eitaa logo
مدرسه علمیه صالحیه
435 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
628 ویدیو
41 فایل
📡 به پایگاه اطلاع رسانی حوزه علمیه صالحیه قزوین خوش آمدید 📞ارتباط با ما @salehie_info
مشاهده در ایتا
دانلود
حسن شدی که کریمان فقط دوتا باشند دوتا کریم در عالم برای ما باشند حسن شدی که اگر از بقیع برگشتند کبوتران همه راهی سامرا باشند دلیل خوشه ی انگور عسکری این است که تاک ها ننشینند روی پا باشند حسن شدی که میان مُضیف چشمانت تمام شهر به عشق شما گدا باشند حسن شدی که به هنگام بردن نامت بقیع آمده ها یاد مجتبی باشند حسن شدی که شبیه بقیع اینجا هم همیشه گنبد و گلدسته سر جدا باشند حسن شدی که شبیه بقیع ،خُدامت؛ به دور قبر تو ذراتِ در هوا باشند حسن شدی که غریبی غریب تر باشد که زائران تو در بین کوچه ها باشند حسن شدی که غریبی به اوج خود برسد که خادمان تو در شهر کربلا باشند شاعر:مهدی رحیمی به مناسبت ولادت امام حسن عسکری(علیه السلام) @maktabo_shohada
با همین چشم‌های خود دیدم، زیر باران بی‌امان بانو درحرم قطره قطره می‌افتاد آسمان روی آسمان بانو صورتم قطره قطره حس کرده‌ست چادرت خیس می‌شود اما به خدا گریه‌های من گاهی دست من نیست مهربان بانو گم شده خاطرات کودکی‌ام گریه گریه در ازدحام حرم باز هم آمدم که گم بشوم من همان کودکم همان، بانو باز هم مثل کودکی هر سو می‌دوم در رواق تو در تو دفترم دشت و واژه‌ها آهو... گفتم آهو و ناگهان بانو... شاعری در قطار قم ـ مشهد چای می‌خورد و زیر لب می‌گفت: شک ندارم که زندگی یعنی، طعم سوهان و زعفران بانو شعر از دست واژه‌ها خسته است بغض راه گلوم را بسته است بغض یعنی که حرف‌هایم را از نگاهم خودت بخوان بانو این غزل گریه‌ها که می‌بینی آن شعر است، شعر آیینی زنده‌ام با همین جهان‌بینی، ای جهان من ای جهان‌بانو کوچه در کوچه قم دیار من است شهر ایل من و تبار من است زادگاه من و مزار من است، مرگ یک روز بی گمان بانو شاعر:حمید رضا برقعه ای حضرت معصومه(سلام الله علیها) 🆔 @maktabo_shohada
هر کس به احترام مقام تو خم نشد آقا نشد بزرگ نشد محترم نشد دل خسته بود و راهی این آستانه شد دل خسته بود و راهی باغ ارم نشد گفتند مرقدت حرم آل فا طمه ست با این حساب هیچ کسی بی حرم نشد این حاجت من است الهی قلم شود دستم اگر برای تو بانو قلم نشد باز این چه لطفی است که در حق ماشده ما شاعرت شدیم ولی محتشم نشد می خواستم برای تو بهتر از این غزل من را ببخش آنچه که می خواستم نشد. شاعر: مجید تال حضرت معصومه (سلام الله علیها) 🆔 @maktabo_shohada
صدای گریه آمد، مادرم می‌سوخت در باران برای کودک خود پیرُهن می‌دوخت در باران وصیت کرد مادر، آسمان بی‌وقفه می‌بارید حسینم هر کجا خُفته، قدم آرام بردارید! تن او را به دست ابری از آغوش بسپارید جهان تشنه‌ است، بالای سر او آب بگذارید زمان رفتنش فرمود: می‌بخشید مادر را کفن‌هایم یکی کم بود، می‌بخشید مادر را بمیرم بسته می‌شد آن نگاه آهسته آهسته به چشم ما جهان می‌شد سیاه آهسته آهسته صدای روضه می‌افتد به راه آهسته آهسته زنی آمد به سوی قتلگاه آهسته آهسته بُنَّیَ تشنه‌ای مادر برایت آب آورده... شاعر:سید حمیدرضابرقعی 🆔@maktabo_shohada
