eitaa logo
سلام بر ابراهیم
8.5هزار دنبال‌کننده
70.2هزار عکس
26.9هزار ویدیو
40 فایل
"خداحافظ رفیق "واژه ای است که شهدابه ما می‌گویند،نه مابه شهدا خداحافظ رفیق،یعنی خدا،ما راخرید وبرد وخدا، شمارا دربلیات دنیاحفظ کند💔 میزبان شما هستیم با خاطرات زندگی #شهدا،پست های ناب #سیاسی ، #شاه_بیت و ... انتقاد و پیشنهاد ⬇️: @Jahad_Emad
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید"عبدالکریم اصل غوابش"؛شهیدی که در نوجوانی جهاد در راه خدا را آغاز کرد و به ندای رهبر لبیک گفت 📌شهید عبدالکریم اصل غوابش متولد ۲۵ دی ماه  ۱۳۴۸ در  خانواده ای مذهبی و متدین در شهرستان اهواز متولد شد 🔸شهید عبدالکریم اصل غوابش دوران نوجوانی پرشوری داشت ،او نوجوانی مومن و باخدا بود ایشان  بسیار شجاع بود  و نماز را  اول وقت بجا می آورد  به  روزه بسیار اهمیت میداد و همیشه قرآن را تلاوت می کرد. 🔹وی در سن ۱۶ سالگی به  ندای امام خمینی لبیگ گفت و  به جبهه شتافت و در این امر از هیچ کوششی کوتاهی نکرد و در سال ۶۶ از ناحیه پا جانباز شد ▪️پس از پیروزی انقلاب در سپاه پاسداران فعالیت داشت و بیشتر از قبل به تلاش و کوشش در زمینه تخصصی  رزمی  در سپاه می پرداخت.او توانست در دوره های تخصصی زرهی سپاه شرکت کند ▫️ او از اخبار  جنگ در سوریه اطلاع کامل داشت و از این موضوع بسیار رنج می برد و برای اعزام به سوریه اعلام حضور کردند او برای مبارزه با دشمن لحظه شماری میکرد 🔻وی اولین بار در ۱۹ خرداد ۱۳۹۴ به سوریه اعزام شد و پس از درگیری های بسیار زیاد درسوریه در ۱۹ تیر ۱۳۹۴ در تدمر سوریه به فیض شهادت نایل آمد. 🆔 @salambarebraHem
تخریبچی شهید مدافع حرم"جواد کوهساری" 📌جواد، فرزند سوم خانواده کوهساری در تاریخ ۱۰ بهمن ۱۳۶۴ در مشهد به‌دنیا آمد.شهید کوهساری بعد از اتمام مقطع دبیرستان، در رشته حسابداری وارد دانشگاه چناران شد و مدرک کارشناسی خود را از این مرکز گرفت.  🔸شهید کوهساری، افتخار خادمی حضرت‌رضا (ع) را نیز در کشیک حرم داشت و  بیش از یک‌سال بود که در حراست قرارگاه خاتم‌الانبیا (ص) مشغول به کار بود. 🔹علاوه بر این، او که سال‌های زیادی را در بسیج خدمت کرده و مربی نظامی بود، به آموزش نیرو‌های بسیجی می‌پرداخت. ▪️جواد کوهساری که از زمان شروع جنگ داخلی در سوریه، تصمیم به سفر و دفاع از زینبیه گرفته بود، به‌دلیل رضایت نداشتن پدر و مادرش، رفتنش را به تعویق انداخته بود تا اینکه در ماه رمضان، سرانجام خانواده‌اش را راضی کرد که برای دفاع از حرم آل‌ا...، راهی کشور عراق شود ▫️جواد کوهساری در تاریخ ۲۱ تیرماه ۹۴، مصادف با ۲۵ ماه‌رمضان داوطلبانه راهی کشور عراق شد. آخرین تماس وی با خانواده‌اش، صبح جمعه ۲۶ تیر بود. 🔻او در شامگاه همین روز بر اثر انفجار مین در منطقه صقلاویه شهر فلوجه عراق به فیض شهادت رسید.  🆔 @salambarebraHem
9.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌شهید مدافع حرم جواد کوهساری (پاکسازی مین عراق) 🔸تخریچی بسیجی شهید مدافع حرم جواد کوهساری محل شهادت سقلاویه عراق در حال پاکسازی 🆔 @salambarebraHem
