♦️ما گوشه نشین در و درگاه حسینیم
تا گوشه چشمی کند آقا به دل ما
ما را ز نظرخانه ارباب مرانید
کز هر نظر او چه شد آباد دل ما
شاعر: آقای م.ر
#شعر_آئینی
#دو_بیتی
@maktabo_shohada
خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است
چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است
آقا نظر کنی که بیایم دوباره من
در روبروی تو به تمنا چه حاجت است
ای پادشاه حسن خدا را بسوختیم
آخر سؤال کن که گدا را چه حاجت است
در راه اربعین تو با پای خود که نه
با دست حضرت تو به پاها چه حاجت است
ای مدعی برو که مرا با تو کار نیست
احباب حاضرند و به اعدا چه حاجت است
شاعر:آقای م.ر
#شعر_آئینی
#اربعین
#تضمین_حافظ
@maktabo_shohada
کاش میشد میسرودم آن نگاه روشنت را
از خدا باید بپرسم شیوه ی فهمیدنت را
بعد تو دنیا ندیده در خودش دیگر کریمی
دست های خالی ما میشناسد دامنت را
گرچه یاری در کنارت نیست،میترساند اما
نام تو سردارِ بی سرباز مانده! دشمنت را
میشناسد غربتت را یک جهان وقتی که حتی
زیر سقف خانه هم پیدا نکردی مامنت را
زیر پیراهن زره پوشیده ای یک عمر اما
کاش میپوشیدی از روی کفن هم جوشنت را
درد از این بیشتر که وقت رفتن جای مادر
بوسه باران کرده سیل تیر ها زخم تنت را؟
هر زمان باران بگیرد با خودم می گویم ای کاش
آب و جارو کرده باشد ، گرد و خاک مدفنت را
شاعر: خانم لیلا علیزاده
#شعر_آئینی
#امام_حسن_ع
@maktabo_shohada
ای راهب کلیسا دیگر مزن به ناقوس
خاموش کن صدارا، نقاره می زند طوس
آیا مسیح ایران کم داده مرده را جان
جانی دوباره بردار با ما بیا به پابوس
آنجا که خادمینش از روی زائرینش
گرد سفر بگیرند با بال ناز طاووس
خورشید آسمان ها در پیش گنبد او
رنگی ندارد آری چیزی شبیه فانوس
رویای ناتمامم ساعات در حرم بود
باقی عمر اما افسوس بود و کابوس
وقتــی رسیدی آنجا در آن حریم زیبا
زانو بزن به پای بیدار خفته در طوس…
شاعر:آقای حمید رضا برقعه ای
#شعر_آئینی
#امام_رضا_ع
@maktabo_shohada
سامرا، از غم تو، جامه دران است هنوز
چشم «نرگس» به جمالت، نگران است هنوز
دل شهزاده ی روم، آینه ی دلبری ت
تاک ها مست تو و این لقب عسکری ت
پسر حضرت هادی! به فدایت پدرم
پدر حضرت مهدی! به فدایت پسرم
حج نرفتی تو، ولی قبله ی حاجات شدی
تو خودت، عین صفا، مشعر و میقات شدی
کعبه، یک چاردهم، بی تو صفا کم دارد
بی تو، یک چاردهم، عطر خدا کم دارد
ماه زیبا! حسنِ دوم زهرا! برخیز
مهدی ت دل نگرانت شده، بابا! برخیز
باز هم جانِ جهان را، تو در آغوش بگیر
صاحب عصر و زمان را، تو در آغوش بگیر
روی زانو بنشان آینه ی طاها را
تو ببوس از طرف ما، پسر زهرا را
غم پرپر شدنِ چون تو کریمی، سخت است
به رقیه قسم! آقا! که یتیمی سخت است
شاعر: آقای قاسم صرافان
#شعر_آئینی
#امام_حسن_عسکری_ع
@maktabo_shohada
او را که جهان گمشده در حلقه میمش
جبریل کند فخر که بودست ندیمش
زانوزده پیشش ادب و مهر و کرامت
تا درس بیاموزند از خلق کریمش
هر آینه کردست خداوند تجلی
در آینه خنده رحمان و رحیمش
شاید که شفاعت کند از مؤمن و کافر
در روز جزا گستره لطف عمیمش
غرق است شکیبایی و محو است تساهل
در ژرفی دریا صفتخوی حلیمش
زد خاتمه بر خاتم دیرین نبوت
شقالقمر از شعشعه دُرِّ یتیمش
آن همت والا که جهانی نتوانست
هرگز بفریبد به متاع زر و سیمش
همبال بهار است، که گل بشکفد از گل
در باغ روانها، وزش نرم نسیمش
تابندهتر از مهر، ببین شمسه نامش
مهتاب غباری، که فشاندست گلیمش
شاهد شده شعرم را، سوگند "لعمرک"
آن مدح که فرموده خداوند علیمش
کردست اگر ابلهی از جهل، جسارت
جاوید محمد، که مبراست حریمش
شاعر : محمد حسن مهدویانی
#شعر_آئینی
#پیامبر_مهربانی_ها
@maktabo_shohada