eitaa logo
صالحین سراب
284 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
34 فایل
ارتباط Ali: @a_safir
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت‌الله حائری شیرازی رحمةالله‌علیه: 🔸نظر عنایت امام زمان به تشییع شهدا خون شهدا گیرا است. کسی که در تشییع شهدا شرکت می‌کند، گرفتار این خون می‌شود؛ این خون او را جذب می‌کند؛ او را منقلب می‌کند؛ او را از دنیا می‌کَند، دنیا را در نظر او کوچک می‌کند، خدا در نظر او بزرگ می‌شود. این مراسمی است که امام زمان علیه‌السلام به آن نظر دارد. ما که از اینجا خرج می‌کنیم تا به مکه برویم، برای چیست؟ برای این است که خدا به آن اماکن نظر دارد. کسانی که موفق به تشییع این شهداء شدند، خداوند متعال به برکت این شهدا، قلب تمام شرکت‌کنندگان در مراسم تشییع آنها را به قلب شهدا_ نزدیک بفرماید. مردم برای پدر خودشان اینجور در تشییع جنازه شرکت نمی‌کنند که برای سرباز شهید شرکت می‌کنند. شما نگاه کنید در یک فامیل، فردی از دنیا رفته، بعضی در تشییع شرکت می‌کنند و بعضی شرکت نمی‌کنند. اما وقتی می‌شنوند که شهید است، کاری ندارند که قوم آن‌هاست یا خویش آن‌ها. @salehin_sarab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فدای این ادبتون که مکتب شهید نصرالله اینچنین مردانی همچو ابوعلی رو تحویل مقاومت داده. @salehin_sarab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌️چه سال تلخی بود ، شهادت دوسید مقاومت، یکی در ایران و یکی در لبنان @salehin_sarab
✅ اول وقت مرحوم حجة‌الاسلام والمسلمین انصاری در مورد اهتمام بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره) به نماز اول وقت، می‌‎گوید: امام در روزهای آخر عمرشان می‌خواستند بخوابند، به‌ من فرمودند: اگر خوابیدم، برای اول وقت نماز صدایم بزن، گفتم: چشم! دیدم اول وقت شد و امام خوابیده‌‎اند! حیفم آمد صدایشان بزنم. عمل جراحی، سرم به دست، گفتم صدایشان نزنم بهتر است. چند دقیقه ‎ای از اذان گذشت و امام چشم‌های‌شان را باز کردند. گفتند: وقت شده؟ گفتم: بله! امام فرمودند: چرا صدایم نزدی؟ گفتم: ده دقیقه بیشتر وقت نگذشته است. گفتند: مگر من به شما نگفتم؟! امام سپس فرزندشان را صدا زدند که: «احمد بیا» و فرمودند: ناراحتم، از اول عمرم تا حالا نمازم را اول وقت خوانده ‎ام، چرا الان که پایم لب‎ گور است، ده دقیقه تأخیر افتد. 📚 کتاب حیات عارفانه فرزانگان @salehin_sarab
غصّه جدایی دنيا، دنياى حركت و بهار و پاييز و زمستان و تابستان است. دنيا، دنياى چهار فصل است و انسان هم، انسانى است كه به تكرار و تنّوع دل نمى‌بندد و قرار نمى‌گيرد و هر روز، بت‌هاى ديروزش را خودش مى‌شكند... تمامى زندگى‌ها و تمام آدم‌ها، از زن ومرد و محروم و بهره‌مند، با رنج‌هايى همراه هستند. داشتن و نداشتن، هر دو رنج است. داشتن، غصّه‌ى جدايى را دارد و نداشتن، تلخى محروميت و زخم تحقير و سرشارى و كامروايى هم، رنج پوچى را دارد و درد بى‌دردى؛ كه دل آدم، از دنيا بزرگ‌تر است. دل ما، از تمامى هستى، بزرگ‌تر است. همه‌ى زندگى‌ها، با درد پيچيده و با رنج آميخته. هر كس كه به آگاهى و خودآگاهى و شعورى مى‌رسد، آرزوها و رؤياهايى پيدا مى‌كند و هدف‌ها و مقصدهايى را در نظر مى‌گيرد. به راه مى‌افتد و سالك مى‌شود. همه‌ى سالك‌ها و راه‌روها گرفتار هستند و در تمامى سلوك‌ها و رفتارها، رنج و درد پوچى و بن‌بست هست. مى‌بينى، كه ناچارى با آن نگاه و نور و سرور پيوند بخورى تا با رنج راحت باشى و در بهار و پاييز، بهره بردار؛ چون تلاش واستقامت، جوابگوى اين دردهاى فراگير و رنج‌هاى رفاه و پوچى برخوردارى و پوچى شكوفايى نيست. همان‌طور كه عصيان و سركشى و يا بى‌خيالى و عيّاشى، مرهم اين زخم‌هاى سنگين نيست. برشی از کتاب نامه‌های بلوغ @salehin_sarab