ما پی نبرده ایم تو را آن  چنان که هست کاری نکرده ایم به قدر توان که هست کــاری بــرای آمــدن تو نکــرده ایم اما برای نذر قدوم تو جان که هست گر بی قراری دل ما آشکـــار نیست پیدا ز حال و روز پریشانمان که هست دل گه گـدار از تو جـدا می شود ولـی این دست ها دخیل بر این آستان که هست ما در قمــار عشق، به عشق تو آمدیم پس فارغیم از همه سود وزیان که هست ای دل برای عقده گشایی به سامرا ما را نبرده اند اگر ، جمکران که هست شاعر:امیرحسین حیدری 🆔 @maktabo_shohada
برای اینکه به خوبانت اقتدا بکنم برای اینکه بیایم حرم صفا بکنم دوباره باید از این کنج خانه دل بکنم به چشم خیس خود امشب خدا خدا بکنم همیشه رسم بر این بوده بعد طوف رضا(ع) سریع عزم زیارت به کربلا بکنم دلم برای تو تنگ است خوب میدانی گلایه از سر دلتنگی ام کجا بکنم؟ میان این همه زایر برای ما جا نیست؟ نباید این همه با گریه ات صدا بکنم؟ دوشنبه بود غروب شد نشد که باشم تا کنار صحن تو یادی ز مجتبی بکنم... شاعر:سید صادق رمضانیان @maktabo_shohada
حسین بود و تو بودی، تو خواهری كردی حسین فاطمه را گرم، یاوری كردی غریب تا كه نمانَد حسین بی عباس به جای خواهری آن‌جا، برادری كردی گذشتی از همه چیزت به پای عشق حسین چه خواهری تو برادر، كه مادری كردی تو خواهری و برادر، تو مادری و پدر تو راه بودی و رهرو، تو رهبری كردی پس از حسین، چه بر تو گذشت وارث درد به خون نشستی و در خون، شناوری كردی پس از حسین، تو بودی كه شرح عصمت را كه روز واقعه، را یاد آوری كردی به روی نیزه، سر آفتاب را دیدی ولی شكست نخوردی و سروری كردی حسینِ دیگری آن جا پس از حسین شكفت تو با حسین پس از او، برابری كردی چه زخم‌‌ها كه نزد خطبه‌ات به خفاشان زبان گشودی و روشن، سخنوری كردی زبان نبود، خودِ ذوالفقار مولا بود سخن درست بگویم، تو حیدری كردی تویی مفسر آن رستخیز ناگاهان یگانه قاصد امت پیمبری كردی بدل به آینه شد، خاك كربلا با تو تو كیمیاگری و كیمیاگری كردی حسین بود و تو بودی، تو خواهری كردی حسین فاطمه را گرم، یاوری كردی شاعر: استاد امیریِ اسفدقه 🆔 @maktabo_shohada
موشک برای صهیونیان جز پیام نیست یعنی که ذوالفقار دگر در نیام نیست یعنی اگر که باز شما قد علم کنید در این میان فقط به سر خود ستم کنید موشک جواب سیلیتان نوش جانتان روزی رسد که هیچ نماند نشانتان شور شهادت است در این مقصد خطیر مارا کسی ز عرش خدا میزند صفیر از این دو بهترین که یکی شان نصیب ماست یا فتح و یا شهادت ما در ره خداست جز ذره ای ز قدرتمان را ندیده اید یک تار مو ز موشکمان را چشیده اید آن صیحه که زدند به روی سر ثمود امروز شیعه میزندش بر سر یهود شلاق میشوند برای یهودیان سجیل های خفته ی زیر زمینمان یک روز ظلمت از بدن شام میبریم خورشید روی تارک اسلام میبریم در چاه میروند تمام سعودیان زهر است جای نوش به جام سعودیان شمشیرشان به دست ولی بر گلوی خود زهر است در دو دست ولی در سبوی خود رویت همه سیاه چو نفت است روز حشر این نفت ها ز دست تو رفته است روزحشر شاعر:پویان سلیمانی @maktabo_shohada
