eitaa logo
کانال کمیل
6هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
3هزار ویدیو
113 فایل
#سلام_برابراهیم❤ ✍️سیره شهدا،مروربندگی،ارتباط با خدا.‌.. 💬خادمان‌کانال؛ @Ashena_bineshan @komeil_channel_95 ✅ موردتائیدمون👇 💢 @BASIRAT_CYBERI 👤نظرات شما👇 @nazarat_shoma کپی باذکر‌14 #صلوات برای هرپست✅ اومدنت اتفاقی نبود...😉
مشاهده در ایتا
دانلود
عاشقانی که مُدام از فرجت می گفتند عکس‌شان قاب شد و از تو نیامد خبری ... #یا_مهدی_ادرکنی #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #شهید_سیدصادق_آقااعلایی شهادت عملیات‌ غدیر شلمچه ۱۳۶۷
احمدیان.mp3
1.89M
@salambarebrahimm 🇮🇷 شهدا بعد از فتنه ۱۸ تیر ۷۸ چه کردند؟ راوی: آقای احمدیان " تفحص شهدا " نثار روح پاک شهدا
💠دو تا خاطره زیبا از زندگی سردار شهید یوسف سجودی می‌نویسم ، یکی‌اش مخصوص خانومهاست و یکی‌اش مخصوص آقایون... : همسر شهید میگه: زندگی‌مون با کمک‌خرجِ پدرش و درآمد ناچیز حوزه به سختی می‌گذشت. یه شب نان هم برا خوردن نداشتیم. بهش گفتم که چیزی نداریم. اونقدر این پا و اون پا کرد که فهمیدم پولش ته کشیده. حرفی نزدم و رفتم سراغ کارهایم... وقتی برگشتم ، دیدم یوسف نشسته پای سفره... داشت گوشه‌های خشک و دور ریز نان رو که از چند روز پیش مونده بود، می‌خورد... بهم گفت: بیا خانوم ! اینم از شام امشب... : از همسر این شهید یاد بگیرین و چیزی رو نخواین که می‌دونین همسرتون توان مهیا کردنش رو نداره ، لطفاً با پایین آوردن سطح توقعاتتون کاری کنین که مردتون شرمنده نشه ، تا زندگیتون آرامش داشته باشه... : یوسف بعد از مدتها خرید کرده بود. بهم گفت: خانوم! ناهار مرغ درست میکنی؟ هنوز آشپزی بلد نبودم. اما دل رو زدم به دریا و گفتم: چشم... مرغ رو خوب شستم و انداختم توی روغن. سرخ و سیاه شده بود که آوردمش سر سفره. یوسف مشغول خوردن شد. مرغ رو به دندون گرفته بود و باهاش کلنجار می رفت. مرغ مثل سنگ شده بود و کنده نمیشد. تازه فهمیدم قبل از سرخ کردن باید آب‌پزش می‌کردم. کلی خجالت کشیدم. اما یوسف می‌خندید و می‌گفت: فدای سرت خانوم! ‌ : همسرتون با عشق براتون غذا می پزه و توی خونه زحمت می‌کشه. اگه غذا خوب نبود و یا نقصی دیدین ، نباید به روش بیارین. یادمون نره که گاهی یه تشکر کردن ،کل خستگی رو از تن همسرمون خارج می‌کنه... 📚 منبع خاطرات: مجموعه طلایه داران جبهه حق 7 ( کتاب شهید یوسف سجودی) فرمانده تیپ سوم لشکر 17علی بن ابیطالب علیه السلام
💠محكم بغلش كردم و گفتم: اگر مارو نديدى، حلال كن دارم مى رم مكه... خنديد و گفت: تو هم حلال كن تو ميرى مكه منم ميرم فكه .. ببينيم كدوممون زودتر به خدا ميرسه... 💠آب زمزم و تسبيح آورده بودم براش با كلى خاطره واسه تعريف كردن... پيچيدم تو كوچشون پارچه سر در خونشون ميخكوبم كرد.. پاهام شل شد و تكيه دادم به ديوار... 📎جستجوگر نور 🌷 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
میشداغ.MP3
14.49M
@salambarebrahimm 🔴 یک سری #خرمشهرهای هست که من وتو باید آزاد کنیم... 🏢خرمشهر دانشگاه... 💰خرمشهراقتصادی... 📺خرمشهر صدا و سیما... 📲خرمشهر فضای مجازی... لباس رزمت رو بپوش اسلحت رو دست بگیر... یک #یازهرا بگو بیا تو میدون.... 🎙روایتگری زیبای خادم الشهدا #جلالیان
به قمر فاطمیون شهرت داشت یکی از شروط عقدش این بود که مدافع حرم باقی بماند. #کلام_شهیدحسین_هریری : من حاضرم مثل علی اکبرِ امام حسین اِرباً اِربا بشم ولی ناموس شیعه حفظ بشه. آخرشم این شهید درحال خنثی کردن بمب بود که منفجر شد و قسمتی از بدنش تیکه تیکه شد . #شهید_حسین_هریری
