریه 👈ﺷﻬﯿــﺪﯼ ڪﮧ ﻗﻮﻝ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﺮﺍﮮ ﺯﺍﺋﺮﺍﻧـﺶ ﺩﻋــــﺎ ڪﻨﺪ ... فرازی از وصیتنامه شهید: 💓ﺍﮔﺮ ﺩﺭﺩ ﻭ ﺩﻝ ﺩﺍﺷﺘﯿﺪ ﻭ ﯾﺎ ﺧﻮﺍﺳﺘﯿﺪ ﻣﺸﻮﺭﺕ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ، ﺑﯿﺎﯾﯿﺪ ﺳﺮ ﻣﺰﺍﺭﻡ؛ ﺑﻪ ﻟﻄﻒ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺣﺎﺿﺮ ﻫﺴﺘﻢ .... ﭖ.ﻥ۱ : ﻗﻄﻌﻪ ۵۰ ﺭﺩﯾﻒ ۱۱۷ ﺷﻤﺎﺭﻩ ۱۴ ﭖ.ﻥ۲ :ﺣﺘﻤﺎ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﮐﻨﯿﺪ ﻣﺘﻀﺮﺭ ﻧﻤﯿﺸﯿﺪ 😉 شهدا را یاد کنیم با ذکر #صلوات 💐
🔸رفته بود #سوریه جنگیده بود تا نیاز نباشد اینجا در تهران مقابل تروریست‌ها👹 بایستند 💥اما رد خشونت جایی وسط همین #پایتخت امن غرب آسیا سربرآورد؛ ⇜تهران #خیابان_پاسداران، گلستان هفتم، مقابل منزل نورعلی تابنده، قطب دراویش گنابادی. 🔹منزل جدید #محمدحسین تا خانه پدری‌اش فاصله چندانی ندارد. حالا او در حیاط امامزاده علی‌اکبر(علیه‌السلام) چیذر آرمیده است. 🔸همانجایی که سال‌ها توفیق #خادمی‌اش را داشت و اینک خود زیارتگاه عاشقانـ❤️ و دلسوختگان شده است. #شهید_محمدحسین_حدادیان 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
کانال کمیل
🔸رفته بود #سوریه جنگیده بود تا نیاز نباشد اینجا در تهران مقابل تروریست‌ها👹 بایستند 💥اما رد خشونت جا
🌷 ❤️✨محمدحسین خیلی دوران دفاع مقدس را می‌خورد. با غبطه می‌گفت: ‌ای کاش من هم در بودم. خوش به حال شما که بودید. خوش به حال شما که دیدید ❤️✨یکی از برنامه‌های همیشگی‌اش زیارت و قطعه شهدای گمنام🌷 بهشت زهرا(س)بود.وقتی پیکر دوستان شهید حرمش شهیدان کریمیان و امیر سیاوشی را آوردند و در به خاک سپردند ، حال و هوای عجیبی داشت. ❤️✨ارتباط خاصی با داشت و همیشه کلام شهدا را نصب‌العین خودش قرار می‌داد محمد بود. وقتی بحث جبهه مقاومت مطرح شد، همه تلاشش را کرد که به برود. ❤️✨یک روز آمد و کنارم نشست و گفت: اگر من یک زمان بخواهم بروم سوریه، مخالفت می‌کنید؟ نظرتان چیست⁉️ گفتم: یک عمر است که به (ع) می‌گویم: بابی وامی و نفسی و اهلی و مالی واسرتی، آقا جون همه زندگی‌ من به فدایت، حالا که وقتش شده ، بگویم نه نرو همان که در اینجا حافظ توست در سوریه هم است همه عالم محضر خداست. ❤️✨گفت: وقتی راضی هستی یعنی همه راضی‌اند. عاشقانه تلاش کرد برای رفتن، اعزام‌ها خیلی راحت نبود. یک روز -صبح برای خواندن نماز📿 صبح بیدار شدم که دخترم هراسان آمد و گفت: مادر ساکش را بسته و می‌خواهد برود ❤️✨رفتم و گفتم: می‌روی؟ قبل رفتن بیا چندتا عکس با هم بیندازیم. عکس‌ها را که انداختیم، و راهی‌اش کردم. وقتی رفت گفتم با برمی‌گردد اما مصلحت خدا بر این بود که برگردد. ❤️✨وقتی از آمد از اوضاع آنجا برایم گفت، اعتقادش نسبت به حفظ انقلاب و بیشتر شده بود می‌گفت: مامان نمی‌دانید چه خبر است؟ خدا نکند آن که در سوریه ایجاد شده در ایران پیاده شود. می‌گفت: تا زنده‌ایم است به این خائنان اجازه بدهیم مملکت ما را مانند سوریه کنند 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
عُمُرٍ يَفْنَى فِيهَا فَنَاءَ الزَّادِ، وَ مُدَّةٍ تَنْقَطِعُ انْقِطَاعَ السَّيْرِ! چون توشه ای یافتنی به سر می رسد، و چون راهی که پیموده می شود سپری می گردد ! / خطبه ۱۱۳ - حواسمون هست؟ ...