شهید"سیداحمد قریشی":خدایا عمر از شصت سالگی گذشت دل آرام نشد 📌سیداحمد قریشی اهل روستای برغان از توابع شهرستان کرج فرزند شهید سیدکمال قریشی، برادر شهید سیدمحمود قریشی بود 🔸وی از همان روزهای اول جنگ وارد عرصه بسیج شد، به عضویت سپاه درآمد و به عنوان مسئول فرهنگی سپاه کرج و عضو شورای فرماندهی مشغول فعالیت و پس از مدتی نیز به عنوان رئیس ستاد سپاه کرج منصوب شد. 🔹سید احمد در عملیات های مختلفی از جمله خیبر، کربلای ۵، والفجر ۸ و بیت المقدس حضور داشت.سید احمد قریشی در عملیات والفجر ۸ از ناحیه ریه آسیب دید و جانباز شیمیایی شد. ▪️پس از بازنشستگی به سپاه قدس فراخوانده شد و بیش از پنج سال در سوریه به عنوان مسئول هماهنگی و ساماندهی لشکر فاطمیون فعال بود.  🔻به واسطه آسیب های ناشی از شیمیایی جنگ تحمیلی و عارضه جدید شیمیایی که در سوریه گریبانگیرش شده بود،در اول مرداد ۱۴۰۰ به یاران شهیدش پیوست آخرین دستنوشته شهید سید احمد قریشی: ▫️خدایا عمر از شصت سالگی گذشت دل آرام نشد،خدایا عمر از شصت سالگی گذشت احمد رام نشد □خدایا عمر از شصت سالگی گذشت راه تمام نشد،خدایا جوانی گذشت و میانسالی طی شد و سر و صورت و ابروان سفید شد ولی مقصد حاصل نشد ○خدایا روزها و ماه‌ها و سال‌ها پشت سرم گذشت، یاران دیروز و امروز به سوی تو هجرت کردند و من در حسرت پرواز، لنگان لنگان عمر سپری می‌کنم. 🆔 @salambarebraHem
41.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌مستند تا آخرین نفس - روایتی از شهید سید احمد قریشی 🔸مستند تا آخرین نفس، روایتی از مجاهدت های شهید سید احمد قریشی، یکی از فرماندهان خدوم لشکر فاطمیون، به کارگردانی عباس وهاج است. 🆔 @salambarebraHem
شهید مدافع حرم مرتضی حسین‌پور؛ فرمانده‌ای بی‌ادعا در مسیر شهادت 📌مرتضی حسین‌پور شلمانی، از دلاورمردان گیلانی و یکی از فرماندهان برجسته جبهه مقاومت، در سال ۱۳۶۴ در شلمان از توابع لنگرود استان گیلان دیده به جهان گشود. 🔸از همان کودکی روحیه‌ای انقلابی، متواضع و مسئولیت‌پذیر داشت. پس از طی تحصیلات، به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و در واحدهای مختلف اطلاعاتی و عملیاتی مشغول به فعالیت شد. 🔹وی با نام جهادی «حسن حسین» در جبهه مقاومت شناخته می‌شد و با حضور مستمر در سوریه، نقش مهمی در فرماندهی عملیات‌ها علیه گروه‌های تروریستی داشت. ▪️شهید حسین‌پور از فرماندهان میدانی یگان ویژه صابرین بود و با درایت و شجاعت کم‌نظیرش، مورد احترام همرزمان و فرماندهان عالی‌رتبه قرار داشت. ▫️سرانجام، این رزمنده‌ غیور در ۱۵ مردادماه سال ۱۳۹۶، در منطقه «تدمر» سوریه، حین هدایت عملیات مستشاری و دفاع از حرم اهل بیت (ع)، به فیض شهادت نائل آمد. پیکر مطهرش پس از تشییعی باشکوه در زادگاهش به خاک سپرده شد. 🔻شهید مرتضی حسین‌پور نماد ایمان، غیرت و فداکاری بود؛ فرمانده‌ای بی‌ادعا که آرمانش، دفاع از حق و مبارزه با ظلم در هر نقطه از جهان بود. 🆔 @salambarebraHem
