eitaa logo
صالحین تهران بزرگ
2.5هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
477 فایل
📚محتوای تربیتی معرفتی و مهارتی ویژه مربیان تربیتی
مشاهده در ایتا
دانلود
🌟خودشناسی برای خودسازی4⃣ 📍شرح فصلِ مرتبۀ جسم مادی شناخت جسم مادی در عین حال که ساده به نظر می رسد ،پی بردن به لطافت ها و ظرافت های متکون از سوی خالق هستی در آن ، کار سهل ما را ممتنع می نماید . خداوند متعال در جسم مادی ما چنان شگفتی های حیرت انگیزی را به ودیعه نهاده است که گویی راهی جز شناخت این ویژگی ها برای نیل به سرنخ ها و رمزهای تربیت انسان باقی نمی گذارد . جسم ما که پایین تر مراتب وجودی ماست ، ابتدای مسیرحرکت تربیت ، برای شکوفایی استعدادهای نفس انسان است . این جسم با آلاتی که در خود دارد ، دربِ ورودی ادراکات ، از جهان مادی پیرامون ماست ، که زمینه ساز اصلی شکل گیری تربیت می باشد . 📍پنجرۀ شناخت هستی ما از طریق پنج راه ورودی که همان چشم ،گوش ، بینی ، زبان و پوست می باشد با عالم طبیعت ارتباط برقرار می نماییم، ورودی هایی که از طریق این پنج راه به قوای پنجگانه ظاهری که همان بینایی ، شنوایی ، بویایی ، چشایی و لامسه هستند ،وارد می شود ،آرام آرام با روندی که در درس های بعد بیشتر توضیح داده می شود شخصیت ما را می سازند . بنابراین انسان باید خیلی مراقب باشدکه چه ورودی هایی را از پنجرۀ نفس (همان پنج راه) خود وارد می نماید و بداند که همین ورودی ها هستند که خمیرمایه ی اولیه و اصلی شکل گیری سرنوشت و هویّت ما را مهیّا می نمایند. اساسا شرع مقدس از طریق احکام شرعی که بیان کنندۀ اعمال و رفتارهای ظاهری ما (اعمال جوارحی) می باشد ، درصدد است تا این ورودی های ما را ادب نموده و در مدار صحیح خود قرار دهد . @salehintehran
خودشناسی برای خودسازی5⃣ 📍شناخت مرتبه نباتی انسان هر مرتبه بالاتر علاوه بر ویژگی های مرتبه پایین تر ، ویژگی های مختص به خود را نیز داراست ،که فصل ممیز آن مرتبه می شود. فصل ممیز نبات عبارت است از : 🔸حرکت غیرارادی 🔸رشد و نمو 🔸تولید مثل در فرایند رشد و نمو که از تغذیه شروع می شود و سرانجام رشد و نمو ختم می گردد ،بحث مزاج شناسی و تربیت جسم برای رسیدن به تعادل مزاجی مطرح می گردد که یک گام کلیدی در فراهم نمودن زمینۀ تربیت صحیح می باشد. در بخش تولید مثل ، ما اساسی ترین آموزه ها را برای فراهم نمودن زمینه تربیت صحیح و دفع موانع اولیۀ تربیت ، در مکتب انسان سازِ اسلام داریم . @salehintehran
🌟خودشناسی برای خودسازی6⃣ 📍مراحل رشد و نمو در بعد نباتی انسان هر چند که ما از طریق وراثتی به نوع خاصی از مزاج ملبّس گردیده ایم و لیکن در فرآیند رشد و نمو ، عمدۀ اثر پذیریِ مزاجی ما از طریق تغذیه صورت می پذیرد ، مثلا باتغذیه نامناسب طبیعت مزاجی ما به سمت یک طبع غالب می رود و اعتدال مزاجی ما را به هم می زند . هر انسانی بصورت کلی در یک از نه گروه طبایع قرار می گیرد : - معتدل - گرم - سرد - خشک - تر - گرم و تر(بهاری یا دموی) - گرم و خشک (تابستانی یا صفراوی) - سرد و خشک (پاییزی یا سوداوی) - سردو تر (زمستانی یا بلغمی) 📍هر اندازه که ما به تعادل مزاج نزدیک تر شویم ، نفس انسانی آماده تر می شود برای رشد و شکوفایی ، و روند تربیت با سهولت و صحت بیشتری صورت می پذیرد . اثر مزاج جسمانی تا به حدی بر جان ما زیاد است که دین مبین اسلام یک فتح باب گسترده در رعایت شئون تغذیۀ مناسب و درمان های متعادل کننده مزاج نموده است و احادیثی که در این زمینه از اهل بیت علیهم السلام رسیده است بی شمار است. 