حاج علی انسانی: گمان مکن پسرت ناتنی‌برادر بود قسم به عشق، کنارم حسین دیگر بود منال ام بنین و ببال از عباس تو شیرمادر و شیر تو شیرپرور بود سقوط قلعه‌ی خیبر اگر به نام علی‌ست فرات، خیبر دیگر؛ یل تو حیدر بود ز شام تا به سحر دور خیمه‌ها می‌گشت که ماه هاشمیان بود و مهرپرور بود به لرزه بود از او پشت هفت‌پشت ستم یل تو یک‌تنه یک تن نبود، لشگر بود به جای دست روی چشم خویش تیر گذاشت ببین که تا به چه حدی مطیع رهبر بود اگر فتاد روی خاک می‌شود پرپر ولی گل تو روی شاخه بود و پرپر بود 🆔 @maktabo_shohada
رکن نماز و قبله دلهاست، فاطمه جان جهان و روح تولاست، فاطمه قدرش فراتر از شب قدر است و در حجاب مسندنشین عصمت و تقواست، فاطمه چون سر آفرینش از اول وجود اوست هستی تمام صورت و معناست، فاطمه همسایه از نماز شبش فیض می‌برد وقتی که در حضور مصلاست، فاطمه در قاب چشم فاطمه تمثال مرتضی است هرجا علی نظر کند آنجاست، فاطمه علم الکتاب اگر که برازنده علی، است روشن به نور علم الاسماست، فاطمه در غیبت رسول به او وحی می‌شود چون متصل به عالم بالاست، فاطمه گفتی پیامبر به سریر سخن نشست وقتی برای خطبه به پا خاست، فاطمه دیروز اگر به پاس ولایت قیام کرد امروز نیز منتظر ماست، فاطمه برخیز تا به راه ولایت قدم زنیم با علم و دین به قله عالم علم زنیم زهرا که بر جلال خدا مظهری کند در مدح او رسول، سخن پروری کند آن بضعةالرسول که از مهر بی‌دریغ او را سزد برای پدر، مادری کند امر خدا بود که پیمبر به دست او بوسه زند تکامل پیغمبری کند مریم به بانوان زمانش، ولی بتول بر بانوان هر دو جهان سروری کند یوسف اگر که برد دل از مردمان مصر مهدی او ز عالمیان دلبری کند گر فاطمه نبود، علی همسری نداشت شیر خدا مفاخره زین همسری کند قدر علی کجا و سلیمان کجا بگو تا در مقام این دو خرد، داوری کند آن سلطنت ز دولت انگشتری گرفت این سروری ز بخشش انگشتری کند گر حکم خاتمیت خاتم نمی‌رسید شایسته بود، فاطمه پیغمبری کند این است مادری که به مولای خود علی در سنگر مجاهده هم سنگری کند ما نیز با امید شهادت قدم نهیم در راه او که بر شهدا، مادری کند یادش به خیر نام سلیمانی عزیز در آسمان عشق بلند اختری کند مانند او کجاست که در جبهه نبرد بر لشکر سه منطقه سر لشکری کند بر هفت کعبه، پیکر پاکش طواف کرد از این مقام بر شهدا سروری کند باشد جواب ملت ما، انتقام سخت هر جا که دست ظلم، ستم گستری کند دشمن نمی‌توان که به زانو در آورد این قوم را که خامنه‌ای، رهبری کند این خاک سربلند به الطاف داور است در سایه عنایت زهرای اطهر است ای آفتاب مادریت سایه سرم گل کرده با ولای شما نام کشورم دستی که دستگیر شهیدان شود تویی ای دختر نبی به فدای تو مادرم الگوی ما به راه امام زمان شدی در مکتب تو