3.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌لحظات وداع با شهید مدافع حرم محسن حججی 🔸یک ساعت پیش از اعزام محسن، مادرم با من تماس گرفت و گفت: «محسن دارد به سوریه می‌رود.» 🔹همان لحظه اشک از چشمانم جاری شد و فوراً خودم را به منزل پدرم رساندم تا با محسن خداحافظی کنم. ▪️ما بسیار گریه و زاری می‌کردیم؛ اما محسن واقعاً صبور بود و عاشقانه به‌سوی شهادت رفت. راوی: خواهر شهید 🆔 @salambarebraHem
📌 تولدی دوباره در مسیر امام حسین (ع)؛روایتی از تحول شهید"مجید قربانخانی" 🔸چند روز مانده به اربعین سال ۹۳، ساعت یازده شب بود که مجید سراسیمه آمد خانه: «وسایلم را جـمع کنید که عـازم هستم! » عجـله داشت؛ رفقایش داخـل ماشین منتظرش بودند. 🔹چه رفقـایی و چه سفر اربعیـنی! تا برسند مرز مهران، صدای آهنـگ و بگو بخندشان بلنـد بود‌. گـویا کارناوال شـادی راه انداخته بودند. ▪️مجـید اولین بار کـه رفت داخـل حـرم حضرت علی (ع)، کمی تغییرکرد و کم حرف شد. هربار هم که می رفت حـرم، دیر برمی گشت؛ آنهـم با چشـم های قـرمز. رفقـا مانده بودند کـه این خـود مجـید است یا نقش بازیِ جدیدش! ▫️پیاده روی که شروع شد، مجید غرق درخودش بود. نه می گفت و نه می خندید. پایـش کـه رسـید بین الحرمین؛ از درون شکست. دیگر دست خودش نبود.ذکرلبش یاحسین بود و مشغول اشک و ناله. 🔻وقت برگشتن به صمیمی ترین دوستش گفت: «تـوی این چنـد روز از امـام حسین ع خـواستم کـه آدمـم کنـد. اگـر آدمـم کند، دیگـر هیـچ چیـز نمی خـواهم.» فاصله بین توبه و شهادتش ۱۳ ماه بیشتر نبود. 📜مجید بربری / بقلم کبری خدابخش 🆔 @salambarebraHem
📌خوابی که یک زندانبان بعثی را دگرگون کرد 🔸ما را ابتدا به زندان الرشید بغداد با سلول‌های ۸ متریِ بدون پنجره فرستادند مدتی بعد به اردوگاه تکریت در زادگاه صدام منتقل شدیم. 🔹۹۰ اسیر در این اردوگاه شناسایی و دستچین شده بودند،آقای ابوترابی نیز در آنجا حضور داشت که برای همه ما نعمتی بزرگ بود. ▪️دو نگهبان به نام‌های حسین و کاظم در اردوگاه بودندکاظم بدترین رفتار را با ما داشت ،گاهی آقای ابوترابی را چنان کتک می‌زد که تا مرز شهادت پیش می‌رفت آرزوی ما این بود که کاظم به مرخصی برود. ▫️یک هفته به مرخصی رفت اما دو روز زودتر بازگشت،در حالی‌که آدم دیگری شده بود.او با مهربانی کنار روشویی با آقای ابوترابی صحبت کرد. وقتی علت را پرسیدیم،آقا فرمود: کاظم گفت سر صبحانه مادرش پرسیده بود «آیا اسرا را شکنجه می‌کنی؟آیا در بین آن‌ها سیدی هست که او را آزار داده باشی؟» ●مادر ادامه داده بود:«دیشب حضرت زینب(س) را در خواب دیدم که گفت چرا فرزندت اسیری از قافله ما را اذیت می‌کند؟شیرم حلالت نیست اگر آنان را بیازاری.» همین خواب، کاظم را متحول کرده بود.پس از سقوط صدام،کاظم به ایران آمد و از همه ۹۰ نفر اسیر اردوگاه طلب حلالیت کرد.حتی به مشهد رفت و بر سر مزار آقای ابوترابی نیز از او حلالیت خواست. 🔻چند سال بعد،کاظم به عنوان مدافع حرم به سوریه رفت و در حرم حضرت زینب(س) با تیر مستقیم دشمن به شهادت رسید. 🖋راوی: سعید اوحدی 🆔 @salambarebraHem