1_416647774.mp3
8.54M
°•🖤!
#مداحے✨
🔳 #شهادت_امام_محمد_باقر(ع)
غروب و دلتنگی ...🌘💔
چشم به خورشید میدوزه
🎙#سید_رضا_نریمانی
#شهادت_امام_باقر_علیه_السلام
#تالش
#هیئت_سالار_زینب_سلام_الله_علیها
|سالار زینب سلام الله 🇮🇷 |
@salare_zeinab_talesh
@salare_zeinab_talesh
@salare_zeinab_talesh
♠️🕊♠️🕊♠️🕊♠️
✍شهید چمران
خـدایــا...
مرا به خاطر گناهانی که
در طول روز
با هزاران قدرت عقل
توجیهشان مےکنم
بــبـخـــش!
❖اللهم اغفرلی کل ذنبٍ اذنبته❖
خدايا! بيامرز همه گناهانى را كه مرتكب شدم.
#تالش
#نیایش
#هیئت_سالار_زینب_سلام_الله_علیها
|سالار زینب سلام الله 🇮🇷 |
@salare_zeinab_talesh
@salare_zeinab_talesh
@salare_zeinab_talesh
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
☀️بسم الله الرحمن الرحیم☀️
❇️ذکر روز سه شنبه صدمرتبه:
#یا_ارحم_الراحمین 🌷
📖دعای برکت روز🤲:
🍀امام جعفر صادق علیه السلام :
وقتى صبح دمید بگو:
(الحَمدُللهِ فالِقِ الإِصباحِ، سُبحانَ رَبِّ المَساءِ وَالصَّباحِ، اللّهُمَّ صَبِّح آلَ مُحَمَّدٍ بِبَرَکَةٍ و عافِیَةٍ، و سُرورٍ و قُرَّةِ عَینٍ.اللّهُمَّ إنَّکَ تُنَزِّلُ بِاللَّیلِ وَالنَّهارِ ما تَشاءُ، فَأَنزِل عَلَیِّ و عَلى أهلِ بَیتی مِن بَرَکَةِ السَّماواتِ وَالأَرضِ رِزقا حَلالاً طَیِّبا واسِعا تُغنینی بِهِ عَن جَمیعِ خَلقِک)َ.
📘بحار الأنوارج87/ص356
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪَ ألْـفَـرَج🌤
#تالش
#هیئت_سالار_زینب_سلام_الله_علیها
|سالار زینب سلام الله 🇮🇷 |
@salare_zeinab_talesh
@salare_zeinab_talesh
@salare_zeinab_talesh
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
❣#سلام_امام_زمانم❣
🔅 السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا اَلْإِمَامُ اَلْوَحیدُ و القَائِمُ الرَّشیدُ...
🌱سلام بر تو ای یگانهی روزگار و ای تنهاترینِ عالم؛
سلام بر تو و بر روزی که برای هدایت و محبّت قیام خواهی کرد!
📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
#تالش
#هیئت_سالار_زینب_سلام_الله_علیها
|سالار زینب سلام الله 🇮🇷 |
@salare_zeinab_talesh
@salare_zeinab_talesh
@salare_zeinab_talesh
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔹صلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ
🔹السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ ابْنَ حُجَّتِهِ
🔹السَّلاَمُ عَلَيْكُمْ يَا مَلاَئِكَةَ اللَّهِ وَ زُوَّارَ قَبْرِ ابْنِ نَبِيِّ اللَّهِ.
