eitaa logo
صالحه کشاورز معتمدی
6.1هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
9 فایل
کمکتون میکنم تا حال خانواده شما بهتر بشه دبیر خانواده استان البرز در جبهه فرهنگی و قرارگاه تحول ادمین : @Admiin114 ثبت نام دوره: @Sabte_name_doreh واحد مشاوره https://eitaa.com/joinchat/4035444855C167ad52bed
مشاهده در ایتا
دانلود
🗓 خسته شدم از این جمعه‌ها نمی‌آیی؟ آخر یک هفته شوق و اشتیاق باز هم تکرار یـک هفـته فراق جمعه یعنی در فراقش سوختن دیده حسرت به راهش دوختن جمعه یعنی آه ، الغوث ، الامان انتظار مهدی صاحب الزمان(عج) 🤲 @salehe_keshavarz
صالحه کشاورز معتمدی
🔊❤️🔊❤️🔊❤️🔊❤️🔊 #ثبت_نام_دوره_تخصصی #سیاستهای_زنانه #آغاز_شد 🎓مدرس : صالحه کشاورز معتمدی 🖇 با دوره
👆👆👆👆 سلام عزیزانم ان شاءالله از امشب رأس ساعت ۲۴ ثبت نام رو شروع می کنیم به مدت یک هفته در ایتا و اینستا ... اطلاع رسانی کنید لطفا😊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‼️⤵️🔍🔎📍🔍🔎⤵️‼️ 📌در این متن نکته ای ناب نهفته ... به نظرتون اون چیه...؟!!😎⤵️ ⚜حضرت موسی علیه السلام⚜ ✔️ایشون رو دل درد شدیدی عارض شد. عرض کرد : بارالها! چه بایدم کرد ؟!! 🔊خطاب آمد : در بیابان از فلان گیاه تناول کن ، او چنین کرد و شفا یافت ... 👈پس از مدت ها یه بار دیگه این درد در او پدید اومد و به سراغ همون گیاه رفت و خورد ... ولی سودی نکرد!! و دردش شدت داد...!!!!🤢 گفت : خدایا! بار اول خوردم شفا یافتم و این بار خوردم بدتر شدم ...🤐 و ...🔰🔰 خداوند فرمود : ___ 🤔‼️✔️ کی میدونه😊👇 خداوند به حضرتش چه فرمود ؟!! آیدی ادمین ↙️ @Admiin114 ببینم کی به پاسخ صحیح اشاره می کنه😉👌 🌐 @salehe_keshavarz ‼️⤵️🔍🔎📍🔍🔎⤵️‼️
صالحه کشاورز معتمدی
‼️⤵️🔍🔎📍🔍🔎⤵️‼️ 📌در این متن نکته ای ناب نهفته ... به نظرتون اون چیه...؟!!😎⤵️ ⚜حضرت موسی علیه
⤴️⤴️ ممنونم از همه عزیزانی که در پاسخگویی مشارکت کردند😍👏👏 بریم سراغ پاسخ ⤵️⤵️ 👌🌺خداوند فرمود: تو بار اول از جانب من و با نام من سراغ اون گیاه رفتی و شفا یافتی ؛ اما دومین بار از جانب خودت و بی نام من از آن خوردی ... که به جای درمان ، دردزا شد ... واقعا حد فاصل خیر و شر چقدر کوتاهه ...😒😒 و ما چقدر در غفلت بسر میبریم ...😔 💭و خداوند در انتها فرمود :👇👇 مگر نمیدانی که دنیا همه زهر قاتل است و دوای آن نام من ...❤️❤️ پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم فرمودند : هر کار معتبری که با ... ↩️🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸↪️ ... شروع نشود ناقص است و به آخر نمی رسد. 📚 المیزان / ج ۱ / ص ۱۴ ... ✅ان شاءالله زین پس به نکات ریز دقت بیشتری داشته باشیم ...👌👌 و چقدر مؤثرند در کارها ، رشد ، زندگی ، عاقبت و آخرت ما ...