شکل گرفته است، باورم از مکتب تو بود سلیمانی عزیز آن کس که بود حافظ امنیت حرم از جان و دل وصیت او را عمل کنم تا عذر خواه من بشود روز محشرم آموختم (به پای علی بودن) از شما امروز اگر که پیرو فرمان رهبرم عالم به نسل حیدریت فخر می‌کنند هر جا که نام خامنه‌ای را می‌آورم او آفتاب روشن صبح خوش عهدی است در این زمانه خوب‌ترین یار مهدی است شاعران: مشفق کاشانی_ سید رضا موید شعر خوانی آقای جعفر ملائکه در محضر رهبر انقلاب در سالروز ولادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) @maktabo_shohada
﷽ 🇮🇷 حماسه حضور 🇮🇷 نشان داد ملت که در خواب نیست بصیرت در این قوم نایاب نیست نوشتیم در پای صندوق‌ها به ما کس به جز حیدر، ارباب نیست یَلی رفت و دلها دگرگون شدند چه هست این تحول! گر اِعجاب نیست بزن بر دلم عکس سردار را که این عکس جایش به هر قاب نیست نگهدار حرمت به خونِ شهید مگو گلشن عشق شاداب نیست " یکی مرد جنگی بِه از صد هزار " مگو مالکی بین اصحاب نیست یَلان جهادی سلیمانی اند درنگی در اردوی احباب نیست به اسلام ناب خمینی قسم که اسلام نابخردان ناب نیست بنازم چنین انتخابات را که این انتصابات اذناب نیست برو درس قانونگذاری بخوان که مجلس محل خور و خواب نیست قوی باش تا گردد ایران قوی که سستی تو را سبک آداب نیست یکی رأی ما خرج صد موشک است اتم نیز اینگونه جذاب نیست چه بیم از معاویه و عمر و عاص قوی باش این جنگ احزاب نیست تو خود دیدی از سال هشتادوهشت چه ها باب هست و چه ها باب نیست دو صد فتنه کردند تا دل کَنیم ز عِرض و شرف ، دل در این تاب نیست قیامی که بیش از چهل ساله شد رهش راه تسلیم و اِرعاب نیست بزن باز موشک به عین الاسد مگو جان من وقت پرتاب نیست سپردیم سُکّان به دست کسی که او را هراسی ز گرداب نیست مرا یارب از کشتی انقلاب مکن دور چشمم جهت یاب نیست شاعر: استاد کلامی زنجانی @maktabo_shohada
«این الرجبیون» صفای طیبه دارد، صفای ماه رجب که عالمی شده مست از دعای ماه رجب ‏⠀ قسم به دوست پراز فیض ورحمت است این ماه مباش غافل از اوج صفای ماه رجب ولادت سه امام و رسالت نبوی فزوده بر برکات و بهای ماه رجب مه عبادت وماه طواف قبر حسین شدست موجب عزّ علای ماه رجب ‏⠀ مقام و منزلتش نیست کمتر از رمضان بلند باد شکوه و لوای ماه رجب اگر مریض فراقی، وصال میخواهی تو خود معالجه کن با دواي ماه رجب ‏⠀ بخوان ترانه یا ذالجلال و الاکرام که مشکلت بگشاید خدای ماه رجب قبیله ی رجبیّون به محشر آزادند خوش آن دلی که شود آشنای ماه رجب ‏⠀ به سجده سر بگذار وعروج کن بر عرش سرود نور بخوان با نوای ماه رجب بخوان نماز ومناجات کن به خلوت شب که بهرمند شوی ازعطای ماه رجب شبی خوش است "کلامی" برات می بخشند به حرمت صلوات ودعای ماه رجب. ‏⠀‏ شاعر: استاد کلامی زنجانی @maktabo_shohada
به زمان گوش فرا ده که علی چون آمد کعبه از شوق پذیرای اش از هم وا شد حیرتم بیشتر از لحظه وارد شدن است که چو مادر به درون رفت شکافش تا شد جمله خلق دهان وا شده از این میلاد که چه کس داخل این محرم و در آن جا شد همگی گویی از این واقعه حیرت دارند چشم حاسد شودش کور تبش بالا شد دو سه روزی بگذشته است و خبر می آید فاطمه بنت اسد خارج از آن دارا شد کودکی در بغلش جنس منور انگار پایه دین به همین نورش از اول جا شد کودکی چشم خدا دست خدا همراهش تا نبی دیدش از اول به دلش غوغا شد چشم در چشم پسر نوگل فرخنده رسید دست در دست علی زد که مرا یارا شد باری از کول نبی گویی از آنجا افتاد که چو من دارم علی غم چه کند رسوا شد یا نبی رحمت عالم به علی جانت گو غم ما هم بزداید که شفیع ما شد شاعر: آقای م_ر @maktabo_shohada
﷽ برای حفظ جان ای جانِ جان در خانه می‌مانیم بمانیم از بلا تا در امان ، در خانه می‌مانیم نشستن دور هم با خانواده عالمی دارد صمیمی، با محبت، مهربان، در خانه می‌مانیم بلایی میکند تهدید، نه ایران ، جهانی را خِرَد فرموده در خانه بمان، در خانه می‌مانیم رعایت میکنیم آداب پاکیّ و سلامت را همه دستی به سوی آسمان در خانه می‌مانیم دعا بر جان بیماران و تقدیر از پرستاران کنیم ،از جان و دل ، ما همدلان در خانه می‌مانیم بلی ما می‌توانیم از خطرها بگذریم ای دوست بلی ایمان به ما داده توان در خانه می‌مانیم همه اعضای یک پیکر ، همه سربازِ یک سنگر همه جمعیم در یک پادگان در خانه می‌مانیم زمانی بهر حفظ آب و خاک از خانه می‌رفتیم ولی امروز بهر حفظ جان در خانه می‌مانیم شب عید است و سالی نو خرامان می‌رسد از راه کنیم از دور سیر بوستان در خانه می‌مانیم دلِ ایرانیان هرگز جدا از هم نمی‌گردد بدان این نکته را ای نکته دان در خانه می‌مانیم سرور زندگی گاهی به محدودیّت است ای دل بلی کوته بوَد عمر خزان در خانه می مانیم بهار آید، نگار آید، گل آید بوی یار آید به شوق وصل منجیّ زمان در خانه می‌مانیم تنت ناز طبیبان را نبیند هموطن هشدار سفر تعطیل کن، گو شادمان در خانه می‌مانیم دل ما لک زده بر روضه و تشکیل هیئت ها قرار خانگی داریم، هان در خانه می‌مانیم پیام رهبر فرزانه را با گوش جان بشنو توکل کن به حیِّ لامکان در خانه می‌مانیم اگر چه چشم یاران خراسانی به راهش بود ولی فرمود امامِ خوش بیان در خانه می‌مانیم علاج این گرفتاری حمایت از ضعیفان است اگر غفلت کنیم آتش به جان! ؛در خانه می‌مانیم؛ مگیر ای محتکر زآب گل آلوده چنین ماهی بدان بهر چه ما پیر و جوان در خانه می‌مانیم به عید این رسم دید و بازدید آداب زیبایی است ولی امسال ما ایرانیان در خانه می‌مانیم «کلامی» بگذرد این روزها ، آری مراقب باش نلرزد پای دل در امتحان در خانه می‌مانیم شاعر:استاد کلامی زنجانی @maktabo_shohada
دلم روشن نگاهم گرم حالم احسن الاحوال به لطف روضه های تو چه سالی می شود امسال که ایران در تو میبیند بهار سرزمینش را کنار سفرهء باب الحوائج هفت سینش را @maktabo_shohada
