eitaa logo
سلام بر ابراهیم
8.3هزار دنبال‌کننده
59.6هزار عکس
19.2هزار ویدیو
34 فایل
"خداحافظ رفیق "واژه ای است که شهدابه ما می‌گویند،نه مابه شهدا خداحافظ رفیق،یعنی خدا،ما راخرید وبرد وخدا، شمارا دربلیات دنیاحفظ کند😔💔 میزبان شما هستیم با خاطرات زندگی #شهدا،پست های ناب #سیاسی ، #توییت های داغ، #شاه_بیت و ... به ما بپیوندید. یا علی
مشاهده در ایتا
دانلود
📸این عکسها مربوط به روزهای قبل از شهادت حاج احمد كاظمی هست. اون روز ٢ تایی رفتیم شلمچه و به من گفت : 👤حاج حسین، اینجا تا میتونی خدمات امکانات رفاهی درست کن، میخوام سید خراسانی كه یه روز میاد از اینجا رد بشه بره برای کمک ، مشکل امکانات و خدمات نداشته باشه❗️ 🌹 🌷 https://eitaa.com/salambarebraHem
┄۞✦❧🌹❧✦۞┄ 🌷 ✨حاج حسین یکتا جانباز و راوی جبهه و جنگ: روزی که حاج احمدی کاظمی شهید می شود سردار باقر زاده ایشان را در خواب می بینند و به او میگوید چه خبر؟ و ایشان می گوید ما تا رسیدیم اینجا یک تشت بزرگ برای امام حسین (ع) گریه از ما گرفتند و بعد ما را بالا بردند. 🌃آقای اکرمی می گفت: یک ساعتی از شبهای جمعه مربوط به دیدار شهدا و امام حسین ع است ؛ پرسیدند در این دیدار چه می گذرد؟ ❇گفتند: اول آقا سید روح الله (امام خمینی) صحبت می کنند بعد آقا اباعبدالله رو به شهدا می کنند و می گویند خاطره رزم تان را بگویید ؛ بعد از خاطره گویی؛ بچه ها رو می کنند به اباعبدالله می گویند ؛ آقا میشه شما خاطره روز عاشورا برای ما بگویید؟ بعد اباعبدالله پرده ها را کنار می زنند و یک روز شهادت علی اکبر می بینند ؛ یک روز شهادت علی اصغر می بینند و... ؛ بساط هست . 🌷 https://eitaa.com/salambarebraHem
❤️🍃 سردار سرلشکر پاسدار شهید احمد کاظمی در سال ۱۳۳۷ در نجف آباد اصفهان دیده به جهان گشود و همچون سایر جوانان، سرگرم تحصیل گردید. با پیدایش جرقه های انقلاب اسلامی دوشادوش ملت به مبارزه علیه رژیم ستم شاهی پرداخت و در بیست و سومین بهار زندگی خود، در اوایل سال ۵۹ به کردستان رفت تا با رزمی بی امان، دشمنان داخلی انقلاب را منکوب نماید. او دوران جوانی خود را با لذت حضور در جبهه های نبرد از کردستان گرفته تا جای جای جبهه های جنوب در صف مقدم مبارزه با متجاوان بعثی در سِـمت هایی چون: دو سال فرماندهی جبهه فیاضیه آبادان، شش سال فرماندهی لشکر ۸ نجف، یکسال فرماندهی لشکر ۱۴ امام حسین (ع)، هفت سال فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهدا (ع) و قرارگاه رمضان و پنج سال فرماندهی نیروی هوایی سپاه را به عهده داشت. 🌷رفیق و همرزم 🌷کانال_سلام_بر_ابراهیم https://eitaa.com/salambarebraHem
‌͜͡๑͜͜͡͡๑͜͜͡͡๑͜͜͡͡ 🍃🌸🍃๑͜͡๑͜͜͡͡๑͜͡ 🌷 📆 دو هفته قبل از شهادتش در حضور فرزندانش رفت روی یک کاغذ سپید کوچک وایستاد و رو کرد به فرزندانش و گفت: که اگر به هر دلیلی از سمتی که دارم "آن موقع فرمانده نیرروی زمینی سپاه بود" اخراجم کنند ، بازنشسته شوم و یا هر چیز دیگری و اصلا بگویند تو هیچ کاره ایی و اینجا نیا. 📃مثل این است که انگار این کاغذ را از زیر پای من کشیده باشند بیرون. سعی کنید شما هم این چنین باشید. 🌷 https://eitaa.com/salambarebraHem
حاج‌احمد می‌گفت : اگر در پادگانت دوتا سرباز را نمازخوان و قرآن‌خوان کردی این برایت می‌ماند. از این پست‌ها و درجه‌ها چیزی در نمی‌آید! 🌷 کانال_سلام_بر_ابراهیم https://eitaa.com/salambarebraHem
بساط چایی ؛ بهانه‌ ای بود .... برای یک دورهمی ساده باصفا و لذت بخش ... رزمندگان‌لشکر۸نجف‌ 🌷 https://eitaa.com/salambarebraHem
تو همانی که می‌شود چای را کنارت بدون قند نوشید ... ❤ 🌷کانال_سلام_بر_ابراهیم https://eitaa.com/salambarebraHem
✨✨✨ 🌷 اصل فلسفے دنیا اینہ کہ بندگان صالح خدا، راه صداقت، راه نیکے، راه خوشبختے را طے بڪنند و بہ دیگران یاد بدهند... ❤️ 🌷کانال_سلام_بر_ابراهیم https://eitaa.com/salambarebraHem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفت رفیق بهتره یا برادر؟ گفت برادری که رفیق باشه... سالروز شهادت شهید احمد کاظمی رفیق و برادر حاج قاسم گرامی باد🥀 🌷کانال_سلام_بر_ابراهیم https://eitaa.com/salambarebraHem
🌱از همسایه‌ها که همکارش بودند شنیده بودم به همین زودی می‌شود فرمانده‌ی نیروی زمینی سپاه. چند بار ازش پرسیدم طفره رفت و حرف را عوض کرد. شبی که حکمش را از تلویزیون خواندند، بهش گفتم: چرا نگفتی؟ گفت: مگه فرقی می‌کنه؟ مهم اینه که بتونم خدمت کنم. اینجا و اونجا نداره. این مقام‌ها مثل یه ورق کاغذ زیر پا می‌مونه. اگه یه روزی برکنارم کنن انگار یه ورق کاغذ رو از زیر پام کشیدند. هیچ احساسی ندارم. فقط باید بتونم بهتر خدمت کنم، همین. 🌷 🆔 @salambarebraHem
🌱بعضی‌ها را هر چقدر بخوانی خسته نمی شوی! بعضی‌ها را هر چقدر گوش دهی عادت نمی‌شوند! بعضی‌ها هرچه تکرار شوند باز بکرند و دست نخورده! مثل شهدا..🕊 🆔 @salambarebraHem
هر جا کہ هستی حاضری، از دور در مـا ناظری ؛ شب خانہ روشن می‌شود چون یادِ نامت می‌ڪنم ... 💙 🆔 @salambarebraHem
🔹ماجرای با بانوی دو عالم (س): عملیات بیت المقدس بدجوری مجروح شد ترکش خورده بود به سرش با اصرار بردیمش اورژانس می‌گفت: «کسی نفهمه زخمی‌ شدم همینجا مداوام کنید» دکتر اومد گفت: «زخمش عمیقه، باید بخیه بشه» بستریش کردند از بس خونریزی داشت بیهوش شد یه مدت گذشت یکدفعه از جا پرید گفت: «پاشو بریم خط» قسمش دادم گفتم: «آخه تو که بی هوش بودی، چی شد یهو از جا پریدی»؟ گفت: «بهت میگم به شرطی که تا وقتی زنده ام به کسی چیزی نگی وقتی توی اتاق خوابیده بودم، دیدم خانم فاطمه زهرا(س) اومدند داخل فرمودند: «چیه؟ چرا خوابیدی؟» عرض کردم: «سرم مجروح شده، نمی‌تونم ادامه بدم» حضرت دستی به سرم کشیدند و فرمودند: «بلند شو بلند شو، چیزی نیست بلند شو برو به کارهایت برس»... به خاطر همین است که هر جا که می‌روید حاج احمد کاظمی‌ حسینیه فاطمه‌الزهرا(س) ساخته است… 🌷 فرمانده_لشکرهشت_نجف_اشرف فرمانده_نیروی_زمینی_سپاه 🆔 @salambarebraHem
هر جا کہ هستی حاضری، از دور در مـا ناظری ؛ شب خانہ روشن می‌شود چون یادِ نامت می‌ڪنم ... 🆔 @salambarebraHem
🌱از همسایه‌ها که همکارش بودند شنیده بودم به همین زودی می‌شود فرمانده‌ی نیروی زمینی سپاه. چند بار ازش پرسیدم طفره رفت و حرف را عوض کرد. شبی که حکمش را از تلویزیون خواندند، بهش گفتم: چرا نگفتی؟ گفت: مگه فرقی می‌کنه؟ مهم اینه که بتونم خدمت کنم. اینجا و اونجا نداره. این مقام‌ها مثل یه ورق کاغذ زیر پا می‌مونه. اگه یه روزی برکنارم کنن انگار یه ورق کاغذ رو از زیر پام کشیدند. هیچ احساسی ندارم. فقط باید بتونم بهتر خدمت کنم، همین. 🌷 🆔 @salambarebraHem
🌹 ترکش به سرش خورده بود. او را به بیمارستان صحرایی بردیم. از شدت خونریزی، مدتی بی هوش بود. یک دفعه از جـا پرید! گفت: «بلـند شو! باید بـرویم خـط !» هرچی اصرار کردیم بی فایده بود. در طی راه از ایشان پرسیدم: «شما بیهوش بودی؛ چه شد که یک دفعه از جا بلند شدی و ..؟! » 🌷 خیلی آرام گفت: «وقتی توی اتاق خوابیده بودم، یکباره دیدم خـانم فـاطمه زهــرا (ص) آمدند داخـل ! » 🌷 به من فرمودند: «چـرا خوابیدی !؟» گفتم: «سرم مجروح شده، نمی توانم ادامه دهم !.» ایشان دستی به سر من کشیدند و فرمودند: «بلند شو، بلند شو، چیزی نیست؛ بـرو به کارهایت بـرس ..» 📚 مهــرمـادر/ نشـر امیـنان گـروه فرهنگی شهـید هــادی 🆔 @salambarebraHem
📌 عکس زیرخاکی فرماندهان سپاه 🔷️ نفرات حاضر در عکس از راست: سردار امیرعلی حاجی‌زاده، سردار سرلشکر محمد باقری http://eitaa.com/joinchat/2627731459Cc1072cffd0 حتماعضوشوید⬆️
🌹 ترکش به سرش خورده بود. او را به بیمارستان صحرایی بردیم. از شدت خونریزی، مدتی بی هوش بود. یک دفعه از جـا پرید! گفت: «بلـند شو! باید بـرویم خـط !» هرچی اصرار کردیم بی فایده بود. در طی راه از ایشان پرسیدم: «شما بیهوش بودی؛ چه شد که یک دفعه از جا بلند شدی و ..؟! » 🌷 خیلی آرام گفت: «وقتی توی اتاق خوابیده بودم، یکباره دیدم خـانم فـاطمه زهــرا (ص) آمدند داخـل ! » 🌷 به من فرمودند: «چـرا خوابیدی !؟» گفتم: «سرم مجروح شده، نمی توانم ادامه دهم !.» ایشان دستی به سر من کشیدند و فرمودند: «بلند شو، بلند شو، چیزی نیست؛ بـرو به کارهایت بـرس ..» 📚 مهــرمـادر/ نشـر امیـنان گـروه فرهنگی شهـید هــادی 🆔 @salambarebraHem
🥀⃟🦋 سردار سرافراز سپاه اسلام، 🆔 @salambarebraHem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلت که گرفت... با کسی درد و دل کن که آسمونی باشه.. این زمینی ها در کار خودشان هم مانده اند... کانال‌سلام بر ابراهیم| عضو شوید 👇🏻 http://eitaa.com/joinchat/2627731459Cc1072cffd0
دری به بهشت خاطره ای از "شهید احمد کاظمی" 📌همراه سردار رفته بودیم اصفهان ، مأموریت .موقع بر گشتن ، بردمان تخت فولاد .به گلزار شهدا که رسیدیم ، گفت : بچه ها ؛دوست دارین دری از درهای بهشت رو به شما نشون بدم ؟ !گفتیم : چی از این بهتر سردار ! 🔸کفش هایش را در آورد ، وارد گلزار شد .یکراست بردمان سر مزار شهید خرازی . گفت ، با یقین گفت : از این قبر مطهر دری به بهشت باز می شه . نشستیم . موقع فاتحه خواندن ، حال و هوای سردار تماشایی بود . 🔹توی آن لحظه ها هیچکدام از ما نمیدانستیم که این حال و هوا ، حال و هوای پرواز است ؛ به ده روز نکشید که خبر آسمانی شدن خودش را هم شنیدیم . ▪️وصیت کرده بود حتما کنار شهید خرازی دفنش کنند . دفنش هم کردند . تازه آن روز فهمیدیم که بنا بوده از اینجا ، در دیگری هم به بهشت باز بشود ! 🆔 @salambarebraHem