#قرآن_نور_است. 💠هر صبح در چشمه سار نور الهی، نورانی شویم. صفحه ۱۵ _ هدیه به شهید والامقام #شهید_محمد_احمدی🌷 ⚜ قرارگاه یاوران ولایت دامغان @yavarane_velayat_damghan

🕊 #صبحانه☕️ سلام بر آنهایے ڪہ قامت راست ڪردند تا ماقامت #خم نڪنیمـ و بہ خاڪ افتادند تا ما بہ خاڪ نیفتیم و بر آنهایے ڪہ رفتند تا بمانند و نماندند ڪہ بمیرند #شهید_محمد_احمدی 🌷 #صبحتون_شهدایی🌤 ⚜ قرارگاه یاوران ولایت دامغان @yavarane_velayat_damghan

#شهیدانه🌹 ☘روستا اسمش نوا بود و احمد دلش مثل خورشید می‌درخشید و آن وقت بود که آفتاب و آسمان و درختان همه یک صدا مثل پاییز برایش زیباترین فصل عاشقی را سرودند و از پشت کوهی که سرشتش همه زر بود و نامش میان اهالی، کوه زر. ☘ خداوند محمد را در دفتر زندگی، به نامش نوشت و پاییز موسیقی نمناک خود را مکرر می‌نواخت در سال چهل‌وشش. احمد آقا دلش سبز بود به سرسبزی زمین‌های پاک و سبز نوا و در ایمان و یقین و توکل سرآمدترین مرد در روستا. #شهید_محمد_احمدی 🌷 ⚜ قرارگاه یاوران ولایت دامغان @yavarane_velayat_damghan

🕊 #شهیدانه🌹 🥀تو گویی هم نوا با تمام رودها و چشمه‌ها و شاید برگ‌ها در زمان دعا. 🥀 محمد چشم در چشم پدر گام بر می‌داشت جای قدم‌های او. چون هفده ساله شد ازدواج کرد و پس از آن سرباز و نگهبان وطن در تهران و کرج. 🥀محمد دلش مثل آب بود و نور و خود را نوشت  بر  صفحه بیکران و این بار در آسمان دهلران با ساده ترین واژه‌ها به دیدار یار رفت و روستایش، نوا در تیرماه به نمای قبری قناعت نمود و مادر به نوای خوش خنده‌هایش در قاب خاطرات. #شهید_محمد_احمدی 🌷 ⚜ قرارگاه یاوران ولایت دامغان @yavarane_velayat_damghan

هم خودشان #خاکی بودند هم لباس هایشان ..! کافی بود #باران ببارد تا عطرشان در سنگرها بپیچد #مردان_بی_ادعا #شهید_محمد_احمدی 🌷 #شبتون_شهدایی 🌙 ⚜ قرارگاه یاوران ولایت دامغان @yavarane_velayat_damghan