شعر اگر از تو نگوید همه عصیان باشد زنده در گور غزلهای فراوان باشد نظم افلاک سراسیمه به هم خواهد ریخت نکند زلف تو یک وقت پریشان باشد سایه ابر پی توست دلش را مشکن مگذار این همه خورشید هراسان باشد مگر اعجاز جز این است که باران بهشت زادگاهش برهوت عربستان باشد چه نیازی ست به اعجاز، نگاهت کافی ست تا مسلمان شود انسان اگر انسان باشد فکر کن فلسفه خلقت عالم تنها راز خندیدن یک کودک چوپان باشد چه کسی جز تو چهل مرتبه تنها مانده از تحیر دهن غار حرا وا مانده عشق تا مرز جنون رفت در این شعر محمد نامت از وزن برون رفت در این شعر محمد شأن نام تو در این شعر و در این دفتر نیست ظرف و مظروف هم اندازه یکدیگر نیست از قضا رد شدی و راه قدر را بستی رفتی آنسوتر از اندیشه و در را بستی رفتی آنجا که به آن دست فلک هم نرسید و به گرد قدمت بال ملک هم نرسید عرش از شوق تو جان داده کمی آهسته جبرئیل از نفس افتاده کمی آهسته پشت افلاک به تعظیم شکوهت خم شد چشم تو فاتح اقلیم نمی دانم شد آنچه نادیده کسی دیدی و برگشتی باز سیب از باغ خدا چیدی و برگشتی باز شاعر این سیب حکایات فراوان دارد چتر بردار که این رایحه باران دارد شاعر:حمیدرضا برقعی @maktabo_shohada
 نفس باد صبا مشك فشان خواهد شد  عالم پير دگر باره جوان خواهد شد  ارغوان جام عقيقى به سمن خواهد داد   چشم نرگس به شقايق نگران خواهد شد   اين تطاول كه كشيد از غم هجران بلبل              تا سراپرده گل نعره‏ زنان خواهد شد گر ز مسجد به خرابات شدم، خرده مگير  مجلس وعظ درازست و زمان خواهد شد  اى دل ار عشرت امروز به فردا فكنى  مايه نقد بقا را كه ضمان خواهد شد؟ ماه شعبان منه از دست قدح كاين خورشيد از نظر تا شب عيد رمضان خواهد شد گل عزيز است غنيمت شمريدش صحبت كه به باغ آمد ازين راه و از آن خواهد شد مُطربا مجلس انس است، غزل خوان سرود چند گوئى كه چنين رفت و چنان خواهد شد «حافظ» از بهر تو آمد سوى اقليم وُجود قدمى نِه به وداعش كه روان خواهد شد شاعر: حضرت حافظ @maktabo_shohada
رمضان است رفیقان! همه بیدار شویم همه بیدار در این فرصتِ سرشار شویم زیر سنگینی اعمالِ پریشان مُردیم رمضان است، بیایید سبک‌بار شویم می‌توانیم در این ماه به قرآن برسیم می‌توانیم در این ماه، علی‌وار شویم ماهِ مهمانیِ حقّ است، بیایید همه تا نمک‌خوردهٔ این سفرۀ افطار شویم چشم‌ها را بتکانیم در این ماهِ زلال با دو آیینه همه راهیِ دیدار شویم... سِرِّ سی جزء به سی روز فرو می‌آید هان! رفیقان! همه آیینه‌ٔ اسرار شویم یازده ماه گذشت و خبر از عشق نشد با خداوند، در این ماه مگر یار شویم رمضان است رفیقان! همه بیدار شویم همه بیدار در این فرصتِ سرشار شویم شاعر: مرتضی امیری اسفندقه @maktabo_shohada
آنکه از فرط گنه ناله کند زار کجاست؟ آنکه ز اغیار بَرَد شِکوه بَرِ یار کجاست؟ باز ماه رمضان آمد و بر بام فلک می زند بانگ منادی که گنه کار کجاست سفره رنگین و خدا چشم به راه من و توست تاکه معلوم شود  طالب دیدار کجاست بار عام است خدا را به ضیافت بشتاب تا نگوئی که در رحمت دادار کجاست مرغ شب نیمه شب دیده به ره می گوید سوز دل ساز بود دیده بیدار کجاست ماه رحمت بود ای ابر خطاپوش ببار تا نگویند که آن وعده ایثار کجاست حق به کان کرمش طرفه متاعی دارد در و دیوار زند داد خریدار کجاست آن خدائی که رحیم است و کریم است و غفور گوید ای سوته دلان عاشق دلدار کجاست من ژولیده به آوای جلی می گویم آنکه با توبه ستاند سپر نار کجاست شاعر: ژولیده نیشابوری @maktabo_shohada
