❤️ ضايع نمودن وقت نماز
🎀قال رسول الله - 🌷صلی الله عليه وآله - :
شيطان هميشه از مؤمن می ترسد تا زمانی كه بر نمازهای پنجگانه محافظت دارد و در وقتش به جا می آورد ، اما هنگامی كه وقت نماز را ضايع كرد بر او جرات پيدا می كند و او را در گناهان بزرگ می اندازد🎀 .
📝وسائل الشيعه ، ج ۳ ، ص ۱۸
✨ #نماز_اول_وقت
🍃قرارگاه صالحین دامغان
@salehin_damghan
15.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📚هفته کتاب و کتابخوانی📚
🔶کلیپ تصویری دانش آموز عزیز:
نیلوفر و نرگس رضاییان_پایه نهم_دبیرستان عترت
#دامغان
#کتاب
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
#تعلیم_تربیت_حوزه_مقاومت_بسیج_دانش_آموزی_حضرت_مریم_س_دامغان
🍃قرارگاه صالحین دامغان
@salehin_damghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥رفتن ترامپ یک پیام مهم هم داشت که نباید در این هیاهوی آمدن بایدن گم شود؛ اینکه ضدایرانیترین رئیسجمهور آمریکا هم با همه خباثتها و دشمنیها و تحریمها نتوانست قطار جمهوری اسلامی را متوقف کند
ببینید این وعده صادق را که دو سال قبل از زبان رهبر انقلاب شنیدیم.
#بصیرت
#دشمن_شناسی
#ولایت
📲 ارسالی خانم صادقی مربی پایگاه فاطمه الزهرا _ روستای کلاته ملا
#پایگاه_فاطمه_الزهرا_س
#حوزه_حضرت_زینب_س
🍃قرارگاه صالحین دامغان
@salehin_damghan
🔰 #محافظهکاری_قتلگاه_انقلاب
🔹محافظهکار نبودیم امروز جرات نداشتند همه مقدساتمان را به سخره بگیرند و استهزاء کنند و مطمئن باشند کسی متعرضشان نمیشود.
🔸خلاف حرف اماممان موضعگیری کنند و بخندند.
🔹اما این استخوان برای همیشه در گلو نخواهد ماند.
🔸فعلا به ابزار #تحریف دل خوش دارید، هر چند حکم جهاد با تحریف روی زمین مانده، اما بسیجیان واقعی را نمیتوانید در بند تحریف خود درآورید
✨ #و_ان_ربک_لبالمرصاد
#شکست_تحریف
#شکست_تحریم
#جوغیرت_نه_جوبایدن
📲 ارسالی مربی پایگاه عطیه
🍃قرارگاه صالحین دامغان
@salehin_damghan
1762729730_-212131.pdf
1.31M
🔔 شمارهی جدید نشریهی #خط_حزبالله منتشر شد: شکست حداکثری
#سخن_هفته
🌴راهبردهای ترامپ و دولت معلق امریکا در مواجهه با جمهوری اسلامی و ملت ایران تا چه میزان موفقیت داشته است؟ #شکست_حداکثری
#معرفی_کتاب
🌴سه روایت از کتاب «ترس، ترامپ در کاخ سفید» درباره انحطاط آمریکا؛ آمریکای آشفته
#مسئله_روز
🌴 کلید همین جاست نه در کاخ سفید!
#کلام_امام
🌴تا قطع وابستگیها مبارزه با استکبار ادامه دارد.
#دولت_جوان_انقلابی
🌴 باید شانه زیر بار مسئولیتها بدهید
#مطالبه_رهبری
🌴علاج مقابله با کرونا دست خودمان است
#خانواده_ایرانی
🌴باید از پیری جمعیت ترسید
🍃قرارگاه صالحین دامغان
@salehin_damghan
هدایت شده از صالحین دامغان
#داستان_شب📚
رمان قشنگه، عاشقانش هم که قشنگ تر 🍃🍃
✅خبر ،خبر قراره باهم یه رمان خاص بخونیم ....
رفقاتونو دعوت کنید 😊
💢واما...
