#مسلمانان_هند
#اسلام
#هندو
#بررسی_و_تحلیل3
💢زمینههای اجتماعی اعتراضات اخیر مردم هند؛ نقطه عطفی دیگر در تاریخ معاصر شبه قاره
⏺برای رسیدن به پاسخ به این سؤالات، لازم است نگاهی به تجربه اخیر ایالتی در شرق هند (نزدیک بنگلادش) به نام «آسام» بیندازیم. این استان کوچک هندی با جمعیت تقریبا 33 میلیون نفر (که حدودا 40 درصد آنها مسلمانند) تنها جای کشور است که در آن برنامه N.R.C. تا به حال اجرا شده. اجرایش به این صورت بوده: ابتدا شهروندی همه ساکنان این ایالت مشکوک خوانده شد وسپس از هر نفر خواسته شد با ارائه مدارک لازم شهروندی خود را اثبات کند. در 4 سال اخیر که اجرای این برنامه به طول انجامید، زندگی آسامیها، بویژه اقشار ضعیف جامعه، مختل شد. زیرا داشتن مدارک مهمی مثل کارت ملی، پاسپورت وغیره نیز، بخاطر احتمال اخذ غیرقانونی آنها ناکافی قرار داده شد! پس همه باید ثابت میکردند که در یک روز معینی در سال 1971، تابع و شهروند قانونی هند بودهاند. چون اکثر مردم بعد از این تاریخ به دنیا آمده اند، از آنها خواسته شد اثبات کنند پدرانشان در آن تاریخ شهروند قانونی هند بودند. اینجا بود که تازه مشکل دوم شروع میشد و آن، اثبات قانونی انتسابشان به پدرانشان بود. مردم بی سواد، فقیر، خانمها و روستاییها و مسلمانان، عذابشان از بقیه بیشتر بود. بازار رشوه و جعل مدرک هم داغ شد. در پایان این فرایند ویرانگر در نیمه دوم سال 2019، نزدیک به 2 میلیون نفر (نزدیک به 6% جامعه آسام) که یک سوم آنها مسلمانند، نتوانستند شهروندی خودشان را اثبات کنند و به بنگلادشی بودن متهم شدند. اما نه دولت هند هیچ برنامهای برای مذاکره با بنگلادش در این رابطه دارد و نه خود بنگلادش قبول میکند که شهروندانش به هند رفته باشند.
⏺این کارشناس مسائل هند ابراز داشت: اینجاست که این برنامه ابعاد وحشتناک پیدا میکند زیرا دولت مرکزی ساخت تعدادی اردوگاه زندانی برای کسانی که نتوانستند شهروندی خود را اثبات کنند در آسام را شروع کرده. ولی همه این اردوگاهها نیز ظرفیت این 2 میلیون نفر را نمیتوانند داشته باشند. اما برخی افراد ردهپایین حکومت و حزب حاکم گفتهاند که با اینکه این افراد شهروند هندی نیستند، اجازه میدهیم در کشورمان بمانند ولی بدون حقوق شهروندی. یعنی نه میتوانند رأی بدهند، نه اموال منقول داشته باشند و نه از خدمات آموزشی و غیره دولت بهرهای ببرند. یعنی ایجاد قانونیِ یک قشر بزرگ شهروند درجه چندم، فاقد بسیاری از حقوق اولیه.
⏮اعتراضات هند
سید عاکف زیدی اضافه کرد: اینجا رابطه بین C.A.A. و N.R.C. واضح میشود. کسانی که با ان.آر.سی از رده شهروندی خارج میشوند، با سی.ای.ای دوباره تابعیت میگیرند، جز مسلمانان که از این قانون استثنا شدهاند. تجربه آسام نشان داده وقتی این برنامه در بقیه هند اجرا میشود، بسیار محتمل است که عذاب اثبات تابعیت در انتظار همه مردم مستضعف باشد، ولی پس از آن، عذاب بزرگتر سلب تابعیت و شاید حبس در زندان، متوجه فقط مسلمانان هند خواهد بود.
⏺مقامات حزب حاکم فعلی ابراز داشته اند که جایی برای اعتراض مسلمانان وجود ندارد زیرا اگر تابع هند باشند جای هیچ نگرانی نیست. ولی شناختی که مسلمانان از این حزب دارند، تجربه تاریخی آنها و نیز تجربه اخیر در آسام، این احتمال را تقویت میکند که اضطراب آنها منطقی است. در واقع، مدتی هست که مسلمانان هند دائم در حال استرس و اضطراب بوده اند و این اعتراضات واکنشی به همان فشار چند ساله یا چند دهه آنان است.
⏮چرا مسلمانان هند مدتهاست که اضطراب دارند؟
وی با پرداختن به ریشه های تاریخی این اضطراب گفت: در سال 1947 هند از استعمار انگلیس استقلال یافت. قبل از دوره استعمار، مسلمانان هند تقریبا 550 سال (حدودا بین 1200-1757م) قدرت سیاسی را در اختیار داشتند که در این مدت، هند یک دوره نسبتا پررونقی را تجربه کرد. به عنوان مثال در قرن 17، هندوستان از لحاظ صادرات و تولید ملی رتبه اول یا دوم جهان را داشت. جهان اسلام نیز از هند نفع زیادی برد که اقلش این بود که با اتصال این واحد اقلیمی ثروتمند به جهان اسلام، حجم اقتصاد و جمعیت جهان اسلام بیش از دو برابر افزایش یافت. اما دوره استعمار هند، دورهی جدایی هند از جهان اسلام بود و به همین خاطر است که دو جامعهی هند و ایران امروز تقریبا از یکدیگر بیخبر هستند، در حالیکه تا نیمه اول قرن 19، رابطه تنگاتنگ و تبادل وسیع فرهنگی و اقتصادی داشتند.
@salmanraoofi
#بررسی_و_تحلیل3
#اسناد_تاریخی
#عزل_منتظری
#امام_خمینی
📌 روایت اسناد از«ساده لوحی»منتظری/آیا تصمیم امام خمینی ناگهانی بود؟
❇ بنا بر روایت و اسناد تاریخی به وضوح می توان دریافت دو شبهه عزل ناگهانی قائم مقام رهبری توسط امام خمینی و ساده لوح نبودن حسینعلی منتظری صحت ندارد.
🔅🔅🔅
▪ باقی نیز در همان سخنرانی با استناد به سخنان امام (ره)، از شأن علمی منتظری سخن میگوید. اضافه بر اینکه باید توجه نمود که ساده زیستی و صمیمیت در برخورد با مردم، غیر از بحث ساده لوحی و ساده اندیشی است و این دو بحث نباید با یکدیگر خلط شود.
📐 تصریح به «ساده لوحی» به عنوان یکی از مؤلفّه های شخصیّتی آیت اللّه منتظری، در نامه امام به صورت عمومی مطرح گردید: «… از آنجا که ساده لوح هستید و سریعاً تحریک میشوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید…واللّه قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را ساده لوح می دانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیل کرده که مفید برای حوزههای علمیه بودید.» [۱۵]
🔹 برخلاف تصور عمومی که گمان میکند این تعبیر تنها توسط امام برای وی به کار رفته است، التفات به سادگی، زودباوری و اثرپذیری آیت اللّه منتظری از اطرافیان در خاطرات و اسناد مختلفی ذکر شده است.
📐 به عنوان نمونه در یکی از اسناد لانه جاسوسی و بر طبق ارزیابی کارشناسان خبره آمریکایی که پس از دیدار کارمند سیاسی سفارت آمریکا با آیت اللّه منتظری به نگارش در آمده است، وی فردی غیرمستقل و اثرپذیر معرفی شده است: «…با توجه به این ملاقات کوتاه مدت، ما چنین احساس میکنیم که وی یک متفکر سیاسی متبحّر نبوده و اکثر مطالبی که به وی استناد داده میشود، یا برایش نوشته شده و یا توسط دیگران در دهانش گذاشتهاند. مترجم وی در طول این ملاقات، یک روحانی جوان با انگلیسی خوب بود و در مواردی توصیههایی به وی میکرد تا بر آنها تأکید نماید.» [۱۶]
📐 امام موسی صدر نیز در گفتگوی خود با شهید بهشتی در بهار ۵۷ به ساده لوحی وی اشاره دارد: «…دایی جان [سیدموسی صدر] با شگفتی پرسیدند آقای منتظری!؟ آقای بهشتی پرسیدند مگر شما عقیدهای غیر از این دارید؟ آن وقت دایی جان ضمن اشاره به اخلاص و ارادتشان نسبت به آقای منتظری و با تأکید بر شرایط و خصوصیّات مهم زعامت سیاسی و دینی در این زمان، صراحتاً جواب مثبت داده و سیّد محمّد باقر صدر را نام بردند! در آنجا توضیح دادند که درایت ذاتی و هوشیاری و قدرت مدیریّت اجتماعی و مبانی فکری سیاسی و اجتماعی و مذاق فقهی سیّدمحمّد باقر صدر با آقای منتظری خیلی تفاوت دارد…می گفتند من به آقای منتظری خیلی ارادت دارم ولی ایشان توانایی اداره جامعه را ندارد و با وجود مبانی فقهی، نوعی ساده انگاری و خوش باوری ویژه ای دارند.» [۱۷]
📐 سید حمید روحانی درباره وابستگی شخصیتی منتظری میگوید: «استقلال ذاتی نداشت! … ایشان [در جریان مبارزات] دنباله رو آقای ربانی بود و آنچه را که آقای ربانی انجام میداد، ایشان هم همان را انجام میداد؛ اگر اعلامیه را آقای ربانی امضا میکرد، ایشان هم امضا میکرد، آقای ربانی رد میکرد، ایشان هم رد میکرد.» [۱۸]
📐 محمدجواد حجتی کرمانی از مبارزین و سیاسیون دوران انقلاب نیز همین مطلب را تأکید میکند: «… در میانِ روحانیون هم من کسی را مثلِ او (شهید ربانی شیرازی) ندیدم؛ حتی آقای منتظری را. آقای منتظری در سیاست پیشرو بود ولی فهم و انضباطِ فکریِ آقای ربانی را نداشت.»
📰 خبرنگار می پرسد: آیا این درست است که آیت اللّه منتظری از آیت اللّه ربانی شیرازی متأثر بوده است؟ بله، بله، آقای ربانی بسیار قوی بود.» [۱۹]
📐 همچنین نظر حسن حبیبی و صادق طباطبایی که مربوط به سال ۵۷ و قبل از پیروزی انقلاب اسلامی است، در این زمینه بسیار جالب توجّه است که میگوید: «از کسان دیگری که برای دیدار و گفتگو با امام به پاریس آمدند، آیت اللّه منتظری بود. اقامت ایشان زیاد طولانی نبود و یکی دو ملاقات با امام انجام دادند. غروب همان روز ورودشان من به اتفاق آقای حبیبی به دیدن ایشان رفتیم. آقای محمد منتظری هم به لحاظ اینکه به دیدن پدرش رفته بودیم، خیلی احترام به ما گذاشت. موقع شام هم بود. آقای منتظری شوخی و مزاح میکرد. مثلاً میگفت آبگوشت خانه علما تا دستت در آب است گوشت دارد. من و آقای حبیبی با اشتیاق خاصّی به دیدن ایشان رفته بودیم ولی از آن ملاقات یک مقداری افسرده شدیم! و بی اختیار به یکدیگر گفتیم: «میان ماه من تا ماه گردون…»
@salmanraoofi