🙃 🌐 @salehe_keshavarz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✿❥◆◎◈◆❥✿⛱ ⚜ @salehe_keshavarz ✿○○••••••══ 🖋 به نام مهربانترین ... 📗داستان 📌 حتما می توانستم عاطفه را از شرکت جدا کنم اما انگار بدم نمی آمد گاهی حرص شیرین را در بیاورم . در مقابل زبان او کم می آوردم . بارها با رفتارش باعث تحقیر شده بود . از احساس خودم نسبت به عاطفه با خبر بودم ... او برایم یک دوست و حتی یک خواهر بود ... اما احساس عاطفه به من هنوز هم مشخص بود ... عاطفه روز به روز بیشتر خودش را به من می کرد . نمی دانم برای عاطفه چه اتفاقی افتاد اما از روزی که کتاب قرآنم را روی میز کارم و ام را گوشه اتاقم دید رفتارش با من تغییر کرد . کم کم آن نگاههای پر تمنایش کم رنگ شد و جایش را به ادب و احترام داد. آرام آرام بودن عاطفه به من آرامش می داد . عاطفه حتی می توانست جایگزین شیرین شود ، نه برای همسری من بلکه برای مادری ریحانه . اعتراف می کنم فکر جدایی از شیرین و ازدواج با عاطفه بارها از ذهنم گذشت . اما وقتی عاطفه قدم اول را برداشت تردید به جانم افتاد . قبل از اینکه تصمیمی برای مهاجرت بگیرد ... روزی که من حسابی از دست شیرین عصبانی بودم به اتاقم آمد و با حال پریشان و به سختی حرفش را زد : +مسعود خودت میدونی که چه حسی بهت دارم ... سالهاست به پای تو نشستم که یک روز از شیرین خسته بشی و باز به سمت من برگردی ... من حتی به خاطر جذب تو عقایدم را تغییر دادم ... اما حالا طرز فکرم و سن و سالم وادارم می کنه که برای زندگیم برنامه داشته باشم ... تو و شیرین هم که شرایط خوبی ندارید ... فقط ... می خوام بدونم میتونم امیدوار باشم که ... همیشه از همچو روزی میترسیدم . از طرفی از دست شیرین خسته بودم از طرفی ریحانه و از طرفی علاقه ای که از شیرین در دلم داشتم هنوز وجود داشت . تردید همه ی وجودم را گرفته بود ... اما نبود عاطفه و عمرش پای تردیدهای من تلف شود... فقط گفتم : _ به فکر زندگیت باش ... معذرت می خوام اگر جوری رفتار کردم که امیدوار شدی ... بعد از این گفتگو بود که عاطفه بساط رفتنش را چید . در آخرین جلسه قبل از رفتنش فقط و فقط درباره کار صحبت کردیم ، حالش بهتر بود ، لحن کلامش هم محکم شده بود و معلوم بود برای زندگیش تصمیماتی گرفته و با احساساتش کنار آمده است . من با همه اعتمادی که به توانایی شیرین در امور شرکت داشتم او را راهی هلند کردم . یکی از همکارانم در هلند به عاطفه علاقمند شده بود ، با توجه به شناختی که از هر دو داشتم دانستم که به درد هم می خورند . تلفنی با عاطفه صحبت و از او قول گرفتم که روی حرف من حرف نزند و به خواستگاری او فکر کند . همین مکالمه تلفنی شیرین را زده بود . فردایش خبر بارداریش را شنیدم . اما شیرین که آتش شده بود با حرفهایش حسابی مرا سوزاند . به دوستانم در هلند زنگ زدم می خواستم