eitaa logo
سلام ایرانی
1.5هزار دنبال‌کننده
14.6هزار عکس
8.5هزار ویدیو
140 فایل
فقط همین کانال برای اطلاع از همه ی اخبار و تحلیل های مهم منطقه می تونه کافی باشه
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 🌷 ! 🌷یک هفته از شروع عملیات با شکوه والفجر هشت می‌گذشت، روزی نبود که منطقه توسط هجوم هواپیماهای دشمن بعثی بمباران نشود. رزمنده‌های ما هم به خوبی از خجالت آن‌ها در می‌آمدند و هر روز چند هواپیمای مهاجم را ساقط می‌کردند. ۶۴/۱۰/۲۸ بود که به فرماندهی سردار شهید حمیدرضا نوبخت با بچه‌های گردان مالک اشتر به محدوده‌ی کارخانه‌ی نمک راهی شدیم. مجموع نیروهای ما با آن فرمانده‌ی دلیر، ۳۲ نفر بیشتر نمی‌شدیم. 🌷۷:۳۰ صبح نیروهای بعثی با آتش تهیه‌ی سنگین و استقرار ۲۱ تانک و نفربر تا پشت خاکریز نفوذ کرده و اقدام به پیاده کردن نیروهای پیاده کردند. جنگ تن به تن آغاز شد و در حین درگیری یکی از فرماندهان عراقی به خیال خودش زرنگی کرد و یک نارنجک به طرف سردار نوبخت پرتاب کرد، دقیقاً همان‌طور که انتظار می‌رفت، این اسطوره‌ی رزم و جهاد، بدون درنگ، نارنجک را به سوی صاحب بعثی‌اش برگرداند و افسر عراقی ر ا به هلاکت رساند. تلاش آن‌ها برای تصرف خط و شکست نیروهای اسلام به اوج خود رسیده بود. 🌷انبوهی از تجهیزات و نیروهای متجاوز در مقابل ۲۱ تن از رزمندگان اسلام که غم هجران ۱۱ نفر مجروح و شهید را متحمل شده بودند، بی‌وقفه ادامه داشت. تذکرات و رهنمودهای سازنده و روحیه بخش حمیدرضا، عجیب به نیروها قوت قلب و توان مضاعف می‌بخشید. موشک‌های آر.پی.جی همچون شهاب ثاقب بر پیکر غول‌های آهنین نزدیک خاکریز، فرود می‌آمد. بالاخره با انهدام ۱۹ تانک و نفربر و به غنیمت گرفته شدن یک نفربَر سالم و به اسارت در آمدن ۲۱ نفر، عراقی‌ها عقب‌نشینی کردند. 🌷خدا می‌داند اگر نبود رشادت و فرماندهی چریک مخلص و باصفای گردان، حمیدرضا نوبخت، چه بسا مشیت الهی به گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد و اصلاً کی باور می‌کرد که یک خاکریز مهم در تهاجم ۲۱ دستگاه زرهی تنها توسط ۳۲ نفر آن هم نهایتاً با ۱۱ شهید و مجروح حفظ شود و از صدمات و تلفات گسترده‌ جلوگیری به عمل آید. آن‌چه که فراموش ناشدنی است چهره‌ی خسته و سراسر غمگین فرماندمان بود که در عین صلابت و افتخار، فراق شهدا و رنج مجروحین، او را شکسته‌تر از پیش نشان می‌داد. 🌹خاطره ای به یاد سردار شهید حمیدرضا نوبخت : رزمنده دلاور سیدحسین غفاری از لشکر ۲۵ کربلا «سلام ایرانی» ما رو به دوستانتون معرفی کنید👇 https://eitaa.com/salamiraniaziz •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
🌷 🌷 ...!! 🌷شب قبل از عملیات کربلای۴، فرماندهان رده بالای لشکر؛ آقای قربانی،‌ شهید طوسی و... منتظر بودند یکی از نیروهای واحد اطلاعات، از مأموریت شناسایی برگردد و آخرین اطلاعات خود را از شناسایی مواضع دشمن به آن‌ها بدهد. آمدن کیامرث کمی به درازا کشید. هزار فکر و خیال سراغ فرماندهان رفت: -نکند کیامرث اسیر نیروهای عراقی شده باشد!! فاصله‌ی شناسایی او از دشمن کمتر از ۴ متر بود. انجام این مأموریت واقعاً دل شیر می‌خواست؛ شناسایی تحرکات، استعداد، میادین مین، اسلحه های سبک و سنگین دشمن، بخشی از مسیر شناسایی کیامرث هم از توی آب بود، آبی با عمق بیست متر. 🌷فرماندهان نذر حضرت زهرا (س) کردند. تا کیامرث سالم برگردد. در همین حین صدایی از دل اروند، بیرون آمد. آقای قربانی سراسیمه رفت سمت صدا. سر شهید صیدانلو از دل آب زد بیرون. آقای قربانی او را به آغوش کشید. نفس که تازه کرد، علت تأخیر را از او سؤال کرد، گفت: «در چهار متری دشمن با استتار کامل در باتلاق منتظر تعویض نگهبان عراقی‌ها بودم تا از فرصت استفاده کنم، برگردم. حاج آقا! باور کنید آن لحظه از همه‌ی وقت‌های دیگر به خدا نزدیکتر بودم، چه صفایی داشت.» 🌹خاطره ای به یاد شهید معزز کیامرث صیدانلو و سرلشکر شهید محمدحسن طوسی، قائم‌مقام لشکر ویژه ۲۵ کربلا : رزمنده دلاور امیر بابایی «سلام ایرانی» ما رو به دوستانتون معرفی کنید👇 https://eitaa.com/salamiraniaziz •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•