📍جناب شیخ بهایی در اواخر دفتر پنجمِ کشکول آورده است : امام امیرالمومنین علی (علیه السلام) به یکی از دانشمندان یهود فرمودند : هرکس طبع او معتدل باشد ، مزاج او معتدل گردد ، و هرکس مزاجش معتدل گردد ، اثر نفس انسانی در او قوی گردد ، و هرکس اثر نفس در او قوی گردد ، به سوی کمالات بالا می رود ، و هرکس به سوی کمالات بالا رود ، به اخلاق نفسانی متخلق شود ، و هرکس به اخلاق نفسانی متخلق شود ، موجودی انسانی شود نه حیوانی ، و به باب ملکی ( فرشته خویی ) درآید و چیزی او را از این حالت برنگرداند .پس یهودی گفت : الله اکبر ! ای پسر ابوطالب تمام فلسفه را گفته ای. 📍1001کلمه - علامه حسن زاده آملی حفظه الله - جلد 1- کلمه 122 نکته : قابل توجه ، در تشخیص نوع مزاج ،اثر آن در زمینه سازی شخصیت می باشد ، لکن این مطلب نباید فراموش شود که اثر مزاج بر رفتار و شخصیت نباید چنان مطلق در نظر گرفته شود که اختیار ما در خودسازی روحی ، سلب شده انگاشته شود و تمام خلقیات نفس را به مزاج ربط داده و تمرین های اخلاقی را که اصل شکل گیری شخصیت ماست بی اثر فرض نماییم . پس جایگاه مزاج را همان زمینه ساز بودن در سهولت یا سختی کسب ملکات و خلقیات بدانیم و نه بیشتر . @salehintehran
🌟خودشناسی برای خودسازی7⃣ 📍اصول حاکم بر مرتبۀ حیوانی 1- قوای انسان در مرتبه حیوانی به دو گروه تقسیم می گردد : الف) قوای ادراکی ب) قوای تحریکی 2- قوای مرتبه حیوانی ، همان قوای سازنده مرتبه برزخی ما می باشند . 3- اینجاست که سرآغاز مباحث برزخ می باشد ، با تمام عرض و طول گسترده ای که در منابع عقلی (کلامی،فلسفی و عرفانی)و نقلی (آیات و روایات) ما دارد . 4- الف) قوای ادراکی : به آن دسته از قوا گفته می شود که موضوعات فهمی ، تشخیصی و شناختی را برعهده دارند و خود به دوگروه تقسیم می شوند: الف-1) قوای ادراکی ظاهری الف-2) قوای ادراکی باطنی 5- قوای ما اعم از ظاهری و باطنی ، مطلقا غیر مادی و باطنی اند . 6- قوای ظاهری عبارتند از : (تکراری،جهت تثبیت) - قوه بینایی (باصره) آلت این قوّه = چشم - قوه ی شنوایی (سامعه) آلت = گوش - قوه ی بویایی (شامه) آلت = بینی - قوه ی چشایی (ذائقه) آلت = زبان - قوه ی لمس (لامسه) آلت = پوست 7- قوای ادراکی ظاهری : قوای ظاهری را از آن جهت ظاهری می نامند که مستقیماً ، آلات ظاهری دارند وگرنه خود قوا باطنی اند و از طریق آلاتِ جسمانی خود با جهان طبیعت ارتباط می گیرند . 8- آنچه که ما در خواب و رویا می بینیم با همین قوه باصره و بینایی است ، باوجودی که چشمان ما بسته است . (این امر راجع به سایر قوای ظاهری نیز مصداق دارد .) (تکراری،جهت تثبیت) 9- قوای ادراکی باطنی : بصورت طولی و مافوق قوای ظاهری اند ، که دو قوه می باشند : الف-2-1) قوه خیال الف-2-2) قوه واهمه 10- قوه خیال : در طول و مافوق قوای ظاهری قرار دارد و وظیفه اصلی او اینست که صورت های دریافت شده از طریق قوای ظاهری را در نفس ما می سازد .(صورت شکل ، صورت بو، صورت طعم ، صورت صوت و صورت لمس) 11- قوه واهمه : در طول و مافوق قوه خیال قرار دارد و وظیفه اصلی او اینست که از صورت های ساخته شده توسط قوه خیال مفاهیم جزئی بسازد . (درخت = مفهوم کلی----- این درخت خانه ما = مفهوم جزیی) 12- واهمه بالاترین قوه ای است که در یک حیوان حکومت می کند ، یعنی پادشاه مملکت نفس حیوان می باشد . @salehintehran
خودشناسی برای خودسازی8⃣ 📍اصول حاکم بر مرتبه حیوانی قوای تحریکی : به آن دسته از قوا گفته می شود که موضوعات عملی را برعهده دارند و خود به دوگروه تقسیم می شوند که به آن ها قوای شوقیّه هم گفته می شود : ب-1) قوّۀ غضب ب-2) قوّۀ شهوت قوّۀ تحریکی غضب : این قوّه مسئولیت دفع ناملایمات را به عهده دارد ، که برای این منظور ، فهم ملایم بودن یا ناملایم بودن را قوای وهم و خیال بر عهده دارند ، لکن تشخیص ناملایم بودن یک شیء خاص و نحوه دفع آن (یعنی به حیطه عمل در آوردن) کار قوه غضب است ، که این طور هم بیان می شود : ( ایجاد انگیزش عملی از طریق تنفّر ) ( انگیزش تنفّری ) ( البته بدون توجه به صحت یا سقمِ حقیقیِ تشخیص برای این انگیزش – زیرا تطبیق صحت و سقمِ تشخیص با قوای ادراکی است ) قوه ی تحریکی شهوت : این قوه مسئولیت جذب ملایمات را برعهده دارد ، که برای این منظور ، فهم ملایم بودن یا ناملایم بودن را قوای وهم و خیال بر عهده دارند ، لکن تشخیص ملایم بودن یک شیء خاص و نحوه جذب آن (یعنی به حیطه عمل در آوردن) کار قوه شهوت است. @salehintehran
🌟خودشناسی برای خودسازی9⃣ ✅شرح مرتبه ی حیوانی در انسان 📍گفتیم که نفس انسان دارای مراتب می باشد ، از مرتبه نفس جمادی(جسمانی) شروع می شود و بعد از آن مرتبه نفس نباتی (گیاهی) است ،که ویژگی های هرکدام بیان گردید ، حال رسیدیم به یکی از مهم ترین مراتب نفس انسان که مرتبه حیوانی است ،یعنی همان بخش از حقیقت ما که در آن با حیوانات اشتراک داریم . 📍در ادامه مباحث خواهیم دید که چگونه مرتبه حیوانی عمده افعال و رفتار ما را دربرمی گیرد و حتی چه بخش بزرگی از ماهیت نفس ما را شکل می دهد ، وچطور برای تربیت خود باید آن را انسانی کنیم . دانستیم که آلات قوای ظاهری ما یعنی چشم، گوش ، بینی، زبان و پوست ، با خود قوه تفاوت دارد ، این را هم آموختیم که قوای ظاهری(بینایی، شنوایی و ... ) را به اعتبار آلاتشان ، که مادی هستند ،ظاهری می نامند و قوای ما حقایقی غیرمادی و باطنی هستند . @salehintehran
خودشناسی برای خودسازی0⃣1⃣ 🌟نحوه شکل گیری رفتار و عملکرد قوای حیوانی 📍قوای ظاهری کارشان این بود که از طریق آلاتشان با جهان طبیعت ارتباط بگیرند و شروع به اخذ صورت های اشیاء بنمایند ، اما این صورت سازی کجا انجام می شود؟ قوای باطنی حیوانی در اصل شاکله صورت باطنی را می سازند، این صورت را صورت مثالی یا برزخی می نامند ، که به این روند تجسم اعمال می گویند . 📍مبادی پنجگانۀ حرکت ارادی : ماجرا از این قرار است که وقتی ما مسیر رفتار سازی را طی می کنیم ، ابتدای راه پس از تصوّر فعل و آنگاه تصدیق منفعت فعل ، یک شوق به جذب چیزی یا یک تنفّر در دفع چیزی توسّط قوای شوقیّه (غضب و شهوت) ، انگیزش انجام فعل را در ما شکل می دهد ، آنگاه با توجه بیشتر و تشدیدِ ابعادِ انگیزشیِ (شوق یا تنفّرِ) ، ارادۀ یا عزمِ انجام فعل در ما راسخ می گردد و واین مرحله ، اقربِ (نزدیکترینِ) مراحل برای تحقّق فعل در خارج که همان حرکت اعصاب و عضلات است ، می باشد . 📍در تمامی مراحل پنجگانۀ ((تصوّر ، تصدیق ، انگیزش قوای شوقیّه ، عزم و حرکت اعصاب وعضلات )) ، در نفس ما صورتِ مناسب با آن فعل شکل می گیرد که به آن صورت برزخی یا مثالی می گویند و این سیر را سیر تجسم اعمال گویند . @salehintehran
خودشناسی برای خودسازی1⃣1⃣ 🌟روایات تجسّم اعمال در پست قبلی نحوه عملکرد قوای حیوانی و نحوه تشکیل صورت برزخی انسان را توضیح دادیم در ادامه می خواهیم روایاتی برای روشن شدن مطلب در باب تجسم اعمال و صورت برزخی انسان بیاوریم. 📍قرآن کریم مي فرمايد: (يَومَ يُنفَخُ فِي الصُّورِ فَتَأتُونَ أَفوَاجاً) ( نباء/18) ( هنگامي که دومين بار در صور دميده شود شما گروه گروه خواهيد آمد.) مفسران گفته اند : اين نفخ دوم است که مردگان دسته دسته زنده و وارد حشر مي گردند ، بر خلاف نفخ اول است که به وسيله آن همه خواهند مرد . 🔸ذيل اين آيه ، حديثي بیان شده که معاذ از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) در رابطه معنى اين آيه پرسيد يعنى چه؟ 🔸حضرت فرمود: اى معاذ مطلب بزرگى را پرسش نمودى. پس اشك در چشم مبارك حضرت حلقه زد و فرمود : ده صنف از امّت من پراکنده محشور خواهند شد. خداوند آنان را از ساير مردم جدا کرده و متمايز ساخته است (انگشت نماي مردمند) برخي به شکل بوزينه، برخي به صورت خوک و برخي واژگونند و پاهايشان بالا و در صحنة قيامت به چهره کشيده مي شوند. برخي کورند و به اين سو و آن سو تردّد مي کنند. برخي کر و گنگ و بي عقلند. گروهي زبانهايشان را به دندان مي جوند و چرکي از دهانشان سرازير است که اهل محشر از آنان دوري مي جويند. دسته اي دستها و پاهايشان بريده است. طايفه اي بر شاخههاي آتش آويزانند. جمعيّتي بدتر از مردارند. بعضي لباسهاي آتشين پوشيده که به بدنهايشان چسبيده است تا درد عذاب را بيشتر لمس کنند . 🔸سپس پيامبر(ص) صفاتي که پديد آورنده اين صورتهاست چنين برشمرد: اما آنان که به شکل بوزينه اند سخن چينانند. آنان که به شکل خوکند، حرام خوارانند. آنان که سرهايشان به زير است و بر چهره کشيده مي شوند، رباخوارانند. اما کوران همانا حکمرانان ستمگرند. کران و گنگان، رياکاران در عملند. آنان که زبانها به دندان مي جوند دانشمندان و داوراني هستند که گفتارشان مخالف کردارشان است. آنان که دست و پايشان قطع شده است همسايه آزاران هستند. آنان که بر شاخههاي آتش آويزانند سعايت گراني هستند که سخن مردم را به سلطان ستمگر مي برند. آنان که بدبوتر از مردارند، کساني هستند که از شهوتها و لذّتها کام دل مي گيرند، ليکن حق خدا که در اموالشان است نمي دهند و آنان که لباس آتشين در بر دارند، آنانند که فخر فروش و خيال گرايند . @salehintehran
خودشناسی برای خودسازی2⃣1⃣ 🌟شرح کلّی ارتباط قوای ادراکی و تحریکی 📍نکته 1: قوای ادراکی ما دو سو دارند و هم از بالا به پایین دریافت دارند و هم از پایین به بالا . 📍نکته 2: قوای تحریکی ما فرایندشان فقط از بالا به پایین است ، یعنی جهتِ از پایین به بالا ندارند . 📍از پایین به بالا ( قوای ادراکی) : وقتی امواج یک صوت را توسط گوش که آلت قوّۀ شنوایی است دریافت می کنیم گوش صورتی از آن را را به قوّۀ حاکم بر خودش ( یعنی سامعه ) می دهد و طی فرایندی اصطلاحاً گفته می شود که ما شنیدیم ، و آن صورت دریافتی توسط قوّۀ شنوایی در خیال ما به همان وزان ساخته می شود ، امّا از جنسِ مثالی ،یعنی مبرّا است از جرم داشتن و محدود به زمان و مکان بودن ، ولی هر وقت ما بخواهیم می توانیم آن را در جانمان بشنویم و یا مرور کنیم یا حتّی در آن دخل و تصرّف کنیم و تغییرش دهیم . 📍 این ها ویژگی هایی است که قوّۀ خیال ما دارد : 🔸از جرم داشتن مبرّا است 🔸محدود به زمان و مکان نیست 🔸در صورت هایی که ساخته است ، دخل و تصرّف می کند در ادامه ، آن صورتِ ساخته شده ، در خیال به قوّۀ واهمه داده می شود و یک مفهوم جزئی در وهم می شود ، که عاری، از صورتِ خیالی است و فقط یک مفهوم جزئی با مصداق خاص است ، مثلاً (( مفهومِ جزئیِ جملۀ ( صدای صوت دوستم علی ) )) است . @salehintehran
خودشناسی برای خودسازی3⃣1⃣ 🌟شرح کلّی ارتباط قوای ادراکی و تحریکی 📍نکته 1: قوای ادراکی ما دو سو دارند و هم از بالا به پایین دریافت دارند و هم از پایین به بالا . 📍نکته 2: قوای تحریکی ما فرایندشان فقط از بالا به پایین است ، یعنی جهتِ از پایین به بالا ندارند . 📍در پست قبلی نکته یک را که قوای ادراکی بود توضیح دادیم اکنون به شرح نکته دو یعنی قوای تحریکی می پردازیم. 🔶از بالا به پایین ( قوای تحریکی) : پس ازاینکه قوّۀ واهمه طبق فرایند ( بند 1 ) یک مفهوم جزئی (تنفّری یا شوقی) را از قوای ادراکی ظاهری اخذ کرد ، آن را می دهد به خیال ، و خیال یک تصویر از فعل (عکس العملیِ) متناسب با آن مفهوم ساخته و فائده آن فعل را تصدیق می نماید و نتیجه را می دهد به قوای تحریکیِ شوقیّه (جهت انگیزش)، چنانچه آن مفهوم و تصویرِ تصدیق شده ، برای ما ناملایم باشد (دارای انگیزش تنفّری) ، قوّۀ غضب آن را اخذ می نماید و چنانچه آن مفهوم و تصویرِ تصدیق شده ، برای ما ملایم باشد(دارای انگیزش شوقی) ، قوّۀ شهوت آن را اخذ می نماید و با توجهِ بیشتر به جوانب انگیزشی ، اراده یا عزم انجام فعل (عکس العملی) حاصل می شود ، و سرانجام تحقّق فعل با به حرکت در آمدن اعصاب و عضلات صورت می پذیرد . @salehintehran
خودشناسی برای خودسازی4⃣1⃣ 🌟ارتباط مرتبۀ حیوانیِ ما با عالم برزخِ ما 📍عالم برزخ یا مثال ما ، همان مرتبه بدن مثالی ماست که شاکلۀ اصلی آن همان وهم و خیال و همینطور غضب و شهوتِ ما می باشد . یعنی اگر قوای ( واهمه و خیال و غضب و شهوت ) ما به طهارت رسید و از خط اعتدالِ نفسانی که اسلام برای ما در غالب دین ، بیان نموده و عقل بعنوان هدایتگر درونی ، ما را به سوی آن سوق می دهد ، خارج نشد ، یک مرتبه مثالی انسانی با ملکات و صفات فرشتگان در نفس مان شکل می گیرد ، که همان می شود برزخ ما . 📍و چنانچه عکس این موضوع اتّفاق بیافتد و قوای مذکور تحت حکومت عقل قرار نگیرد، و از دایرۀ تعادلِ نفسانی خارج شود و دین اسلام را منکر باشد ، یعنی بجای عقل ، وهم حیوانی را سلطان قوای خود قرار دهد و بنده نباشد و آزاد باشد ، به شکلِ حیوان یا بدتر از حیوان برزخیّت خود را می سازد. @salehintehran
خودشناسی برای خودسازی5⃣1⃣ 🌟خلاصه مرتبه حیوانی انسان 💥این نکته را هرگز نباید فراموش کرد که خداوند متعال با این شاکلۀ خلقت ، ساختن چهرۀ حقیقی ما را ، که همان چهرۀ برزخی یا مثالی ماست به خود ما واگذار نموده و ابزار مورد نیاز آن را که نفس ماست ( از جسم تا عقل و فراتر از عقل ، که بحثآن در فصل بعد خواهد آمد ) و روش رسیدن به آن را که همان هدایت انبیای عظام و ائمه هدی علیهم السلام از طریق دین مبین اسلام است در اختیار ما قرار داده است ، و ما دیگر عذر و بهانه ای نداریم . 💥شرح روایتی زیبا مربوط به بحث هفت درب جهنم و هشت درب بهشت : حق تعالی در سوره حجر درباره جهنمیان می فرماید : وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوعِدُهُم أَجمَعِینَ - لَها سَبعَةُ أَبوَابٍ لِکُلِّ بَابٍ مِنهُم جُزءٌ مَّقسُومٌ حجر آیات 43 و 44 ( به درستی که وعده گاه همه آنها جهنم است که آن را هفت دروازه است و هر دروازه ای به گروهی اختصاص یافته است ) امامامامعلیهامام باقر علیه السلام می فرماید : ( أَحْسِنُوا الظَّنَّ بِاللَّهِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ لِلْجَنَّةِ ثَمَانِيَةَ أَبْوَابٍ . . . ) بحار – ج 8 – ص 131 ( به خداوند گمان نیکو برید و بدانید بهشت را هشت دروازه است . ) 🔴 محقق و مدقق بی نظیر خواجه نصیر الدین طوسی ( رضوان الله تعالی علیه ) در فصل چهاردهم تذکرۀ آغاز و انجام - که در اشاره به درهای بهشت و دوزخ است - چنین می فرماید : 🔸مشاعر حیوانی - که به آن اجزای عالم ملک ادراک کنند - هفت است . پنج ظاهر و آن حواس خمسه است و دو باطن و آن خیال و وهم است ، که یکی مُدرِک صور و یکی مُدرِک معانی است . چه مفکره و حافظه و ذاکره از مشاعر نیستند ، بل اعوان ایشانند . و هر نفس که متابعت هوا کند و عقل را در متابعت هوا مسخر گرداند: (أَرَأَیتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَوَاهُ )فرقان آیه 43 (آیا دیدی حال آنکس را که هوای نفسش را خدای خود ساخته) پس هر یکی از این مشاعرِ هفتگانه به مثابت دری اند از درهایِ هفتگانۀ دوزخ و هر یکی سببی باشند از اسباب هلاک او: لَها سَبعَةُ أَبوَابٍ لِکُلِّ بَابٍ مِنهُم جُزءٌ مَّقسُومٌ حجر آیۀ 44 🔸 و اگر عقل - که مُدرِک عالم ملکوت است ( بحث آن در فصل آتی خواهد آمد ) و رئیس همه مشاعر است ، رئیسِ مطاع باشد و سلطان قوای نفس قرار گیرد تا نفس را از هوای او منع کند ، این قوای هشت گانه که عقل با هفت حس مدرک - که مذکور شد - باشد ، به مثابت درهایِ هشت گانۀ بهشت باشند . @salehintehran