💎کسری حساب را باید از جیب خودش پرداخت می کرد
#داستانک
🔻مبلغ کل را که فروشنده گفت،مشکوک شد. تسبیحش را داخل جیبش گذاشت و لیست را با چشمانش بالا پایین کرد. در حال جمع زدن بود که پشت سری بهش گفت: آقا حرکت کن. کارت تموم نشده مگه؟
🌸 به پشت سرش نگاهی انداخت. مردم در صف بودند و چرخ های خریدشون پر از وسایل بود. ببخشیدی گفت و چرخ خالی را هل داد و کیسه های خریدش را مجدد داخل چرخ گذاشت. با خودش گفت : کامپیوتر است دیگر. خطا که نمی کند. اما این شکی که به دلش افتاده بود ، با این حرف آرام نشده بود. لیست رابرداشت و مجدد مشغول حساب کردن شد.
🔹فرشنده که جنس ها را برایش ثبت کرده بود با صدای کمی بلند گفت: "درسته آقا. زیاد حساب نکرده ام. " چهره مجتبی برایش آشنا بود. آقا مجتبی، سرش را از توی لیست بالا آورد و گفت: زیاد که بله مطمئنم. به نظرم کم حساب کردین. و مجدد مشغول شمارش شد. جمع عددها درست بود. نگاهی به تعداد انداخت. بیسکویت هایی که برای بچه ها خریده بودند.. آره.. تعدادش کمه. لیست و پلاستیک خرید را برد به فروشنده نشان داد و گفت: تعداد این ها رو کم زدین. و تک تک بیسکویت ها را بالا آورد. 20 تا بود و 2 تا خورده بود. خیالش راحت شد. بقیه پول را داد و آمد بیرون.
☘️فروشنده، تحت تاثیر این دقت مشتری، در دلش برایش دعا کرد چرا که کسری حساب را باید خودش پرداخت می کرد و داخل جیبش، هیچ پولی نداشت. شب که از فروشگاه بیرون آمد، جلوی پایش، بنر سیاه و سفید تبلیغاتی یکی از نمایندگان شهرش بود. چقدر این چهره برایش آشنا بود. ابروانش را در هم کرد. یکهو صورتش از هم باز شد و او را شناخت. بنر را برداشت تا موقع رای، به او رای بدهد.
"نمایندهای که #متدیّن باشد، شما خاطرتان جمع است که #خیانت نخواهد کرد؛ کار #خلاف نخواهد کرد؛ حتی #کوتاهی و #سستی نخواهد کرد. بیانات در تاریخ ۱۳۷۱/۰۲/۱۷ "
#داستانک
#تولیدی
#ملاک
#چشمه_نور
@salamfereshte
هدایت شده از نکات و تمثیلات آیت الله حائری شیرازی
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸فکر دیگران را به خودتان وابسته نکنید!🔸
▫️ اگر شما در ضمن #مشورت دادن به دیگران، چنان عمل کنید که او دفعۀ دیگر هر کاری که دارد، قبل از اینکه #فکر کند، بیاید از شما بپرسد، این نقض غرض است؛ #این_خدمت_نیست. اگر شما چنان او را راهنمایی کنید که او هرگز نتواند بدون مشورت با شما تصمیم بگیرد، خیال میکنید که به او خدمت کردهاید؛ اما شما به او #خیانت کردهاید.
▫️ گاهی آدم #لذت_میبرد از اینکه با او مشورت کنند! لذت میبرد از اینکه از او کسب تکلیف کنند! اگر اینطور شد، آن فرد را چنان بار میآورد که به او وابسته شود و دم به دم بیاید بگوید: «آقا! تکلیفم چیست؟ این کار را بکنم یا نکنم؟»
▫️ مثلاً کسی که دوست دارد چند نفر مثل موم در دستش باشند، یک بار که آنها بدون مشورت او عمل کردند و اشتباه کردند، میگوید: «نگفتم که بدون مشورت با من تصمیم نگیرید؟! من خیر شما را میخواهم. برای شما ضرر داشت که یک زنگ به من میزدید و کسب تکلیف میکردید و اطلاع میدادید؟!».
▫️ #این_تربیت_اسلامی_نیست! این سیستم تربیت نفسانی است. این برنامۀ بندهسازی انسانها و وابسته کردن آنها به خود است. نفس، تشنۀ آقایی است، تشنۀ سیادت است، تشنۀ تسلط است؛ میخواهد یک فکر، دو فکر، سه فکر، چهار فکر وابسته به او باشند. نفس، تشنۀ معبود شدن است، تشنۀ این است که چهار تا بنده داشته باشد، چهار تا پرستنده داشته باشد.
@haerishirazi