eitaa logo
صالحین پرند
229 دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
408 ویدیو
96 فایل
کانال اطلاع رسانی صالحین ناحیه حیدر کرار شهر پرند استان تهران ارتباط با ما 📌ایدی ؛ @tarbiat_heydarkarar
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 برگزاری نشست با خانواده متربیان حلقات نوجوان سطح ۱ و ۲ با موضوع فضای مجازی . ۹۹.۹.۱۰ 💢 با تشکر از فرمانده محترم پایگاه خواهر مطیعی و سرگروه محترم خواهر سنجابیان .
🔶️ حلقه سرگروه ها به صورت آنلاین . ۹۹.۹.۱۰ 🔶️ موضوع : ایمان و ثابت قدم ماندن در حفظ ایمان . 🔶️ با تشکر از مربی محترم خواهر آجینی .
🔷️ رفع اشکالات درسی دینی قرآن و عربی نوجوانان سطح ١ و آموزش وضو و نماز توسط فرمانده محترم پایگاه و سرمربی حوزه خواهر بیگدلی . ٩٩/٩/۶
🌺 حلقه سرگروه‌ها به صورت حضوری . دوشنبه ۹۹/۹/۱۰ 🌺 با قرائت سوره حمد جلسه را آغاز و درباره عملکرد گزارش ماهانه بحث شد و همچنین درباره مسئله روز ، ترور دانشمند هسته ای و موشکی شهید «محسن فخری زاده» و درباره شبهه پیش آمده در باب این موضوع گفت و گو شد . و همچنین پیرامون سبک زندگی فاطمی مسائلی عنوان شد . و در پایان با بیان خواندن دعای فرج جلسه خاتمه گرفت . 🌺 با تشکر از مربی و فرمانده محترم پایگاه خواهر خادمی .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از معارج
در چهارچوب این دیدگاه،طرح عملیِ ساده‌ای ارائه کردم:برپایی یک مراسم مشترک بین سنّی و شیعه از دوازده ربیع‌الاوّل تا هفده ربیع‌الاوّل. وما بر این امر توافق کردیم. مسجد آل‌الرّسول را برای برگزاری مراسم جشن آماده کردیم.زمان با ایّام داغ تابستان مصادف بود.گرمای هوا در آفتاب به ۶۳ درجه،و در سایه به ۵۳ درجه میرسید.در آن زمان یکی از دشوارترین کارها برای ما این بود که هنگام ظهر به دستشویی برویم.دستشویی در حیاط قرار داشت و میبایستی بیست متر فاصله را طی کنیم تا به آن برسیم.گرمای خورشید طاقت‌فریا بود،چهره را کباب میکرد و پوست را میسوزاند.در سراسر روز هوا همچنان داغ بود.در ساعت ده شب انسان یک رشته‌ی باریک نسیم لطیف را حس میکرد.بعد این رشته‌ها افزایش می‌یافت و باهم جمع میشد و هوا را لطیف و نشاط‌آور میکرد،امّا زمین همچنان ملتهب میماند... ولی در عصر روز جشن،هوا کاملاً متفاوت بود.ابرهایی در آسمان بالا آمد و جلوی حرارت خورشید را گرفت.سپس نسیم لطیفی که در آن ساعتها سابقه نداشت،وزیدن گرفت و به دنبال آن قطرات ریز باران بارید.پیش‌بینی کردیم که شب جشن،شبی دلپذیر باشد. روز عیدمیلادپیامبر(ص)و روزجشن،باهوای خوب ومعتدل وقطرات باران همراه شد.مردم گروه‌گروه آمدندتا ازهوا لذّت ببرند و راهی مسجد آل‌الرّسول شوند که مملوّازنمازگزارن شده بود؛... @salehinhoze فصل چهاردهم : سیل در تبعید
هدایت شده از معارج
