eitaa logo
سلمان رئوفی
5.4هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
329 ویدیو
187 فایل
🔆قال رسول‌الله ص: ان هذا الدين متین 🔆کانال‌سلمان‌رئوفی 🔆مکتب شناسی فقهی، عرفان شیعی ،سیره ائمه ع ،علوم انسانی، فرهنگ و سیاست راه ارتباط @srsr1359 🔆صوت دروس در کانال سروش @salmanraoufi سایت boohoos.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
۲ زناشویی در آثار عرفاني پيش از ابن عربي در بیشتر کتب اصلی و محوری تصوف و عرفان تا پيش از قرن هفتم، قسمتی به موضوع زن و ازدواج اختصاص داده شده و در غالب آنها دو چیز به عنوان هدف نکاح و ازدواج طرح شده است؛ یکی دفع شهوتی که دل را از خدا مشغول می‌دارد و دیگری، پدید آمدن فرزندی صالح. خصوصاً آنگاه که همسر، همسری موافق باشد، تأثیری به سزا در سلوک به جای می‌گذارد و انس با او دل را قوتی الهی می‌بخشد. علی‌بن عثمان هجویری (متوفی سال ۴۶۵ ه ق) در کشف المحجوب ـ اولين اثر فارسي ِفاخر در حوزه تصوف و عرفان ـ بابی را بدین مسئله اختصاص داده، می‌گوید: «و در جمله، نکاح مباح است بر مردان و زنان و فریضه بر آن که از حرام نتواند بپرهیزد و سنت بر آن را که حق عیال بتواند گزارد، و مشایخ این قصه - رضی الله عنهم - گروهی گفته‌اند که: "اهل (تزویج) مر دفع شهوت را باید و کسب مر فراغت دل را ". و گروهی گفتند که: "مر اثبات نسل را باید تا فرزندی باشد و چون فرزند ببود، اگر پیش از پدر بشود شفیعی بود یوم القیامه، و اگر پدر پیش برود دعاگوئی بماند ...فواید و زواید بهترین از پس اسلام، زنی مومنه موافقه باشد تا بدو انس گیرد مرد مؤمن و اندر دین به صحبت وی قوتی باشد و اندر دنیا مؤانستی که همه‌ی وحشت‌ها در تنهایی است و همه‌ی راحت‌ها اندر صحبت و رسول گفت علیه السلام" الشیطان مع الواحد" و بحقیقت مرد یا زن که تنها بود قرین وی شیطان بود که شهوت را اندر پیش دل وی می‌آراید» (کشف المحجوب هجویری، ص ۵۲۹ تا ۵۳۱) در میان عرفا اختلافی در افضل بودن تزویج و تجرد، روی داده است. برخی تزویج را برتر از تجرد دانسته‌اند و گروهی تجرد را افضل از تزویج انگاشته‌اند، اما چنانچه سهروردی در عوارف المعارف آورده است، این اختلاف در موردی است که فتنه‌ی معصیتی نرود، زیرا درچنین فرضی بی‌هیچ شائبه ازدواج واجب خواهد بود. این اختلاف در اساس، ریشه در کلمات رسول‌الله- دارد زیرا پاره‌ای از روایات حاکی از فضیلت تزویج و پاره‌ای دیگر حاکی از فضیلت تجرد است، لکن چنانچه سهروردی گفته است تعارضي میان این دو طائفه از روایات نیست و تنوع کلمات پیامبر اکرم- به جهت تنوع احوال انسان‌هاست (عوارف المعارف سهروردی، ص ۹۹) اما واقعیت آن است که در میان عرفا نیز حقیقتاً اختلافی وجود ندارد. زیرا برای سالک تنها رسیدن به حق تعالی اهمیت دارد و هر چه در پیش روی سالک قرار گیرد، آن را به مقیاس تسهیل امر سلوک می‌سنجد، ازدواج یا تجرد هر یک تبعاتی از منظر سلوکی