10.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃زیبایی چهره شهید حسین هریری باعث شده بود در جبهه مقاومت اسلامی به قمر فاطمیون معروف شود . شهید حسین حریری با نام جهادی سید عمار از بسیجیان مشهدالرضا بود که بنا به دلایلی از طریق لشکر فاطمیون (س) به سوریه اعزام شد و در جبهه مقاومت فرمانده تخریب قرارگاه فاطمیون (س) در حلب را بر عهده داشت ایشان در 20 آبان ماه 1395 در سن 27 سالگی به خیل شهدای مدافع حرم پیوست . او که به تازگی نامزد کرده بود، دوست نداشت ازدواجش مانعی برای دفاع از حریم اهل بیت شود. بنابراین با همسرش شرط کرد همچنان رزمنده مدافع حرم باشد و مدتی پس از نامزدی به سوریه رفت و قدم به حجله شهادت گذاشت. #شهید_حسین_هریری 🌷یادش با ذکر #صلوات 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
قراردادم را تمدید کردم... قرار داد عاشقی پیمانی از جنس خدا، پیمانی که نهایتش خداست... ، رهایم نکن در این میدانی که اگر لحظه ای غفلت کنم، پایم روی مین های زمانه میرود... هدایتگری باش، تا تخریب چی باشم و نفسم را تخریب کنم و به نقطه ی کمالی که تو به ان رسیدی، برسم...
کانال کمیل
🍃دل به سمت تو بچرخاند اگر، راهم را ❤️می توانم که تماشا بکنم، ماهم را ... 🌷هرکسی درطلب و درپیِ چیزیس
دوست شهید یعنی : 🌷 وقتی با شهیدی دوست می شوی باید به او احترام بگذاری عاشقش باشی اما حرمت نگه داری و برای حرمت بین او و خودت گناه نکنی 🌷 یعنی : وقتی گناه در قلبت را می زند یاد نگاهش بیوفتی و در را باز نکنی 🌷یعنی محرم اسرار قلبت آن اسراری که هیچ کس نمیداند بین خودت و خدا و باشد امتحان کن ... زندگی ات زیباتر می شود ....
✅ بشارت امام حسین (ع) به شهید عزالدین - نترس درد ندارد ... 🌸از جوانان مقاومت اسلامی لبنان بود. در هفده سالگی برای دفاع از حریم اهل بیت راهی دیار شام شد. 🌸در آخرین شب حیات خود با مادرش صحبت کرد و خواست خواب خود و نحوه شهادتش را بگوید اما مادر کلام او را قطع کرد. نمی خواست چیزی بشنود. 🌸خواب خود را برای دوستانش اینگونه تعربف کرد : خواب دیدم داعشی ها روی سینه‌ام نشسته‌اند تا سَرم را از تنم جدا کنند... 🌸از ترس فریاد زدم و بیدار شدم . دوباره خوابیدم که آقا امام حسین (ع) را در عالم رویا بالای سرم دیدم. مولا به من فرمود : عزیزم فردا شهید خواهی شد و سر از بدنت جدا خواهد شد. ناراحت و نگران نباش. سر من را نیز بریدند. نترس درد ندارد. ما در آن لحظه در کنارت خواهیم بود. 🌸فردای آن روز توسط مین زخمی شد و به اسارت تکفیری‏ها درآمد. او را مانند سرور و سالار شهیدان به شهادت رساندند و سر از بدنش جدا کردند... 📚 مدافعان حرم شهید لبنانی مدافع حرم #ذوالفقار_حسن_عزالدین
این اواخر ریشش حسابی بلند شده بود، بهش گفتم : دایی ماشاالله چه ریش بلندی پیدا کردی ؟!!! گفت : اگر از پل صراط گذشت ، ریش است ! والا پشم هم نیست...!!! 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
فاصله این دو عکس چند سال است. به اندازه قد کشیدن دختر. به اندازه روی پا ایستادنش، به اندازه زبان باز کردنش.. به اندازه بابا گفتنش وقتی که دیگر بابا نیست. حالا از بابا چه مانده جز همان قاب عکسی که او آن را سخت در آغوش کشیده است؟ آنها که دختری به این سن و سال دارند، می فهمند غم ریخته توی این عکس را. آدم زیر بار غصه اش له می شود. دخترک زیبا، سرت را بالا بگیر.. بابا قهرمان این ملت است❤️ 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