رمزها در رمضان است، خدا مى‏ داند برتر از فهم و گمان است، خدا مى ‏داند لیلة القدر، کدامین شب این ماه خداست؟ چه شبى برتر از آن است، خدا مى ‏داند هر شبى توبه کنیم از گنه و پاک شویم لیلة القدر، همان است، خدا مى ‏داند موسم بندگى چشم و زبان و گوش است نه همین صوم دهان است، خدا مى ‏داند گر نباشد همه اعضاى تو تسلیم خدا روزه ات صرفه ى نان است، خدا مى ‏داند بار عام و همه مهمان خداوند کریم ماه آزادى جان است، خدا مى ‏داند سبط اکبر که در این مه متولد گردید رمز حسن رمضان است، خدا مى ‏داند زین مه نیمه مه، ماه خدا کامل شد عید شادى جهان است، خدا مى ‏داند میزبان است خدا، در مه میلاد حسن رمز این نکته نهان است، خدا مى‏ داند کرمش مایه امید گنه کاران شد یا حسن، ورد (حسان) است، خدا مى‏ داند شاعر: حبیب الله چابچیان @maktabo_shohada
🔻 🍃 ❇️ هزار جمعه ی بی تو گذشته از عمرم رفیق حادثه هایی به رنگ تقدیری اسیر ثانیه هایی شبیه زنجیری   در این رسانه ی دنیا میان برفک ها نه مانده از تو صدایی نه مانده تصویری   رسیده سن حضورت به سن نوح اما شمارِ مردم کشتی نکرده تغییری   هزار جمعه ی بی تو گذشته از عمرم هزار سال پیاپی دچار تأخیری   شبیه کودک زاری شدم که در بازار... تو دست گمشده ها را مگر نمی گیری؟ کاظم بهمنی 🌷 اللهم عجل لولیک الفرج مدرسه علمیه صالحیه قزوین 🖇 @salehie_qazvin
عمری گدای درگه این خانواده‌ایم با هر نظر اسیر تماشای باده‌ایم عمری تمام عمر گدایان ز پشت در چشمان خود به لطف کریمانه داده‌ایم فرقی نمیکند که جوابش چه بوده است تاوان عشق و عاشقی اش با چه بوده است لیکن جواب عجز یتیمان که تلخ نیست ما جان فدای عجز یتیمانه داده‌ایم سر میدهد به شوق وصالش هر آنکه دید انوار قدسیان ملک روی پر سفید شاهان به سوی عزّ شما سر فرو برند ما از ازل به عشق همین خانه زاده‌ایم دل داده‌ایم و دلبرمان را نشانه‌ ایست هر کس دروغ و لاف شما زد زمانه ایست زنجیر عشقتان به گلوهایمان فتاد با وصلتان الی الابد این را نهاده‌ایم مدرسه علمیه صالحیه قزوین 🖇 @salehie_qazvin
رکن نماز و قبله دلهاست، فاطمه جان جهان و روح تولاست، فاطمه قدرش فراتر از شب قدر است و در حجاب مسندنشین عصمت و تقواست، فاطمه چون سر آفرینش از اول وجود اوست هستی تمام صورت و معناست، فاطمه همسایه از نماز شبش فیض می‌برد وقتی که در حضور مصلاست، فاطمه در قاب چشم فاطمه تمثال مرتضی است هرجا علی نظر کند آنجاست، فاطمه علم الکتاب اگر که برازنده علی، است روشن به نور علم الاسماست، فاطمه در غیبت رسول به او وحی می‌شود چون متصل به عالم بالاست، فاطمه گفتی پیامبر به سریر سخن نشست وقتی برای خطبه به پا خاست، فاطمه دیروز اگر به پاس ولایت قیام کرد امروز نیز منتظر