eitaa logo
صالحین دامغان
339 دنبال‌کننده
19.8هزار عکس
2.9هزار ویدیو
599 فایل
ارتباط با ادمین @a_mohammadi61
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🌹✨ 📌 🔹راه غلبه بر نفس، است. 👈بعضی اولیای خدا یک همراه خود داشتند و هر کاری که می کردند می نوشتند، 🔸در آخر روز هم نشسته و حساب کارهای خود را می کردند که ما در این روز چه کردیم، چه مقدار اطاعت خداوند متعال را نمودیم، چه مقدار سرپیچی و نافرمانی کردیم. ✳️امام موسی کاظم (علیه السلام) فرمودند: 💎از ما نیست کسی که هر روز به حساب نفس خود نرسد؛ پس اگر کار خوبی انجام داده بود خــدا را کند و از خدا بخواهد که آن کار را بیشتر و بهتر بتواند انجام دهد و اگر کار بدی انجام داده بود و توبه نماید. (بحار الأنوار، ج‏ ۶۷ / ۷۲) ✳️حضرت رسول اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمودند: 💎 انسان مؤمن نخواهد بود، تا این که به حساب نفسش برسد؛ شدیدتر از حسابرسی شریک با شریکش و مولی با بنده اش (بحار الأنوار، ج‏ ۶۷ / ۷۲) 🔹"از بیانات آیت الله مجتهدی 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
http://yun.ir/salehin لینک اپلیکیشن صالحین👆👆👆👆👆👆👆 ☘🍂🌺🍃🍀🍂🌸
مورد انتظار در حلقه های صالحین 🌺 افزایش انس با قرآن در بین بسیجیان
تجربه مربی صالحین..pdf
229.5K
🔹نقشِ سپردن مسئولیت و کار به نوجوانان در مجموعه های تربیتی 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🔹احادیث و نکات تربیتی از کتاب ارزشمند مفاتیح الحیاه اثر استاد آیت الله جوادی آملی ۱ 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🕗 یک قدم سوی تو با عمره برابر گردد کعبه هم دور سر گنبد تو می‌گردد 🍃صلوات خاصه امام رضا علیه السلام🍃 ✨اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضاالمرتَضی الامامِ التّقی النّقی وحُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ‌عَلی‌اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک.✨ 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🔹مسح بر موهای بلند سر ⁉️ اگر با شانه کردن موی سر، موها تا مثلاً مقابل چشم می رسد، آیا لازم است برای مسح سر، فرق باز کنیم؟ ✅ج: مسح بر روی مویی که در قسمت جلوی سر روییده کفایت می کند، البته اگر مویی که در قسمت جلوی سر روییده به اندازه ای بلند باشد که با شانه زدن از قسمت جلوی سر بگذرد، مسح روی آن مقدار که از جلوی سر می گذرد صحیح نیست؛ چه این موها آویزان باشد و چه روی قسمت جلوی سر جمع شده باشد. 📕منبع: leader.ir 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
تقدیر از نفرات برتر مسابقه کتابخوانی ترگل امروز 27مردادماه بسیج جامعه زنان سپاه ناحیه دامغان 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
AUD-20200517-WA0058.mp3
2.2M
🔹باطن بداخلاقی در خانواده 👌 سخنرانی بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
در کلام رهبر معظم انقلاب "من خود را در جمع شما برادران و خواهران عزیز دامغانی، در جمع یک مجموعه‌ی آشنا و سرشار از محبّت و لطف مشاهده میکنم و خدا را سپاسگزارم. شما یکی از مراکز عمده‌ی افتخارات این استان است. آنچه که درباره‌ی گذشته‌ی این شهر و پرورش و و و در کتابها نوشته و در خاطره‌ی تاریخ ثبت کرده‌اند، برای همه معلوم است. آنچه ما در زمان خودمان مشاهده کردیم، را ، و در دیدیم؛ چه در دوران دفاع مقدّس و چه قبل از آن، که من دیروز در جمع خانواده‌های معظّم شهیدان عرض کردم: در دوران و دفاع مقدّس، ستادهای پشتیبانی جنگ و به - که در استان یک مجموعه‌ی بسیار فعّال و در بین استانهای کشور کم نظیر بودند - آن با و بود. در بین شهدای نام‌آور جمهوری اسلامی ، - که نه فقط متعلق به مردم دامغان، بلکه به است - یکی از این مردم عزیز است. شهدای بزرگوار دیگری هم که ما حالا در گلزار شهدا و مزارهای مبارک آنها را زیارت کردیم، هر کدام چلچراغی از معنویّت و شکوه و افتخار در فضای این و با_سابقه‌ی روشن کرده‌اند. اینها نشانه‌های عزّت و شجاعت و غیرت و ایمان شما مرد و زنِ مؤمن و صمیمی اند..." 