eitaa logo
هیئت سالار زینب سلام الله علیها
504 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
3هزار ویدیو
49 فایل
✔ تحت نظر حوزه علمیه سفیران هدایت تالش ✔تاسیس:۱۳۹۹ ✔فعالیت:فرهنگی و اجتماعی 🔸️جلسات هفتگی 🔸️مراسمات مذهبی و مناسبتی 🔸️دوره های معرفتی نوجوانان 🔸️مبارزه با آسیب های اجتماعی ✅ ادمین: @sarbazeagha1 @Aftab31 @Banou1 @FarimahMirzaii @Ahadikhadijeh
مشاهده در ایتا
دانلود
❇ تفســــــیر هر چه بود دوران حمل پایان گرفت، و لحظات طوفانى زندگى مریم شروع شد، درد سخت زائیدن، به او دست داد آنچنان که او را از آبادى به بیابان کشاند. بیابانى خالى از انسان‌ها، و خشک و بى آب و بى پناه! گر چه در این حالت زنان به آشنایان و دوستان خود پناه مى برند، تا براى تولد فرزند به آن‌ها کمک کنند، ولى چون وضع مریم یک وضع استثنائى بود و هرگز نمى خواست کسى وضع حمل او را ببیند، با آغاز درد زائیدن، راه بیابان را پیش گرفت. 🌺🌺🌺 قرآن در این زمینه، مى گوید: درد وضع حمل، او را به کنار درخت خرمائى کشاند (فَأَجاءَهَا الْمَخاضُ إِلى جِذْعِ النَّخْلَةِ). تعبیر به جِذْعِ النَّخْلَةِ با توجه به این که جِذْع به معنى تنه درخت است نشان مى دهد: تنها بدنه اى از آن درخت باقى مانده بود، یعنى درختى خشکیده بود. در این حالت، طوفانى از غم و اندوه، سراسر وجود پاک مریم را فرا گرفت احساس کرد لحظه اى را که از آن مى ترسید، فرا رسیده است، لحظه اى که هر چه پنهان است در آن آشکار مى شود و رگبار تیرهاى تهمت مردم بى ایمان متوجه او خواهد شد. به قدرى این طوفان سخت بود، و این بار بر دوشش سنگینى مى کرد که بى‌اختیار گفت: اى کاش! پیش از این مرده بودم و به کلى فراموش مى شدم!. (قالَتْ یا لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هذا وَ کُنْتُ نَسْیاً مَنْسِیّاً). بدیهى است تنها ترس تهمت‌هاى آینده نبود که قلب مریم را مى‌فشرد، هر چند مشغله فکرى مریم بیش از همه، همین موضوع بود، ولى مشکلات و مصائب دیگر مانند وضع حمل بدون قابله و دوست و یاور، در بیابانى تنهاى تنها، نبودن محلى براى استراحت، آبى براى نوشیدن و غذا براى خوردن، وسیله براى نگاهدارى مولود جدید، اینها امورى بود که سخت او را تکان مى داد. و آنها که مى گویند چگونه مریم با ایمان و داراى شناخت توحیدى که آن همه لطف و احسان الهى را دیده بود، چنین جمله اى را بر زبان راند که اى کاش! مرده بودم و فراموش شده بودم هرگز ترسیمى از حال مریم در آن ساعت در ذهن خود نکرده اند، و اگر خود به جزء کوچکى از این مشکلات گرفتار شوند چنان دست‌پاچه مى شوند که خود را نیز فراموش خواهند کرد. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۲۳ سوره مبارکه مریم) سالار زینب سلام الله 🇮🇷 | @salare_zeinab_talesh @salare_zeinab_talesh @salare_zeinab_talesh 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
❇ تفســــــیر اما این حالت، زیاد به طول نیانجامید و همان نقطه روشن امید که همواره در اعماق قلبش وجود داشت درخشیدن گرفت. 🌺🌺🌺 ناگهان صدائى به گوشش رسید که از طرف پائین پا بلند است و آشکارا مى گوید: غمگین مباش، درست بنگر پروردگارت از پائین پاى تو چشمه آب گوارائى را جارى ساخته است (فَناداها مِنْ تَحْتِها أَلاّ تَحْزَنِی قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیّاً). (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۲۴ سوره مبارکه مریم) سالار زینب سلام الله 🇮🇷 | @salare_zeinab_talesh @salare_zeinab_talesh @salare_zeinab_talesh 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