از شیرین اطلاعات بدست بیاورم ... ته دلم می دانستم که خبرهای خوبی نخواهم شنید ... تیر زده شد ... آنها برایم خبرهای خوبی نداشتند هر چند که واضح حرف نمی زدند و نمی خواستند کدورتی پیش بیاید اما آنچه باید می شنیدم ، شنیدم ... وضعیت شیرین که کاملا بدون حجاب در جلسات حاضر میشده ، با مردها دست می داده و شوخی می کرده ، یکبار هم به پارتی شبانه رفته و نیمه های شب تماس گرفته و او را مست و عریان به خانه اش برگردانده بودند . برای من همانجا پشت تلفن شیرین ... دیگر نمی توانستم همچو زنی را به عنوان همسر بپذیرم ... به هلند رفتم تا تکلیف را یکسره کنم ... آنجا متوجه شدم که او هم از من کنده است ... آنقدر به هم زده بودیم که توانی برای ادامه ی مبارزه نمانده بود . دیگر ندیدمش تا 7 ماه بعد که نازنین زهرا دنیا آمد . در این 7 ماه خودم را با کار دار زدم ... فقط کار و کار و کار ... از هر چی زن بود حالم بهم می خورد ... به لطف دوستانم و جمع دورهمی سعی می کردم آرامشم را حفظ کنم . رابطه ی عاطفه و دوستم هم خوب شده بود و کم کم ماجرا داشت می شد . در این 7 ماه دورادور شیرین را تحت نظر داشتم ، می شنیدم کمتر از خانه بیرون می آید و در مهمانیها هم ظاهر نمیشود . اما دیدن دوباره ی شیرین در بیمارستان دوباره مرا هوایی کرد ... وقتی از اتاق عمل در آمد دیدمش ... هنوز در خواب و بیهوشی بود ... با دیدنش منقلب شدم ناخودآگاه اشکهایم می ریخت دستانش را گرفتم و صورتش را بوسیدم ... دلم برایش تنگ شده بود ... این شیرین ریزنقش لعنتی روزی ی زندگیم بود که حالا همه ی زندگیم را خراب کرده بود. (مسعود به اینجا که رسید مردانه اشک می ریخت و من هم به سختی جلوی خودم را گرفتم ) ... ✍صالحه کشاورز معتمدی 📤( انتشار بدون لینک کامل کانال جایز است ) ═══••••••○○✿
صالحه کشاورز معتمدی
✿❥◆◎◈◆❥✿⛱ ⚜ @salehe_keshavarz ✿○○••••••══ 🖋 به نام مهربانترین ... 📗داستان #خیانت_شیرین 📌#قسمت_بیست
سلام این خاطره برای چند سال پیش هست امشب دوباره به اینجای ماجرا که رسیدم فرو ریختم همیشه قله ی خیانت شیرین رسیدن به ویرانی مسعود هست حتما بعد از پایان داستان یک تحلیل براتون خواهم داشت
پی ویم پر شده طرفدارهای مسعود کلی بهم ریختن طرفدارهای شیرین در سکووووت
با دنبال کردن هشتک میتونید به قسمتهای قبلی برسید👆 تو کانال تجارب هم مطالب جالبی درباره خیانت شیرین فرستادید ممنونم از شما 👇👇👇👇
سلام و خدا قوت به شما دوست عزیز و خانم کشاورز عزیزم واقعاا داستان خیانت شیرین خیلی ریز و دقیق هست ممنونم از خانم کشاورز چقدر این داستان به ما درس زندگی میدهد لطفا سپاسگزاری بنده رو حضور مشاور عزیزم برسونید.ممنون اونقدر ریز و دقیق نوشته شده .من خیلی کم پیش میاد یه متنو دوبار بخونم اما هرشب دوبار هر قسمت میخونم واقعا سپاس بیکران.
احساس میکنم مسعوددرموردشیرین قضاوت بدکرده عاطفه خودشوشبیه شیرین کرده بودتامسعودبهش علاقه داشته باشه به نظرم شیرین خیانت نکرده وپاپوش براش درست کردند
سلام دارم به این فکر میکنم که جایگاه ذهن و افکار در مسیری که خودمون برای خودمون می‌سازیم چققققدر مهمه. گمانه زنی های بی اساس سوءظن و قصه سازی و سکوت در جایی که باید صحبت کرد و مسائل را روشن ساخت... در زندگی شیرین و مسعود پایه و اساس رفتارهایی شد که خوشبختیشان را به نابودی کشید. بایستی تلاش کنیم ذهن پاک و روشنی داشته باشیم. که واقعا سخته😭😭😭 از خانم کشاورز بخواهید که تو این زمینه هم کمکمون کنن. خدا خیرتون بده🌹
سلام عزیزم..منم خودم روانشناسم... زندگی آدما باچیزای کوچیک بهم میریزه..فقط باید قانون زندگی کردن رو بلد باشیم هرعملی عکس العملی داره اگ مسعود یه سری کارارو نمیکرد شیرین عکس العمل نشون نمیداد ولی امیدوارم داستان به جای خوبی ختم بشه براشون آرزوی موفقیت دارم
سلام خسته نباشید خیلی خیلی ممنونم به دلیل این کانال خوب وشماعزیزان واینکه شماباعث افزایش تجربه ماجوونا میشید وسبب میشید مثلا چیزایی که قراره توی زندگی کم کم باتجربه کردن یادبگیریم ممکن که سال ها طول بکشه وشما بااین مطالب خوبتون باعث میشه که با سن کم اما عاقلتر بشیم وعاقلانه تررفتارکنیم شکرخدا واین روزی بوده که قسمت من شد من با دنبال کردن این رمان واقعی باعث شد که در آینده که ان شالله ازدواج کردم بایادگیری از این داستان ها زود قضاوت نکنم واین شیرین خانم به نظرم ایمانش ضعیف بود که حجابشوو... کنارگذاشت اگر ایمانش وتوکلش به خدا بیشتربوداینگونه نمیشد وزود کسی رو قضاوت نمیکرد. اللهم اجعل عواقب امورناخیرا🤲 ببخشید که زیاد شد حلال کنید🙏🙏🌹
سلام در رابطه با داستان شیرین و مسعود به نظر من هر دو طرف مقصر هستند و شاید بیشتر مسعود مسعود چرا در رابطه با عاطفه واقعیت رو نگفته بود شاید اگر در همون ابتدای کار ماجرا رو تعریف کرده بود شیرین به حجابش بیشتر افتخار میکرد مسعود برای رسیدن به شیرین حق انتخاب رو ازش گرفت شیرین از نامزدی سابق مسعود حق داشت مطلع باشه بابت مطالب عالی که در کانال میزارید ممنون
😭😭😭😭 زبانم قاصره خیلی غم انگیزه حال مسعود یا فاطمه زهرا امیدوارم آخر شیرینی داشته باشه رمان😭😭😭 🤲🤲🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ☘️ سَلامٌ عليٰ آلِ يٰس ... پدرمهربانم، سلام ... @salehe_keshavarz میخواستم یه اعترافی بکنم! صادقانه! توی زندگی خودم و خیلیای دیگه دیدم ؛ هر وقت هر چیزی رو "واقعااااااااااا "خواستم و خواستیم شده... زیاد دیدما! یه بار دوبار نبوده ، خیلی زیاد... وَ دیدم که نیومدید چون نخواستیم! یعنی "واقعااااااااااااااااا" نخواستیم!!! 💢اللّهُمَّ عَجِّل فَرجَ مُنتَِقمِ الزَّهرٰاء سَلٰامُ اللهِ عَلَیهما...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام روزتون بخیر و سلامتی 📌بریم سراغ این هفته مون 👈امروز می گذاریم که عمل کنیم 👈در طول هفته می کنیم از این مشارطه مون 👈و در انتهای هر شب یادمون نره حتما رو داشته میشیم 👈 انتهای هفته نهایی و ... 👈 ...اما مرحله نهایی می مونه برای جمعه ، انتهای هفته مون با آرزوی توفیق روزافزون🤲🌹 ⤵️⤵️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📣📣📣📣📣📣 مون در هفته پیش رو⤵️ 📝 تسلط و فائق آمدن به و تقویت و 🌺پروردگارا! در این هفته با تو شرط می گذارم که : بر غم هایی که به استقبالم می آیند فائق آمده و مسلط شوم ...🤝 🚫اجازه ندهم مرا خسته و رنجور کنند ... آنقدر قوی باشم که سراسر وجودم رو پر از نشاط و شادی کنم و از لحظه هایم نهایت لذت رو ببرم ...💯🤝 ✅در این مشارطه ، مراقبه نیاز هست ... این یادمون باشه که اگر چند بار زمین خوردیم ، مهم نیست مهم تلاش و همت والای شماست ...👌👌 🌐 @salehe_keshavarz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ثبت نام دوره تخصصی سیاستهای زنانه به کانال توانمند سازی بانوان بپیوندید👇👇 @salehe_keshavarz