کانال کمیل
عُمُرٍ يَفْنَى فِيهَا فَنَاءَ الزَّادِ، وَ مُدَّةٍ تَنْقَطِعُ انْقِطَاعَ السَّيْرِ! #عمر چون توشه ا
تو به دنبال غافل ازاینکه همان لحظه به دنبال توست... توشه ای برای سفر آخرتمون کنار گذاشتیم..!؟
گاهی اوقات یک نفر #پدر ندارد اما یک لشکر عمو دارد که اگر لب ترکند برایش به علقمه میزنند.
#ای_صاحب_ایام_بگو_پس_تو_کجایی؟ کِی میشود ای دوست کنی جلوه نمایی از هر که سراغ شب وصل توگرفتم گفتند قرار است که یک جمعه بیایی #اللهم_عجل_لولیک_الفرج تعجیل درامر فرج #صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹ببینید گلزار شهدای حزب الله در لبنان چقدر زیباست ، هر خانواده هر جوری که دوست داشته قبر شهیدش رو تزئین کرده ♦️واقعا بنیاد شهید چی با خودش فکر کرد که طرح یکسان سازی رو اجرا کرد؟!!
اسیر بازی دنیا نشیم! 🔸بخندیم به این بازی و با صاحب بازی معامله کنیم که معامله ای سراسر سود است. شهید حاج حسین خرازی
4_223804187379499326.mp3
4.12M
مناجات بسیار زیبا ازدستش نده 🌹هزاران جُمعه بگذشت و 🌹حکایت همچنان باقیست
🕊ماهی به رنگ #شهدا.... عجب ماهیست #اسفند... آغازش با #حمید، اواسطش با #حسین و پایانش با #مهدی... اسفند ماه بوی #شهادت می دهد...🕊 #هدیه‌_به‌_روح_‌شهدا‌_صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 گوش بسپارید به تلاوت بسیار زیبایی از نوجوان ۱۲ ساله و کلی لذت ببرید و کیف کنید☺️
🌷نه برگ گلی.. 🍃به شاخه ها می ماند 🌷نه هیچ کسی به جز... 🍃 می ماند 🌷خوش باش و بدی مکن 🍃که ازما تنها 🌷یک و.. 🍃یک به جا می ماند
"جـان" امـانتـی‌ست که بایـد به "جـانان" رساند... اگر خود ندهی ، می‌ستانند... فـاصلـه #هلاکت و #شهادت همین خیانت در امانت است #شهید_سید_مرتضی‌_آوینی
1_5120735098651541582.mp3
7.81M
@salambarebrahimm 💠 ماجرای زیبای توبه کریم تار زن "بسیارجالب وشنیدنی‌"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفت و گوی بدون تعارف ۲۰:۳۰ با خانواده شهید روح الله بابایی از شهدای حادثه تروریستی زاهدان ... ببینیم و شرمنده شویم و شرمنده شویم و شرمنده شویم...
