eitaa logo
کانال کمیل 🇮🇷
6.4هزار دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
3.6هزار ویدیو
123 فایل
#سلام_برابراهیم❤ ✍️سیره شهدا،مروربندگی،ارتباط با خدا.‌.. 💬خادمان‌کانال؛ @Ashena_bineshan @komeil_channel_95 ✅ موردتائیدمون👇 💢 @BASIRAT_CYBERI 👤نظرات شما👇 @nazarat_shoma کپی باذکر‌14 #صلوات برای هرپست✅ اومدنت اتفاقی نبود...😉
مشاهده در ایتا
دانلود
خودت گفتی که نازل میکنی آرامش را بر قلب مومنان مگر نه ؟ قبول مومن نیستم اما بنده ات که هستم میشود بر دل من نیز نازل کنی ؟! ۞ هو الذی أنزل السّکینة علی قلوب المؤمنین ۞ ✨سوره فتح/ 4
خود باشید! در این فضای بی در و پیکر ! در اگر روی میرفتی! می شدی... و سربلند! اما! اگر تن به مین های این وادی دهی؛ معلوم نیست! به ها خواهی رسید... اینجا باید؛ دل به داد... های خمینی و خامنه ای های قابلی هستند...
#شهید_حسن_باقری: ما با هيچ دولتي شوخي نداريم و با تمام #مستكبرين جهان #سر_جنگ داريم و در رابطه با اين هدف؛ جنگ با #صدام_يزيد فقط مقدمه است...
خاک را ... "خونِ شهید " ... تربت می کند ... وَرنَه همان پست ترین چیزِ جهان هست ...
فکه که رفتی... سر روی ها بگذار! هر ذره اش کلمه ای است! رمل ها را با تو حرفی است... یکی پنجم... دیگری آب... یکی عطش... دیگری نان... یکی محاصره... دیگری کانال...شهدا...تشنه... مشتی از آن را که برداری، جمله را تمام می شنوی: «امروز روز پنجم است که در هستیم؛ را جیره بندی کرده اند! را جیره بندی کرده اند! همه را هلاک کرده! همه را، جز شهدا که در انتهای کانال خوابیده اند... فدای لب تشنه ات پسر فاطمه!» خطا کردی اگر گمان بردی که این جملات است؛ زبان است برادر... عشق! این را که با راز درآمیزی! نیک می شنوی نجوای عاشق دلسوخته ای را که با محبوبش می کند که: « عمری است عشقت مرا محاصره کرده... این پنج روز که چیزی نیست! آب نمی خواهم، شراب عشق کجاست؟! نان نمی خواهم، جان جانانم کجاست؟! عطش دیدار تو محبوب، آخر می کشد مرا... آری! جز شهدا؛ همه خواب اند! انتهای کانال جمع خوبان جمع است... پسر فاطمه به دادمان برس! دستمان را بگیر! دیگر راهی نمانده...» لحظه ای بیش نمی گذرد که انتهای جمله اش را با قطره ی خونش می گذارد و راز و رمز تمام وجود خود را در آن نقطه جا می گذارد که تفسیرش نه «پایان» است و نه «آغاز» بلکه همچون از ازل تا ابد است... آری! رمل های فکه را همین نقطه ها ساخته است برادر! فکه پر است از نقطه هایی که کهکشان خدا را به سخره گرفته است...
ﻣﻨﺎﺟﺎﺕ ﺯﯾﺒﺎی : ... ﺍﺯ ﺑﺪ ﮐﺮﺩﻥ ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﺖ ﺷﮑﺎﯾﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﻪ ﺩﺭﮔﺎﻫﺖ ... ﺍﻣﺎ ﺷﮑﺎﯾﺘﻢ ﺭﺍ ﭘﺲ ﻣﯿﮕﯿﺮﻡ ... ﻣﻦ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﻡ ... ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﺪﯼ ﺭﺍ ﺧﻠﻖ ﮐﺮﺩﯼ ، ﺗﺎ ﻫﺮ ﺯﻣﺎﻥ ﮐﻪ ﺩﻟﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺍﺯ ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﺖ ... ﻧﮕﺎﻫﻢ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ ... ﮔﺎﻫﯽ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﮐﻨﺎﺭﻣﻦ ﻧﯿﺴﺖ ... ﻣﻌﻨﺎﯾﺶ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ... ﻣﻌﻨﺎﯾﺶ ﺍﯾﻨﺴﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺯﺩﯼ ﺗﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺎﺷﻢ ﻭ ﺧﻮﺩﺕ ... ﺑﺎ ﺗﻮ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻣﻌﻨﺎ ﻧﺪﺍﺭﺩ ... ﻣﺎﻧــﺪﻩ ﺍﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ﭼﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ... ﺩﻭﺳــﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ؛ 🌷هدیه به روح بزرگ مصطفی چمران و جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان عج 🌷
یا مَن یُعْطی مَن لَم یَسئَلهُ این قسمت از دعایِ رجب خیلی دلبره این بند همه‌یِ فرق ماه رجب با ماه‌های دیگه‌س "ای ک حالِ دلِ اونایی ک حتی ازت نخواستن هم خوب میکنی"
....! 🌷یکی از شگفتی‌ هایی که در عملیات کربلای ١٠ رخ داد، وزیدن باد در شب عملیات بود. صعود به روی قله با تجهیزات نظامی‌ بدون سر و صدا بعید به‌ نظر می‌ رسید و یکی از سفارش‌ هایی که توسط فرماندهان بارها و بارها تکرار شد، همین بود که تا حد امکان مواظب باشیم تا از ایجاد صدا جلوگیری شود. 🌷تا آنجا که دستمان برمی‌ آمد تجهیزات را با نخ و کِش محکم کردیم تا از سر و صدای احتمالی کاسته باشیم ولی با این وجود صدای برخورد کلاه خودها، برخورد اسلحه به سنگ و سر و صداهای دیگر، هر از گاهی به گوش می‌ رسید. 🌷وقتی به سمت قله گولان ـ محل شهادت سردار حاج حسین بصیر ـ حرکت کردیم هوا ابری شد و باران شروع به وزیدن کرد، وضعیت هوا برای ما مناسب بود البته از سرعت عمل ما می‌ کاست ولی باعث این می‌ شد دشمن پی به حضور ما نبرد. 🌷وقتی به سمت قله حرکت کردیم، باد هم به کمک ما آمد، جالب اینکه باد شدیدی به سمت عراقی ‌ها شروع به وزیدن کرد و این باعث شده بود که بچه ‌ها را برای صعود به قله کمک کند و سر و صداها را طبیعی جلوه دهد، چون قله گولان تا حدودی مشجر بود، برخورد شاخه ‌ها سر و صداهايى که از سوی بچه ‌ها ایجاد می‌ شد را می‌ پوشاند. راوی: رزمنده دلاور موسی شوبکلایی
💐بگذارید پیشانی شما رو ببوسم، شما حتما شهید خواهید شد... روایتی از سردار باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین از آخرین دیدارش با سردار شهید محمد ابراهیم همت 💠یادش بخیر از نخستین روزهای ورود به سپاه با همت آشنا شده بودم و خاطراتی داشتم ولی آخرین خاطره ام به یک هفته قبل از شهادت او برمی گردد. 🔸داخل سنگر قرارگاه نصرت شلوغ بود همه رفته بودند و فقط من مانده بودم وشهید آقا مهدی باکری و شهیدحاج همت، از فاصله چند متری هر دو شیر جبهه ها رو نظاره می کردم که چطور در اوج عملیات خیبر داشتند با هم بحث می کردند. یادم نیست دقیقا با هم چه می گفتند اما حالت شان نجوا گونه بود. شرایط سختی بود، محور طلائیه قفل شده بود و هر چه قدر بچه ها تلاش می کردند پیشرفت قابل توجهی حاصل نشده بود. 🔸لشکر ۲۷ ماموریت گرفته بود که به جزیره مجنون برود. چهره حاج ابراهیم خیلی گرفته بود چرا که دوستان زیادی از او در طلائیه به شهادت رسیده بودند. از طرفی احساس می کردم دیگر انگار مثل یک عقاب پرریخته شده است. اون روح حماسی و نا آرام و طوفانی انگار دیگر آرام شده و به ساحل رسیده و شرایط جدید را پذیرفته است. خوب که به چهره اش دقیق شدم از نورانیت و آرامش چهره اش مطمئن شدم که شهید خواهد شد، این بود که تردید نکردم و برای برداشتن توشه ای بدون مقدمه وسط صحبت او و آقا مهدی باکری رفتم و بدون مقدمه گفتم" برادر همت شهید نشی؟! با حالتی ازسر تواضع و باحسرت گفت: "ای!... ما کجا و شهادت کجا؟" بلافاصله با اطمینان گفتم: نه شما شهید میشی! بگذار پیشانی ات رو ببوسم. بعد پیشونی اش رو بوسیدم و این درحالی بود که آقا مهدی شاهد این صحنه بود. بعد از چند روز ترکش دشمن پیشانی اش رو بوسه زد و بسوی خدا پر کشید.
خودت را که خالص کنی ، خدا تو را سوا می‌کند! آن‌وقت است که می‌شوی؛ آن‌قدر که....چهره‌ات را هم، فقط می‌خواهد.... ۲۷حضرت‌رسولﷺ ◻️تاریخ ولادت: ۱۳۳۴/۰۱/۱۲ ◻️محل ولادت: شهرضا_اصفهان ◻️تاریخ شهادت: ۱۳۶۲/۱۲/۱۷ ◻️محل شهادت: جزیره مجنون ◻️عملیات : خیبر شهید جوانان چشم شهيدان و تبلور خونشان به شما دوخته است بپاخيزيد و اسلام را و خود را دريابيد نظير انقلاب اسلامی ما در هيچ کجا پيدا نمي شود نه شرقی ، نه غربی ،ای کاش ملتهاي تحت فشار مثلث زور و زر و تزوير به خود می آمدند و آنها نيز پوزه استکبار را بر خاک می ماليدند. من زندگي را دوست دارم ولی نه آنقدر که آلوده اش شوم و خويشتن را گم و فراموش کنم علي وار زيستن و علی وار شهيد شدن، حسين وار زيستن و حسين وار شهيد شدن را دوست مي دارم شهادت در قاموس اسلام كاری‌ترين ضربات را بر پيكر ظلم، جور،شرك و الحاد می زند و خواهد زد.
شهید همت سوار بر موتور -نه سوار بر بنز ضدگلوله- به صورت ناشناس به شهادت رسید و تا ساعتها کسی نمیدانست او همت است!
اگر #دلت آنجا، جا ماند به دلیل آن است که روزی ... مردانی دل هایشان را میان این خاک ها #به_خاطر_تو ...به خاک سپرده اند.