❇ تفســــــیر از این غذاى لذیذ و نیروبخش بخور، و از آن آب گوارا بنوش (فَکُلِی وَ اشْرَبِی). و چشمت را به این مولود جدید روشن دار (وَ قَرِّی عَیْناً). و اگر از آینده نگرانى آسوده خاطر باش! هر گاه بشرى دیدى و از تو در این زمینه توضیح خواست با اشاره بگو من براى خداى رحمان روزه گرفته ام روزه سکوت، و به همین دلیل امروز با احدى سخن نمى گویم (فَإِمّا تَرَیِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَداً فَقُولِی إِنِّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً فَلَنْ أُکَلِّمَ الْیَوْمَ إِنْسِیّاً). 🌺🌺🌺 خلاصه نیازى به این نیست که تو از خود دفاع کنى، آن کس که این مولود را به تو داده، وظیفه دفاع را هم نیز به خود او سپرده است. بنابراین، از هر نظر آسوده‌خاطر باش و غم و اندوه به خاطرت راه نیابد. این حوادث پى‌درپى که همچون جرقه‌هاى روشنى در یک فضاى فوق العاده تاریک و ظلمانى درخشیدن گرفت، سراسر قلب او را روشن کرد و حالت آرامش گوارائى به او دست داد. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۲۶ سوره مبارکه مریم) سالار زینب سلام الله 🇮🇷 | @salare_zeinab_talesh @salare_zeinab_talesh @salare_zeinab_talesh 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
❇ تفســــــیر سرانجام مریم در حالى که کودکش را در آغوش داشت از بیابان به آبادى بازگشت و به سراغ بستگان و اقوام خود آمد (فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَها تَحْمِلُهُ). هنگامى که آن‌ها نوزاد را در آغوش او دیدند، دهانشان از تعجب باز ماند، آن‌ها که سابقه پاکدامنى مریم را داشتند و آوازه تقوا و کرامت او را شنیده بودند، سخت نگران شدند، تا آنجا که بعضى به شک و تردید افتادند، و بعضى دیگر هم که در قضاوت و داورى، عجول بودند زبان به ملامت و سرزنش او گشودند، و گفتند: حیف از آن سابقه درخشان، با این آلودگى! و صد حیف از آن دودمان پاکى که این گونه بدنام شد. گفتند: اى مریم! تو مسلماً کار بسیار عجیب و بدى انجام دادى ! (قالُوا یا مَرْیَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَیْئاً فَرِیّاً). 🌺🌺🌺 فَرِىّ بنا به گفته راغب در کتاب مفردات ، به معنى بزرگ یا عجیب و یا ساختگى آمده است و در اصل از ماده فرى به معنى پاره کردن پوست براى اصلاح آن است. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۲۷ سوره مبارکه مریم) سالار زینب سلام الله 🇮🇷 | @salare_zeinab_talesh @salare_zeinab_talesh @salare_zeinab_talesh 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
❇ تفســــــیر بعضى به او رو کردند و گفتند: اى خواهر هارون! پدر تو آدم بدى نبود، مادرت نیز هرگز آلودگى نداشت (یا أُخْتَ هارُونَ ما کانَ أَبُوکِ امْرَأَ سَوْء وَ ما کانَتْ أُمُّکِ بَغِیّاً). با وجود چنین پدر و مادر پاکى این چه وضعى است که در تو مى بینیم؟ چه بدى در طریقه پدر و روش مادر دیدى که از آن روى برگرداندى؟! 🌺🌺🌺 این که آن‌ها به مریم گفتند: اى خواهر هارون! موجب تفسیرهاى مختلفى در میان مفسران شده است، اما آنچه صحیح‌تر به نظر مى‌رسد این است که هارون مرد پاک و صالحى بود، آنچنان که در میان بنى اسرائیل ضرب المثل شده بود، هر کس را مى خواستند به پاکى معرفى کنند، مى گفتند: او برادر یا خواهر هارون است ـ مرحوم طبرسى در مجمع البیان این معنى را در حدیث کوتاهى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل کرده است. در حدیث دیگرى که در کتاب سعد السعود آمده، چنین مى خوانیم: پیامبر(صلى الله علیه وآله) مغیره را به نجران (براى دعوت مسیحیان به اسلام) فرستاد، جمعى از مسیحیان به عنوان (خرده گیرى بر قرآن) گفتند: مگر شما در کتاب خود نمى‌خوانید یا اخت هارون! در حالى که مى‌دانیم، اگر منظور هارون برادر موسى است، میان مریم و هارون فاصله زیادى بود؟ مغیره چون نتوانست پاسخى بدهد، مطلب را از پیامبر(صلى الله علیه وآله) سؤال کرد، پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: چرا در پاسخ آنها نگفتى در میان بنى اسرائیل معمول بوده که افراد نیک را به پیامبران و صالحان نسبت مى دادند؟! (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۲۸ سوره مبارکه مریم) سالار زینب سلام الله 🇮🇷 | @salare_zeinab_talesh @salare_zeinab_talesh @salare_zeinab_talesh 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
❇ تفســــــیر در این هنگام، مریم به فرمان خدا سکوت کرد، تنها کارى که انجام داد این بود که اشاره به نوزادش عیسى کرد (فَأَشارَتْ إِلَیْهِ). اما این کار بیشتر تعجب آنها را برانگیخت و شاید جمعى آن را حمل بر سخریه کرده خشمناک شده گفتند: مریم! با چنین کارى که انجام داده‌اى قوم خود را مسخره نیز مى کنى! به هر حال به او گفتند: ما چگونه با کودکى که در گاهواره است سخن بگوئیم؟! (قالُوا کَیْفَ نُکَلِّمُ مَنْ کانَ فِی الْمَهْدِ صَبِیّاً). 🌺🌺🌺 مفسران در مورد کلمه کانَ که دلالت بر ماضى دارد، در اینجا گفتگو بسیار کرده اند، ولى ظاهر این است: این کلمه در اینجا اشاره به ثبوت و لزوم وصف موجود است و به تعبیر روشن‌تر آن‌ها به مریم گفتند: ما چگونه با بچه‌اى که در گهواره بوده و هست، سخن بگوئیم؟ شاهد این معنى آیات دیگر قرآن است مانند: کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّة أُخْرِجَتْ لِلنّاسِ: شما بهترین امتى بودید که به سود جامعه انسانى به وجود آمدید. مسلماً جمله کُنْتُم بودید در اینجا به معنى ماضى نیست، بلکه بیان استمرار و ثبوت این صفات براى جامعه اسلامى است. و نیز درباره مَهْد گهواره بحث کرده اند که عیسى(علیه السلام) هنوز به گهواره نرسیده بود، بلکه ظاهر آیات این است به محض ورود مریم در میان جمعیت، در حالى که عیسى(علیه السلام) در آغوشش بود، این سخن در میان او و مردم رد و بدل شد. اما با توجه به معنى کلمه مهْد در لغت عرب، پاسخ این سؤال روشن مى شود. واژه مَهْد ـ چنان که راغب در مفردات مى گوید: ـ به معنى جایگاهى است که براى کودک آماده مى کنند، خواه گهواره باشد، یا دامان مادر و یا بستر، و مهد و مهاد هر دو در لغت به معنى: المَکانُ الْمُمَهَّدُ الْمُوَطّأُ: محل آماده شده و گسترده (براى استراحت و خواب) آمده است. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۲۹ سوره مبارکه مریم) سالار زینب سلام الله 🇮🇷 | @salare_zeinab_talesh 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
❇ تفســــــیر جمعیت از شنیدن این گفتار مریم، نگران و حتى شاید عصبانى شدند. آنچنان که طبق بعضى از روایات، به یکدیگر گفتند: مسخره و استهزاء او، از انحرافش از جاده عفت، بر ما سخت‌تر و سنگین‌تر است!. ولى این حالت چندان به طول نیانجامید; چرا که آن کودک نوزاد زبان به سخن گشوده گفت: من بنده خدایم (قالَ إِنِّی عَبْدُ اللّهِ). او کتاب آسمانى به من مرحمت کرده (آتانِیَ الْکِتابَ). و مرا پیامبر قرار داده است (وَ جَعَلَنِی نَبِیّاً). (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۳۰ سوره مبارکه مریم) سالار زینب سلام الله 🇮🇷 | @salare_zeinab_talesh 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
