در بین کتاب هام در حال جست و جو بودم به دست نوشته ای از شعر آقاجانم(حاج آقای مهدوی بالاجاده)رسیدم دوباره تلنگری بود برایم و شاید تلنگری برایمان باشد در ورود به این شب عزیز قدر
هر چه باشیم و هر کجا باشیم مدیون
امام محله،پدردلسوز، و رشد دهنده هایمان هستیم
«به غفلت بگذرانی دم که جویم کامرانی را
نفهمیدم بقایی نیست این دنیای فانی را»
«تمام عمر خود را صرف کردم بهر امر پوچ
ندانستم دوامی نیست سرای کاروانی را »
«به باطل صرف کردم عمر و داده ام بر باد
جوانی و نشاط و فرصت این دار فانی را »
«لذا گویم گرت باشد هوای سود در دنیا
فقط در راه حق سرمایه کن نقد جوانی را»
«وگرنه حاصلی نبود تو را در عالم امکان
بجز از دست دادن، مفت ایام جوانی را »
«نکن کاری که باز آرد برای تو پشیمانی
در این صورت خریدی دام هر نامرد جانیرا »
«کشندت پای دار آنگه به پای دار می خندند
بگریاند به حال تو دوستان حقیقی را»
«بیا شاعر تو کم کن این نصیحت های بی حاصل
به حال خود بیندیش رصد کن دار باقیرا»
https://eitaa.com/salman_irn
#واجب_فراموش_شده
#میسازمت_ایران_من
#شعر
#حسرت
#دلتنگی
#آیت_الله_مهدوی
#بالاجاده
#گلستان
#کردکوی
#بالاجاده