eitaa logo
کانال کمیل
6هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
3.1هزار ویدیو
113 فایل
#سلام_برابراهیم❤ ✍️سیره شهدا،مروربندگی،ارتباط با خدا.‌.. 💬خادمان‌کانال؛ @Ashena_bineshan @komeil_channel_95 ✅ موردتائیدمون👇 💢 @BASIRAT_CYBERI 👤نظرات شما👇 @nazarat_shoma کپی باذکر‌14 #صلوات برای هرپست✅ اومدنت اتفاقی نبود...😉
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹سیره شهدا _دانشیان با چشمان کاملا باز 🍂هنوز بعضی از همکارانش تو بیمارستان بی حجاب بودن. همینطور بعضی از زنهای فامیل ،‌ ولی مهین همیشه حجابش رو حفظ می کرد . واسه همین  ، بعضیا  بهش توهین می کردن و می گفتن : از توبعیده که اینقدر ساده باشی و تحت تاثیر جو انقلاب قرار بگیری . آخه این چیه سرت کردی؟؟ 🌹مهین هم می گفت : من به بقیه کاری ندارم و برای حجابم هدف دارم . چون مسئله حجاب رو از ته دل درک کردم و اصلا از روی سادگی و نادونی با حجاب نشدم . 😔به خونوادش هم که به خاطر این توهین ها ناراحت می شدن می گفت :‌مطمئنم یه روز همینایی که به حجاب اهمیت نمی دن بیشتر از من بهش مقید میشن !! 🌷شهادت : 1359 🔷علت شهادت :‌ بمباران آبادان @SALAMbarEbrahimm
📜 🌺 سید احمد همیشه در همه عملیات ها، یک شال مشکی به سر و گردنش می بست. هیأت گردان عمار لشکر 27 حضرت رسول (ص)، هیأت متوسلین به حضرت زهرا (س) نام داشت. 📆 هر روز بعد از نماز جماعت صبح، زیارت عاشورا خوانده می شد، پلارک یکی از مشتریان پروپاقرص این مراسم بود، اما حال او با حال بقیه خیلی فرق داشت. هیچ وقت یادم نمی رود، به محض این که نام خانم فاطمه زهرا (س) می آمد، خیلی شدید گریه می کرد و حال عجیبی می گرفت. ارادت خاصی به حضرت زهرا (س) داشت. 🍃🌸 @SALAMbarEbrahimm
با وضوی عشق ؛ بر سجاده‌ ی وصل سجده کردند ... #التماس_دعا...
کانال کمیل
🌾« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌾 ✫⇠ #خاطرات_شهیده_نسرین_افضل ✍به روایت خانو
🌾« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌾 ✫⇠ ✍به روایت خانواده ✫⇠قسمت :5⃣ خواهر با سینی چای وارد می‌شود. او همچنان به عکس خیره شده و با اشاره گفت: «من هم همین جای سرم تیر می‌خورد، انشاءالله». خواهر به چشم های او نگاه می‌کند، حتی نمی‌گوید: «این حرف ها چیه؟ خدا نکند، انشاءالله باشی و مثل صاحب عکس خدمت کنی. انشاءالله بمونی و بچه‌هایی مثل او تربیت کنی...» خواهر فقط می‌گوید: «نسرین جان دیگه چند وقت گذشته. ظاهراً از خر شیطون پایین اومدی و دست به کار شدی ها». نفهمید خواهر چه می‌گوید. او دست به کار بود. یک عالم کار در مهاباد داشت که روی زمین مانده بود و خودش در شیراز، چرا معطل مانده بود؟! با چه سختی میان آن خانه‌ها بین کوره راه ها و در اطراف شهر گشته بود و توانسته بود هفت نفر را برای شرکت در کلاس‌های نهضت سوادآموزی جمع کند.شش یا هفت نفر، نام هایشان را به یاد آورد، «کشور منیره شو، زیبا خانسفیدی، بیگم فتوره بان، رعنا نازجابرفکور، صفربانو مغفرت، گلنار ساره سر». خواهر گفت: می‌خواهی اسمش را چه بگذاری؟ نسرین دوباره شمرد، شش نفر بودند یا هفت نفر، «کشور منیره شو، زیبا خانسفیدی، بیگم فتوره بان، رعنا نازجابرفکور، صفربانو مغفرت، گلنار ساره سر، ماه منظر خیری» آهان، «ماه منظر خیری» را یادم رفته بود. خواهر گفت: نسرین جان کجایی تو؟ دو سال نیست که رفتی مهاباد، از وقتی هم که آمدی اینجا شیراز، خانه خواهرت، آمدی خداحافظی که دلش را خون کنی و بری، الآن دو سال از انقلاب می‌گذره، هنوز یک دل سیر ندیدمت، تا بود که دهات اطراف شیراز، پی جهاد و نهضت و بسیج و آموزش اسلحه و کمک های اولیه و... بودی. حالا هم که رفتی اونجا حسابی دستمان ازت کوتاه شده، باز اگر همین جا بودی هفته ای، ده روزی شاید می‌شد نیم ساعت دیدت. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
هـنر آن نیست ، نسوزی بہ میان آتش پرزدن در وسط شعله هـنر می خواهـد . . . #گرامـی_باد #یاد_شهـدای_آتش‌نشان 🏴 @SALAMbarEbrahimm
4_5800903883630838230.mp3
2.08M
یه روزی روزگاری ، دوتا بچه بسیجی... شیمیایی ، دوتابسیجیا ، اما 😔 😭 @SALAMbarEbrahimm 💔
میانبر رسیدن به خدا "نیت" است. کار خاصی لازم نیست بکنیم، کافیست کارهای روزمره مان را به خاطر خدا انجام دهیم، اگر در این کار زرنگ باشی، شک نکن،شهید بعدی تویی.. 🌹 @SALAMbarEbrahimm
کانال کمیل
سلام دوست من🌹 هر وقت و هرکجا اگر دیدی کسی نیاز به کمک داره و تو میتونی کمکش کنی، دریغ نکن. آدم هرکا
💞خوشبختی یعنی: یه کسی توی زندگیت هست که تورو به "سمت خدا" هل میده، نه به سمت پرتگاه... شهید ابراهیم هادی | هادی دلها❤️ @SALAMbarEbrahimm
♨️ شش گام آرامش ؛ 💢هیچ بوسه‌ای جای زخم‌زبان را خوب نمی‌کند! پس مراقب گفتارتان باشيد. 💢آنقدر خوب باشيد که ببخشيد، اما آنقدر ساده نباشيد که دوباره اعتماد کنید! 💢اگر احساس افسردگی دارید، درگير گذشته هستید. اگر اضطراب دارید، درگير آینده! و اگر آرامش دارید، در زمان حال به سر می‌برید. 💢یک نكته را هرگز فراموش نكنيد: لطف مکرر، حق مسلم می‌گردد! پس به اندازه لطف کنيد. 💢از کسی که به شما دروغ گفته نپرسيد: چرا؟‌ چون سعی می‌کند با دروغ‌های پی‌درپی، شما را قانع كند! 💢جاده‌ی زندگی نبايد صاف و هموار باشد وگرنه خوابمان می‌برد! دست اندازها نعمت بزرگی هستند.
🌷 .... 🌷گفت: «توی دنیا بعد از شهادت فقط یک آرزو دارم؛ اونم اینکه تیر بخوره به گلوم.» تعجب کردیم. بعد گفت: «یک صحنه از عاشورا همیشه قلبمو آتیش می زنه؛ بریده شدن گلوی حضرت علی اصغر.» 🌷....والفجر یک بود که مجروح شد. یک تیر تو آخرین حد گردنش خورده بود به گلوش. وقتی می بردنش عقب، داشت از گلوش خون می آمد؛ می گفت: آرزوی دیگه ای ندارم مگر شهادت.... 🌹خاطره اى از فرمانده شهيد عبدالحسين برونسی
💠 طنزجبهه یکبار سعید خیلی از بچه‌ها کار کشید. فرمانده دسته بود. شب برایش جشن پتو گرفتند. حسابی کتکش زدند. من هم که دیدم نمی توانم نجاتش دهم، خودم هم زیر پتو رفتم تاشاید کمی کمتر کتک بخورد! سعید هم نامردی نکرد، به تلافی آن جشن پتو، نیم‌ساعت قبل از وقت نماز صبح، اذان گفت. همه بیدار شدند نماز خواندند!!! بعد از اذان فرمانده گروهان دید همه بچه‌ها خوابند. بیدارشان کرد و گفت: اذان گفتند چرا خوابید؟ گفتند ما نماز خواندیم!!! گفت الآن اذان گفتند، چطور نماز خواندید؟؟ گفتند سعید شاهدی اذان گفت! سعید هم گفت من برا نمازشب اذان گفتم نه نماز صبح! 🌷شهید سعید شاهدی🌷 @salambarebrahimm
1_28225584.pdf
2.59M
📕کتاب « فرمانده من » ارسال بمناسبت سالروز سقوط هواپیمای سی 130 حامل فرماندهان جبهه و جنگ @salambarebrahimm