درمحراب به نمازمغرب ایستادم.در رکعت دوّم نماز،صدای غریبی مانندصدای یک گاریِ شاخه‌های نخل که سرِ شاخه‌ها به زمین کشیده شود،به گوش میرسید.صداقطع نشد...لحظاتی بعد که صدای تلاطم آب را شنیدم،فهمیدم‌که سیل به راه افتاده است. پس ازپایان نماز دیدیم سیل،شهر رافراگرفته وآب بالا آمده،تاجایی که به ایوان مسجدهم_که نیم متر ازسطح زمین بلندتر بود_رسیده بود.باصدای بلند ازمردم خواستم بااین حادثه مقابله کنند.ابتدا گفتم فرشهای مسجدرا جمع کنند ودرجای بلندی بگذارندتا آب آن راازبین نبرد.بعد،ازمردم خواستم احتیاطات لازم رابرای حفاظت ازکودکان وزنان به عمل آورند.جریان سیلدوسه ساعت ادامه یافت ودراین مدّت ماصدای آوار خانه‌ها رایکی پس از دیگری می‌شنیدیم.حتّی ترسیدم مسجد نیزخراب شود.همه‌چیز وحشتناک بود:تاریکی ناشی ازقطع برق،سیل خروشان وبی‌امان،خراب شدن خانه‌ها و فریاد کمک‌خواهی مردم. درچنین حالت بحرانی و وحشتناک،ذهن انسان فعّال میشود وبه دنبال هروسیله‌ای برای مقابله باوضع موجود میگردد.قبلاً این مطلب راشنیده بودم که برای رفع چنین خطر فراگیرِگریزناپذیری میتوان به تربت سیّدالشّهداء(ع)_به اذن خدای متعال_توسّل جست.قطعه‌ای ازتربت که خدا به برکت وجود ریحانه‌ی پیامبر(ص)بدان شرافت بخشیده،درجیب داشتم.آن را ازجیب بیرون آوردم،به خدا توکّل کردم وآن رادر میان امواج پرتلاطم پرتاب کردم.لحظاتی نگذشت که به لطف وفضل خدا سیل بندآمد. @salehinhoze فصل چهاردهم : سیل در تبعید
هدایت شده از معارج
پس ازآنکه سیل بندآمدکمیته‌ای برای کمک به سیل‌زدگان تشکیل دادیم.آن شب فعّالیّت مهمّی امکان‌پذیر نبود؛لذا کار رابه صبح فردا موکول کردیم. به خانه رفتم؛خانه دوباب منزل بود...من وآقای راشد در یکی از دومنزل و آقای رحیمی وآقای موسوی شالی در منزل دیگر ساکن بودند...وقتی به خانه رسیدم،دیدم خانه سالم است وآب فقط تانزدیکی آن رسیده. درشهر پیچیدکه خانه‌ی تبعیدی‌ها راآب نگرفته،واین راکرامتی برای ماتلقّی کردند!امّا من به مردم توضیح دادم وگفتم:اینکه آب واردخانه‌ی مانشده،به این دلیل است که خانه درجای بلندواقع شده وبنابراین معجزه وکرامتی درکار نیست. صبح روزبعد به اتّفاق آقای رحیمی وآقای راشد به بیرون شهر رفتیم تاخانه‌هایی راکه درسیل در درّه‌ی شهرتخریب کرده ببینیم.اتّفاقاً همین خانه‌ها علّت سیل درشهربود؛زیرا این شهر درطول تاریخ درمعرض باران بوده وآب باران ازمسیر درّه راه خود را میگشود وازشهرمیگذشته وبنابراین شهر درگذرقرنها سالم مانده است؛به همین جهت هرساخت‌‌وسازی در مسیرآن ممنوع بوده...امّاعدّه‌ای که به دنبال زمین مجّانی بودند،دراین درّه خانه ساخته بودندودرواقع دست به مخاطره زده بودند... @salehinhoze فصل چهاردهم : سیل در تبعید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 جلسه آنلاین مجمع مربیان آذرماه در پیام‌رسان ایتا . ۹۹.۹.۱۱ 💢 مباحث مطرح شده : 🔸️ بحث توبه و استغفار 🔸️ گزارش گیری از وضعیت حلقات در پایگاه‌ها 🔸️ شرایط امروز ما همانند روزهای پایانی حکومت عثمان است . 🔸️ معرفی کتاب روش تحلیل سیاسی از مجموعه بیانات حضرت آقا 🔸️ بسیج و ۱۲ توصیه حضرت آقا 🔸️ پیام حضرت آقا به مناسبت سالروز تشکیل بسیج مستضعفین 🔸️ بزرگترین وظیفه‌ی منتظران در کلام حضرت آقا 🔸️ هشدار حضرت آقا به والدین : منزوی شدن بچه‌ها یکی از عیوب انس با فضای مجازی . 💢 باتشکر از حضور سرمربی محترم حوزه خواهر بیگدلی و مربیان بزرگوار پایگاه‌ها .
🌺 کلاس مجازی حفظ و مفاهیم قرآن . سوره ها توسط متربیا خوانده و معنی شده و اشکالات توسط مربی محترم(خواهر بیگدلی) اصلاح شدند . 🌺 با تشکر از فرمانده پرتلاش و مربی محترم قرآنی خواهر بیگدلی .