❇ تفســــــیر و نیز مرا نیکوکار، قدردان و خیرخواه، نسبت به مادرم قرار داده است (وَ بَرّاً بِوالِدَتِی). و مرا جبار و شقى قرار نداده است (وَ لَمْ یَجْعَلْنِی جَبّاراً شَقِیّاً). جَبّار به کسى مى گویند که براى خود، هر گونه حقوقى بر مردم قائل است، ولى هیچ حقى براى کسى نسبت به خود قائل نیست! و نیز جبّار به کسى مى گویند که از روى خشم و غضب، افراد را مى‌زند و نابود مى‌کند و پیرو فرمان عقل نیست، و یا مى‌خواهد نقص و کمبود خود را با ادعاى عظمت و تکبر، برطرف سازد که همه این‌ها از صفات بارز طاغوتیان و مستکبران در هر زمان است. 🌺🌺🌺 شَقِىّ به کسى گفته مى شود که اسباب گرفتارى، بلا و مجازات براى خود فراهم مى سازد، و بعضى آن را به کسى که قبول نصیحت نمى کند تفسیر کرده اند. و پیدا است که این دو معنى از هم جدا نیست. در روایتى مى خوانیم: حضرت عیسى(علیه السلام) مى گوید: قلب من نرم است و من خود را نزد خود کوچک مى دانم (اشاره به این که نقطه مقابل جبار و شقى این دو وصف است). (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۳۲ سوره مبارکه مریم) سالار زینب سلام الله 🇮🇷 | @salare_zeinab_talesh 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
❇ تفســــــیر و سرانجام، این نوزاد (حضرت مسیح) مى گوید: سلام و درود خدا بر من باد آن روز که متولد شدم، و آن روز که مى‌میرم، و آن روز که زنده برانگیخته مى‌شوم (وَ السَّلامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدْتُ وَ یَوْمَ أَمُوتُ وَ یَوْمَ أُبْعَثُ حَیّاً). 🌺🌺🌺 همان گونه که در شرح آیات مربوط به یحیى (علیه السلام) گفتیم، این سه روز در زندگى انسان، سه روز سرنوشت ساز و خطرناک است که سلامت در آن‌ها جز به لطف خدا میسر نمى شود و لذا هم در مورد یحیى (علیه السلام) این جمله آمده، و هم در مورد حضرت مسیح (علیه السلام)، با این تفاوت که در مورد اول خداوند این سخن را مى گوید و در مورد دوم مسیح (علیه السلام) این تقاضا را دارد. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۳۳ سوره مبارکه مریم) سالار زینب سلام الله 🇮🇷 | @salare_zeinab_talesh 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
❇ تفســــــیر بعد از آن که قرآن مجید در آیات گذشته، ترسیم بسیار زنده و روشنى از ماجراى تولد حضرت مسیح (علیه السلام) کرد، به نفى خرافات و سخنان شرک آمیزى که درباره عیسى(علیه السلام) گفته اند پرداخته، چنین مى گوید: این است عیسى بن مریم (ذلِکَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ). مخصوصاً در این عبارت روى فرزند مریم بودن او تأکید مى کند، تا مقدمه اى باشد براى نفى فرزندى خدا. 🌺🌺🌺 و بعد اضافه مى نماید: این قول حقى است که آن‌ها در آن شک و تردید مى کنند و هر یک در جاده‌اى انحرافى گام نهاده (قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِی فِیهِ یَمْتَرُونَ). این عبارت در حقیقت تأکیدى است بر صحت تمام مطالب گذشته در مورد حضرت مسیح(علیه السلام) و این که کمترین خلافى در آن وجود ندارد. اما این که قرآن مى گوید: آن‌ها در این زمینه در شک و تردید هستند، گویا اشاره به دوستان و دشمنان مسیح(علیه السلام)، یا به تعبیر دیگر، مسیحیان و یهودیان است. از یک‌سو، گروهى گمراه در پاکى مادر او شک و تردید کردند، و از سوى دیگر، گروهى در این که او یک انسان باشد، اظهار شک نمودند. حتى همین گروه نیز به شعبه‌هاى مختلف تقسیم شدند: بعضى او را صریحاً فرزند خدا دانستند (فرزند روحانى و جسمانى، حقیقى، نه مجازى!!) و به دنبال آن مسأله تثلیث و خدایان سه گانه را به وجود آوردند. بعضى مسأله تثلیث را از نظر عقل نامفهوم خواندند و معتقد شدند باید تعبداً آن را پذیرفت. و بعضى براى توجیه منطقى آن به سخنان بى اساسى دست زدند. خلاصه، همه آنها چون ندیدند حقیقت ـ یا چون نخواستند حقیقت ـ ره افسانه زدند! (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۳۴ سوره مبارکه مریم) سالار زینب سلام الله 🇮🇷 | @salare_zeinab_talesh 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