#صلیاللهعلیکیااباعبدالله
#تالش
#به_تو_از_دور_سلام
#عزیزم_حسین
#هیئت_سالار_زینب_سلام_الله_علیها
|سالار زینب سلام الله 🇮🇷 |
@salare_zeinab_talesh
@salare_zeinab_talesh
@salare_zeinab_talesh
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
#پویش_به_عشق_مولا💚
#فرشتگان_چادری✨
#سربازان_ولایی✨
✅کد1️⃣1️⃣_ابوالفضل جمشیدی
🎊عید سعید غدیرخم،عیدامامت و ولایت مبارکباد
🌱🌱🌱🌱🌷🌷🌷 🌱🌱🌱🌱
💚💚#السلام_علیک_یا_أمیرالمؤمنین_علی_علیهالسلام
✅همراه با 🎁جوایز نفیس🎁
🇮🇷 غدیر، یک تاریخ است؛ تاریخى که ابتدایش مدینه است، میانش کربلا و انتهایش ظهور
جهت شرکت در مسابقه👇
@Imahdiyar313
اینجا کانال هیئت سالار زینب(س) 👇
🌸کانال ما در ایتا
⏩@salare_zeinab_talesh
⏩️@salare_zeinab_talesh
⏩️@salare_zeinab_talesh
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
#پویش_به_عشق_مولا💚
#فرشتگان_چادری✨
#سربازان_ولایی✨
✅کد2️⃣1️⃣_فاطمه روستاکار
🎊عید سعید غدیرخم،عیدامامت و ولایت مبارکباد
🌱🌱🌱🌱🌷🌷🌷 🌱🌱🌱🌱
💚💚#السلام_علیک_یا_أمیرالمؤمنین_علی_علیهالسلام
✅همراه با 🎁جوایز نفیس🎁
🇮🇷 غدیر، یک تاریخ است؛ تاریخى که ابتدایش مدینه است، میانش کربلا و انتهایش ظهور
جهت شرکت در مسابقه👇
@Imahdiyar313
اینجا کانال هیئت سالار زینب(س) 👇
🌸کانال ما در ایتا
⏩@salare_zeinab_talesh
⏩️@salare_zeinab_talesh
⏩️@salare_zeinab_talesh
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
روزی متوجه میشوی هیچ چیز در زندگی
آنقدر که تو تصور میکردی جدی نیست
🌱لحظه هایت را پراز وجود خدا کن🌱
#تالش
#تلنگر
#هیئت_سالار_زینب_سلام_الله_علیها
|سالار زینب سلام الله 🇮🇷 |
@salare_zeinab_talesh
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
#من_زنده_ام
قسمت۲۲
و لباس میهمانی پوشیدیم کالسکه را راه انداختیم.برای اینکه مدت بیشتری کالسکه دستمان باشد مسیرمان را عوض کردیم و از راه نخلستان رفتیم.کالسکه را نوبتی می راندیم.ناگهان در حالی که احمد کالسکه را میراند؛چند تا از بچه های نخلستان پابرهنه،با چوب و چماق به ما حمله ور شدند.من و علی را از پشت گرفتن و سخت زدند.ما هم کتک می خوردیم و هم کتک میزدیم اما زور آنها بیشتر از ما بود.احمد که فکر میکرد پشت یک کامیون نشسته متوجه دعوا نبودو با سرعت کالسکه را می راند اما یکی از آنها یک سنگ برداشت و سر احمد را نشانه گرفت یکباره احمد متوجه شد ما دو تا خونین و مالین گوشه ای افتاده ایم چند نفری افتادند به جان احمد و آخر کار هم کفش و کیف ما را هم به عنوان کالای قنیمتی برداشتند و رفتند.آن روز به چشم دیدم که چطور چند بچه میتوانند راهزن شوند.یکی از آنها کالسکه را از دست احمد کشید و فرار کرد.حمید توی کالسکه بودو ما می دویدیم تا او را پس بگیریم.گرچه خیلی از ما دور شده بودند و امیدی نداشتیم که به آنها برسیم اما چیزی نگذشت که حمید را از کالسکه روی زمین پرت کردند و با کالسکه با سرعت دویدند و دور شدند .از اینکه حمید را رها کردند خوشحال شدیم .او را بغل کردیم و با لباس های پاره و خاکی به سمت خانه ی آبجی فاطمه دویدیم .فاطمه و عبد الله با دیدن قیافه ی ما چها تا وحشت زده شدند.عبد الله به سرعت ما را به بیمارستان رساند .سر احمد و لب من چند بخیه خورد و سه تا از دندان های شیری علی هم افتاد.
پایان دوران کودکی
ادامه دارد...
@salare_zeinab_talesh
@salare_zeinab_talesh
@salare_zeinab_talesh
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