eitaa logo
سلمان رئوفی
5.5هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
329 ویدیو
187 فایل
🔆قال رسول‌الله ص: ان هذا الدين متین 🔆کانال‌سلمان‌رئوفی 🔆مکتب شناسی فقهی، عرفان شیعی ،سیره ائمه ع ،علوم انسانی، فرهنگ و سیاست راه ارتباط @srsr1359 🔆صوت دروس در کانال سروش @salmanraoufi سایت boohoos.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
التماس دعا
🔆سيره عملي امام خميني (ره) در ماه مبارک رمضان 🔆 امام خميني(ره) توجه ويژه اى نسبت به ماه رمضان داشتند و ملاقات هاى خود را در اين ماه تعطيل مى كردند و به دعا و تلاوت قرآن و... مى پرداختند. ايشان مى گفتند: «خود ماه مبارك رمضان، كارى است». 🔆 يكى از ياران امام، در اين‌باره گفته است: در اين ماه، ايشان دگرگونى خاصى متناسب با اين ماه در زندگى خود ايجاد مى كردند، به‌گونه اى‌كه اين ماه را، سراسر، به تلاوت قرآن مجيد و دعا مشغول مي‌شدند. 🔆 ايشان، به هنگام سحر و افطار، بسيار كم مى خوردند، به گونه اى كه خادمشان فكر مى كردند كه امام، چيزى نخورده است! 🔆 امام راحل توجه خاصى به نوافل داشتند و هرگز نوافل را ترك نمى كردند. نقل شده است كه امام در نجف اشرف، با آن گرماى شديد، ماه مبارك رمضان را روزه مى گرفتند و با اين كه در سنين پيرى بودند و ضعف بسيار داشتند، تا نماز مغرب و عشاء را به همراه نوافل به جاى نمى آوردند، افطار نمى كردند! و شبها تا صبح، نماز و دعا مى خواندند @salmanraoofi  
هدایت شده از هابیلیان
تماشاچی نداریم شهید احسان قاسمیه دانشجوی ممتاز مهندسی برق دانشگاه کنیگزویل تگزاس و فرمانده گردان حضرت امیرالمؤمنین : در اسلام تماشاچی نداریم، همه مسلمانان باید به هر نحوی در صحنه نبرد بین حق و باطل شرکت کنند وگرنه خود نیز باطلند #غزه @Habiliyan
هدایت شده از شیخ‌علےعزلتےمقدم
اهمیت ماه رمضان.mp3
1.55M
ویژه ماه مبارک رمضان اهمیت ماه رمضان @hazin14
هدایت شده از شیخ‌علےعزلتےمقدم
آیات الاخلاق 1.mp3
2.47M
ویژه ماه مبارک رمضان آیات الاخلاق ۱ @hazin14
1_6464138.mp3
5.12M
🎵صحبتهای استاد احمد عابدی 🔆چند نکته درباره استفاده از تعطیلات و قرائت قرآن و .... ۱۸ اردیبهشت ۹۷ 🎧با دوستانتان به اشتراک بگذارید @Ahmad_aabedi @salmanraoofi
باسمه تعالی وقتی برای صوتی یا مطلبی اسم استاد در نوشته یا لینک نمی آید یعنی مطلب از بنده است @salmanraoofi
فهارس اماميه (10) در فهارس شيعه ـ با توجّه به مباحث حجّيت مورد توجه در اين فهارس ـ بحث های رجالی فراوانی ديده می شود. که البته تحليل های فهرستی و رجالی در فهارس به هم تنيده است و اين گونه نيست که مرزی روشن بين اين دو بخش کشيده شده باشد. به اين عبارت نجاشی در ترجمه إبراهيم بن نعيم عبدی نگاه کنيد: «إبراهيم بن نعيم العبدي أبو الصباح الكناني نزل فيهم فنسب إليهم، كان أبو عبد الله ـ عليه السلام ـ يسمّيه الميزان لثقته، ذكره أبو العبّاس في الرجال، رأى أبا جعفر وروى عن أبي إبراهيم ـ عليهما السلام ـ. له كتاب يرويه عنه جماعة. أخبرنا محمّد بن علي قال: حدثنا علي بن حاتم عن محمّد بن أحمد بن ثابت القيسي قال: حدثنا محمّد بن بكر والحسن بن محمّد بن سماعه، عن صفوان، عنه به». پس بايد بين عبارات نجاشی در اين ترجمه تفكيك نمود، چرا که بعضی از فقرات اين عبارت مثل: «كان أبو عبد الله ـعليه السلام ـ يسمّيه الميزان لثقته» مرتبط با بحث رجالی، ونشان دهنده وثاقت اين راوی است. و از سوی ديگر بعضی ديگر از عبارات، مثل : «له كتاب يرويه عنه جماعة» مرتبط با فهرستی است، و بيان گر اين مطلب است که شهرت كتاب إبراهيم بن نعيم به گونه ای است که جماعتی آن را از او روايت می کنند. بايد توجه داشت ـ بر خلاف آنچه که مرحوم مامقانی گمان کرده است (مقباس الهداية: 2/262.) ـ اين عبارت نشانگر وثاقت و يا ممدوح بودن صاحب كتاب نيست ، چرا که وهب بن وهب علی رغم شهرت كتابش، راوی دروغ گو و ضعيفی است. به عبارت نجاشی درباره او وکتابش بنگريد: «وهب بن وهب...كان كذّاباً... له كتاب يرويه جماعة». همين طور وقتی در ترجمه أبان بن عمر اسدي می گويد: «شيخ من أصحابنا، ثقة، لم يرو عنه إلا عبيس بن هشام الناشري»، در اين کلام «شيخ من أصحابنا، ثقة» مرتبط با بحث رجالی پيرامون وثاقت راوی، و«لم يرو عنه إلا عبيس بن هشام الناشري» مرتبط با بحث فهرستی است وبيانگر اين مطلب که کتاب أبان بن عمر ـ علی رغم وثاقت و جلالت أبان بن عمر ـ بين اصحاب اماميه نامشهور است به گونه ای که تنها عبيس بن هشام آن را نقل کرده است. @derasatfielmrejal @salmanraoofi
فهارس اماميه (11) از ديگر اطلاعاتی که فهارس شيعی به ما می دهد اطلاعاتی در مورد نحوه نقل وانتقال تراث روائی امامي است. به اين عبارات که در فهرست نجاشي وشيخ طوسی آمده است بنگريد. در اين موارد به صراحت از انتقال تراث امامی از شهری به شهر ديگر و توسط عالمان ومحدّثان امامی سخن به ميان آمده است: أ. إبراهيم بن هاشم.... و أصحابنا يقولون: أول من نشر حديث الكوفيين بقم هو. ب. أحمد بن محمّد بن أحمد بن طلحة... أصله كوفي و سكن بغداد، روى عن الشيوخ الكوفيين. ج. أحمد بن محمّد بن جعفر الصولي... قدم بغداد سنة ثلاث و خمسين و ثلاثمائة و سمع الناس منه. د. إسماعيل بن محمّد بن إسماعيل بن هلال المخزومي... قدم العراق و سمع أصحابنا منه مثل أيّوب بن نوح و الحسن بن معاوية و محمّد بن الحسين و عليّ بن الحسن بن فضّال. هـ. الحسن بن حمزة بن علي بن عبد الله بن محمد بن الحسن بن الحسين بن علي بن الحسين بن علي بن أبي طالب عليهم السلام أبو محمد الطبري، يعرف بالمرعش... قدم بغداد و لقيه شيوخنا في سنة ست و خمسين و ثلاثمائة. و. جعفر بن الحسين بن عليّ بن شهريار المؤمن القمي... شيخ أصحابنا القميين، ثقة، انتقل إلى الكوفة و أقام بها. ز. أمّا الحسين بن الحسن بن أبان القمي فقد حدّثنا محمد بن أحمد الصفواني قال: حدّثنا ابن بطة عن الحسين بن الحسن بن أبان، و أنّه أخرج إليهم بخط الحسين بن سعيد، و أنه كان ضيف أبيه، و مات بقم، فسمعه منه قبل موته.... و أمّا أبو العبّاس الدينوري، فقد أخبرنا الشريف أبو محمّد الحسن بن حمزة بن علي الحسيني الطبري فيما كتب إلينا أنّ أبا العبّاس أحمد بن محمّد الدينوري حدّثهم عن الحسين بن سعيد بكتبه و جميع مصنّفاته عند منصرفه من زيارة الرضا عليه السلام أيّام جعفر بن الحسن الناصر بآمل طبرستان سنة ثلاثمائة، و قال: حدّثني الحسين بن سعيد الأهوازي بجميع مصنّفاته. ح. عبد الله بن جعفر بن الحسين بن مالك بن جامع الحميري ... شيخ القميين و وجههم، قدم الكوفة سنة نيف و تسعين و مائتين، و سمع أهلها منه فأكثروا. ط. عبد الرحمن بن أبي حمّاد كوفي، صيرفي، انتقل إلى قم و سكنها. ي. عليّ بن الحسين بن موسى بن بابويه القمي شيخ القميين في عصره... كان قدم العراق... أخبرنا أبو الحسن العبّاس بن عمر بن العبّاس بن محمّد بن عبد الملك بن أبي مروان الكلوذاني رحمه الله قال: أخذت إجازة علي بن الحسين بن بابويه لما قدم بغداد سنة ثمان و عشرين و ثلاثمائة بجميع كتبه. يا. عليّ بن محمّد بن عبد الله أبو الحسن القزويني القاضي... قدم بغداد سنة ستّ و خمسين و ثلاثمائة و معه من كتب العياشي قطعة، و هو أوّل من أوردها إلى بغداد. يب. محمّد بن إبراهيم بن جعفر النعماني.... قدم بغداد و خرج إلى الشام و مات بها. يج. محمّد بن عليّ بن الحسين بن موسى بن بابويه القمي نزيل الري ... و وجه الطائفة بخراسان، و كان ورد بغداد سنة خمس و خمسين و ثلاثمائة، و سمع منه شيوخ الطائفة و هو حدث السنّ. يد. محمّد بن عليّ بن إبراهيم بن موسى القرشي.... كان ورد قم. يه. محمّد بن أحمد بن داود بن عليّ .... شيخ القميين في وقته و فقيههم... ورد بغداد فأقام بها و حدث. بايد توجه داشت که در فهارس اهل سنت نيز گاه با نکاتی از اين قبيل مواجه می شويم ولی از آنجا که فهارس اهل سنت بر محور مؤلف آن نوشته شده است بالطبع نکات اين چنيني نيز در ارتباط با مؤلّف است و يا به صورت استطرادی. @derasatfielmrejal @salmanraoofi
فهارس اماميه (12) با مراجعه به فهارس موجود می بينيم که فهرست نگاران امامی در اين فهارس تنها به گزارش طرق وأسانيد بسنده نکرده اند، بلکه در موارد متعددی به پالايش های صورت گرفته در طی اجازه ها واستجازه ها نيز پرداخته اند. مرحوم شيخ طوسی در موراد متعدّده ای به اين نکته تصريح کرده است که آنچه او اجازه نقلش را گرفته نه همه روايات ومنقولات مؤلّفين است، بلکه او تنها به اجازه نقل اخباری را گرفته که خالی از غلو و تخليط است: «أخبرنا بجميعها إلا ما كان فيها من تخليط أو غلوّ». مرحوم شيخ در ترجمه أحمد بن محمّد بن سيار، طاهر بن حاتم بن ماهويه، محمّد بن سنان، محمّد بن أورمه، محمّد بن عليّ صيرفي، محمّد بن حسن بن جمهور، و محمّد بن عليّ شلمغاني به نقل پالايش شده کتب و روايات آنها تصريح نموده است. نتيجه اين گزارش ها اين است که می توان تمامی رواياتی که شيخ از کتب اين افراد نقل نموده است رواياتی صحيح برشمرد، لا أقل از نگاه شيخ. نمونه ديگر اين پالايش ها، پالايشی است که توسط ابن وليد نسبت به روايات محمّد بن أحمد بن يحيی در کتاب نوادر الحکمه صورت گرفته است. نجاشي در فهرستش اين پالايش را به واسطه فهرست ابن وليد اين گونه نقل می کند: «كان محمّد بن الحسن بن الوليد يستثني من رواية محمّد بن أحمد بن يحيى: ما رواه عن محمّد بن موسى الهمداني، أو ما رواه عن رجل، أو يقول بعض أصحابنا، أو عن محمّد بن يحيى المعاذي، أو عن أبي عبد الله الرازي الجاموراني، أو عن أبي عبد الله السياري، أو عن يوسف بن السخت، أو عن وهب بن منبه، أو عن أبي علي النيشابوري، أو عن أبي يحيى الواسطي، أو عن محمّد بن عليّ أبي سمينة، أو يقول في حديث، أو كتاب و لم أروه، أو عن سهل بن زياد الآدمي، أو عن محمّد بن عيسى بن عبيد بإسناد منقطع، أو عن أحمد بن هلال، أو محمّد بن علي الهمداني، أو عبد الله بن محمّد الشامي، أو عبد الله بن أحمد الرازي، أو أحمد بن الحسين بن سعيد، أو أحمد بن بشير الرقي أو عن محمّد بن هارون، أو عن ممويه بن معروف، أو عن محمّد بن عبد الله بن مهران، أو ما ينفرد به الحسن بن الحسين اللؤلؤي، و ما يرويه عن جعفر بن محمّد بن مالك، أو يوسف بن الحارث، أو عبد الله بن محمّد الدمشقي». صدوق نيز در اين پالايش از استادش ابن وليد تبعيت کرده است، و از همين روست که می بينيم شيخ طوسی نيز در فهرستش اين پالايش را به واسطه فهرست صدوق نقل کرده است. @derasatfielmrejal @salmanraoofi
فهارس اماميه (13) از جمله مباحث مطرح شده در فهارس امامی اشاره به طبقات مؤلّفين کتب است. به اين عبارات توجه کنيد: أ. روی عن أبي جعفر(. (رجال النجاشي، الرقم: 12؛ 26؛ 32؛ 71 و...) ب. روی عن أبي عبد الله(. (الفهرست، الرقم: 3؛ 60؛ 61؛ 62؛ 82؛ 587؛ رجال النجاشي، الرقم: 8؛ 9؛ 12؛ 25؛ 26؛ و...) ج. روی عن أبي الحسن(. (الفهرست، الرقم: 62؛ 64؛ 82؛ 587؛ 783؛ رجال النجاشي، الرقم: 8؛ 25؛ و....) د. لقي الرضا. (الفهرست، الرقم: 6؛ 32؛ 63؛ 75 و....) هـ. روى عن الرضا. (رجال النجاشي، الرقم: 29؛ 42؛ 43؛ 91؛ 109؛ 112؛ و....) و. روی عن أبي جعفر الثاني(. (رجال النجاشي، الرقم: 138؛ 225؛ 264؛ 278؛ و...) ز. روی عن أبي الحسن الثالث(. (رجال النجاشي، الرقم: 190؛ 225؛ و...) ح. روى عن جماعة من أصحاب أبي عبد الله. (الفهرست، الرقم: 32؛ 162؛ 356؛ 618؛ رجال النجاشي، الرقم: 49؛ 82؛ و...) ط. روى عن أبي عليّ محمّد بن علي بن همام و من كان في طبقته. (رجال النجاشي، الرقم: 24) همه اين عبارات ـ و ديگر عبارت مشابه ـ نشان گر طبقات روات و مؤلّفين است. با مراجعه به گونه های ديگر فهارس ـ يعنی فهارس اهل سنت و فهرست ابن نديم ـ روشن است که نبايد چنين مباحثی را در گونه های ديگر فهارس پيگيری کنيم. @derasatfielmrejal @salmanraoofi
فهارس اماميه (14) گاه اختلاف مصادر فهارس باعث تفاوت هايی در ذکر يک عنوان می شود. در توضيح بايد گفت: با مراجعه به فهرست شيخ و نجاشي ملاحظه می کنيم که شيخ گاه راوي ای را به عنوانی ذکر نموده در حالی که نجاشي از همان راوی با عنوانی ديگر نام برده است، بلکه گاه در فهرست شيخ و يا نجاشي از يک راوی با دو عنوان ياد می شود. اين امر باعث اختلاف متأخّرين در اتّحاد عناوين و يا تعدّد آنها شده است. در حالی که مقتضای تحقيق اتحاد دو عنوان مختلف است يعنی اين که هر دو عنوان برای يک شخص است، اما اختلاف عناوين تنها به سبب اختلاف مصادر است، مثلاً عنوانی که شيخ ذكر نموده مأخوذ از فهرست حميد است، در حالی که عنوان ذکر شده در فهرست نجاشي مأخوذ از فهرست عبد الله بن جعفر حميري است. نمونه ای از تعدّد عناوين را در اين موارد می توان ملاحظه نمود: أ. أحمد بن أبي بشر السرّاج وأبي بشر أحمد بن محمّد السرّاج. مصدر عنوان اوّل فهرست حميد بن زياد، و مصدر عنوان دوم فهرست حميري است. ب. عبد الله بن إبراهيم الأنصاري وعبد الله بن إبراهيم الغفاري. مصدر عنوان اوّل فهرست سعد بن عبد الله وحميری، و مصدر عنوان دوم فهرست صدوق و ابن وليد است. ج. بسطام بن سابور وبسطام بن الزيّات. مصدر عنوان اوّل فهرست ابن وليد، و مصدر عنوان دوم فهرست صدوق است. د. محمّد بن عليّ الصيرفي ومحمّد بن عليّ بن إبراهيم القرشي. مصدر عنوان اوّل فهرست صدوق ، و مصدر عنوان دوم فهرست ابن وليد است. هـ. عيسی بن عبد الله الهاشمي، و عيسى بن عبد الله بن محمّد بن عمر بن عليّ بن أبي طالب. مصدر عنوان اوّل فهرست ابن وليد، و مصدر عنوان دوم فهرست سعد بن عبد الله و حميري است. از اين مطلب می توان علت عدم ذکر بعضی از روات را در فهرست شيخ و يا نجاشي فهميد، چرا که شيخ اشخاصی را در فهرستش ذکر می کند که نامی از آنها در مصادرش آمده باشد، از اين رو عدم ذکر بعضی از روات را نمی توان غفلتی از جانب شيخ دانست، آن گونه که محقّق شوشتري در موارد متعدّدی اين گونه گمان کرده است. (رک به: قاموس الرجال: 9/5، الرقم: 6272؛ 9/10، الرقم: 6277؛ 9/38، الرقم: 6324؛ 9/46، الرقم: 6333؛ 9/51، الرقم: 6345) ممکن است کسی بگويد: فهارس هشت گانه همان گونه که در دست نجاشي است در اختيار شيخ نيز قرار دارد، پس اگر راوی ای را نجاشي ذکر نمود شيخ نيز بايد همو را ذکر کند. اما بايد داشت که نسخ اين فهارس هشت که در دست نجاشي است با نسخ اين فهارس که اختيار شيخ قرار دارد متفاوت است. شاهد اين ادعا اختلاف طرق نجاشی و شيخ به اين فهارس هشت گانه است. از سوی ديگر نگاه نجاشی و شيخ به اين فهارس هشت گانه متفاوت است. از اين رو ميزان استناد به اين فهارس و أخذ از آنها در فهرست شيخ و نجاشی با هم متفاوت است. @derasatfielmrejal @salmanraoofi
🔆مباني و اصول عرفان نظري ناشر: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) سال نشر: ۱۳۸۹ صفحات: ۷۱۲ اين اثر تحرير درس‌هاي عرفان نظري انديشمند فرزانه حضرت حجت‌الاسلام والمسلمين استاد سيد يدالله يزدان‌پناه حفظه‌الله در مرکز پژوهش دائرة المعارف علوم عقلي اسلامي وابسته به مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) است. در مقدمه‌اي که از سوي اين مرکز در آغاز کتاب ارائه شده، آمده است: «اين درس‌ها که در معرفي درست و روشن ودقيق مباني و شاکله‌هاي عرفان‌ نظري در نوع خود بي‌مانند است مورد استقبال شديد علاقمندان به عرفان قرار گرفته، مراجعات مکرر به اين مرکز براي استفاده از نوارهاي درسي و متن پياده شدة آن، ما را بر آن داشت که با موافقت مؤلف محترم، آن را منتشر کنيم و در اختيار همة علاقمندان عرفان اسلامي قرار دهيم.» به اعتقاد برخی از اساتید که در آموزش مقاطع مختلف فلسفی و عرفانی تجارب مفیدی دارند، اين کتاب بهترين اثر از نظر آموزشِ‌ عرفان نظري در دورة پايه است. آموزش اين کتاب يا مطالعه و پژوهش عميق در آن، افزون بر ورود صحيح به مباحث عرفان نظري، شکل‌گيري ساختاري آموزه‌هاي آن در ذهن پژوهنده، آشنايي با منابع درجة اول تحقيق و متون عميق آنها سرعت فراگيري متون درسي عرفان نظري همچون تمهيد‌القواعد، شرح فصوص الحکم و مصباح الانس را بالا برده و قدرت فهم اين متن‌ها را به صورت چشم‌گيري افزايش مي‌دهد. اين اثر در چهار بخش تنظيم يافته است؛ در بخش نخست تحت «عنوان کليات» تاريخچة تحولات عرفان نظري، چيستي عرفان نظري و نسبت آن با عقل و شريعت مورد بحث و بررسي قرار گرفته‌اند. مؤلّف در بخش دوم تحت عنوان «وحدت وجود يا توحيد عرفاني»، با مقايسة سه نگاه مشايي و صدرايي و عرفاني به مسأله وجود از يک سو، و طرح اقسام حيثيت‌هاي اطلاقي، تعليلي و تقييدي، به ويژه بررسي مبتکرانة سه قسم حيث تقييدي يعني نقادي و اندماجي و شأني از سوي ديگر، موفق به ارائه تصويري عميق و صحيح از وحدت شخصيه وجود شده، وحدت اطلاقي حق تعالي را با حفظ کثرت شئون تبيين نموده‌اند. اين بخش به گونه‌اي ارائه شده تا اشکالات و شبهات که معمولاً دربارة اين موضوع مهم عرفاني به ذهن‌ها خطور مي‌کند، حل و فصل شود. در ادامه همين بخش فروع و لوازم وحدت وجود همچون اخلاق مقسمي واجب، ظهور و تجلّي، جمع تشبيه و تنزيه و براهين عقلي و نقلي وحدت وجود مورد کاوش و بررسي قرار گرفته است. در بخش سوم تحت عنوان «مقام ذات و مراتب تجليات» به تفصيل ابعاد مختلف «مقام ذات»، «تعيّن اول»، «کمال ذاتي و اسمائي»، «تعيّن ثاني»، «اسماء و اعيان ثابته»، «جبر و اختيار»، «عوالم خلقي» و «نفس رحماني» بحث و بررسي شده است. و بالاخره در بخش چهارم، ابعاد مختلف انسان کامل همانند جامعيت انسان کامل، نسبت او با خداوند و با جهان، خلافت و رسالت و نبوّت و ولايت و مسأله خاتم اولياء مورد مطالعه قرار گرفته است. در پايان کتاب نيز انواع فهرست‌هاي فني ارائه شده است. (استاد علي اميني‌نژاد) @salmanraoofi
باسمه تعالی بحث تاویل عرفانی از مباحث بسیار مهم دینی و عرفانیست يك دوره از درس تأويل عرفاني استاد يزدان‌پناه در اين سايت عرضه شده و قابل دانلود است: http://shiadars.ir/fa/%D9%81%D8%A7%DB%8C%D9%84-%D8%B5%D9%88%D8%AA%DB%8C-%D8%AC%D9%84%D8%B3%D8%A7%D8%AA-%D8%AD%D9%88%D8%B2%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D9%8A%D8%B2%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%BE%D9%86%D8%A7%D9%87-%D8%AA%D8%A7%D9%88%D9%8A%D9%84 صوت دروس تأويل ، مباني و اصول عرفان نظري و تاريخ عرفان استاد يزدان‌پناه را مركز پژوهشي دايرة المعارف علوم عقلي وابسته به مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني عرضه كرده است. علاقه‌مندان مي‌توانند لوح فشرده اين دروس را از اين مركز و نيز از كتاب‌فروشي‌هاي مؤسسة امام خميني تهيه فرمايند. @salmanraoofi
كتاب حكمت اشراق كتاب « حکمت اشراق » ( گزارش، شرح و سنجش دستگاه فلسفی شیخ شهاب الدین سهروردی ) اثر گران سنگ استاد فرزانه حجت الاسلام و المسلمين سيديدالله یزدان پناه است كه نخستين چاپ آن در زمستان سال 1389 عرضه شده است. این اثر افزون بر طرح و تحلیل همه آموزه های قابل اعتنا در حکمت اشراقی و معرفی ساختار، روش، محتوا، ارزش و جایگاه این حکمت، در موارد اساسی به مقایسه این مکتب با مبانی حکمت مشاء و حکمت متعالیه پرداخته است و از این رهگذر به توصیف و تحلیل عمیق تر، از مهمترین مباحث فلسفی همچون معقولات ثانیه، اصالت وجود یا ماهیت، تشکیک و تشخص دست یافته است. همین نکته موجب می شود این اثر برای همه حکمت پژوهان مفید و جذاب باشد. بخش های مختلف کتاب از نقطه نظر تاریخ فلسفه و تاریخ مسائل فلسفه و همچنین از نظر مسائل فلسفه فلسفه اسلامی می تواند راهگشایی های موثر داشته و فضاهای مبهم تر در این بسترها را شفاف تر سازد. کتاب حکمت اشراق در چهار بخش تنظیم شده است: بخش اول در بخش نخست ذیل عنوان کلیاتی در باب حکمت اشراق مباحثی در رابطه با فلسفه اسلامی، حیات علمی شیح اشراق، شیوه کار در این کتاب و همچنین توضیحاتی پیرامون فلسفه اشراق به ویژه بحث های مفصل و مفیدی راجع به روش شناسی حکمت اشراق مطرح شده است. بخش دوم بخش دوم کتاب اختصاص به دید گاه های خاص و ابتکاری شیخ اشراق در حوزه مباحث منطقی دارد. دیدگاه شیخ اشراق در تصورات، تصدیقات، ارجاع همه قضایا به قضیه کلیه موجبه ضروریه، اشکال چهار گانه و تقلیل بدیهیات شش گانه به بدیهیات سه گانه مورد طرح و بررسی قرار گرفته است. بخش سوم در بخش سوم که تحت عنوان حکمت بحثی و متافیزیک اشراقی عرضه شده است به تفصیل درباره معقولات ثانیه، اصالت وجود یا ماهیت، تشکیک و تشخص، در چهار فصل مستقل بحث شده است و بدین ترتیب جلد اول به پایان می رسد. ادامه بخش سوم در جلد دوم کتاب پی گیری شده است و پنج فصل دیگر از این بخش تحت عناوین نظام نوری، علم اشراقی، طبیعیات اشراقی، مقولات و معاد به شرح و بسط تفصیلی از دستگاه هستی شناسانه حکمت اشراق پرداخته است. در میان این پنج فصل، مفصل ترین فصل، فصل پنجم است. در این فصل که ذیل عنوان نظام نوری ارائه شده است مباحثی همچون تقسیمات نور و ظلمت، احکام کلی نور، خاستگاه تاریخی بحث نور، مراتب انوار از نور الانوار و نور اقرب، انوار قاهره طولیه، انوار قاهره متکافئه یا مثل نوری و عالم مثال، انوار مدبره یا نفوس فلکی و انسانی و برازخ غاسقه یا اجسام مادی مورد بحث قرار گرفته اند. در فصل ششم از بخش سوم تحت عنوان علم اشراقی، حقیقت ابصار، هویت علم حضوری و شهودی در فلسفه اشراق، حقیقت علم، ارتباط حضوری نفس با محسوسات خارجی، اتحاد عاقل و معقول بحث شده اند. پس از آن در فصل هفتم ذیل عنوان طبیعیات اشراقی نفی هیولای اولی، نفی جوهریت صور نوعیه، مزاج و کون و فساد عناصر از دیدگاه شیخ اشراق و افلاک مورد بحث قرار گرفتند . در فصل هشتم دیدگاه های خاص سهروردی درباره مقولات و در فصل نهم ذیل عنوان معاد بحث های وی در ارتباط با بقای روح پس از مرگ، تناسخ و معاد مطرح شده اند. بخش چهارم در بحش چهارم و آخرین بخش کتاب تأثیرات مثبت شیخ اشراق بر قلسفه اسلامی بررسی شده است. این کتاب با تلاش جمعی از شاگردان حجت الاسلام یزدان پناه و به تحقیق و نگارش نهایی دکتر مهدی علی پور در دو جلد و مجموعا 967 صفحه توسط پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و با همکاری سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها ( سمت ) منتشر شده است. @salmanraoofi
❌ کوتاه درباره بنیاد نخبگان و مدارس استعدادهای درخشان ❌ آیا می دانستید ایران جز کشورهای انگشت شماری است که بخشی از حکومت و دولت آن به طور خاص برای نخبگان برنامه ریزی و حمایت انجام می دهد؟ بنیاد نخبگان یکی از ایده های موفق ایران است که مشابهی در ، ، و و ... ندارد. ❌ آیا می دانستید که مدارس استعدادهای درخشان در ایران موضوعی کم نظیر در دنیا است؟ دبیرستان های استعدادهای درخشان که همواره خروجی های نخبگانی بسیار وسیعی در کشور داشته جز برتری های قطعی نظام آموزشی ایران بر بسیاری از کشورهای غربی است که همانطور که در کتاب Genius Denied آمده از مدیریت نخبگانی بی بهره هستند. 🔴 سخنانی امروز از زبان برخی مسوولین شنیده می شود که در کمال تعجب حرف از انحلال مدارس استعدادهای درخشان می زنند‼️ بدون اینکه بخواهیم درباره صحت و سقم این اخبار قضاوت کنیم یک مطلب مهم باید یادآور شویم. ❌امروز اگر کسی درباره نحوه شناسایی استعدادهای درخشان و آزمون های آن ایده جدیدی داشته باشد کاملا با ارزش و زیبا خواهد بود. اما اگر سخنی از حذف مدارس نخبگانی زده شود؛ مطمئن باشید که در راستای ۲۰۲۰ می باشد. ❌هر چند موضوعات آموزش جنسی در این سند مورد توجه مسوولین عالی رتبه فرهنگی و علمی کشور قرار گرفت و سبب توقف آن گردید، اما موضوع حذف مدارس خاص با شعار فریبنده و غلط برابری آموزشی، نیز از بندهای صریح این سند بود که بارها در جلسات خصوصی نسبت به آن هشدار دادیم. کسانی که هنوز نمی دانند عدالت مطلوب در فرهنگ اسلامی عدالت نخبگانی و نه برابری سوسیالیستی است؛ درصدد هستند با رنگ و لعاب دادن به حرف هایی سخیف و در واقع با الگو قراردادن سیستم آموزشی اروپا این داشته ها و نقاط قوت عالی نظام آموزشی ایران را از بین ببرند... ♻️ به طور جدی مراقب این حرکات های غرب زده عجیب باشید. حرکاتی که بیشتر یادآور کننده منورالفکرهای دوران قاجار است که واقعا اعتقاد داشتند اگر کلاه سر مردم انگلیسی نباشد پیشرفتی نمی کنیم و اگر مثل آنها به دیوار در خیابان ادارار نمی کنیم حتما دروازه های علم را فتح نخواهیم کرد! ۲۰۳۰_باشیم @kharej2025
هدایت شده از فقاهت
📷 | 🔰توصیه حضرت استاد شب زنده دار"دام ظله" به مبلغین: تبليغ اگر براي خدا باشد ماندگار مي‌شود . . . @Feghahat_ir
فریادهای_شهیدمطهری_درباره_فلسطین.mp3
4.87M
🔊 نطق تاریخی استاد مطهری در دفاع از مظلومیت مردم فلسطین (عاشورای 1348 شمسی) @motahari_ir @salmanraoofi
حفظه الله 🔻رهبر انقلاب در دیدار اعضای مجلس خبرگان: 🔹برخی به «مبارزه سخت و جنگ دشوار سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی ایران با هجوم همه جانبه دشمنان» معترضند و فکر می کنند جمهوری اسلامی این جنگ را شروع کرده است، اما این تصور، نوعی غفلت است چرا که نفس وجود جمهوری اسلامی و حکومت دینی، دشمنان دین را به جنگ و هجوم می کشاند همچنانکه به استناد آیات مکرر قرآن، جبهه حق در تمام طول تاریخ همواره در معرض تهاجم جبهه باطل بوده است. 🔹نکته مهم در رویارویی مستمر حق و باطل، وعده حتمی پروردگار مبنی بر پیروزی جبهه حق است. تحقق این وعده البته مشروط به پایبندی اهل ایمان به شروطی نظیر نیت صادق، صبر، بصیرت، همت و پایداری است که با رعایت این شروط، تحقق این وعده، جزو سنتهای قطعی و تجدیدناپذیر الهی است. 🔺تعابیر مکرر و مختلف قرآن مجید مبنی بر معیت و همراهی و حمایت پروردگار از جبهه حق عمیقاً آرامش بخش و از امیدبخش ترین آیات قرآن است. پیامبران و اولیاء الهی با ایمان به وعده الهی و پایبندی به شروط تحقق آن، این وعده را در مقاطع مختلف تاریخ به واقعیت تبدیل کردند، همچنانکه در پیروزی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس نیز ما شاهد این معیت و حمایت خداوند بودیم. ۹۶/۱۲/۲۴ @salmanraoofi
🔆تحلیل جامعی نیست اما نکات خوبی دارد 🔻🔻🔻🔻 رگ حیات دولت 🌓 برخی خیال میکنند با مرگ ، کار این دولت تمام است. دولت همه سرمایه خود را و توجهات مردم را خرج همین گفتمان کرد و سال به سال شاهد بود. و حالا وقتی این گفتمان در ذهن و دل مردم ریشه کن شود کار تمام است. 🌓 اما به نظرم این نکته کافی نیست. دولت محصول انتخاب مردم است. و این انتخاب فقط برپایه شکل نگرفته بود. بلکه محصول یک بستر مریض اجتماعی است. که عدم توجه به این نکته باعث میشود فرصت تاریخی تجربه شکست برجام، میوه لازم را به دست ندهد. 🌓 آنچه در کشور وجود دارد یک فضای مستعد برای دوقطبی سیاسی است. فضایی که باعث میشود ولو همه شان نزد مردم ناشناس باشند رای بیاورد و لیست کسانی که ولو کارآمدی خود را تا حدی نشان داده اند انتخاب نشود. فضایی که باعث میشود مبنای انتخابها، نفی دیگری باشد نه اثبات خود. فضایی که ماجرای "دیوار و پیاده رو" در آن طرح میشود و موثر میافتد. 🌓 در چنین فضایی، شکست پروژه دولت و گفتمان امید به بیرون، ممکن است تبدیل به یک شود. آن وقت ما بقی اش این است که چه کسی این ناامیدی را مدیریت کند. یک جریان ناامیدی فراگیر را به عقاید و دین میزند که اساسا دین توان اداره ندارد یا دین بنای اداره ندارد. یک جریان ناامیدی فراگیر را به نظام میزند. به رهبری میزند. که متاسفانه امروز هم هم مشغول چنین پروژه ای هستند. اگر جناب تازگی حاضر است جانش را برای رهبر بدهد یا یادشان افتاده برای کار خود از رهبر و نظام اجازه میگرفتند و از آن سو اگر جناب اعلام میکند؛ مسوولین عالی رتبه مانع من بوده اند، این هر دو به دو غرض متفاوت ولی یک پروژه مشترک دارند و آن تحمیل هزینه نا امیدی مردم بر سر رهبری و نظام کلان حاکمیتی است. 🌓به لحاظ روانی آنچه به این پروژه ها کمک میکند فضای مریض دو قطبی است. اگر نفی دیگری در داخل را ضربدر ناامیدی به خارج کنیم نتیجه اش امید به داخل نمیشود. مردم برای بازگشت به خویشتن دچار چنین مانعی هستند. 🌓راه چاره چیست؟ این بماند. اما در همین حد باید توجه کنیم که هر راه حلی امروز باید توان حل و فصل این بیماری را داشته باشد و لااقل توجه به آن داشته باشد والا چه بسا خلاف آنچه میفهمیم نتیجه بدهد. به نظرم رگ حیات دولت ها همین نکته است. سرمایه گزاری روی نا امیدی از دولت توسط حزب الله جواب عکس میدهد باید تلاش کنیم این دو قطبی پر شود. وقتی مانع نگاه مردم را برداریم همه چیز اتوماتیک درست میشود. https://eitaa.com/ali_mahdiyan @salmanraoofi
باسمه تعالی 👈بارها درباره استاد اخلاق یا استاد سلوک مورد سوال قرار گرفته ام و بعضی افراد معروف را معرفی کرده ام و پاسخ این بوده که این افراد سرشان شلوغ است و به راحتی نمی توان از آنها استفاده کرد. 🔆خوب چاره چیست؟ 🔆مطلب دیگر اینکه معمولا طلابی که از عرفان اطلاعی ندارند دنبال استاد اخلاق می گردند و نوعا هم به اساتید سلوک مراجعه داده می شوند 👈و متوجه تفاوت تعامل اساتید سلوک و تعامل اساتید اخلاق 🔆در تعامل نزدیک و استادُ و شاگردی با افراد و طلاب نیستند و لذا به مشکلاتی بر می خورند. 🔆لذا به ذهنم رسید این مطالب را خدمتتان عرض کنم. 👈چند نکته برای ورود در موضوع 🔆نکته اول: تفاوت استاد اخلاق و استاد سلوک 🔆استاد اخلاق نوعا به صورت کلی یا جزئی موعظه می کند و هدف او حداکثر رفع رذایل اخلاقی و تثبیت فضایل اخلاقی و دادن مشاوره اخلاقی به شماست و به طور طبیعی انتظار اطاعت کامل از شما ندارد گرچه انتظار گوش دادن به نصایح طبیعی است. 🔆مثال این نوع اساتید استاد آیت الله مجتهدی ره، حجت الاسلام و المسلمین شیخ حسین زاهد، آیت الله شیخ مرتضی زاهد رحمت الله علیهم هستند در مقایسه با مثلا آیت الله العظمی بهجت رحمت الله علیه اگر کسی میخواست رابطه استاد و شاگردی با این دو طیف داشته باشد و همچنین از قدما آیت الله ملا احمد نراقی صاحب معراج السعاده مشی و نوشته استاد اخلاق گونه و علامه سید مهدی بحرالعلوم طباطبایی که رساله سیر و سلوک منتسب به ایشان است مشی و نوشته عارف منشانه دارند. 🔆اما استاد سلوک اولا هدفش نشاندن توحید و عشق الهی در شماست 🔆ثانیا گرچه نگوید اما انتظار تبعیت از دستورات را دارد و عدم تبعیت مسلما نزد او تنبیه خاص خود را دارد. و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمين @salmanraoofi
🔆نکته دوم: انواع اساتید سلوک 👈در عرفان استاد و مباحث سلوکی مربوط به استاد تقسیمات مختلفی بسته به جهات مختلف دارد 🔆اما آنچه به درد همه افراد و طلاب میخورد این مباحث است 🔆۱. استاد خاص که همان معصوم است و تمامی مباحث درباره تفاوت معصوم با غیر معصوم درباره او صادق است مثل عدم سهو و نسیان و همچنین وصی منصوص پیامبر بودن و ... 🔆۲. استاد عام که بر چند قسم است 🔆۲.۱ استادکامل مُکَمِّل: استادی که مراحل نهایی توحید را شهود کرده و به کمال رسیده و توانایی به کمال رساندن و تربیت نفوس را هم دارد که از او تعبیر به استاد سلوک هم می شود. 🔆۲.۲ استاد کامل غیر مُکَمِّل: او کامل است اما توانایی رهنمایی سالکان را به دلایلی ندارد و بنا به مَثَل منقول از آیت الله العظمی بهجت ره مثل آب قلیل است که طاهر است ولی مُطَهِّر نیست. 🔆۲.۳ استاد صحبت: 👈استادی که اگر فردی عارف است، و ملازم او می شود 👈 به دستورات سلوکی او احتیاجی ندارد و همراهی با او را برای تثبیت حالات یا پیشرفت مقامات ( حال و مقام به اصطلاح عرفانی) خود می خواهد 👈و اگر فردی سالک است قصد تبعیت تام از او را ندارد 🔆اما می خواهد با ملازمت با او، در حالات سلوکی پیشرفت نماید و همچنین از دستورات او طبق شرایطی تبعیت میکند 👈و لذا قصد تبعیت تام ندارد 🔆 بلکه قصد ملازمت دارد 👈این نوع استاد در عرف عرفان به استاد صحبت معروف است. 🔆نسبت آیت الله سید مرتضی کشمیری و همچنین بنا به نقلی آیت الله العظمی سید احمد کربلایی برای آیت الله قاضی چنین بوده است یعنی آیت الله قاضی ملازم این افراد بوده اند به قصد استاد صحبت نه استاد سلوک. 🔆نکته سوم: آنچه بنده تا به حال در این زمان دیده ام و احتمالا در زمانهای دیگر به این وسعت کم سابقه بوده این است که 🔆نوع اساتیدی که به عنوان استاد سلوک معروف و مورد تایید هستند، بسته به کمال خود با شما تعامل دارد 👈یعنی چون نوعا کامل نیستند دستوراتشان بعضا مثل پزشک های عمومی کلی و با روند مشخصی است ابتدا دستور توبه و محاسبه و مراقبه و اعلام امور روزانه بعد از آن بسته به پیشرفت، دستور رفتن به قبرستان و اذکار خاص و اجرای اعمال ماهانه هر ماه، و بعد دستورات دیگر که نوعا یکسان هستند. 👈اما استاد کامل اگر هم برنامه های یکسان به شاگردان بدهد دستورات خصوصی اش با اشراف بر تمام حالات درونی سالک است و لذا دستورات خصوصی بسیار متفاوت خواهد بود برای دیدن این نمونه ها به زندگی نامه آیت الله العظمی قاضی و همچنین کتاب نور مجرد مراجعه کنید. 👈👈بنا بر این اکثر افرادی که حتی به عنوان استاد عرفان و سلوک در عصر حاضر معروف هم هستند و مورد تایید همه نیز می باشند و حرفِ درستی پشت سر آنان، مبنی بر زیر سوال بودن عرفان و سلوک آنان نیست 👈بنا به اعتراف خودشان استاد کامل نیستند بلکه به مقتضای عمل به علم خود و مراجعه زیاد طلاب و نیاز شدید امروز به فعالیتِ این افراد، 🔆تربیت نفوس را با توجه به تکلیف بر عهده آمده و مرتبه معنوی خود، بر عهده گرفته اند 👈لذا در سایت دو استاد معروف عرفان دیدم که خود به اینکه استاد کامل سلوک نیستند اعتراف کرده اند گرچه شاگردان بسیاری را تحت تربیت خود دارند و جلسات موعظه و سلوک نیز دارند 👈👈و به دلیل همین مواعظ و جلسات و داشتن شاگرد توهم بسیاری از افراد حتی مسن که به ایشان مراجعه کرده اند این است که این افراد استاد کامل هستند حال اینکه افراد خبره می دانند که چنین چیزی نیست و خود آن اساتید هم بدون وجه تواضع معترف به این مساله هستند. 👈👈نکته مهم اینکه 🔆🔆البته و صد البته این مطالب بدین معنی نیست که بنده و امثال بنده طلبه های مبتدی و مانده در انجام کامل واجبات و ترک محرمات وقتی به این اساتید مراجعه میکنیم از دستورات آنها تبعیت کامل نداشته باشیم 🔆بلکه منظور این است که اگر در کار سلوک جدی هستید و با این اساتید ارتباط دارید باز هم باید دنبال استاد کامل بگردید و دست از طلب و جستجو بر ندارید در عین اینکه پایبندی کامل و تام به دستورات این اساتید دارید و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمين @salmanraoofi
🔆نکته چهارم: دو نوع علوم 👈شاید بدانید ولی علوم دو دسته هستند 🔆یک دسته علوم ظاهری که با تعلیم و تعلم به دست می آیند 🔆و یک دسته علوم باطنی که با عمل حاصل می شوند. 👈👈دین اسلام و علم توحید هم به صورت ظاهری قابل تحصیل هستند و هم به صورت باطنی. 👈ابتدای مضامین مهم و شریف حدیث عنوان بصری اشاره به همین امر دارد «فَقَالَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ لَيْسَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ إِنَّمَا هُوَ نُورٌ يَقَعُ فِي قَلْبِ مَنْ يُرِيدُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَنْ يَهدِيَهُ فَإِنْ أَرَدْتَ الْعِلْمَ فَاطْلُبْ أَوَّلًا مِنْ نَفْسِكَ حَقِيقَةَ الْعُبُودِيَّةِ وَ اطْلُبِ الْعِلْمَ بِاسْتِعْمَالِهِ وَ اسْتَفْهِمِ اللَّهَ يُفَهِّمْك.» (مشكاة الأنوار في غرر الأخبار؛ النص؛ ص ۳۲۶) 🔆در اینجا صریحا تعلیم علم را با تعلّم و فراگیری نفی می کند که مقصود همین علوم باطنی است و دلالتهای غیر صریحی در حدیث نیز همین گفته را تایید می کند. 🔆البته مضمون انداختن علم در قلب به صورت استفاضه از رسول الله وارد شده که در ذیل آیه ۱۲۵ سوره مبارکه الأنعام « فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ» آمده: فِي الْمَجْمَعِ قَدْ وَرَدَتِ الرِّوَايَةُ الصَّحِيحَةُ أَنَّهُ لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَنْ شَرْحِ الصَّدْرِ مَا هُوَ فَقَالَ نُورٌ يَقْذِفُهُ اللَّهُ فِي قَلْبِ الْمُؤْمِنِ فَيَشْرَحُ صَدْرَهُ وَ يَنْفَسِحُ قَالُوا فَهَلْ لِذَلِكَ أَمَارَةٌ يُعْرَفُ بِهَا فَقَالَ نَعَمْ وَ الْإِنَابَةُ إِلَى دَارِ الْخُلُودِ وَ التَّجَافِي عَنْ دَارِ الْغُرُورِ وَ الِاسْتِعْدَادُ لِلْمَوْتِ قَبْلَ نُزُولِهِ. بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج۶۵ ؛ ص۲۳۵ و ص: ۲۳۶) 👈👈بنا بر این دو نوع علم داریم و دو نوع روش فراگیری 🔆۱. شاگردی کردن و 🔆۲. عمل کردن 👈علوم ظاهری با روش اول و 👈علوم باطنی با روش دوم قابل تحصیل هستند. 🔆لذا توجه به این نکته لازم است که در علوم معنوی محور اصلی عمل است 👈و بعد هم قاعده (قَوْلِ النَّبِيِّ ص مَنْ عَمِلَ بِمَا يَعْلَمُ وَرَّثَهُ اللَّهُ عِلْمَ مَا لَمْ يَعْلَم الفصول المختارة.ص۱۰۷) هر کس به علمش عمل کند خداوند علم آنچه ندارد را به او به طور وراثتی میدهد 🔆که این وراثت توضیحات زیادی دارد که مقام گنجایش ندارد و بعد استاد و تحصیل عرفان و .... 🔆نکته مهم آخر 👈اگر به علم خود محکم عمل کنیم 👈و در طلب جدیت داشته باشیم 🔆خدای متعال استاد را به سالک عامل مُجِّد، سوخته و عاشق دلخسته خواهد رساند. 👈👈اگر در نماز شب و واجبات و ترک محرمات مانده ایم فرضا که با خوش قسمتی استاد کامل هم پیدا کنیم 👈👈وضعمان بدتر خواهد شد نه بهتر 👈چرا که به علومی دسترسی پیدا میکنیم و عمل نمی کنیم 🔆و لذا نفاق و قساوت قلب ما بیشتر خواهد شد و حال ما بدتر و از هدایت دورتر 🔆چه بسا افرادی که به همین علت عاقبت به خیر نشدند 🔆🔆پس به ارتباط و شرکت در مواعظ همین اساتید معروف و مورد اجماع اکتفا کنیم و بی جهت کار خود را سخت تر و حال خود را خراب تر نکنیم و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمين @salmanraoofi
👈اما پاسخ 🔆 ۱. همانطور که حافظ فرموده و آیت الله العظمی بهجت رحمت الله علیه در نامه ای فرمودند: 🔆قومی به جد و جهد نهادند وصل دوست قومی دگر حواله به تقدیر می کنند 🔆هیچ چیزی در معنویات به اندازه عمل انسان، در رشد انسان تاثیر ندارد. 🔆چه بسیار افرادی که سالها در کنار آیت الله العظمی قاضی بودند ولی هیچ بهره ای نبردند همانطور که علامه طهرانی اشاره داشته اند. 👈بنابر این عمل خود و عمل به دانسته های خود را، مساله اول و اساسی و محوری بدانیم 👈و کسالت و تنبلی خود را بیهوده توجیه نکنیم. 🔆تا وقتی خود، در عمل کاهلیم هیچ چیزی دادرس ما نخواهد بود، حتی اگر ملازم امام معصوم باشیم، استاد سلوک که جای خود را دارد. 🔆 ۲. از درس گرفتن، مباحثه کردن و خصوصا گعده گرفتن با اساتید و طلاب غافل به شدت بپرهیزیم. 🔆در انتخاب هم حجره نهایت دقت را داشته باشیم و اگر مجبور به هم حجره شدن با چنین افرادی شدیم،برنامه خود را برای آنها در عمل روشن کنیم و با جدیت مشغول درس و بحث و استفاده از اساتید اخلاق باشیم. 🔆از نزدیک شدن به طلاب اهل غیبتِ اساتید، مراجع و عارفانی چون و آیت الله بهجت و امثال آنها و و فرار کنیم 👈که متاسفانه طلاب غافل زیادند و طلاب فاجر کم نیستند خدا می‌داند که یک موسیقی مثلا حلال چه تاثیر بدی دارد چه برسد به همنشین شدن با اهل دنیا و معصیت و غفلت 🔆اعاذنا الله من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا 👈در وقت کسالت معنوی از امور زیر غافل نباشیم 🔆 ۳. از نقش موعظه غافل نباشیم. چه بسا در تابستان، ماه مبارک رمضان و ایام تعطیل و ... دروس اخلاق تعطیل باشد 🔆یا در جایی هستیم که دسترسی به اساتید نداریم 👈حداقل سعی کنیم پای منبر یک منبری که به مواعظ خود عامل است و موعظه می کند حاضر شویم. 🔆 ۴. از استفاده از صوت اساتید اخلاق و سلوک غافل نباشیم 🔆صوت اساتید هم بسته به عامل بودن، آنان موثر است و بعضا تاثیرات عجیبی از همین مواعظ صوتی دیده شده است. 🔆 ۵. از استفاده و مطالعه کتب اساتید عرفان و اخلاق، غافل نباشیم و به فراخور حال این کتب را بخوانیم 👈👈و همانطور که برای درس و مباحثه، برنامه داریم برای خواندن این کتب برنامه داشته باشیم. 🔆خصوصا از کتابهایی مثل منیة المرید شهید ثانی، معراج السعادة ملا احمد نراقی، کتب سلسه ملاقلی جولا مثل تذکرة المتقین و المراقبات و رساله لقاء الله و همینطور کتب امام راحل عظیم الشان رحمت الله علیه استفاده ببریم. 🔆 ۶. از خواندن زندگی نامه علمای ربانی مثل ره ، ، و کتبی که در این باره نوشته شده استفاده ببریم 🔆همینطور از خواندن زندگی نامه شهدا و اگر پیدا کردیم وصیتنامه های آنان استفاده کنیم 🔆 ۷. به خاطر مباحثی که گفته شد خود را از اساتید اخلاق و عرفان محروم نکنیم 🔆مراوده، حضور و استفاده از مواعظ آنان را جزء اصلی برنامه های خود قرار دهیم، 👈👈عیب گذاری بر اساتید و کم دیدن آنان مقابل امثال و نواقص دیگری که هر استادی حتی نیز ممکن است داشته باشد 🔆باعث نشود که از هیچ کسی و هیچ درسی و هیچ موعظه ای استفاده نکنیم، 👈که این خود از مکائد بزرگ شیطان است و تفصیل این مساله، خود شرح مفصلی دارد. 🔆 ۸. اگر واقعا طالب معنویات هستیم عرفان بخوانیم 🔆و بدانیم همانطور که در فقه خیلی جزئیات و ریزه کاری ها، هست که باید حتما خوب در درس خارج شرکت کرد تا نکات مهم و کلیدی را در فهم احکام و شناختِ بزرگان فقه به دست آورد 👈بدانید در عرفان هم همینطور است و باید عرفان خواند تا بسیاری ریزه کاریها را در شناخت عارفان و ظرائف عرفان درک کرد و به علم خودسازی و ظرائف آن آگاه شد 🔆البته واقعا عمل و مراقبه در این علم جایگاه ویژه ای دارد. 👈👈👈نکته مهم آخر 🔆از مراجعه به افراد 👈غیر معروف 👈و جوان (کمتر از پنجاه سال) بپرهیزیم 👈و دقیق و با حوصله درباره استادی که میخواهیم به او مراجعه کنیم تحقیق کنیم. 👈👈مساله در استاد اخلاق و سلوک فقط نماز شب و گریه در حال نماز و سوز در حال موعظه و خبر از غیب نیست 👈چه بسا افرادی که مقید به نماز شب هستند و واقعا از غیبِ ما، مطلع اما حب دنیا و مرید بازی در آنان بیشتر است 🔆بدانیم که این مساله با دنیا و آخرت ما سر و کار دارد و بسیار حساس است پس خوب تحقیق کنیم 👈و عامل بودن استاد به گفته هایش را 👈دقیق و 👈درست 🔆در عمل بسنجیم و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمين @salmanraoofi