eitaa logo
سلمان رئوفی
5هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
338 ویدیو
188 فایل
🔆قال رسول‌الله ص: ان هذا الدين متین 🔆کانال‌سلمان‌رئوفی 🔆مکتب شناسی فقهی، عرفان شیعی ،سیره ائمه ع ،علوم انسانی، فرهنگ و سیاست راه ارتباط https://eitaa.com/srsr1359 🔆صوت دروس در کانال سروش @salmanraoufi سایت boohoos.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ از مهمترین مواضع دشمنی با است 🔹 به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع‌رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، حجت‌الاسلام دکتر سید رئیس پژوهشگاه، در گفت وگو با خبرگزاری شبستان، با بیان اینکه انقلاب بیش از آنکه رویکرد نظامی و حتی فرهنگی داشته باشد، رویکردی علمی داشت، اظهار کرد: این بدان معنا است که انقلاب اسلامی ولو اینکه در برخی خاستگاه های فرهنگی و سیاسی از جمله عدم کفایت شاه در اداره کشور، وابستگی به بیگانگان و … شکل گرفت اما باز هم بیش از آنکه مستند به این موارد باشد متمرکز بر آن است که منطق جدیدی برای اداره کشور و بلکه جهان شکل بگیرد. 🔹 رئیس پژوهشگاه ادامه داد: اساساً دعوای نظام سلطه با کشور و نظام ما، دعوا بر سر کارگزاران خاص نیست که اگر بود در همین کشور محدود می شد و هرگز این اندازه دشمنی های متعدد اظهار نمی شد، اما طی این چهار دهه مشخص شد که آنها با یک نوع نگرش خاص در اداره جامعه ایران پس از انقلاب اسلامی مواجه شدند که مبتنی بر علوم انسانی اسلامی بود و در نتیحه تمامی تلاش خود را به کار بستند تا در سطح جهانی با این نظام مبارزه کنند. @salmanraoofi ادامه در👇👇👇
از مهمترین مواضع دشمنی با است 🔹 حجت‌الاسلام ایزدهی ادامه داد: عمده مشکل غرب با ما آن است که نظام اسلامی در مبانی و مباحث نرم افزاری مربوط به اداره جامعه و نگرش به انسان و جهان، نگاه متفاوتی با آنها دارد در نتیجه بحث هم طرازیِ این نگاه و امکان تبدیل آن به علوم انسانی مستقل برآمده از وحی، عمده تقابل نظام اسلامی و نظام غربی است؛ بنابر این، در طول سالیان پس از انقلاب اگر این جوهره را نداشتیم و به جای آن نگاه سکولار، لیبرال و اومانیستی داشتیم هرگز با ما مشکلی نداشتند. مساله آنها این است که انقلاب این مباحث را به چالش می کشد. 🔹 وی تاکید کرد: این نوع نقد و مبنایی که در نظام اسلامی داریم، قابلیت به چالش کشیدن نظام سلطه و نظام غربی را دارد و عملا ماهیت غرب را به زیر سوال می برد در نتیجه سال های سال است که آنها با ما به طرق مختلف دشمنی می کنند. 🔹 حجت‌الاسلام ایزدهی با بیان اینکه از جمله مهمترین عواملی که سبب دشمنی غرب با نظام ما می شود تولید علوم انسانی اسلامی است، تاکید کرد ذات این انقلاب، تکیه بر علوم انسانی اسلامی است که در اوایل انقلاب به صورت اجمالی و در دهه های بعد به شکلی جدی در سطح گسترده پیگیری شد. 🔹 وی ابراز کرد: در سال های بعد از انقلاب و هر چه که جلوتر رفتیم این امکان یعنی تبدیل علوم انسانی اسلامی به قالب های مختلف و خرده نظام های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی قوت گرفت و عملا این اتفاق افتاد تا جایی که امروز سخن از تمدن نوین اسلامی به میان می آید که این نتیجه انقلاب اسلامی است و اندیشمندان به جد روی این مساله کار می کنند. 🔹 وی با بیان اینکه حرکت علمی در بحث علوم انسانی اسلامی پس از انقلاب سرعت قابل توجهی داشته است، بیان کرد: این امر طبیعتا منبعث از نگرش مقام معظم رهبری(مدظه العالی) است. جنبش نرم افزاری و کرسی های نظریه پردازی بسیاری از کارها را جلو برده است، کرسی های آزاداندیشی بستری برای نگاه علمی است چراکه تا نقد و نظر نباشد نمی توان کاری از پیش برد. 🔹 حجت‌الاسلام ایزدهی در پایان خاطرنشان کرد: قطار تولید علم بعد از انقلاب اسلامی با حداکثر سرعت پیش رفت و طبیعتا این نهال امروز به باروری رسیده است اما اینکه بتوانیم گام های جدی تر و مهم تری برداریم نیازمند آن است که رویکرد کاملا همه جانبه و ساختارمندی ایجاد شود. رشته های مختلف در عرصه علوم انسانی ایجاد شود و در چشم انداز چهلمین سال گام های جدی برداریم. @salmanraoofi
📌 گفتاری از آیت الله ؛ ✳ در مواجهه با تمدن ، کدام را باید دنبال کنیم؟ 🔅🔅🔅 ✅ باید با روش «استحاله» با تمدن مدرن مواجه شویم و تلاش کنیم تمدن مدرن را در تمدن اسلامی منحل کنیم. ما در مرحلهٔ اصلِ انقلاب اسلامی و تدوین قانون اساسی این کار را کردیم. ادامه گفتار👇👇👇
📌 گفتاری از آیت الله ؛ ✳ در مواجهه با تمدن ، کدام را باید دنبال کنیم؟ 🔅🔅🔅 📝 به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح، آیت الله محمدمهدی میرباقری در گفتار زیر با طرح پرسشی مبنی بر اینکه در مواجهه با تمدن غرب، کدام استراتژی را باید دنبال کنیم؟ چهار محور انزوا (کناره‌گیری از مدرنیته)؛ مدرنیزاسیون (پذیرشِ کامل مدرنیته)؛ مدرنیته اسلامی (ترکیبِ اسلام و مدرنیته) و تمدن‌ اسلامی (انحلال مدرنیته در تمدن نوین) را مورد بررسی قرا می دهد. متن این گفتار را در ادامه می خوانید؛ ❇ «سؤال این است که استراتژیِ انقلاب اسلامی درمقابلِ تمدّن غرب چه باید باشد؟ با این مدنیت مدرن که پیش روی ماست چه باید کرد؟ 🔹 جواب‌های متفاوتی به این پرسش داده‌ شده است و رویکردهای مختلفی شکل گرفته است. 1⃣ ۱- رویکرد اول این است که ما باید به‌طورکلی از این تمدن تبرّی بجوییم و سعی کنیم به هیچ وجه آلودهٔ به آن نشویم و انزوای کامل پیدا کنیم. این یک مدل است که طبیعتاً نمی‌تواند نسخهٔ اجتماعی باشد و نسخهٔ مقابلهٔ با آن دستگاه نیست. یعنی، این‌که آدم منزوی بشود و به‌صورت همان زندگی کاملاً سنتیِ قدیم زندگی کند و از مظاهر تمدنی هم مطلقاً استفاده نکند، تقریباً نشدنی است؛ اگر هم بشود، یک الگوی عمومی نیست و برخورد فعال با واقعه نیست. نمونه‌اش مدلِ مقلدهای مرحوم میرزا صادق تبریزی است. 2⃣ ۲- رویکرد دوم این است که تمدّن غرب کلاً پدیدهٔ خیلی خوبی است و ما باید آن را بپذیریم و خودمان را با آن تطبیق دهیم، و حَتّی فرهنگ دینی و سنن مذهبی خودمان را به نفع آن تغییر دهیم. این پاسخِ روشنفکرهای سکولار است که تمامیتِ اندیشهٔ غربی را قبول کرده‌اند و معتقد به تمدّن غرب با همه لایه‌های آن هستند؛ یعنی از لایه‌های ایدئولوژیک تا فلسفی‌ و تا لایه‌های علمی و صنعتی و ساختارهای اجتماعیِ آن را به رسمیت می‌شناسند؛ می‌گویند ما باید تمامیت این تمدّن را بپذیریم؛ نمی‌شود اقتصادش را پذیرفت ولی ایدئولوژی آن را نپذیرفت. اقتصادِ لیبرال با فرهنگِ لیبرال و با سیاستِ لیبرال هماهنگ است و این‌ها با لایه‌های عمیق‌ترِ اندیشه‌های فلسفی و با لایه‌های عمیق‌تر ایدئولوژیکی یک مجموعه هستند؛ این مجموعه را به‌تمامه باید بپذیریم و سعی کنیم که خودمان را با همهٔ لایه‌های آن وفق دهیم. من گاهی از این نظریه به «مدرنیزاسیون» و اصلاح تمام ابعاد حیات اجتماعی ازجمله قرائت دینی جامعه تعبیر می‌کنم؛ چون می‌گویند در چالش بین دین‌داری و دنیای مدرن ما باید قرائتِ دینی را در همهٔ عرصه‌ها با دنیای مدرن وفق دهیم. که در دوره‌ای سعی کردند این ادعا را در مقیاس منطق هم تئوریزه‌ کنند. مثلاً نظریهٔ قبض و بسط می‌خواست پذیرش تمدّن غرب را در مقیاس منطق تئوریزه کند؛ این نظریه می‌گفت منطقاً معرفتی صحیح است که در دادوستدِ با علوم مدرن باشد؛ حَتّی می‌گفت معرفت دینی هم باید از علوم مدرن تبعیت کند. به عبارت دیگر، در تعاملِ درونیِ منظومهٔ معرفت، باید متغیر اصلیْ معرفت‌های تجربی و علمی و عقلانی باشد و معرفت دینی تابع باشد. 🌿🌿🌿 @salmanraoofi ادامه 👇👇👇
📌 گفتاری از آیت الله ؛ ✳ در مواجهه با تمدن ، کدام را باید دنبال کنیم؟ 🔅🔅🔅 3⃣ ۳- رویکرد سوّم که معمولاً حقیر آن را «مدرنیته اسلامی» یا اسلامی کردن مدرنیته تعبیر می‌کنم، می‌گوید لایه‌ای از مدرنیته باید تغییر کند که آن اخلاق است؛ یعنی لایهٔ معنویت و اخلاق باید احیاء شود و به مناسباتِ دنیای مدرن ضمیمه گردد تا جامعهٔ اسلامی درست بشود. مدل آقای هاشمی همین بود و مدلِ برخی مسئولین کنونی هم همین است. 🔹 اما باید توجه کرد که مدرن شدن به این نیست که ما فقط محصولات مدرن را مصرف کنیم؛ باید انسانی که در این فضا زندگی می‌کند، انسان مدرن بشود؛ انسان مدرن کسی است که احساسش، عواطفش، عقلانیتش و مهارت‌هایش همه مدرن بشود؛ چون اصل مدرنیته روی دوش انسان‌هایی سوار است که مدرن شده‌اند. لذا به‌نظر من، تحول اساسی در دنیای مدرن، تحول انسانی است. 4⃣ ۴- رویکرد چهارم، رویکرد تمدّن اسلامی است؛ یعنی اگر «آرمانِ» ما عصر ظهور است، «افقِ» قابل‌دستیابیِ ما در قبل از ظهور، تمدن‌سازی اسلامی است. 🔹 این تمدّن چگونه ساخته می‌شود؟ رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند اول باید انقلاب کنیم؛ این انقلاب، چون مبتنی بر یک ارزش‌ها و دنبال تحقق یک ارزش‌هایی است، حتماً با جامعه جهانی درگیر خواهد شد. و این درگیری هم درگیریِ همه‌جانبه‌ای است. در متن این درگیری باید شما به سمت تمدّن اسلامی حرکت کنید. 🔹 پس باید «انقلاب» کنیم و «نظام» بسازیم. این دو کار را انجام داده‌ایم. در ادامهٔ مسیر باید «دولت» بسازیم، و بعدش «جامعه» بسازیم و بعد «تمدّن» بسازیم. این پنج مرحله‌ای است که باید طی کنیم. 🔹 در این پنج گام باید با روش «استحاله» با تمدن مدرن مواجه شویم و تلاش کنیم تمدن مدرن را در تمدن اسلامی منحل کنیم (اقلاً در مقیاس منطقه‌ای). ما در مرحلهٔ اصلِ انقلاب اسلامی این کار را کردیم. در مرحلهٔ تدوین قانون اساسی هم این کار را تجربه کردیم. در مرحلهٔ دولت‌سازی اسلامی هم باید همین کار را بکنیم.» 🌿🌿🌿 @salmanraoofi
🔅🔅🔅 📝 اختصاصی شبکه اجتهاد: همواره ترجیع بند توصیه‌های مقام معظم به مسئولین کشور، استفاده از ظرفیت‌ها و توان بالای انقلابی بوده است. معظم‌له چندی پیش نیز در بیانیه گام دوم انقلاب، ضمن اینکه انقلاب را در «دوّمین مرحله‌ی و و » دانستند، بر نقش محوری جوانان در تحقق این آرمان تاکید ورزیدند. چند روز پس از آن نیز در دیدار با اقشار مختلف مردم آذربایجان شرقی، ناظر به جوانان دو نکته مهم ایراد فرمودند. یکی اینکه «جوانان موتور پیشران کشور هستند و باید خود را از لحاظ روحی، معنوی، اخلاقی، علمی و توانایی‌های مدیریتی و تشکیلاتی آماده کنند». و دیگر اینکه «استفاده از ظرفیت‌های کشور را نیاز‌مند حرکت جوانان دانستند و به گروه‌های جوان مومن انقلابی توصیه نمودند باید هر کاری را که امکانپذیر است در چارچوب قوانین و مصلحت کشور انجام دهند و معطل کسی نمانند». 🔸 اکنون آنچه برای ما طلاب جوان انقلابی اهمیت دارد این است که متوجه باشیم نه تنها از دایره مخاطبان ولی امر مسلمین خارج نیستیم، بلکه بیشترین بار مسئولیت بر دوش ما است. اگر قرار است این انقلاب به سمت «خودسازی، جامعه پردازی» و در نهایت تحقق یک «» حرکت کند، قطعا بدون پشتوانه ، این کار امکان پذیر نیست. بدیهی است که تهیه نقشه راه رسیدن به این هدف بزرگ، بدون مشارکت اسلام شناسان خوش فکر و خلاق حوزوی که آشنا به مبانی اسلام و مقاصد متعالی شریعت هستند، ممکن نیست. در این میان نیز اندیشمندان جوان به خاطر توان و انرژی بالا و انگیزه و روحیه جهادی که در خود دارند به‌ترین گزینه برای ادای این تکلیف بزرگ هستند. 🔸 پژوهشگران و اندیشمندان جوان در نخستین گام باید مختصات هدف، که یعنی تمدن مورد نظر اسلام را مشخص نمایند تا در پرتو آن، راه رسیدن و نقشه راه نیز ترسیم شود. باید روشن شود مورد نظر اسلام چیست و چه ویژگی‌هایی دارد. اگر رهبر معظم انقلاب همواره پیشرفت‌های متخصصین جوان ایرانی را تحسین می‌کنند و بر افزایش سرعت و شتاب ایشان تاکید می‌ورزند، به این معنا نیست که تمدن مد نظر ایشان صرفا دنباله روی غرب و جلو زدن از آن‌ها در تمدن مادیِ الحادی است. زیرا آنچه رکن اصلی تمدن مد نظر اندیشمندان اسلامی از جمله معظم است، همان قید اسلامی آن است. بنابراین همین که حد و مرز پیشرفت مادی در تمدن اسلامی تا کجاست و اصلا مسابقه با در این زمینه تا چه حد صحیح است، یکی از کلیدی‌ترین مسائلی است که اندیشمندان حوزی باید به آن پاسخ دهند و جا دارد ده‌ها کرسی نظریه پردازی و جلسات گفتگو و مناظره پیرامون آن شکل بگیرد و زوایای آن به خوبی روشن شود. 🔸 یکی دیگر از مسائل مهمی که باید تکلیف خود را با آن یکسره کنیم و است. چهل سال است که فقط حرف آن را زدیم و اقدام جدی و قابل توجهی در این راستا انجام ندادهایم. آیا بعد از چهل سال نباید تکلیف این مسئله روشن شده باشد؟ منکرین که با یک «نداریم» شانه از زیر بار مسئولیت خالی می‌کنند؛ این مدعیان هستند که باید پاسخ درخوری داشته باشند. بدیهی است که بعد از چهل سال دیگر نمی‌توان با کلی گویی به این مسئله پاسخ داد. اگر محصولی در این زمینه تولید کرده‌ایم باید آن را عرضه کنیم، وگرنه باید دید این ناتوانی به خاطر ضعف روش علمی و فقهی رایج است یا به خاطر تنبلی و بیتفاوتی ما، یا هر دو؟ 🔸 برخی نیز فقط همایش می‌گیرند و سخنرانی می‌کنند و مدعی هستند که با همین فقه و اصول موجود و بالاتر از آن با همین مکاسب شیخ(ره)، می‌توان همه سوالات و نیازهای دنیای امروز را پاسخ داد و حتی بالاتر از آن نظام سازی کرد؛ اما پاسخ نمی‌دهند که با این کتابی که مشحون از اصول عملیه است، چگونه می‌توان کرد و دریغ از ارائه یک نمونه عملی. 🔸 اما این وظیفه سنگین، با نصب بنر و پوستر یا برگزاری همایش و سخنرانی برخی روحانیون و ائمه جمعه و جماعات درباره آن و احیانا تعریف و تمجید از متن زیبای بیانیه، ادا نمی‌شود. از بدنه حوزه و بزرگان آن نیز کاری بر نمی‌آید که اگر غیر از این بود در این چهل سال معلوم شده بود. پس طلاب جوان مومن انقلابی که موتورهای هستند، باید کمر همت بسته، آستین‌ها را بالا بزنند و در این راه از هیچ تلاشی فروگذار نکرده و معطل هیچ کس نمانند. «چرا که به عمل، کار برآید». 🌿🌿🌿 @salmanraoofi