به دنبال دارد که اگر به حسب شرایط درونی و بیرونی ، سالک در وضعیتی است که تجرد برای او آسان‌تر است و راه سالک را فراهم‌تر می‌کند و از دغدغه‌های ازدواج نجات می‌دهد ـ دغدغه هايي که وی توانایی هموار کردن آنها را ندارد ـ بهتر است تجرد را تا استمرار آن شرایط ادامه دهد و اگر ازدواج او را در مسیر الی‌الله یاری بیشتری می‌رساند، ازدواج را برمی‌گزیند. به تعبير هجويري در کشف‌المحجوب: «.....و هیچ صحبت اندر حکم حرمت و امان، چون زناشویی نیست، اگر مجانست، مؤانست و موافقت باشد و هیچ عقوبت و مشغولی چندان نه، چون نه جنس باشد. پس درویش را باید که نخست اندر کار خود تأمل کند و آفت‌های تجرد و تزویج اندر پیش دل صورت کند تا دفع کدام آفت بر دلش سهل‌تر باشد، متابع آن شود» (کشف المحجوب هجویری، ص ۵۳۱). سفارش عارفان به شخص سالک پس از گزینش ازدواج نیز آن است که همسرش را به حال خود نگذارد، بلکه همه‌ی حقوق او را ادا کند و از قوت حلال بدو رساند و پس از آن با نیتی الهی همراه با دعا و مناجات، با او درآميزد و به بهره نفس خود بپردازد. سرّاج طوسی (متوفی ۳۷۸ ه.ق) در اللمع می‌گوید: ازآداب زندگيِ آنکس که همسر گزيند يا فرزندي به هم رساند نه آن است که آنان را به امان خدا رها کند، بلکه بر اوست فرض زندگي ايشان ادا کند «و لیس من آداب من تزوج او کان له ولد ان یکل امر عیاله الی الله تعالی و یجب علیه ان یقوم بفرضهم» (اللمع سراج طوسی، ص ۱۸۳) و هجویری نیز می‌گوید: «پس چون درویشی صحبت اختیارکند، تا قوُت آن مستوره [ يعني همسرش را ] از وجه حلال دهد و مهرش از حلال گزارد و تا از حقوق خداوند تعالی و اوامر وی چیزی باقی باشد بر وی، به حظ نفس خود مشغول نشود. و چون آن را بگزارد، قصد فراش وی کند و حرص و مراد خود اندر خود کُشد و با خداوند تعالی بر وجه مناجات بگويد؛ ... یا رب این صحبت من دو چیز را گردان: یکی مر دفع حرص حرام را به حلال و دیگر فرزندی ولیّ و رضیّ به ارزانی دار، نه فرزندی که دل من از تو مشغول گرداند.» (کشف المحجوب هجویری، ص۵۳۲) @salmanraoofi
۳ ابوحفص عمر سهروردی از عارفی خراسانی گزارش می‌کند که به خاطر تعدد زوجاتش مورد عتاب و عیب‌جویی دیگر سالکان قرار می‌گرفت. عارف خراسانی در مقام پاسخ از ایشان می‌پرسد، آیا شده که در میان سلوک و رعایت آداب و دستور العمل‌های سلوکی، خاطر شهوت‌آلودی از ذهن شما بگذرد و قلب شما را مشغول دارد؟! پاسخ می می‌دهند که آری چنین مواردی پیش آمده است. عارف خراسانی به آنها می‌گوید: «اگر من در همه عمر بدین حالی که شما دارید و به راحتی به گذر خطوات گناه‌آلود تن در می‌دهید، رضایت می‌دادم هرگز در تمام عمر ازدواج نمی‌کردم، اما چون تا خاطری پیش می‌آمد به حربه‌ی تزویج آن را دفع می‌کردم، الان چهل سال است که یک فکر گناه برذهنم برنگذشته است.» (عوارف المعارف سهروردی، ص۱۰۱) اگر این نوع نگرش‌ها در ميان معنويت‌گرايان اسلامي را در برابر