🔸بخشی از سخنرانی آبانماه ۸۵ مقام معظم رهبری در اجتماع مردم دامغان 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 ♻️ شیوه امیرالمومنین علی علیه السلام در تربیت فرزند 💬 شرح در تصویر 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🌺 ♻️ شیوه امیرالمومنین علی علیه السلام در تربیت فرزند 💬 شرح در تصویر ۱ 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🌺 ♻️ شیوه امیرالمومنین علی علیه السلام در تربیت فرزند 💬 شرح در تصویر ۲ 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🌺 ♻️ شیوه امیرالمومنین علی علیه السلام در تربیت فرزند 💬 شرح در تصویر ۳ 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🌺 ♻️ شیوه امیرالمومنین علی علیه السلام در تربیت فرزند 💬 شرح در تصویر ۴ 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🌺 ♻️ شیوه امیرالمومنین علی علیه السلام در تربیت فرزند 💬 شرح در تصویر ۵ 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🌺 ♻️ شیوه امیرالمومنین علی علیه السلام در تربیت فرزند 💬 شرح در تصویر ۶ 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🌺 ♻️ شیوه امیرالمومنین علی علیه السلام در تربیت فرزند 💬 شرح در تصویر ۷ 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🌺 ♻️ شیوه امیرالمومنین علی علیه السلام در تربیت فرزند 💬 شرح در تصویر ۸ 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
هدایت شده از صالحین دامغان
📚 رمان قشنگه، عاشقانش هم که قشنگ تر 🍃🍃 ✅خبر ،خبر قراره باهم یه رمان خاص بخونیم .... رفقاتونو دعوت کنید 😊 💢واما... با رمان شیرین و جذاب ♥️ ♥️ در کنارتون هستیم . هر شب راس ساعت ۲۳ با ما همراه باشید😊 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🌸 شانه هایم را بالا انداختم و بی اراده لب هایم آویزان شد. بدون اینکه جوابی بدهم. صمد گفت: «نمی توانی هم خانه را تمیز کنی و هم به بچه ها برسی.» کتش را درآورد و گفت: «من بچه ها را نگه می دارم، تو برو اتاق ها را تمیز کن. کارت که تمام شد، من می روم.» با خودم فکر کردم تا صبح زود است و بچه ها خوابند. بهتر است بروم اتاق ها را تمیز کنم. صمد هم ماند اتاق خودمان تا مواظب بچه ها باشد. پنجره های اتاق دم دستی را باز گذاشتم. لحاف کرسی را از چهار طرف بالا دادم روی کرسی. تشک ها را برداشتم و گذاشتم روی لحاف های تازده. همین که جارو را دست گرفتم تا اتاق را جارو کنم، صدای گریه دوقلوها درآمد. اول اهمیتی ندادم. فکر کردم صمد آن ها را آرام می کند. اما کمی بعد، صدای صمد هم بلند شد. ـ قدم! قدم! بیا ببین این بچه ها چه می خواهند؟! جارو را انداختم توی اتاق و دویدم طرف اتاق خودمان که آن طرف حیاط بود. دوقلوها بیدار شده بودند و شیر می خواستند. یکی از آن ها را دادم بغل صمد و آن یکی را خودم برداشتم و بچه به بغل مشغول آماده کردن شیرها شدم. صمد به بچه ای که بغلش بود، شیر داد و من هم به آن یکی بچه. بچه ها شیرشان را خوردند و ساکت شدند. 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🌹🌹
🌸 از فرصت استفاده کردم و رفتم سراغ جارو زدن اتاق. هنوز اتاق را تا نیمه جارو نزده بودم که دوباره صدای گریه دوقلوها بلند شد. حتماً خیس کرده بودند. مجبور شدم قبل از اینکه صمد صدایم کند، بروم دنبال بچه ها. حدسم درست بود. دوقلوها که شیرشان را خورده بودند حالا جایشان را خیس کرده بودند. مشغول عوض کردن بچه ها شدم. صمد بالای سرم ایستاده بود و نگاه می کرد. می گفت: «می خواهم یاد بگیرم و برای بچه های خودمان استاد شوم.» بچه ها را تر و خشک کردم. شیرشان را هم خورده بودند، خیالم راحت بود تا چند ساعتی آرام می گیرند و می خوابند. دوباره رفتم سراغ کارم. جارو را گرفتم دستم و مشغول شدم. گرد و خاکْ اتاق را برداشته بود. با روسری ام جلوی دهانم را بستم. آفتاب کم رنگی به اتاق می تابید و ذرات گرد و غبار زیر نور خورشید و توی هوا بازی می کردند. فکر کردم اتاق را که جارو کردم، بروم تشک ها را روی ایوان پهن کنم تا خوب آفتاب بخورند که دوباره صدای گریه بچه ها و بعد فریاد صمد بلند شد. ـ قدم! قدم! بیا ببین این بچه ها چه می خواهند. جارو را زمین گذاشتم و دوباره رفتم اتاق خودمان. بچه ها شیرشان را خورده بودند، جایشان هم خشک بود، پس این همه داد و هوار برای چه بود؟! ناچار یکی از آن ها را من بغل کردم و آن یکی را صمد. شروع کردیم توی اتاق به راه رفتن. نگران کارهای مانده بودم. 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan