eitaa logo
کانال کمیل
6هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
3هزار ویدیو
113 فایل
#سلام_برابراهیم❤ ✍️سیره شهدا،مروربندگی،ارتباط با خدا.‌.. 💬خادمان‌کانال؛ @Ashena_bineshan @komeil_channel_95 ✅ موردتائیدمون👇 💢 @BASIRAT_CYBERI 👤نظرات شما👇 @nazarat_shoma کپی باذکر‌14 #صلوات برای هرپست✅ اومدنت اتفاقی نبود...😉
مشاهده در ایتا
دانلود
عاشقانه اے با رمز 💚 ۲۱ مهر ۶۱ عقد کردیم؛خیلی خوشحال بودم...😍 روز بعد مراسم عقد با هم رفتیم گلزار شهدا، اونجا بهم گفتــ: "وقتی اومدم خواستگاریتــ تو سینهَ م بار سنگینے رو حس میکردم😢 ولے وقتی ڪه فهمیدم اسمتــ ❤زهراستــ❤️ آروم شدم...😌 وقتی که با ازدواج با من موافقتــ کردے همه درهای بسته به روم وا شدن. شبــ عروسی فامیل دوره ش ڪردن که لباس نو بپوش و عروسیتو تو باشگاه بگیر...☺️ قبول نڪرد و گفتــ: "از خونواده ی شهدا خجالتــ میکشم..." با همون لباس سبز سپاه رفتــ پای سفره ی عقد، سور و سات عروسی که جمع شد کوله شو برداشتــ و راهی جنوبــ شد... بچه اولمون ڪه میخواستــ دنیا بیاد طول مسیر از مردم نشونی بیمارستانو میپرسید که بهش گفتن: "ته خیابون یه بیمارستانه بنام حضرت زهرا(س)..."💚 تا این اسمو شنید... چنان گفت:"یازهراااا(س)" که فکر کردم اتفاقی افتاده...😰 پرسیدم:"چی شده...؟" گفت: …😍 "یا زهرا(س)،رمز زندگی ماستــ ..." پرسیدم:"چطور…؟!" جواب داد: "من تو عملیاتــ فتح المبین مجروح شدم که شروعش با رمز یازهرا(س) بود... با زنی ازدواج کردم که اسمش زهراستــ حالا هم تولد بچه مون تو بیمارستان حضرت زهرا(س)..."🌸 ولی یه چیزو نگفته بود... اونم شهادتش بود که تو عملیاتــ بدر.با رمز یا زهرا(س)آسمونی شد و من به واقع متوجه این رمز شدم...😔 (همسر شهید،عباس کریمی)🌹 @SALAMbarEbrahimm
سلام الله ۲۱ مهر ۶۱ عقد کردیم...💖 خیلی خوشحال بودم... روز بعد مراسم عقد با هم رفتیم ... اونجا بهم گفت: وقتی اومدم خواستگاریت تو سینه ام بـار سنگینی رو حـس میکردم...ولی وقتی که فهمیدم اسمت زهراست آروم شدم... ...؟ ... وقتی که با ازدواج با من موافقت کردی... همه درهای بسته به روم وا شدن..." شب عروسی... فامیل دوره اش کردن که لباس نو بپوش و عروسیتو تو باشگاه بگیر قبول نکرد و گفت: از خونواده ی شهدا خجالت میکشم... با همون لباس سبز سپاه رفت پای سفره ی عقد...💕 سور و سات عروسی که جمع شد... کوله شو برداشت و راهی جنوب شد... بچه اولمون که میخواست دنیا بیاد طول مسیر از مردم نشونی بیمارستانو میپرسید که بهش گفتن: ته خیابون یه بیمارستانه بنام حضرت زهرا(س)... تا این اسمو شنید چنان گفت: یازهرا سلام الله... که فکر کردم اتفاقی افتاده... پرسیدم: چی شده...؟! گفت: … یا زهرا سلام الله رمز زندگی ماست... پرسیدم : چطور…؟! جواب داد: من تو عملیات فتح المبین مجروح شدم که شروعش با رمز یازهـرا سلام الله بود... با زنی ازدواج کردم که اسمش زهراست...❤ حالا هم تولد بچه مون تو بیمارستان حضرت زهرا سلام الله ولی یه چیزو نگفته بود... اونم بود که تو عملیات بدر با رمز یـا زهرا(س) آسمونی شد...🕊 و من به واقع متوجه این رمز شدم... شهید عباس کریمی🌷