اندیشه‌ی رهبانیت مسیحی بگذاریم، کاملاً روشن می‌شود تفکر رهبانیتی مسلمانان ـ که یکی از شاخه‌های اصلی تبلور آن در تصوف و عرفان است ـ تا چه اندازه از تفکر رهبانيت مسیحی دور و در فضای شریعت ختمی قرار دارد. تحلیل عمیق‌تر سلوکی از مسئله ازدواج و نکاح را می‌توان از بخش دیگری از کلمات سهرودی در این باب جستجو کرد. سهروردی بر این باور است که وقتی سالک مخالفت با نفس را تشدید می‌کند ودر مسیر ریاضت آن را از لذائذ و مشتهیاتش باز می‌دارد، این کنترل شدید نفس و باز داشتن او از حظوظ نفسانی، گاه به جایی می‌رسد که آنچه درد سالک بود دواء او می‌شود و إعمال شهوات و ارضاء نفس در آن مراحل سخت، موجب همراهی نفس با قلب در سلوک صعودی می‌شود و در نهایت نفس مقابل و مخالف، مُعین و همراه آدمی گشته و موجب انشراح قلب شده و طمأنینه بر نفس حاکم می‌شود و در اين حال زبان حال نفس در خطاب با قلب آن است که (کن معي في الطعام اکن معک في الصلوة) در غذا همراهم باش تا در عبادت همراهت باشم. در همین راستا تأمل در کلام جنید بغدادی (متوفی سال ۲۹۷ ه ق) حائز اهمیت است. او می‌گوید: من به همسر محتاجم چنانچه به غذا احتیاج دارم. این سخن دقیقا به معنای همراهی معنویت عرفانی در اسلام با فطرت و طبیعت بشری است و این نگرش کاملاً انعکاس از برداشت‌های اسلامی و دینی در این موضوع است. @salmanraoofi
۴ 🔆زناشويي در عرفان ابن عربي اما اوج نگرش عرفان اسلامي درباره زن و زناشويي و تبلور کامل اندیشه نبوی- از حیث تحلیلی و سلوکی را باید در نگاه عارف شهیر اسلامی محی‌الدین ابن‌عربی (متوفی ۶۳۸ ه ق) جستجو کرد. ابن‌عربی موضوع نکاح را از منظرهستي‌شناختي آنچنان گسترش می‌دهد که با مطلق ظهور و تجلی گره می‌زند و با عنوان «نکاح ساری» آن را در همه مراتب هستي جاري و شکل‌گيري و آفرينش همه اشیاء را زیر سر پدیده نکاح به شمار می‌آورد و درهمین راستا در مکتب عرفاني محی‌الدین حداقل چهار مرتبه‌ی از نکاح که عبارتند از: «نکاح اسمائی»، «نکاح روحانی»، «نکاح طبیعی ـ ملکوتی»، و «نکاح عنصری ـ سفلی»، تبیین و تشریح می‌شود (قونوی، ص ۳۷۸) و چه بسا بحث و بررسی در اطراف انواع نکاح‌ها در آثار ابن‌عربی با عنوان «علم النکاح» طرح می‌شود. (ابن‌عربی، ج۳ و ج۲، ص۵۸۶). محی‌الدین درباره نکاح عنصری نیز در آنچه مربوط به انسان می‌شود و هم‌اینک محل بحث و گفتگوي ما است، ابعاد مختلفی را مورد تحلیل قرارمی‌دهد که عمده‌ی آنها ذیل چند نکته ارائه می‌شود: الف. در نگاه ابن‌عربی ازدواج و زناشویی نه تنها موجب عفاف و عصمت از گناه است[۲]، بلکه وی با توجه کامل به آنچه در معنویت اسلامی و در روایات پیامبر اکرم- آمده است، یادآور می‌شود که در دین ختمی تبتل جای خود را به تبعّل و عزوبت و تجرد جای خود را به نکاح و ازدواج داده است. محی‌الدین در باب دوازدهم از فتوحات مکیه که با عنوان (فی معرفه دوره فلک سیدنا محمد-) شروع می‌شود می‌گوید: از سنت‌هاي پيامبر اکرم ازدواج است نه تبتّل و دوري از جنس مخالف. آن حضرت به جهت سرّي الهی، ازدواج را عبادت خدا قرار داده است ... واين فضيلت و همانند‌هاي آن از اختصاصات نبي مکرم اسلام است «... وکان من سنته (ای الرسول-) النکاح لا التبتل و جعل النکاح عباده للسرالالهی..... فهذا الفضل و ما شاکله مما اختص به محمد-... (ابن‌عربی، ج۱، ص ۱۴۶)[۳] . به نظر وی نه تنها نکاح عبادت است، بلکه آن را بالاترین عبوديت و برترین نوافل در میان امور طبیعی‌ای همچون اکل و شرب به شمار آورده و در باب هفتادم از فتوحات ضمن بحثی پیرامون قطب، می‌گوید: «فانه لایتحقق له ولا لغیره من العارفین عبودیة اکثر مما یتحقق له فی النکاح لا فی اکل و لا فی شرب و لا فی لباس لدفع مضرة » (ابن‌عربی، ج۲، ص۵۷۴) یعنی نکاح حتی برای واصلان نیز بالاترین بندگی خدای متعال در کارهای طبیعی و امور متعارف زندگی است. از همین‌رو، در وصایائی که به هریک از سالکان و واصلان دارد، از جمله به ازدواج سفارش می‌کند و آثار اخروی آن را برمی‌شمارد و در ادامه می‌گوید: «فان النکاح افضل نوافل الخیرات و اقربه نسبه الی الفضل الالهی» (ابن‌عربی، ج 4، ص477) و در جایی دیگر، برای فهم برخی از معارف ناب عرفانی، کثرت نکاح ـ که در آن درهم آميختگي و انتاج و توليد وجود دارد ـ را پیشنهاد می‌کند وآن را نزدیک‌ترین راه برای رسیدن به هدف می‌شمارد که در نهایت موجب رسیدن به «مقام محبوبی» ودستیابی به رتبه‌ی «اهل اللهی» می‌شود و در حريم قرب خداوند جاي مي‌گيرد به گونه‌اي که هيچ مقامي او را مقيد نمي‌سازد (ابن‌عربی، ج ۳، ص ۵۴۵) ب. از نگاه ابن‌عربی ازدواج و نکاح بزرگ‌ترین نعمت خداوند است و به همین جهت، خداوند متعال زنان را محبوب رسول‌الله- کرده و او را برنکاح ایشان قوت بخشیده است. وی در باب ۵۵۸ فتوحات در بحث از حضرت شکر، پس از طرح دقایقی درباره شکر، موجب آن را نعمت‌های الهی می‌شمارد وسپس به نحو شگفتی در کل این بحث، تنها نعمت نکاح را مطرح کرده و آن را بالاترین نعمت معرفی می‌کند. محی‌الدین در تبیین سر این مسئله به نکته ظریفی اشاره می‌کند و آن این است که در همه نظام هستی انسان بزرگترین صنعت الهی است وتنها ازدواج بستر را برای پدید آمدن چنین موجودی فراهم می‌کند (ابن‌عربی، ج۴، ص۲۴۳). ج. از منظر این عارف سترگ اسلامی، اگرچه انسان‌ها و حتی سالکان در نکاح و زناشویی می‌توانند انگیزه‌های متعددی را تعقیب کنند، اما دو انگیزه‌ی بسیار متعالی در سطوح برتر سلوکی وجود دارد، یکی آنکه در عالم ماده، پدید آمدن صورت‌های مختلف در پی انفعال محل منفعل شکل می‌گیرد و در میان محل‌های انفعالی متعددی که هریک شرایط پدیدآمدن صورتی را فراهم می‌سازند، زن کامل‌ترین منفعل و برترين پذیرنده است که بستر را برای تحقق کامل‌ترین صورت یعنی صورت انسانی آماده می‌کند، لذا یکی از انگیزه‌های ظریف اهل معرفت در امر نکاح، محبت ایشان به چنین محل منفعل ـ زن ـ است و از اسرار آنکه خداوند متعال زن را محبوب پیامبر خاتم-‌ قرار داد و چنین امتنان اختصاصی را به آن جناب کرد، همین امر است (ابن‌عربی، ج ۴، ص۲۴۳). @salmanraoofi
۵ اما اوج کار محی‌الدین ابن‌عربی در تبیین انگیزه دوم در مسئله نکاح و زناشویی است، چنانچه وی می‌گوید شاید بتوان از فضای حاکم بر اقوال و افعال و سیره‌ی پیامبراکرم- همین معنا را استشمام کرد. ابن‌عربی براين باور است انگیزه نهایی عارف کامل مکمّل از عمل زناشویی، دستیابی به عصمت از گناه و رسیدن به عفاف نیست، زیرا این معنا، به صورت متعارفِ آن در حق چنین فردی ـ که در حد عصمت يا نزديک به آن است ـ تقریباً بی‌معناست، حتی انگیزه متعالی او، رسیدن به فراغت قلب و یا حتی ایجاد مثل و استمرار نسل نیست، بلکه سرّ نهایی کار عارف کامل مکمّل در عمل زناشویی صرفاً اعمال شهوت است! کثرت زوجات رسول الله-‌ از یک طرف و قلّت فرزندان آن جناب از سوی دیگر، نشان می‌دهد که مراد آن حضرت از ازدواج‌های متعدد، خود نکاح و عمل زناشویی بوده است، ابن‌عربی در کلمات خود دو مورد دیگر را نشان می‌دهد که نکاح و جماع در آن دو نیز تنها برای اعمال شهوت است، یکی نکاح اهل جنت و بهشتیان است که هیچ انگیزه‌ای در آنجا جز شهوت و لذت شهوی وجود ندارد و دیگری نکاح حیوانات است که در آنجا نیز گرچه تولید مثل نیز معمولاً و به صورت طبیعی وجود دارد اما هدف حیوان تنها رسیدن به لذت شهوی است. (ابن‌عربی، همان). محی‌الدین در باب ۲۷۰ فتوحات می‌گوید: در نکاحی که جهت صرف شهوت صورت می‌پذیرد، عبودیتی کامل وجود دارد که درک آن برای اکثر عارفان نیز پوشیده است و جز اندکی از اهل عنایت آن را درک نمی‌کنند و عموم مردم نیز شرافت این نوع نکاح را نه تنها ادراک نمی‌کنند، بلکه آن را زشت و قبیح دانسته و چنین عملی را شهوتی حیوانی و به دور از مقام انسان معرفی می‌کنند، غافل از آنکه خود به شکلی ناخود آگاه برترین اسم را بر آن گذاشته و آن را شهوتی حیوانی می‌نامند که از ماده حیات و زندگی الهام می‌گیرد (ابن‌عربی، ج ۲، ص۵۷۴) تحلیل ابن‌عربی از وجود بندگی سطح بالا در عمل زناشویی نیز جالب و برای اهل معرفت قابل دقت است، وی می‌گوید، غالباً در یک فرایند قهرآمیز که دو طرف قاهر و مقهور وجود دارد، لذت از آن قاهر است نه مقهور الا در عمل زناشویی که لذت از آن مردی است که در حین عمل زناشویی مقهور طرف مقابل است به‌گونه‌ای که هرچه این مقهوریت به درجه بالاتری صعود می‌کند و ضعف و فتور خاص بر مرد چیره‌تر می‌شود؛ لذت شدیدتر می‌گردد تا آنکه بر مرز لذت مُفینه و شهوت محوکننده می‌رسد و مرد در نقطه‌ای قرار می‌گیرد که در نهایت ضعف و مقهوریت کامل، حالت بی‌خودی از خود و فنا بدو دست می‌دهد و این اوج بندگی عارفانه و تبلور اضمحلال انانیت است که در دل عمل زناشویی وجود دارد (ابن عربي، همان) محی‌الدین در فص محمدی ـ از فصوص الحکم ـ مسئله را با مقداری تفصیل بيشتري ارائه کرده است. وی در آنجا آميزش و نکاحی که برای مجرد شهوت باشد را به دو قسم تقسیم می‌کند؛ یک قسم آنجاست که مرد بدون آنکه حقیقت اصلی شهوت و روح آن – يعني محبت و شوق خداوند – را مد نظر قرار دهد به عمل زناشويي مي پردازد یعنی در غفلت از حق تعالی، از زن لذت برده و در او فنا می‌یابد، در اینجا شهوت او صورت و ظاهری است که از روح آن غفلت شده است. اما قسم دوم آنجاست که مرد از حقیقت شهوت و لذت باخبر است و با علم یقینی و یا شهود عینی با فناء در زن ،خود را از انانيت آزاد و در تجربه نيستيِ خويش، حقيقت بي تعين را در مي‌يابد و فانی در حق می‌شود . این نوع از شهوت‌گرایی محض در عمل زناشویی تنها از آنِ عارف کامل است (قیصری، ص۴۸۰) به همین جهات است که یکی از اوصاف قطب و انسان کامل الهی، علاقمندی به زنان و رغبت به کثرت نکاح با ایشان است (فأما القطب و هو عبدالله و هو عبد الجامع.... کثیر النکاح راغب فیه محب للنساء) (ابن‌عربی، ج۲،ص۵۷۳) ابن‌عربی در ادامه همین گفتار به نکته‌ای کلیدی در سلوک اسلامی اشاره می‌کند و آن این است که معنویت اسلامی در نقطه اوج خود، چنانچه حق بُعد روحانی را به‌طور کامل رعایت می‌کند، حق بُعد طبیعی و جسمانی را نیز در حد کامل و بر اساس موازين شرع بجا می‌آورد و از روی میزان عدل، ميانه روي را وجهه همت خويش قرار مي دهد. «...یوفی (القطب) الطبیعه حقها علی الحد المشروع له و یوفی الروحانیه حقها علی الحد للالهی یضع الموازین و یتصرف علی المقدار المعین» (ابن عربي، همان) . @salmanraoofi
#معرفی_کتاب #بانوان 🔆رونمایی و نقد زن و چالش های جامعه 🔆دوشنبه ۲۶ آذر تهران #امام_موسی_صدر ره @salmanraoofi
زن و چالش‌های جامعه از میان سخنرانی‌ها و مقالات و مصاحبه‌های آن‌ها که به موضوعات و و پرداخته‌اند در کتاب «زن و چالش‌های جامعه، جستارهایی درباره‌ی مسائل زن و خانواده و جوان» منتشر شده است. از دو جهت این سه موضوع در یک کتاب تنظیم شده است: نخست، پیوندی که میان هر سه موضوع برقرار است و تاثیر و تاثری که بر یکدیگر دارند و از یکدیگر می‌گیرند. نقش و رابطه‌ی زن و جوان در شکل‌گیری و کارکرد خانواده موثر است و در تعریفی که از نظام خانواده به دست می‌دهیم، جایگاه زن و جوان روشن می‌شود. دوم، تاثیری که جهان نو در نگاه و نگرش به هر سه موضوع گذاشته است. این کتاب روش امام موسی صدر در مواجهه با مسائل جدید شناخته می شود. نشست ویژه‌‌ی شهر کتاب روز دوشنبه ۲۶ آذر ساعت ۱۶:۳۰ با نقد و بررسی کتاب «زن و چالش‌های جامعه» با حضور فاطمه صدرعاملی، نسرین فقیه ‌ملک‌مرزبان، حجت‌الاسلام و المسلمین مهدی مهریزی و دکتر خسرو باقری در مرکزفرهنگی شهر کتاب واقع در خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمد قصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم برگزار می‌شود. @salmanraoofi
باسمه تعالی برنامه مطالب کانال بحوث با تغییر جزیی از این به بعد ان شاء الله به شرح ذیل خواهد بود شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنجشنبه جمعه مطالب ، و هم هر چه مهم به نظر برسد بدون در نظر گرفتن روزهای هفته بارگزاری خواهد شد صوتهای مهم در کانال @d_raoofi بارگزاری شده است و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین سلمان رئوفی ۱۳۹۷/۹/۲۴ @salmanraoofi
#علوم_انسانی_اسلامی @salmanraoofi
‌🔆حجاب الفاظ همانا این را بدان که الفاظ و عبارات حجابهای حقایق و معانی هستند و عارف ربّانی باید آنها را به کناری افکنده و با نورِ دل حقایق غیبی را دریابد؛ هر چند عمومِ مردم در اوّل راه به آن نیازمندند. همچنانکه حواس ظاهر نردبان مبانی عقلی و حقایق کلّی نورانی هستند. 📚 الی الخلافة و الولایة، ص ۵۱ @salmanraoofi
🔆همه در حجابیم 🔆بدان ای مهاجر به سوی خدا با پای معرفت و یقین، همانا او را در عوالم ذکر حکیم نه اسمی است و نه رسمی؛ و در ملک و ملکوت نه اثری است و نه نشانه‌ای. خواست عارفان به وصول او ناممکن و پای سالکان در سراپردۀ جلالتش لرزان و لغزان، دل‌های اولیای کامل از ساحت قدسش در و برای همۀ پیامبران و رسولان ناشناخته، او نه معبود هیچ عابد و راه یافته‌ای است و نه مراد و مقصودِ هیچ صاحب معرفتی از اهل کشف و یقین، تا آنجا که برگزیده خلقت گوید: «ما عَرَفْناکَ حَقَّ مَعْرِفَتِک وَ ما عَبَدناکَ حَقَّ عِبادَتِک؛ آنچنان که شایستۀ توست تو را نشناختیم و آنچنانکه سزاوار بندگی توست، بندگی‌ات را نکردیم» 📚 الی الخلافة و الولایة، ص ۴۲ @salmanraoofi
🔆پرده‌برداری از حکمت یک رفتار! چرا رهبری مستقیم وارد حل مشکلات نمی شوند؟" مهدی فضائلی در یادداشتی با عنوان « پرده برداری از حکمت یک رفتار» در باره سوال برخی افراد که "چرا رهبری مستقیم وارد حل مشکلات نمی شوند؟" و دوراندیشی و حکمت رفتار رهبری معظم انقلاب اسلامی در این باره به ویژه در موضوع اخیر بازنشستگان و استجازه رئیس قوه قضائیه برای برخورد با مفسدان اقتصادی نوشت: به دنبال سؤالات و ذهنیت‌های ایجاد شده در باره اجازات رهبری برای به کارگیری تعدادی محدود از بازنشستگان و سرانجام سوال همراه با تندی یکی از طلاب در درس خارج از ایشان، رهبری در ابتدای درس خارج روز سه شنبه هفته گذشته مختصر و روشنگرانه، نکاتی گفتند. این یادداشت به بعد"پاسخگویی" و "شفافیت" رفتار و "اخلاق و ادب حکمرانی" رهبر حکیم انقلاب اسلامی ورود نمی کند، هر چند درس های بسیار ارزشمندی اینجا نهفته است که البته مقداری هم در این باره گفته اند. آنچه در این یادداشت به آن می پردازم پاسخ به یک پرسش به بهانه ورود رهبری به موضوع بازنشستگان است. مدتی است با توجه به افزایش مشکلات اقتصادی و معیشتی و ضعف دستگاههای اجرایی در بخش های مختلف، عامدانه در این سوال دمیده می شود و یا عده ای از سر ارادت این پرسش را مطرح کرده اند که "چرا رهبری مستقیم وارد حل مشکلات نمی شوند؟" حتی برخی بزرگان در جلساتی به حضرت آقا گفتند، شرایط کشور عادی نیست تا از طرق عادی مشکلاتش حل شود و تلویحا" خواستار ورود مستقیم ایشان شدند؛ اما ایشان ضمن توجه به شرایط خطیر (و البته نه بحرانی)کشور صراحتا" فرمودند:"ایجاد تشکیلات موازی با دولت هم ،راه اصلاح نیست...کار جهادی باید انجام بگیرد اما به وسیله چه کسی؟ به وسیله خود مسئولین؛ در مجاری قانونی باید این کار انجام بگیرد. بله، یک موردی ممکن است باشد که مسئول دستگاه دولتی، قانون جواب ندهد، احتیاج باشد یک کار بر خلاف قانون انجام بدهد، احتیاج باشد از ما اجازه بگیرد که ما حتما" همراهی و کمک خواهیم کرد؛ این مشکلی ندارد..، اما کار را باید خود مسئولین مربوطه انجام بدهند. کار موازی در کنار دستگاه دولتی کار موفقی نیست؛ این تجربه قطعی این حقیر است در طول این سالها". آنچه در ماجرای ساده بازنشستگان و پیش از آن در استجازه رئیس قوه قضائیه برای برخورد با مفسدان اقتصادی و کمک و همراهی رهبری با دستگاه ها اتفاق افتاد، دور اندیشی و حکمت رفتار رهبری معظم انقلاب اسلامی را یکبار دیگر آشکار ساخت. در این دو مورد، رهبری مستقیما" وارد نشدند و صرفا" برای کمک به دستگاه های مجری، مانع را برداشتند اما این همه هیاهو و سوال و ابهام پراکنده شد؛ آیا اگر رهبری خود مستقیما" وارد مسائل مختلف کشور می شدند یا بشوند دهها سوال و اما و اگر از سوی افکار عمومی و نخبگان بی غرض و افراد مغرض مطرح نمی شود که چرا و چرا؟! ورود مستقیم رهبری به حل و فصل مشکلات کشور در بخش های مختلف، صرف نظر از اینکه اولا "عملا" ممکن نیست و سازوکارها و عِدّه و عُدّه دستگاه رهبری کفاف چنین ورودی را نمی کند و ثانیا"منجر به سلب مسئولیت دستگاهها از خودشان می شود و ثالثا" در مواردی مردم سالاری را مخدوش می کند،سوالات و ابهاماتی را هم متوجه رهبری خواهد کرد که به هیچ وجه به صلاح این جایگاه نیست. البته همانطور که خود معظم له تصریح کرده اند، رهبری در شرایط خاص و در صورت نیاز، در برداشتن موانع از سر راه دستگاهها هر چند آن مانع قانون باشد، با استفاده از اختیارات قانونی و شرعی خود، مساعدت کرده و خواهند کرد و این (گره گشایی از کار دستگاه های اجرایی) یکی از اصول حاکم بر تصمیمات رهبر معظم انقلاب اسلامی است. نهاد رهبری، نهاد مهم و مقدسی است که باید به عنوان فصل الخطاب باقی بماند و در شرایط حساس حلال مشکلات باشد و نباید اجازه داد درگیر مسائلی شود که این جایگاه را تقلیل دهد. @salmanraoofi
10.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#فرهنگی #سیاسی 🔆پرفروش‌ترین کتاب روسیه، نوشتهٔ دیمیتری ژوکوف، نویسنده فقید روسیه کتاب «از خمینی تا خامنه‌ای» است. همسرش می‌گوید: "همسرم بین تمامی آثارش بیشتر از همه به این کتاب دلبستگی داشت و هر کسی این کتاب را بخواند ایران را دوست خواهد داشت و رهبران حکیم ایران را تکریم خواهد کرد" @salmanraoofi