❇ تفســــــیر آیه بعد، با صراحت مى گوید: هرگز براى خدا شایسته نبود فرزندى انتخاب کند، او منزه و پاک از چنین چیزى است (ما کانَ لِلّهِ أَنْ یَتَّخِذَ مِنْ وَلَد سُبْحانَهُ). بلکه او هرگاه چیزى را اراده کند و فرمان دهد به آن مى گوید: موجود باش آن نیز موجود مى شود (إِذا قَضى أَمْراً فَإِنَّما یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ). 🌺🌺🌺 اشاره به این که دارا بودن فرزند ـ آن چنان که مسیحیان در مورد خدا مى پندارند ـ با قداست مقام پروردگار سازگار نیست; زیرا از یکسو، لازمه آن جسم بودن، از سوى دیگر، محدودیت، و از سوى سوم، نیاز، و خلاصه خدا را از مقام قدسش زیر چتر قوانین عالم ماده کشیدن و او را در سر حدّ یک موجود ضعیف و محدود مادى قرار دادن است. خداوندى که آن قدر قدرت و توانائى دارد که اگر اراده کند، هزاران عالم، همانند این عالم پهناورى که در آن وجود داریم با یک فرمان و اشاره اش تحقق خواهد یافت. آیا این شرک و انحراف از اصول توحید و خداشناسى نیست که ما او را همانند یک انسان، داراى فرزند بدانیم، آن هم فرزندى که در رتبه پدر است و هم طراز او! تعبیر کُنْ فَیَکُونُ که در هشت مورد از آیات قرآن آمده است، ترسیم بسیار زنده اى از وسعت قدرت خدا و تسلط و حاکمیت او در امر خلقت است، تعبیرى از فرمان کُنْ کوتاه تر تصور نمى شود، و نتیجه اى از فَیَکُونُ وسیع تر و جامع تر به نظر نمى رسد، مخصوصاً با توجه به فاء تفریع که فوریت را مى رساند، حتى فاء تفریع در اینجا به تعبیر فلاسفه، دلیل بر تأخر زمانى نیست، بلکه همان تأخر رتبى، یعنى ترتب معلول بر علت را بیان مى کند (دقت کنید). (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۳۵ سوره مبارکه مریم) سالار زینب سلام الله 🇮🇷 | @salare_zeinab_talesh 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
❇ تفســــــیر آیه بعد، با صراحت مى گوید: هرگز براى خدا شایسته نبود فرزندى انتخاب کند، او منزه و پاک از چنین چیزى است (ما کانَ لِلّهِ أَنْ یَتَّخِذَ مِنْ وَلَد سُبْحانَهُ). بلکه او هرگاه چیزى را اراده کند و فرمان دهد به آن مى گوید: موجود باش آن نیز موجود مى شود (إِذا قَضى أَمْراً فَإِنَّما یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ). 🌺🌺🌺 اشاره به این که دارا بودن فرزند ـ آن چنان که مسیحیان در مورد خدا مى پندارند ـ با قداست مقام پروردگار سازگار نیست; زیرا از یکسو، لازمه آن جسم بودن، از سوى دیگر، محدودیت، و از سوى سوم، نیاز، و خلاصه خدا را از مقام قدسش زیر چتر قوانین عالم ماده کشیدن و او را در سر حدّ یک موجود ضعیف و محدود مادى قرار دادن است. خداوندى که آن قدر قدرت و توانائى دارد که اگر اراده کند، هزاران عالم، همانند این عالم پهناورى که در آن وجود داریم با یک فرمان و اشاره اش تحقق خواهد یافت. آیا این شرک و انحراف از اصول توحید و خداشناسى نیست که ما او را همانند یک انسان، داراى فرزند بدانیم، آن هم فرزندى که در رتبه پدر است و هم طراز او! تعبیر کُنْ فَیَکُونُ که در هشت مورد از آیات قرآن آمده است، ترسیم بسیار زنده اى از وسعت قدرت خدا و تسلط و حاکمیت او در امر خلقت است، تعبیرى از فرمان کُنْ کوتاه تر تصور نمى شود، و نتیجه اى از فَیَکُونُ وسیع تر و جامع تر به نظر نمى رسد، مخصوصاً با توجه به فاء تفریع که فوریت را مى رساند، حتى فاء تفریع در اینجا به تعبیر فلاسفه، دلیل بر تأخر زمانى نیست، بلکه همان تأخر رتبى، یعنى ترتب معلول بر علت را بیان مى کند (دقت کنید). (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۳۵ سوره مبارکه مریم) سالار زینب سلام الله 🇮🇷 | @salare_zeinab_talesh 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