eitaa logo
صالحین دامغان
339 دنبال‌کننده
19.8هزار عکس
2.9هزار ویدیو
599 فایل
ارتباط با ادمین @a_mohammadi61
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💥آزادی در بند 🕊من از آن روز که در بند توام، آزادم @damghansalehin
داستان هایی در مورد حق الناس حق الناس 1. آقاى حاج قوام واعظ فرمود: شخصى براى انجام فریضه ى حج به مکه مى رفت. در مسیر راه به نجف رسید. همیان پولى داشت که مى خواست نزد کسى به امانت بگذارد. به دکان عطارى رسید که مسأله مى گفت و عده اى به سخنان او گوش مى دادند. با خود گفت: این مرد خوبى است، بهتر است پولم را نزد او بگذارم. همیان را نزد او امانت گذاشت. بعد از مراجعت از مکه، همیان پولش را از او خواست، ولى عطار انکار کرد و گفت: چیزى به من ندادى. بیچاره چون شاهدى نداشت چاره اى ندید جز این که به امیرالمؤمنین علیه السلام شکایت کند. گفت: به حرم رفته و گریه کردم. حضرت در حالت بیهوشى به من فرمود: برو و پولت را از حاج سید على بگیر. با خودم گفتم: آقاى حاج سید على مرجع تقلید است، من که پول را به او ندادم، این حرف چه معنایى دارد؟ روز بعد متوسل شدم، باز در حالت بیهوشى، همان جمله را به من فرمود. باز تعجب کردم. روز سوم مشرف شده و به شدت گریستم، فرمود: مطلب همان است که گفتم، برو پولت را از حاج سید على بگیر. به ناچار خدمت ایشان رفتم و داستان را گفتم. فرمود: بلى پولت نزد من است، فردا بیا مسجد و پولت را بگیر. به دستور ایشان، در شهر اعلان کردند که همه ى مردم به مسجد بیایند. سپس ایشان در جمع مردم به منبر رفته، فرمود: همه ساله براى خرید اجناس به بغداد مى رفتم. در سفرى از دکان یک یهودى، مقدارى پارچه خریدم و یک فِلِسْ (تقریبا معادل یک شاهى ایران) بدهکار شدم، سال بعد که رفتم، دیدم دکانش بسته است. مردم گفتند: یهودى مرده است. من بدهى خود را داخل دکان انداخته به نجف برگشتم. شب در خواب دیدم، بازارِ محشر است و هنگامى که به وسط پل صراط رسیدم، دیدم کوهى از آتش، از جهنم بیرون آمد. نگاه کردم دیدم همان یهودى است. گفت: یک فِلِسَمْ را بده. گفتم در دکانت انداختم. گفت: باید به ورثه ى من داده باشى، به آنان نرسیده است. گفتم: این جا که پولى ندارم. گفت: گناهان مرا قبول کن. گفتم: اگر گناهان تو را بپذیرم، جهنمى مى شوم. گفت: من هم نمى گذارم قدم از قدم بردارى. گفتم: یهودى رهایم کن و مرا اذیت نکن. گفت: محال است که بگذارم حرکت کنى، مگر این که بگذارى بدنم را به تنت بزنم تا قدرى خنک شود. گفتم: اگر بدنت را به من بزنى، مى سوزم. گفت: چاره اى نیست. گفتم: یهودى! مرا رها کن، هلاک مى شوم. گفت: امکان ندارد، مگر آن که دستم را به سینه ات بزنم تا مقدارى خنک شوم. گفتم: طاقت ندارم. گفت: پس بگذار سر انگشتم را به سینه ات بزنم. چون دیدم رهایم نمى کند، به ناچار موافقت کردم. انگشتش را به سینه ام زد و من از شدت سوزش، نعره زده و از خواب بیدار شدم. همسایه ها از صداى ناله ام بیدار شدند و سینه ى من در اثر حرارت انگشت یهودى زخم شد. در این هنگام، آقاى حاج سید على بالاى منبر، سینه ى خود را به مردم نشان داد و فرمود: اى مردم هفت سال از این جریان گذشته است، ولى هنوز سینه ام زخم است! وقتى سخن به این جا رسید، عطار برخاست و رفت و همیان پول را آورد و به آقاى حاج سید على داد و ایشان هم به من برگرداند. 2. حاج میرزا على محدث زاده، پسر مرحوم حاج شیخ عباس قمى گفت: جلد سیزدهم کتاب بحارالانوار، به امانت نزد پدرم بود، بعد از فوت ایشان به وسیله ى برادرم محسن آقا به صاحبش رساندم. شب بعد خواب پدرم را دیدم، گوشم را گرفت و گفت: کتاب را دادى، چرا جلدش را شکستى؟ از خواب بیدار شدم، به محسن گفتم: کتاب که سالم بود، مگر تو جلدش را شکستى؟ گفت:زمین کوچه گِل بود و من زمین خوردم، لذا گوشه ى جلد کتاب تا شد. کتاب را گرفته و صحافى کرده و پس دادیم. پس از سه روز، طلبه اى به منزل ما آمد و گفت: دیشب آقاى حاج شیخ عباس را در خواب دیدم، گفت: برو به على بگو جلد کتاب را درست کردى، من آسوده شدم، خدا عاقبتت را به خیر کند. 3. آیت الله العظمى مرعشى نجفى به بنده فرمود: پدرم آقا سید محمود حکیم از دنیا رفت و چهارده سال او را در خواب ندیدم. براى این که ایشان را در خواب ببینم، به حضرت سیدالشهدا علیه السلام متوسل شدم. همان شب ایشان را در خواب دیدم، به ایشان گفتم: چرا در این مدت، به خواب من نیامدید؟ گفت: گرفتار بودم. گفتم: چرا؟ گفت: هفتصد دینار به مشهدى محمد یزدى ـ که در نجف جنب مدرسه ى حکیم بقالى دارد ـ پول سرکه شیره بدهکارم و از این جهت در عذابم. این قضیه، در زمان رضا شاه بود که به هیچ نحو گذرنامه ى عتبات عالیات صادر نمى کردند. با زحماتى گذرنامه تهیه کرده و به نجف رفتم. پس از مدتى که دنبال مشهدى محمد گشتم، معلوم شد چند نفر به این اسم بوده اند که غیر از یک نفر، همه ى آنان مرده اند. به مغازه اش رفتم، دیدم پیرمرد فرتوتى است که با وضع محقرى به کاسبى مشغول است. حالش مثل افراد ورشکسته بود، مقدار کمى برنج و نخود و لوبیا در ظرف هایى ریخته بود که خاک روى آن ها را فراگرفته و به واسطه ى پیرى، خیلى عصبانى و ناراحت بود. سلام کردم، با عصبانیت جواب داد. گفتم: شما
آقا سید محمود حکیم را مى شناسى؟ با عصبانیت جواب داد: نه. گفتم: سیدى بود که چهارده سال قبل در همین مدرسه ى نزدیک دکان شما منزل داشت. گفت: یادم نمى آید. گفتم: ایشان مقدارى به شما بدهکار است، دفترى دارید که طلب شما در آن نوشته شده باشد؟ گفت: سید مگر دیوانه شده اى! من تاجر نیستم تا دفتر داشته باشم. گفتم: اگر جنسى را به کسى نسیه بدهى، جایى مى نویسى؟ جواب داد: کاغذ پاره هایى بالاى تاقچه هست، برو ببین. رفتم، دیدم مقدار زیادى خاک رویش را فراگرفته است. به مدت دو ساعت، تمام کاغذها را بررسى کردم، یک مرتبه اسم پدرم را روى یکى از آن ها دیدم که نوشته بود: آسید محمود حکیم، سرکه شیره هفتصد دینار. براى آن که راضى شود، یک تومان به او دادم و از او رضایت خواستم و خوابى را که دیده بودم و هم چنین این جریان را به کسى نگفتم. پس از مراجعت به ایران، یکى از دوستان به من مراجعه کرد و گفت: پدرت را در خواب دیدم، به من گفت: به شهاب الدین بگو پول مشهدى محمد را دادى، من آزاد شدم.
🔹امام علی(ع) در هنگام مراجعت از جنگ صفین در سرزمین کربلا توقف کرد و نماز صبح را در آنجا به جا آورد.  سپس مقداری از خاک آن زمین را برداشت و بویید و به جای تعقیب نماز گفت : 《واهاً لَکَ أیُّتُها التُّربَة لَیُحشَرَنَّ مِنکَ أقوامٍ یَدخُلونَ الجَنَةَ بِغَیر حِساب》 🔺شگفتا از تو ای خاک، قومی از تو بیرون می آیند که قیامت بی حساب وارد محشر می شوند. سپس به زمین اشاره کرد و فرمود : 《مَناخُرُ مَسارِعُ عُشاقٍ شُهَداءٌ لایَبِقُهُم کانَ قَبلَهُم وَ لا یَلحَقُهُم مَن بَعدَه》 🔺اینجا سواران و قتلگاه عاشقان است، شهيدانى كه نه پيشینيان بر آنان سبقت جسته‌اند و نه آيندگان بـه مقام آنان خواهند رسید. 📚منابع : ۱)بحار الانوار، ج۴۴، ص۲۵۵،ح۴ ۲)فروغ ولایت،ص۵۶۴ ۳)وقعه صفین، ص۱۴۲
▪️توصیه رهبر انقلاب به عزاداران 🔻رهبر انقلاب: توصيهٔ من به عزاداران اين است كه موجبات ناراحتى مردم را فراهم نكنند... اين حرف كه: «نه! مال است كسى كه خوابش نمى‌برد مى‌خواهم خوابش نبرد»، اين حرف غلطى است، به‌هيچ‌وجه مورد قبول نيست. بعضى‌ها سينه‌زنى مى‌كنند، پشت بلندگو. خب پشت بلندگو چرا؟ 🔻 روضه‌ و مرثیه‌خوانی و سخنرانى اگر بناست از بلندگو پخش شود، بايد در بين مستمعين پخش شود. در خيابان و پشت بام و محله كه مستمعى ندارد اين گوينده! بيرون مجلس، ساعتهاى ديروقت شب، مردم را اذيت كردن، یک بيمار را از خواب انداختن، اين با هيچ منطق اسلامى و حسينى تطبيق نمى‌كند. @damghansalehin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🗓 شنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۸ ۷ محرم ۱۴۴۱ ۷ سپتامبر ۲۰۱۹ @damghansalehin
ziarat_ashura_farahmand-www.Baradmusic.ir.mp3
1.97M
السلام علیک یا اباعبدالله 💔 🌴 #زیارت_عاشورا 🎤 #محسن_فرهمند
🔺مردم را در جریان پرونده های کلان اقتصادی قرار دهید ⚖️سخنگوی درباره آخرین وضعیت پرونده رئیس سابق سازمان و مدیرعامل گفت: این افراد کماکان در بازداشت به سر می‌برند و باید دید در ادامه تحقیقات، چه مسائل و تصمیماتی پیش می‌آید. 👈پیش از این 115 نفر از نمایندگان مردم در مجلس خواستار محاکمه علنی پوری حسینی شده بودند. مردم را نیز در جریان پرونده این دو نفر قرار دهید. @damghansalehin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
https://www.instagram.com/tv/B2I0WD6p2wP/?igshid=bkqw5l6oakdg  مجلس! چه چیزی را از ملت پنهان می‌کنید؟ • پیشنهاد علیرضا پناهیان برای رسوا شدن مخالفین شفافیت آرای نمایندگان مجلس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🗓 دوشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۸ ۹ محرم ۱۴۴۱ ۹ سپتامبر ۲۰۱۹ @damghansalehin
ziarat_ashura_farahmand-www.Baradmusic.ir.mp3
1.97M
السلام علیک یا اباعبدالله 💔 🌴 #زیارت_عاشورا 🎤 #محسن_فرهمند
کمر امام حسین(ع) سالم بود، تا حضرت عباس(ع) بود.. تاسوعای حسینی را به شما برپا کنندگان گفتمان ، تسلیت عرض می کنیم. @damghansalehin
Shab09Moharram1395[02].mp3
8.39M
🎵 حضرت عباس(ع) حاج میثم مطیعی 🏴 هیئت مجازی تنهامسیرآرامش محرم ۹۸ @damghansalehin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴تحلیل روزنامه لبنانی از حضور «مقتدی صدر» در حسینیه امام خمینی(ره) ♦️روزنامه «الاخبار»:مسئولان ایرانی اخیرا با صدر تماس و دیدار داشتند و کسانی که از این دیدارها مطلع بودند، نتیجه این دیدارها را بسیار مثبت ارزیابی کردند. ♦️طرفین، واقعیت کنونی جریان صدر را پس از پیام اخیر وی تحت عنوان «آخرین فرصت» بررسی کردند. ♦️صدر در این پیام از پیروان خود خواست که به شیوه پدرش بازگردند. ♦️این منابع می‌گویند تهران اعلام آمادگی کرده که در این مسئله، کاملا در کنار صدر باشد. ♦️مقتدی صدر کاملا وارد اردوگاه ایران نشده و رابطه وی با تهران، مانند رابطه سایر همپیمانان نیست و این مسئله نیز معلول رابطه وی با ریاض است. ♦️کانون‌های تصمیم‌ساز در تهران به خوبی می‌دانند که همگرایی کنونی، نیازمند زمان است؛ یعنی نمی‌توان آینده آن را پیش‌بینی کرد، ولی ترجیح بر آن است که بر روی الصدر حساب باز شود.
1_1393021.mp3
5.39M
⚫️ وقتی میگن ابا عبدالله توی صحرای کرب وبلا تنها شد خیلیا دلشون میسوزه و گریه میکنن... ولی... ♦️هیچ کس برای تنهایی و غربت چند هزار ساله نه دلش میسوزه و نه گریه میکنه... 🌹گریه برای خرجی نداره ولی... گریه برای مظلومیت امام زمان خرج داره... باید از خودمون بپرسیم اصلا چرا امام مون تنهاست؟! مگه ما شیعیان نیستیم که امام مون این طور غریبه؟!
هدایت شده از شهید آوینی
🔻 پیشنهاد علیرضا پناهیان برای پیاده‌روی اربعین 🌀 بیایید مسیر پیاده‌روی را از «مسجد سهله» آغاز کنیم 🔹 همان‌طور که زندگیِ ما، جامعۀ ما و سیاست ما باید امام‌زمانی باشد، روضۀ امام‌حسین(ع) و اربعینِ ما هم باید امام‌زمانی باشد؛ یعنی با امام‌زمان(ع) و ظهور، پیوند داشته باشد. 🔹 بیایید امسال، پررنگ‌تر از هرسال، اربعین و این پیاده‌روی باشکوه و باعظمت را با امام‌زمان‌(ع) پیوند بزنیم. اساساً هم این پیوند وجود دارد، کمااینکه در زیارت اربعین می‌خوانیم: «وَ نُصرَتی لَکُم مُعدَّة» من آمده‌ام شما را یاری کنم؛ یعنی من آمده‌ام فرزند امام‌حسین(ع) را یاری کنم. 🔹 نمی‌شود که ما غصه‌دار خودِ امام‌حسین(ع) باشیم اما با فرزند ایشان-که پشت پردۀ غیبت است- کاری نداشته باشیم! نمی‌شود که ما سوگوار گذشتۀ اهل‌بیت(ع) باشیم اما به آیندۀ ایشان و ظهور آخرین امام، کاری نداشته باشیم! 🔹 عده‌ای از رفقا که برای اربعین برنامه‌ریزی می‌کردند، دور هم جمع شدند و گفتند: ما امسال پیاده‌روی را از «مسجد سهله» شروع می‌کنیم؛ یعنی جایی که بناست خانۀ امام‌زمان‌(ع) باشد! به نظرم این پیشنهاد بسیار خوبی است؛ برای آنهایی که توفیقش را پیدا کنند. 👤علیرضا پناهیان 🚩دانشگاه امام‌صادق(ع)- ۹۸.۶.۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دیدار سردار سرلشکر محمد باقری با فرمانده نظامی منطقه شانگهای 🔸رئیس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در ادامه برنامه‌های سفر به جمهوری خلق چین وارد شانگهای شد و مقامات عالی رتبه نظامی این شهر از سردار سرلشکر محمد باقری استقبال کردند 🔸در این دیدار فرمانده نظامی منطقه ضمن خیر مقدم به رئیس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و هیئت همراه، حضور وی را در منطقه شانگهای دارای ثمرات راهبردی برای دو کشور قلمداد کرد
دیپلمات فرانسوی: ممانعت از فعالیت غنی‌سازی ایران پایه و اساس قانونی ندارد سفیر سابق فرانسه در آمریکا: 🔹خواست واشنگتن مبنی بر عدم غنی‌سازی توسط ایران فاقد پایه و اساس حقوقی است. 🔹عدم فعالیت غنی‌سازی در ایران فاقد پایه و اساس قانونی است. 🔹به‌هرحال، هیچ دولتی در ایران، با هر نگرش سیاسی، چنین محدودیتی را بر حاکمیت خود نمی‌پذیرد. @damghansalehin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 انگیزه ضدانقلاب در ماجرای دختر آبی چه بود؟ 🔹چرا رسانه متصل به وزارت خارجه آمریکا دنبال جنجال‌سازی با هر حربه‌ای است؟ 🔸«محسن مهدیان» روزنامه‌نگار و فعال رسانه‌ای تشریح کرد. @damghansalehin
🔴 شعار «بهشتی، طالقانی رو تو کشتی» از کجا آمد؟! 🔻سیدعلیرضا بهشتی: 🔹 مسعود رجوی و عده‌ای دیگر به دیدن آقای بهشتی می آیند. در آن جلسه صحبت شان این بود که ما احساس می‌کنیم بعد از مرحوم آیت‌الله طالقانی، می‌توانیم با شما همکاری داشته باشیم. 🔹آقای بهشتی خطاب به آنان می‌گوید که من از ابتدا با شما بر سر دو مسئله موضع داشته‌ام، اگر شما این دو مشکل را حل کنید، بعد از آن من مانعی در همکاری با شما نمی‌بینم: 1⃣ یکی اینکه باید در خصوص مبانی فکری‌تان با یکدیگر بحث کنیم. چراکه مرحوم بهشتی معتقد بود که آن‌ها اساساً مارکسیسم را درست نفهمیده‌اند و مفاهیمی ‌چون جامعه توحیدی که از جانب آنان مطرح می‌شد، مشکل مبنایی داشت؛ لذا به تعبیر مرحوم بهشتی، بخشی از مشکلات، مربوط به اختلافات فکری است. 2⃣ مشکل دوم؛ این است که شما صداقت ندارید و در رفتار و گفتارتان خیلی دروغ می‌گویید. اگر قبول دارید که در مواضع تان صداقت نداشته‌اید، این را به مردم اعلام کنید و این قدم اول در اثبات صداقت تان است. 🔹آن‌ها نپذیرفتند و ماجرای شعار «بهشتی بهشتی، طالقانی رو تو کُشتی» پس از این جلسه قوت گرفت و بر دیوارهای شهر نقش بست @damghansalehin
💠 امام علی علیه السلام: ▪️دل ها گاهی نشاط دارند و گاهی ملالت. اگر نشاط داشت آن را به مستحبّات وادارید، و اگر ملالت دست داد به واجبات بسنده کنید! @damghansalehin
▪️حجت الاسلام شهاب مرادی در ماه محرم: 🔺اگر میخواهید انتقاد کنید به عملکرد و کارکرد انتقاد کنید. به نقطه ضعف طرف مقابل کاری نداشته باشید. مسخره کردن نشانه فتوت نیست. 🔺آدمی که فریاد می کشد و اهانت میکند، انسان ارزشی نیست. انتقاد را درست و روشن انجام دهید. سوالی بپرسید که بوی اهانت، توهین، تملق و‌دو رویی ندهد. @damghansalehin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا