#لالههای_آسمونے
🍃آنروز به مسجد نرسیده بود ، برای نماز به خانه آمد و رفت توی اتاقش . یواشڪے نماز خواندنش را تماشا میکردم ؛ حالت عجیبی داشت . طوری حمد و سوره را میخواند مثل اینڪہ خدا را میبیند .
🌷 ذڪرها را دقیق و شمرده ادا میڪرد ؛ بعدها در مورد نحوهٔ نماز خواندنش ازش پرسیدم ؛ گفت : اشڪال ڪار ما
اینه ڪہ برای همه وقت میزاریم ، جز برای خـــــدا ...!!
🌹نمازمونو سریع میخونیم و فڪر میڪنیم زرنگی ڪردیم ؛ اما یادمون میره اونی ڪہ به وقتـــــھا برڪت میده فقط خود خداست .
#شهید_علیرضا_ڪریمے🌷
🕊یادش با ذکر #صلوات
▪️ @SALAMbarEbrahimm ▪️
#درس_اخلاق
🌼یکی از بچهها به شوخی پتو رو پرت کرد طرفم. اسلحه از دوشم افتاد و خورد تو سر کاوه. کم مونده بود سکته کنم؛ سر محمود شکسته بود و داشت خون میآمد.
🔹با خودم گفتم: الانه که یه برخورد ناجوری با من کنه. چون خودم رو بی تقصیر میدونستم، آماده شدم که اگر حرفی، چیزی گفت، جوابش رو بدم.
🔸دیدم یه دستمال از تو جیبش در آورد، گذاشت رو زخم سرش و بعد از سالن رفت بیرون! این برخورد از صد تا سیلی برام سختتر بود!
🔹در حالی که دلم میسوخت، با ناراحتی گفتم: آخه یه حرفی بزن، همونطور که میخندید گفت: مگه چی شده؟ گفتم: من زدم سرت رو شکستم، تو حتی نگاه نکردی ببینی کار کی بوده!
🔸همونطور که خونها رو پاک میکرد، گفت: این جا کردستانه، از این خونها باید ریخته بشه، این که چیزی نیست.
چنان من رو شیفته خودش کرد که بعدها اگه میگفت: بمیر، میمردم!
#شهید_محمود_کاوه
🌷یادش با ذکر #صلوات
▪️ @SALAMbarEbrahimm ▪️
7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ شنیدن تقوای رزمندههای هشت سال دفاع مقدس از پدری که هم رزمنده بود و هم پدر شهید
🔺در جبهه از خودم پایینتر ندیدم، به هر کسی که نگاه کردم تقوایش از من بیشتر بود
▪️ @SALAMbarEbrahimm ▪️
می گفت :
« پاسدار یعنی کسی که
کار کنه، بجنگه، خسته نشه
کسی که نخوابه ، تا وقتی
خود به خود خوابش ببره...»
یه بار توی جلسهی فرماندهان
داشت روی کالک، شرایط منطقه رو
توضیح میداد؛ یه دفعه وسطِ صحبت
صداش قطع شد. از خستگی خوابش
برده بود دلمون نیومد بیدارش کنیم
چند دقیقه بعد که خودش بیدار شد
عذر خواهی کرد ؛ گفت: سه چهار روز
هستش که نخوابیدم ...
🌷سردار بیادعا
🌹شهید مهدی باکری
❤️فرمانده لشکر۳۱عاشورا
🍃یادش با ذکر #صلوات
▪️ @SALAMbarEbrahimm ▪️
کنار قدمهای جابر.mp3
9.16M
🍃ڪنار قدم های جابر
🍃سوی نینوا رهسپاریم
🎤 میثم مطیعی
▪️ @SALAMbarEbrahimm ▪️
#علی_اکبرهای_خمینی
در کربلای۴ کار گِره خورده بود ...
همراه با سردار اسدی از خط برمیگشتیم
به خاڪریزی رسیدیم....
آنسوی هشت پریها و سیمخاردارها
یک تانک در معرض دید دشمن بود
دلم میسوخت که این جوانان
الان مورد هدف دشمن قرار میگیرند
اما نمیتوانستم کاری کنم ...
به یکباره دیدم دشمن این تانک را زد
تانک در آتش میسوخت و گُر میگرفت
نیروهای تانک نیز در آن آتش میسوختند.
این صحنه را که دیدم، از درون آتش گرفتم.
گفتم: خدا به داد پدرشـان برسد ...
من این صحنهٔ جاندادن و سوختن جوانها را
میدیدم و هیچ کاری از دستم ساخته نبود.
به عقب برگشتیم ...
خبر دادند که محمدم شهید شده است
پرسوجو کردم که کجابوده است و چگونه؟
وقتی گفتند محمد در همان تانک بوده است،
باز دلم آتش گرفت. محمدم میسوخت و من
نمیتوانستم کاری بکنم. حتی نتوانستم وقتِ
جاندادن بالای سرش بروم و بدرقهاش کنم....
✍ راوی : پدر شهید
زبان به روضه چرا وا کنم؟
هـمین ڪافیست :
مباد شاهدِ جان دادنِ پسر، پدری ...
#شهید_محمد_خوشبخت
#رزمنده_تیپ۳۳_المهدی
▪️ @SALAMbarEbrahimm ▪️
🔻 #ڪلام_شهیـد
🍃بـرای اینکـه در این دنـیای زودگـذر
گرفـتار انحـراف نفـس نشـوید
همیشـه یـاد خـدا باشیـد ...
سعـی ڪنیـد ...
تحمـل عقیـدههـای مخـالف را داشتـه باشیـد سعـی را بـر جـذب نیروهـای جـوان بگذاریـد نـه دفـع آنـان ...
#سردارشهید_ناصر_کاظمی
🌷یادش با ذکر #صلوات
▪️ @SALAMbarEbrahimm ▪️
13.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 باآرزوی 💔 #کربلا رفتندبه آغوش شهادت
تاآرزو به دل کربلا نمانیم...
#اربعین_حسینی
🌷یادشهدا با ذکر #صلوات
▪️ @SALAMbarEbrahimm ▪️
کانال کمیل
🌹 باآرزوی 💔 #کربلا رفتندبه آغوش شهادت تاآرزو به دل کربلا نمانیم... #اربعین_حسینی 🌷یادشهدا با ذکر
❤️یادمان باشد اگر مجلس روضه برپاست
🏴اقتدارِ عَلَمِ عشق ، به خونِ شهداست
#تلنگر
🛑 اگر دلتنگی و ترس واضطراب تمام قلب و جانت را دربرگرفته‼️
🌹🍃درهیچ جای جهان نباید به دنبال آن بگردی بلکه دلیلش تنها آن گناهانی است که انجامش دادی و امروز دلیل دلتنگی ات شده است
🌹🍃گناهانی که امروز دعاهایت را درخود حبس کرده اند و اجابتشان را از تو دور کرده است
🍃تازنده ای خودت رو دریاب که خیلی زود دیر میشه...
🌷آرامش سهم قلبیست که در تصرف خداست
▪️ @SALAMbarEbrahimm ▪️
haghighat asar gonah.ali.mp3
2.76M
🎙حقیقت آثار گناه!
🔴 #استاد_عالی
▪️ @SALAMbarEbrahimm▪️