eitaa logo
کانال کمیل
6هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
3هزار ویدیو
113 فایل
#سلام_برابراهیم❤ ✍️سیره شهدا،مروربندگی،ارتباط با خدا.‌.. 💬خادمان‌کانال؛ @Ashena_bineshan @komeil_channel_95 ✅ موردتائیدمون👇 💢 @BASIRAT_CYBERI 👤نظرات شما👇 @nazarat_shoma کپی باذکر‌14 #صلوات برای هرپست✅ اومدنت اتفاقی نبود...😉
مشاهده در ایتا
دانلود
اما آخ نگفت😔 شهید سید_مرتضی_آوینی: حسین_خرازی نشست ترک موتورم. بین راه، به یک نفربر پی ام پی، برخوردیم که در آتش می سوخت. فهمیدیم یک بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده می سوزد! من و حسین آقا هم برای نجات آن بنده ی خدا با بقیه همراه شدیم. گونی سنگرها را بر می داشتیم و از همان دو سه متری، می پاشیدیم روی آتش! جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده، با این که داشت می سوخت، اصلا ضجه و ناله نمی زد! و همین پدر همه ی ما را درآورده بود! بلند بلند فریاد می زد: خدایا! الان پاهام داره می سوزه! می خوام اون ور ثابت قدمم کنی! خدایا! الان دست هام سوخت! می خوام تو اون دنیا دست هام رو طرف تو دراز کنم! نمی خوام دست هام گناه کار باشه! خدایا! صورتم داره می سوزه! این سوزش برای امام زمانه! برای ولایته! اولین بار حضرت زهرا این طوری برای ولایت سوخت! آتش که به سرش رسید، گفت: خدایا! دیگه طاقت ندارم، دیگه نمی تونم، دارم تموم می کنم. لااله الا الله، خدایا! خودت شاهد باش! خودت شهادت بده آخ نگفتم! آن لحظه که جمجمه اش ترکید، من دوست داشتم خاک گونی ها را روی سرم بریزم! بقیه هم اوضاعشان به هم ریخت. حال حسین آقا از همه بدتر بود. دو زانویش را بغل کرده بود و های های گریه می کرد و می گفت: خدایا! ما جواب اینا را چه جوری بدیم؟ ما فرمانده ایناییم؟ اینا کجا و ما کجا؟ اون دنیا خدا ما رو نگه نمی داره بگه جواب اینا رو چی می دی؟ زیر بغلش را گرفتم و بلند کردم و هر طوری بود راه افتادیم. *تمام مسیر را، پشت موتور، سرش را گذاشت روی شانه ی من و آن قدر گریه کرد که پیراهن و حتی زیر پوشم خیسِ اشک شد. @SALAMbarEbrahimm 🌹رفقا شهدا خیلی به گردن ما حق دارن، نکنه بجای بودن فقط باشیم... ❤️شادی ارواح طیبه ی شهداصلوات
از به شما : الو.........📞 صدامونو میشنوید!؟؟؟...📢 قرارمون این نبود....😔 قرارمون نبود... نبود.... قرار شد بعد از ماها « » رو ادامه بدید...💔 اما دارید « راحت » ادامه میدید... چفیه هامون شد 😭 تا خاکی نشه... عکس ماها رو میبینید... ولی❌ عکس ما عمل میکنید...😞 حرف آخر : این نبود.... ما شرمنده نمیخوایم میخوایم باشمام @SALAMbarEbrahimm
🌷جوانان عزیز 🌟چشم و تبلور خونشان به حرکت و شعور شما دوخته شده ✨باید مواظب باشیم خط را گم نکنیم، 🌟 در تمامی گزینش‌ها و انتخاب‌ها، اشاره و اراده‌ است. 🌹شهید عزادار نمی‌خواهد، می‌خواهد.
🌹بسم رب الشهدا والصدیقین گفتیم دلمون راهی جبهه های اخلاص شد... به راستی کجان اونایی که فقط کار میکردن!😔 از روزی که اومد تو اردوگاه اتفاقات عجیبی می افتاد! لباسای نیروها که خاکی بود و کنارساکشون افتاده بود ، صبح شسته شده رو بند آویزون بود!! هر پوتینی که بیرون از چادر می موند صبح واکس خورده و براق جلوی چادر پیداش میشد! وقتی این اتفاقات عجیب رومیدیدیم ، میخندیدومیگفت بابا این کیه شب ها زوروبازی در میاره! 😳 میگفت : آقای زورو لطف کنه امشب لباس های منم بشوره😁 پوتینام روهم واکس بزنه😌 بعد عملیات وقتی علی قزلباش شهید شد ، یکی از بچه ها باگریه گفت :بچه ها یادتونه چقدر قزلباش زوروی گردان رو مسخره میکرد!!؟ خودش بود😔 منو قسم داده بود به کسی نگم... آره رفقا...شهید قزلباش زوروی گردان بود اما اون رو مسخره میکرد تا کسی نفهمه اونی که شبانه این کارارو انجام میده خودشه😔 🍃راستی بچه ها مایی که دم از شهدا میزنیم ، چقدر رو کار کردیم !؟ اعمالمون مثل اونا مخلص و بی ریاس!؟ یا دنبال دیده شدنیم! میتونیم به خودمون بگیم رهرو!؟یا مثل همیشه فقط شرمندگیشون برامون مونده!؟😔 🌸🍃رفقا شرمنده نمیخوانااا اونا میخوان 🌹یه یاعلی بگو و به مسیری که داری میری فکر کن...باخودشون عهد ببند که جز برای رضای خدا کاری نکنی😉 زندگیت که در راه رضای خدا قرار بگیره دیگه دلت نمیگیره ❤️ 🌷شبتون شهدایی
#اے_شـــ‌هدا فاصــله ها دروغ می‌گویند.. کہ بین من و شما ایستاده‌اند... وقتی گرمای #حضورتان را هرلحظه احساس می‌کنم... ای کاش میدانستید که این روزها دلم بیشتر از هر روز بی تاب شماست و درمان این حال خرابم انتهای راه شماست ، #شهادت... درعشق اگرچه منزل آخرشهادت است تکلیف اول اما شهیدانه زیستن است... شهدا شمارو به بی بی دوعالم قسم کمکمون کنید #رهرو شما باشیم نه #شرمنده ...😔 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
بخشی از وصیت موحددانش: 🌷شهید عزادار نمیخواهد، میخواهد همانطور که من رهرو خون برادرم بودم شما هم با و پشتیبان انقلاب و امام عزیز باشید؛ آنان که پیرو خط سرخ امام خمینی نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند بر من نگِریند! ۶۱/۱۱/۱۷
کانال کمیل
✨ #معرفی_شهدا 🕊 عاشقانه شهدا🍃 📚 نیمه پنهان ماه 🍃به روایت همسر #علی_تجلايی❤️ 🌷 یادش با ذکر #صلو
🍃تاحالا از خودت پرسیدی همسرشهید بودن چه حسی داره!؟ ✨فکر کن یه فرشته ای بیاد تو زندگیت ، هرروزی که میگذره بیشتر از روز قبل میشی اما.. اما وقت رفتن میرسه و تمام وجودت رو زمونه از تو جدا میکنه..😔 ی سوال! زندگی بعدِ اون چجوری میگذره؟ لحظه ای غم نبودنش رهات میکنه!؟💔 😔غمِ دل پدر و مادر 💔دلتنگی همسر و فرزندان... 🍃بااین حال خریدار این غم ها شدن تا اسلام و انقلاب حفظ بشه تا امنیت برقرار باشه رفتن که تو باشی نه شرمنده خودشون و خونواده هاشون...