ماست، فاطمه برخیز تا به راه ولایت قدم زنیم با علم و دین به قله عالم علم زنیم زهرا که بر جلال خدا مظهری کند در مدح او رسول، سخن پروری کند آن بضعةالرسول که از مهر بی‌دریغ او را سزد برای پدر، مادری کند امر خدا بود که پیمبر به دست او بوسه زند تکامل پیغمبری کند مریم به بانوان زمانش، ولی بتول بر بانوان هر دو جهان سروری کند یوسف اگر که برد دل از مردمان مصر مهدی او ز عالمیان دلبری کند گر فاطمه نبود، علی همسری نداشت شیر خدا مفاخره زین همسری کند قدر علی کجا و سلیمان کجا بگو تا در مقام این دو خرد، داوری کند آن سلطنت ز دولت انگشتری گرفت این سروری ز بخشش انگشتری کند گر حکم خاتمیت خاتم نمی‌رسید شایسته بود، فاطمه پیغمبری کند این است مادری که به مولای خود علی در سنگر مجاهده هم سنگری کند ما نیز با امید شهادت قدم نهیم در راه او که بر شهدا، مادری کند یادش به خیر نام سلیمانی عزیز در آسمان عشق بلند اختری کند مانند او کجاست که در جبهه نبرد بر لشکر سه منطقه سر لشکری کند بر هفت کعبه، پیکر پاکش طواف کرد از این مقام بر شهدا سروری کند باشد جواب ملت ما، انتقام سخت هر جا که دست ظلم، ستم گستری کند دشمن نمی‌توان که به زانو در آورد این قوم را که خامنه‌ای، رهبری کند این خاک سربلند به الطاف داور است در سایه عنایت زهرای اطهر است ای آفتاب مادریت سایه سرم گل کرده با ولای شما نام کشورم دستی که دستگیر شهیدان شود تویی ای دختر نبی به فدای تو مادرم الگوی ما به راه امام زمان شدی در مکتب تو شکل گرفته است، باورم از مکتب تو بود سلیمانی عزیز آن کس که بود حافظ امنیت حرم از جان و دل وصیت او را عمل کنم تا عذر خواه من بشود روز محشرم آموختم (به پای علی بودن) از شما امروز اگر که پیرو فرمان رهبرم عالم به نسل حیدریت فخر می‌کنند هر جا که نام خامنه‌ای را می‌آورم او آفتاب روشن صبح خوش عهدی است در این زمانه خوب‌ترین یار مهدی است شاعران: مشفق کاشانی_ سید رضا موید شعر خوانی آقای جعفر ملائکه در محضر رهبر انقلاب در سالروز (سلام الله علیها) مدرسه علمیه صالحیه قزوین 🖇 @salehie_qazvin
شعر شهادت امام جواد(ع) دردا که گشت با من، بیگانه یار جانی با دست خود مرا کشت، لب تشنه در جوانی من از نفس فتادم، بر خاک رخ نهادم او می‌زند به مرگم، لبخند شادمانی ای بلبلان بنالید ای لاله‌ها بریزید شد باغبان دل را گلزار جان خزائی غم‌‌ها بدل نهفتم، در دم بکس نگفتم بردم بگور با خود صد غصة نهانی لب تشنه‌ام ثوابی، ای امّ فضل آبی بالله این نباشد، پاداش مهربانی بر دیده‌ام ستاره، در سینه‌ام شراره با قلب پاره پاره، رفتم ز دار فانی عمرم چو عمر یک آه، کوتاه بود کوتاه شد اول حیاتم پایان زندگانی دردا که رفتم از حال از بس زدم پر و بال در لانه اوفتادم از فرط ناتوانی گوئید تشنه جان داد، خاموش شد ز فریاد از این غریب تنها، پرسند اگر نشانی جانم به لب رسیده «میثم» بگو که دیده؟ مرغی به لانه این سان افتد ز نغمه خوانی شاعر : غلامرضا سازگار مدرسه علمیه صالحیه قزوین 🖇 @salehie_qazvin