با رمان شیرین و جذاب ♥️ #دختر_شینا ♥️
در کنارتون هستیم .
هر شب راس ساعت ۲۳ با ما همراه باشید😊
🍃قرارگاه صالحین دامغان
@salehin_damghan
#دختر_شینا🌸
#قسمت_صدوهشتاد_وششم
یک روز آن قدر گرم تعریف شده بودیم که هر چه سرباز مسئول غذا بوق زده بود، متوجه نشده بودیم.
او هم به گمان اینکه ما توی ساختمان نیستیم، غذا را برداشته و رفته بود و جریان را هم پی گیری نکرده بود. خلاصه آن روز هر چه منتظر شدیم، خبری از غذا نشد.
آن قدر گرسنگی کشیدیم تا شب شد و شام آوردند.
یک روز با صدای رژه سربازهای توی پادگان از خواب بیدار شدم، گوشه پتوی پشت پنجره را کنار زدم. سربازها وسط محوطه داشتند رژه می رفتند.
خوب که نگاه کردم، دیدم یکی از هم روستایی هایمان هم توی رژه است. او سیدآقا بود. در آن غربت دیدن یک آشنا خوشایند بود.
آن قدر ایستادم و نگاهش کردم تا رژه تمام شد و همه رفتند. شب که این جریان را برای صمد تعریف کردم، دیدم خوشش نیامد و با اوقات تلخی گفت: «چشمم روشن، حالا پشت پنجره می ایستی و مردهای غریبه را نگاه می کنی؟!»
دیگر پشت پنجره نایستادم.
دو هفته ای می شد در پادگان بودیم، یک روز صمد گفت: «امروز می خواهیم برویم گردش.»
بچه ها خوشحال شدند و زود لباس هایشان را پوشیدند. صمد کتری و لیوان و قند و چای برداشت و گفت: «تو هم سفره و نان و قاشق و بشقاب بیاور.»
#دختر_شینا🌸
#قسمت_صدوهشتاد_وهفتم
پرسیدم: «حالا کجا می خواهیم برویم؟!»
گفت: «خط.»
گفتم: «خطرناک نیست؟!»
گفت: «خطر که دارد. اما می خواهم بچه ها ببینند بابایشان کجا می جنگد. مهدی باید بداند پدرش چطوری و کجا شهید شده.»
همیشه وقتی صمد از شهادت حرف می زد، ناراحت می شدم و به او پیله می کردم؛ اما این بار چون پیشش بودم و قرار نبود از هم جدا شویم، چیزی نگفتم.
سمیه را آماده کردم و وسایل را برداشتیم و راه افتادیم. همان ماشینی که با آن از همدان به سر پل ذهاب آمده بودیم، جلوی ساختمان بود. سوار شدیم. بعد از اینکه از پادگان خارج شدیم، صمد نگه داشت.
اورکتی به من داد و گفت: «این را بپوش. چادرت را هم درآور. اگر دشمن ببیند یک زن توی منطقه است، اینجا را به آتش می بندد.»
بچه ها مرا که با آن شکل و شمایل دیدند، زدند زیر خنده و گفتند: «مامان بابا شده!»
صمد بچه ها را کف ماشین خواباند. پتویی رویشان کشید و گفت: «بچه ها ساکت باشید. اگر شلوغ کنید و شما را ببینند، نمی گذارند جلو برویم.»
همان طور که جلو می رفتیم، تانک ها بیشتر می شد. ماشین های نظامی و سنگرهای کنار هم برایمان جالب بود.
🔰 برگزاری جلسه هفته بسیج با حضور امام جمعه محترم شهرکلاته حجت الاسلام بنائیان، فرماندهان محترم گردان ثارا... ، حوزه عشایری ، حوزه صاحب الزمان عج، پایگاه امام حسین ع، قمر، پایگاه عشایری، مسئول مرکز خیریه شهدای گمنام، معاون شهرداری کلاته و حجت الاسلام برهانی در محل گردان ثارا...جهت اجرای هرچه بهتر برنامه های هفته بسیج
🔹 بسیج لشکر مخلص خداست
🍃قرارگاه صالحین دامغان
@salehin_damghan