eitaa logo
صالحین خراسان رضوی
1.6هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
2.9هزار ویدیو
285 فایل
شجره طیبه صالحين خراسان رضوی امام خميني(ره): #تربيت انسان از #حكومت و #انقلاب هم مهمتر است.
مشاهده در ایتا
دانلود
ارسال شده از سروش+: ✅مدیریت پیشتازی 🔻مهمترین و مؤثرترین نوع و تصمیم گیري در امر این است که مسئول، ابتدا خود به آن تصمیم عمل کند و پیشاپیش جمع، حرکت نماید تا دیگران پشت سر او و به از او حرکت کنند. امام خمینی(ره) بر خلاف دیگر رهبران انقلابی جهان اینگونه نبود که ملت خود را فقط دعوت کند که علیه طاغوت قیام کنند، بلکه او ابتدا حرکت و قیام علیه طاغوت را شروع کرد و جلوي صف ملت حرکت کرد و پس از آن مردم انقلابی ایران پشت سر وی حرکت و قیام را آغار کردند. "هنگامیکه در یک سفر دست جمعی مسئول اردو از جمع بخواهد در تخلیه وسائل و لوازم اردو در اردوگاه کمک کنند این امر زمانی محقق می شود که ابتدا خود او اقدام به این حرکت نماید." و یا اینکه در حرکتهاي سیاسی و انقلابی و شرکت در راهپیمائی و فعالیتهاي ملی و اسلامی زمانی افراد می توانند در پیشاپیش صفوف مردم شرکت کنند که مسئول ، رهبر و خود را پیشاپیش این حرکت مشاهده کرده تا بتوانند در استواري و حرکت خود ثابت قدم تر باشند. ➖➖➖➖➖➖➖ ‌‏🇮🇷 صالحين خراسان رضوي ‌‏🆔 @Salehin_razavi
ارسال شده از سروش+: ⭕️کودکان آمادگی تخیل را دارند و گاهی در طول روز در عالم خیال و تصورات به سر می‌برند و توجهی به محیط اطراف خود ندارند. این تخیل و خیال پردازی تا وقتی مشکل ساز نیست که باعث ایجاد مشکل در زندگی واقعی آنان نشود. یادآوری اشتباهات مکرر و سرزنش به خاطر کوتاهی یا اشتباه مساوی است با ❌❌ تنفر ❌❌ او از انجام کارهایی که بر دوش او می‌گذارید. 🚫از سرزنش کردن متربیان خودداری کنید.🚫 همچنین شما در حین صحبت کردن و در زمان تشکیل حلقه باید دقت کنید متوجه حرف‌ها و صحبت‌های شما باشد و هنگامی که کاری را از وی میخواهید، درخواست شما را کاملا متوجه شود. ✅ امام على(علیه‌السلام) فرموده است:لاِفْراطُ فِى الْمَلامَةِ یَشُبُّ نیرانَ اللَّجاجِ؛ زیاده‏ روى در سرزنش کردن، آتش لجاجت را شعله ‏ور مى‏‌سازد . ➖➖➖➖➖➖➖ ‌‏🇮🇷 صالحين خراسان رضوي ‌‏🆔 @Salehin_razavi
ارسال شده از سروش+: ⭕ریا در تربیت ✅تأثیر باور دینی در تربیت پیش شرط تأثیر امر و نهی این است که خود آن‌ها به مسائل و احکام دینی باشد و پیش شرط عامل بودن مربی، باور قلبی آنها به آموزه‌های الهی است.  در تعالیم دینی آمده است که در یک مورد اجازه‌ی ریا داریم، آن هم هنگام آموزش اخلاق به فرزندانمان است؛ یعنی انجام اعمال دینی در معرض دید متربی باشد تا او نیز به آن سمت و سو تشویق شود؛ مانند خواندن نماز در کنار متربیان.  از همین رو به دیگران نیز توصیه شده است که در طول زندگی، دیگران را با رفتار خود به دین دعوت کنند. امام صادق (ع) در روایتی می‌فرمایند:  کونوا دُعاةَ الناسِ بِغَیرِ اَلسِنَتِکُم  یعنی مردم را با روشی غیر زبانتان، به سوی خدا بخوانید.» پس چنانچه متربی بر خلاف آموزه‌های دینی رفتار می‌کند، باید علت را در خودمان جستجو کنیم و ببینیم کجا اشتباه کرده‌ایم؟  اگر مربی  معتقد نباشد که نماز، کلید رستگاری و خوشبختی آدمی است، در نتیجه برای آموزش نماز به سایرین نیز وقت نمی‌گذارند.  نوجوان باید دین را که در روان‌شناسی، یک اصل مهم تربیتی به شمار می‌آید. هنگام نماز، اگر یک مربی به نماز بایستد، ولی مربی دیگر مشغول کار دیگری باشد، متربی با خود می‌گوید: گویا نماز خیلی مهم نیست،   نقل می‌کنند که فردی در مراجعه به منزل یکی از آشنایان خود، از فرزندش سراغ او را می‌گیرد. او در جواب می‌گوید: پدرم کار دارد. آن فرد می‌پرسد: مشغول نماز خواندن است؟ کودک پاسخ می‌دهد: نه، پدرم اصلاً نماز نمی‌خواند! چند لحظه بعد، پدرش می‌آید. آن شخص با تعجب می‌گوید: پسرت فکر می‌کند تو نماز نمی‌خوانی! او با خنده می‌گوید: درست است، چون نماز خواندن مرا ندیده است. صبح زود که همه خواب هستند، من به مسجد می‌روم و نماز می‌خوانم. ظهر هم سرکار هستم و همان جا نماز می‌خوانم. غروب هم برای نماز به مسجد می‌روم.  از این داستان می‌توان دریافت که اگر فرزندان، نماز خواندن بزرگ‌ترها را نبینند به نماز تشویق نمی‌شوند.   در واقع آنچه که به کوچک‌ترها درس می‌دهد، «رفتار» بزرگ‌ترهاست، نه «گفتار» آن‌ها.  اما به راستی آیا تا به حال از خود پرسیده‌ایم که تا چه اندازه به ارزش‌های اسلامی و اعتقادات باور داریم که بخواهیم آن‌ها را به سایرین منتقل کنیم!؟ یک نمونه از این بی توجهی، این است که وقتی دانشجوی ما کتاب قرآن را باز می‌کند، یاسین را «یِس» می‌خواند! بنابراین باور قلبی مربی به مفاهیم دینی، بسیار مهم است. ➖➖➖➖➖➖➖ ‌‏🇮🇷 صالحين خراسان رضوي ‌‏🆔 @Salehin_razavi
ارسال شده از سروش+: ⭕جذب یا جمع؟ 🔻از آنجا که جریان تربیتی، یک جریان زیربنایی است و با هدف رشد و تعالی انسان‌ها صورت می‌‌پذیرد؛ پس جذب، جذب به معنویت و اخلاق است، جذب به سلوک رفتاری است و از همه مهم‌‌تر جذب به خوبی‌ها و پاکی‌هاست. جذبی که و فطرتاً به آن گرایش دارد و از درون تشنه آن است. چنان‌که در دوران دفاع مقدس و در جبهه هم درست همین‌طور بوده است که مثلاً رزمندگان اسلام در فلان محور عملیاتی و یا فلان دسته، گروهان و گردان جذب نماز شب فرمانده‌شان می‌‌شدند و یا تحت تأثیر اخلاق و مرام او قرار می‌‌گرفتند؛ بنابراین و با این توضیحات؛ کسی که می‌گوید بدون جایزه دادن، بدون شام و ناهار دادن و یا بدون پول خرج کردن، نمی‌‌توان افراد را جذب حلقه‌‌های تربیتی کرد، مسلماً چنین فردی اشتباه می‌کند و در واقع او افراد را می‌‌کند نه . در هر حال، نتیجه قرار گرفتن در این سیکل معیوب تربیتی آن است که اگر سرگروه‌ها به اشتباه افراد را به جای جذب کردن، جمع کنند و پس از آن نیز به جای ، مدام آنها را ببرند تا پراکنده نشوند و به بهانه فوتبال، اردو و امثال آن، حضورشان در حلقه تربیتی ادامه پیدا کند، مسلماً حاصل نهایی این فرایند؛به جای ، خواهد شد؛ زیرا وقتی در یک مجموعه تربیتی جذب درست و مؤثری صورت نپذیرد، به طور قطع و یقین حضور افراد در آن مجموعه، تثبیت نخواهد شد و در نهایت در پایان کار نیز جوانان و نوجوانان، به جای طی دوره رشد از گروه دفع خواهند شد به گونه‌‌ای که کم‌کم نیازهای کاذب آنان جایگزین نیاز‌‌های واقعی خواهد شد؛ نیازهایی که معمولاً بیشتر در محیط خارج از مسجد و کانون و مجموعه برآورده می‌‌شود. ➖➖➖➖➖➖➖ ‌‏🇮🇷 صالحين خراسان رضوي ‌‏🆔 @Salehin_razavi
ارسال شده از سروش+: ⚪️مربی، رفیق متربی نیست... 🔻مرزهای ارتباط با مربی  باید توجه داشته باشیم که هیچکدام از ما رفیق نیستیم، بلکه مربی دلسوز و ناصحی هستیم که برای هدایت از در دوستی با او وارد می شویم و درست به همین دلیل است که باید مواظب باشیم هیچگاه رابطه عاطفی ما و متربی به مرحله تنزل پیدا نکند. نوجوان تا وقتی در عالم فیلم های هندی سیر می کند، کل رفاقت را در این می داند که "یک دوست" حتی حاضر باشد جانش را فدای دیگری نماید. اما کار تربیت یعنی خروج از دنیای تخیل و آرزوهای بی پایه و اساس و ورود به دنیای واقعیت ها. در دنیای تربیت، دوستی برای دوستی معنا ندارد بلکه در این وادی، هدف از دوستی رشد، تعالی و هدایت انسان هاست.  مربی باید در دایره ارتباط کلامی خود با متربی به مرور زمان، انتظارات، هنجارها و ارزش های گروه را به متربی انتقال دهد تا او را از سردرگمی و بلاتکلیفی خارج نموده و با اهداف گروه آشنا نماید. در ارتباط شناختی هم هنر مربی به آن است که در روح و روان متربی  نفوذ کند و ضعف ها و توانمندی های او را بشناسد تا بتواند برای هرکس نسخه ای منحصر به فرد و مناسب روحیات وتوانمندی های او را تدوین کند. وبالاخره از آنجا که تشویق، تقویت کننده رفتار مثبت در متربی است مربی به ناچار با اعضای گروه ارتباط تشویقی و تنبیهی نیز دارد. تشویق می تواند در گروه با بذل توجه به فرد صورت پذیرد. اما یادمان باشد که مرز ارتباط تشویقی با افراد آن است که آنان را دچار توهم خود برتر بینی نسبت به سایرین نکند. برای امور پیش پا افتاده، ابتدایی و تکراری صورت نپذیرد و به گفتار و رفتار متربی نسبت داده شود و نه شخصیت او. همچنین برای موفقیت در بکارگیری ابزار تشویق باید مراقب بود که در دام "خطای هاله ای" گرفتار نشویم یعنی دلیل ما برای تشویق فرد، داشتن صدای خوب، صورت نیکو، هوش سرشار، خانواده متدین و موفق و توان مالی و از این دست نباشد. به هر حال اگر تاکنون نتوانسته اید رفتار مورد نظر خاصی را در فرد نهادینه نمایید و در رفتار سازی موفق نبوده اید حتماً برای یک بار هم که شده تشویق فرد در حضور جمع را تجربه کنید. ➖➖➖➖➖➖➖ ‌‏🇮🇷 صالحين خراسان رضوي ‌‏🆔 @Salehin_razavi
ارسال شده از سروش+: ⭕نقشهاى مربى مربى خوب آن نيست که خود به جای افرادش میبيند و تصميم میگيرد و از ديده ها و تصميماتش، براى آنها سخن میگويد، بلکه مربى کسى است که افراد را در جريان نيازها میگذارد و آنها را آزاد میکند و آموزش میدهد که خود ببينند و حرکت کنند و سپس در سر بزنگاه ها و در کنار حادثه ها تذکر میدهد و يادآورى مینمايد که بيابند و پيش بتازند. آنجا که هدف تربيتى، غلتاندن و به دوش کشيدن نيست، بلكه هدف راه رفتن و به پا ايستادن انسان، انتخاب و اتخاذ اوست، در اينجا کار مربى و روش او هم عوض میشود. ۱. در اين جا، مربى بايد فكر انسان را از جبرهاى حاکم آزاد کند؛ از جبرهايى که در درون و در بيرون،انسان را به بند میکشند. انسان گرفتار جبرهايى است: جبر تاريخ، جبر محيط، جبر وراثت، جبر تربيت، جبر طبيعت، از بيرون و جبر غريزه و جبر فكر و جبر عقل، در درون. انسان همراه اين جبرها هست. و تنها با درگيرى و هماهنگ شدن همين جبرهاست که به آزادى میرسد. ۲ -کار ديگر او آموزش دادن و تعليم دادن و راه رسيدن تا قله ها را نشان دادن است. اوست که بايد طرز برداشت و طرز تفكر را به انسان بياموزد و روشها را بدست بدهد، و انسانى که گرفتار نسيانها و غفلت هاست، ناچار نيازمند تذکرها و يادآوری هاست.
ارسال شده از سروش+: ⭕حد صمیمت بین مربی و متربی در اینباره سوالاتی مطرح است: مساله عدالت در با اعضا، مساله نسل احساسی و نیازها و  کمبودهای عاطفی او، مساله حدود صمیمیت با متربیان، مساله شناخت بیشتر از نیازهای مخاطبین که با صمیمیت بدست می آید و … که در پاسخ این موارد باید گفت: حس متربی ها در سنین مختلف، بسیار متفاوت است؛ دوران کودکی یک طور است، قبل از بلوغ یک جور است بعدش یک جور دیگر و این کار را دشوار می کند. حس ذاتا آنی است و پایدار نیست؛ اگر مبنای ارتباط بخواهد حس باشد این عیب را دارد که اگر دیگری آمد و افسار حس فرد را تحت کنترل خودش درآورد می تواند آن را به سمت دیگری ببرد و این خطر است. در حالیکه اندیشه و عقل اینگونه نیست. حس می تواند به عنوان یک ابزار مقطعی قابل استفاده باشد، منکر این نیستیم ولی یک راهبرد برای ارتباط نمیتواند باشد. برای یافتن حد صمیمیت بین مربی و متربی باید دقت داشت که الگوست؛ همیشه باید یک وجه متمایزی داشته باشد، اگر کاملا شد مثل رفیقش دیگر نمی تواند الگو باشد. لذا حفظ یک حریم ضروری است. این حریم و احترام بسته به افراد فرق دارد؛ مهم این است که در عین صمیمت، حریم شرع و اخلاق حفظ شود. حفظ حریم کرامت انسان یک اصل است. حفظ ادب و احترام. البته حریم ها برای گروه های مختلف فرق دارد. فرد در جمع دوستانش یک حریم دارد و در جمعی که پذیرفته است که مربی باشد یک حریم بسته تری دارد و باید مواظب رفتارهایش باشد. رابطه مربی و متربی یک سری الزامات دوسویه دارد. اساسا آیا مربی ظرفیت صمیمت و اطلاع از لایه های بعدی مسائل متربی را دارد؟ مثلا مسائل خانوادگی او یا سایر ارتباطاتش و …؟ در بسیاری مواقع ندارد و به همین دلیل نباید دایره صمیمیت به سمت مسائل فردی و شخصی افراد برسد. ظاهرا اینگونه است که رسول خدا هم به طور کلی یک رابطه مرشدانه با مردم داشت مگر در مواردی که خود مردم مراجعه می کردند. یعنی اصل رابطه مشاوره ای و روانشناسانه نبوده. لذا مربی نباید در مسائل فردی و لایه های فردی ورود کند؛ اساسا مربی یک تعریف جمعی دارد نه فردی و قرار نیست به مسائل همه افراد رسیدگی کند. بلکه باید جمع را حفظ کند و ورودش به مسائل فردی باید در مواردی باشد که مصلحت جمع خدشه دار می شود و در حد رفع مشکل متربی که بیشتر مواقع به درخواست متربی است. مسائل فردی افراد نباید برای مربی مشغولیت ذهنی ایجاد کند. در این مساله اساسا نگاه حداقلی است چون مربی ها حداقلی هستند و خودشان جوان های نپخته کم سن و سال هستند. باید از این حداقل به حداکثر رسید. اگر در همین حد عمومی نقش مربی گری به خوبی انجام شود کم کم پختگی لازم ایجاد می شود. در مسائل حسی باید دقت داشت که به گونه ایست که اگر مربی ورود کند و پختگی کافی را نداشته باشد می تواند فرد را تا جاهایی ببرد که دیگر امکان بازگشت نیست و حساسیت زیاد است. شٵن مربی با بقیه افراد فرق دارد. اگر وجه تمایز مربی و یک پله بالاتر بودن او از بین برود دیگر الگو نیست. باید قواعد و شاخص های کلی را برای حد صمیمیت تعیین کرد و تذکرها هم باید باشد. باید یک حالت چارچوب قابل انعطاف بسته به افراد تعیین کرد. یعنی نه رها و بی قاعده باشد و نه خشک و سازمانی. یک حداقل مجموعه ای البته قابل تعریف است؛ حفظ حریم اخلاق انسانی و شریعت. نباید در حیطه شخصی باشد، نباید لوس کردن افراد باشد، نباید ترحم باشد. اینکه صمیمت باعث شناخت بیشتر می شود قابل انکار نیست ولی باید اصول گفته شده را حفظ کرد و الا نباید بخاطر شناخت، آن قواعد را زیرپا گذاشت. بجای آن باید از روش های علمی برای شناخت نیازها استفاده کنید. درباره مربی نظر بنده این است که اطلاعات و دانش و مهارت مهم است ولی مهمتر آن حس و فرد است. که این حس و قدرت ارتباطی الزاما مبتنی بر اطلاعات و دانش نیست. برای انتخاب مربی باید این افراد را انتخاب کنید و به تدریج عیب های فرد را اصلاح کنید. اگر بنا به انتخاب باشد بین فرد با قدرت ارتباط قوی و فرد با قدرت مدیریت قوی و ارتباط ضعیف؛ قدرت ارتباط مهمتر است چون نمی شود آن را آموزش داد ولی مدیریت را می شود.
ارسال شده از سروش+: ⭕خود فراموشی؛آفت مربی گری یک استاد دانشگاه می‌گفت: یک بار داشتم برگه‌های امتحان را تصحیح می‌کردم. به برگه‌ای رسیدم که نام و نام خانوادگی نداشت. با خودم گفتم ایرادی ندارد. بعید است که بیش از یک برگه نام نداشته باشد. از تطابق برگه‌ها با لیست دانشجویان صاحبش را پیدا می‌کنم. تصحیح کردم و ۱۷.۵ گرفت. احساس کردم زیاد است. کمتر پیش می‌آید کسی از من این نمره را بگیرد. دوباره تصحیح کردم ۱۵ گرفت. برگه‌ها تمام شد. با لیست دانشجویان تطابق دادم اما هیچ دانشجویی نمانده بود. تازه فهمیدم کلید آزمون را که خودم نوشته بودم تصحیح کردم. آری، اغلب ما نسبت به دیگران سخت‌گیرتر هستیم تا نسبت به خودمان و بعضى وقت‌ها اگر خودمان را تصحيح كنيم مي‌بينيم به آن خوبي كه فكر مي‌كنيم، نیستیم. از بزرگترین یا نه به جرات بگویم بزرگترین آفت معلمی و گری خود فراموشی است. ما با قواعد و روش هایی متربی را می سنجیم که خود مربی در آن نمره نمی آورد❗
ارسال شده از سروش+: ⭕مربی موفق ➕به کارت ایمان داشته باش کسی که می‌خواهد باشد یک ویژگی‌هایی می طلبه اول این که خودش به کار خودش باور داشته باشد، ایمان داشته باشد به کار خود. مثلاً بداند وقتی روی من وقت می‌گذارد روی من موثر است و تغییر پیدا می‌کنم اگر فرض کنید که این شخص فکر کند که همه چیز وراثتی است یا محیط است که انسان را می‌سازد و هیچ اختیار و انتخابی برای فرد نیست پس بی خودی چه می‌خواهد بکند. هر کاری انجام دهد لغو است. بنابراین اول باید ایمان داشته باشد باور داشته باشد به این که کاری را که دارد انجام می‌دهد و می‌خواهد انجام دهد مفید و شدنی است و معنا دارد. یک آیه از قرآن می‌خوانم: آمَنَ الرَّسُولُ به ما أُنزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ پیامبر ایمان دارد به آن کتابی که برایش نازل شده یعنی به وحی خدا اول خودش ایمان دارد تا من و شما را به وحی دعوت می‌کند اگر ایمان نداشتند شدنی نبود. اگر مربی باور داشته باشد که همه چیز دنیا وراثتی است و یا محیط و طبیعت است که انسان را می‌سازد و چیزی به نام اختیار و انتخاب برای انسان وجود خارجی ندارد، چگونه می‌تواند برای هدایت مربی، گام بردارد!؟ مربی، در این حالت، دست به هر کاری بزند، لغو است. زمانی که مربی، به عملی که می‌خواهد انجام دهد، ایمان و باور داشته باشد، تربیت معنا پیدا می‌کند. پیامبر (ص)، ابتدا به وحی خداوند ایمان داشت که توانست مردم را به سوی او فراخواند. والسلام علیکم و رحمه‌الله حجة الاسلام آقاتهرانی
ارسال شده از سروش+: 😍 حرف زدن حرام است؟!! هرچند فرآیند غیر از است اما مربی بی نیاز از دانستن شیوه های اموزش نیست. مثلا مربی وظیفه دارد را اهل نماز کند اما برای کسی که نماز بلد نیست مجبور است نماز را دهد. به همین خاطر می گوئیم وظیفه مربی دوتاست و حتی بیش از معلمی. گاهی مسئله ایی را می داند اما دقت نمی کند این مطلب برای پوشیده است. به همین خاطر از برخی مسائل که مورد علاقه و نیاز متربی است چشم پوشی می کند. چون گمان می کند مسئله برای تکراری است. همین تصور غلط باعث می شود بعضی مسائل برای مخاطب اشتباه جا بیفتد. مثلا دیروز بچه های گروه تئاتر درباره صدای زن از من پرسیدند و من گفتم حرام است. آنها همه از جواب من تعجب کردند و من مسئله را ادامه ندادم. تا اینکه امروز یک کلیپ برایشان گذاشتم که یک خانم مشغول صحبت بود. بچه ها گفتند: آقا این حرام نیست!؟ - حرام؟ برای چی؟ - به خاطر اینکه زن دارد صحبت می کند! - (من که بعد از دو روز سکه‌ام می‌افتاد سعی کردم توضیح بدم : منظور من خوانندگی و رقص و اواز بود نه صحبت ضروری که برای هر انسانی یک نیاز است. اگر صحبت کردن زن حرام است ممکن است با یک لقمه گیر کردن در گلو زن بمیرد! چون اگر کمک بخواهد کار حرامی کرده است) ➖➖➖➖➖ 🇮🇷 لشكر سايبري صالحين خراسان رضوي 🆔 @Salehin_razavi
ارسال شده از سروش+: ‍ ‍ اگر میخواهی نتیجه بگیری ،فقط به مربی و دستوراتی که میدهد : ▫️اطمینان کن▫️گوش کن▫️عمل کن عمل صادقانه یعنی وظیفه خود را انجام بده و نتیجه را به خدا بسپار به دور از وسوسه ✡️شیطانی ( مگه میشه، کاشکی بشه ،خیلی سخته ،با این چیزا نمیشه و...) لذا مختص کسانی است که گفتند: 💠قالوا ربنا الله ثم الستقاموا.. الله ماست و سپس استقامت کردند ➖➖➖➖➖ 🇮🇷 لشكر سايبري صالحين خراسان رضوي 🆔 @Salehin_razavi ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲
⚪️ مربی و تربیت 👤 آیت‌الله حائری شیرازی 📗 نشر معارف 🔶 از مهمترین مسائل جامعه امروز است‌‌. در دنیای پیچیده و پر التهاب امروز که همه مکاتب و ادیان برای اثبات خویش در موضوعات مهم و کاربردی ورود می کنند، پر واضح است که دین مبین اسلام که خود با نگاه تربیتی بزرگ مربی بشریت یعنی پروردگار عالم بنا شده است، حرف های محکم و همیشه تازه ای دارد. نگاه اسلام به مسئله تربیت و نقش موثر در این مسیر، موضوعی است که در این کتاب ارزشمند به بیان شیرین مرحوم آیت‌الله حائری شیرازی پرداخته می شود. کتاب مربی و تربیت سلسله بحث های این استاد فقید در مرکز تربیت معلم است که برای هر معلم، مربی و دغدغه مند در عرصه تربیت بسیار کارگشاست. @salehin_razavi