! 🌷با ابراهیم تصمیم گرفتیم تا یک روز قبل از رفتن به جبهه ی مهران، برای تفریح و هواخوری بیرون برویم؛ چون ابراهیم تازه دایی شده بود، اصرار کرد که به جای رفتن به مناطق تفریحی به منزل خواهرش برویم تا او قبل از رفتنش به جبهه، بتواند خواهرزاده جدیدش را ببیند. مخالفت من فایده نداشت و به اجبار به خانه ی خواهرش رفتیم. 🌷ابراهیم همین که بچه را دید، فوراً آن را از گهواره بیرون آورد و شروع کرد به بوسیدن. رو به خواهرش کرد و گفت: آبجی! اسم این کوچولو را چی گذاشتی؟! خواهرش گفت: حسین. ابراهیم بلند شد، رفت یک ماژیک قرمز پیدا کرد و برگشت. پشت پیراهن سفید نوزاد با آن ماژیک قرمز نوشت: «یا حسین شهید! ما را بطلب.» 🌷همه شروع کردیم به خندیدن. به ابراهیم گفتم: ابراهیم! این چه جمله ای بود که نوشتی؟! ابراهیم با حالت خاصی گفت: از آنجایی که دوست دارم به کربلای حسین (ع) بروم و آرزو دارم که به دیدارش نائل شوم، برای همین این جمله را پشت پیراهن این طفل پاک که گناهی نکرده؛ نوشتم تا شاید خدا دعایش را زودتر اجابت کند و به آبروی این نوزاد، امام حسین (ع) مرا بطلبد. 🌹خاطره اى به ياد شهید ابراهیم امیرصادقی راوى: رزمنده نادر قلی زاده
همیشه به شاگرداش میگفت: جوانمردانه به میدان مبارزه برید مدالی که با نامردی بدست بیاد رو نمیخوام اگر برنده شدین باعث افتخار ما میشین اگر باختین باز هم با لبخند به حریف تبریک بگین #شهیدسیدجواداسدی
شهر را به ما سپردند! و رفتند... از شهر چیزی باقی نمانده!! برگردید... مقاومت کار ما نیست... خانه به خانه! نفر به نفر! در حال ! برگردید! دست را بگیرید... آی شهدا با فراموشی درس شما تخریبچی شدیم! می کنیم دل را با وسوسه های شیطان! پشت ... و پس لرزه های این انفجار می لرزاند مهدی فاطمه سلام الله علیها را... ! مقاومت کار ما نیست آقا دارد! بس که ما داریم... برگردید آقا ...
خاک مظهرفقرمخلوق دربرابر غنای خالق است معنای آنکه درنمازپیشانی برخاک می گذاری همین است تا باخاک انس نگیری راهی به مراتب قرب نداری #شهیدمرتضی_آوینی
💢 دعا كنيد شهید "باشيم" نه اينكه فقط شهید "بشويم"... اصلا تا شهید نباشيم، شهید نمي شويم. تا حالا فكر كرده ايد، پشت بعضي دعاهاي شهادت، يك جور فرار از كار و تكليف است. سريع شهید شويم تا راحت شويم! اما ... دعا كنيد قبل از اينكه شهید بشويم، يك عمر شهید باشيم. مثل حاج قاسم سلیمانی که رهبر به او می گویند تو خودت شهید زنده ای برای ما... مثلاً هشتاد سال شهید باشیم ...!!!! شهید كه "باشيم"، خودش مقدمه مي شود تا شهید هم "بشويم".
يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا ‌(نساء/۱۴۲) خدایا ما را ببخش که اینقدر بـرای چشـم‌ها و حرفهایِ دیگران زندگی می کنیم...
🌷همین که روزهای نزدیک به عملیات می رسید؛ برای بچه ها فال حافظ می گرفت. نزدیک عملیات کربلای ٥ بود. این بار اولین باز شدن کتاب به نیت من بود. بعد از کمی مکث و زمزمه با لهجه شیرین گفت: "نه کاکو جان! دریغ از یک روزنه کوچک، انگار اصلاً قرار نیست از دست تو راحت بشیم! " 🌷با سپری شدن لحظات، وضعیت بقیه هم مشخص شد. مرتضی جاویدی، سید محمد کدخدا و.... جز، شهدا بودند. زنده ها هم معلوم شدند. یکی از بچه ها گیر داد که حالا نوبت خودته! از بچه ها اصرار از او انکار تا بالاخره چشمها را آرام بست و این بار کمی طولانی تر.... 🌷....قطره اشکی آرام از گوشه چشمانش لغزید، کتاب را باز کرد: نفس باد صبا مشک فشان خواهد بود، عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد، ارغوان جام "عقیقی" به سمن خواهد داد، چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد. 🌷عملیات که تمام شد رفتنی های فال، همه شهید شدند، جاویدی،حق پرست.... و خود عقیقی، من مانده بودم و صدای محمدرضا که تا امروز در ذهنم مانده؛ "دریغ از یک روزنه کوچک." 🌷خاطره اى به ياد شهید محمد رضا عقیقی