🔶دستگاه فقهی اصولی امام خمینی ره (4)
امام علاوه بر عرف گرایى، عرف نگر بود
حجتالاسلام والمسلمین دکتر احمد مبلغی استاد خارج فقه حوزه علمیه قم و رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی طی مقالهای به «تعریف مکتب اصولی»، «اهمیت و کارکرد مکتب شناسی اصولی»، «مراحل تاریخ علم اصول را از دیدگاه امام»، «امام و تاریخ علم اصول»، «شکلگیری تدوین اصول شیعه»، «شباهت مباحث شیعه با مباحث اهل سنت»، «مکتب اصولی امام خمینی» و… میپردازد و اظهار میکند:
آنچه امام خمینى(ره) را از بسیارى از عالمان اصولى متمایز مىسازد، عرفى نگر بودن وى است که در جاى جاى مطالعات اصولى او به چشم مىآید.
به تعبیر دیگر، امام علاوه بر عرف گرایى، عرف نگر بود؛ یعنى در تحلیل قواعد عرفى که به حکم و مقتضاى عرف گرایى پذیرفته مىشوند، نگاه و نگرشى عرفى را مبناى تحلیل و مطالعه قرار مىداد، در حالى که اصولیان مباحث را با گرایشى عقلى نگرانه مطالعه و بررسى کرده یا مىکنند.
در مطالب مسلم هم مناقشه میفرمود
حجتالاسلام والمسلمین ابراهیم طاهریکیا همچنین در گفتگویی کوتاه، تاریخچه نگارش و کتابشناسی کتاب شریف «مناهج الوصول» حضرت امام خمینی را مورد توجه قرار داده و از کتب اصولی امام سخن به میان آورده است.
#مکاتب_فقهی
#امام_خمینی_ره
🔆 @salmanraoofi
🔶 معرفی کتاب پیش درآمدی بر مکتب شناسی فقهی (1)
كتاب شامل دو بخش با نامهاي «گامي در شناخت مكتب هاي فقهي» و «گفت و گوها»، يك كتابنامه، يك نمايه و فهرست تفصيلي گفت و گوهاست.
بخش اول در دو فصل سامان يافته كه فصل نخست به موضوع ضرورت و فوايد ارائه فقه اسلام به صورت مكاتب ميپردازد.
نويسنده در اين فصل، بصيرت بيشتر فقهپژوه، آسان شدن آموزش فقه، معرفي آسان فقه و شناخت نقاط قوت و ضعف فقه را به عنوان فوايد مكتبشناسي ذكر ميكند.
در فصل دوم اختلاف نظر در منابع، مباني و روشهاي فقه، معيارهاي تفكيك مكاتب فقهي دانسته شده و در ذيل آنها مواردي همچون اختلاف در تعداد منابع، تفسير منابع، شرايط اعتبار منابع، مباني تفسير متني، مباني حديث شناسي، مباني كلامي، عقلي يا نقلي بودن روش فهم احكام و انفرادي يا انضمامي بودن روش فهم احكام به عنوان زيرشاخههاي معيارهاي تفكيك مكاتب فقهي مورد بررسي قرار ميگيرد.
در پايان بخش اول، مؤلف، سي كتاب و مقاله را نيز ذيل عنوان مأخذ شناسي روشها و مكاتب فقهي در فقه اماميه آورده و سپس وارد بخش گفت و گوها شده است.
نخستين گفت و گو با مصطفي ملكيان، استاد حوزه و دانشگاه، صورت گرفته:
به اعتقاد ملكيان، مكتب فاقد پيشينه معنايي در فرهنگ اسلامي بوده و از مغرب زمين به ميان ما راه يافته است؛ از اين رو سير طبيعي بحث، اقتضاي استقراي موارد كاربرد آن در علوم است.
وي همچنين بر اين باور است كه موارد پنجگانهاي منشأ ايجاد يك مكتب و تمايز آن با مكاتب ديگر ميشود:
1. اختلاف نظر در روشهاي تحقيق در يك علم
2. اختلاف نظر در مهمتر دانستن وجهي از وجوه يك علم
3. اختلاف نظر در تقدم يا تأخر پرداختن به يك مسأله
4. بومي شدن يك علم
5. اختلاف نظر در قلمرو و موضوع علم.
وي در ادامه ميان مكتب در «تاريخ علم» و مكتب در خود «علم» تفاوت قائل شده و شرط تحقق مكتب در يك علم را آن ميداند كه در زمان حاضر، ميان صاحب نظران آن علم اختلاف وجود داشته باشد، و معتقد است، اختلاف نظر صاحب نظران پيشين يك علم يا اختلاف نظر صاحب نظران كنوني (بي آنكه اختلاف نظري ميان آنان در زمان كنوني باشد) با صاحب نظران پيشين، سبب به وجود آمدن مكتب نميشود.
ملكيان همچنين ميان علم و علوم مقدماتي آن و به تبع بين مكتب در علم فقه و مكتب در علوم مؤثر در اين علم فرق ميگذارد و بر اين اساس، وجود مكتب را مثلاً در علم اصول ميپذيرد، ولي تكوّن آن را در خود علم فقه محرز نميداند. او متقد است كه تنها در بحث قلمرو فقه اختلاف نظرهايي ميان صاحب نظران آن به چشم ميخورد.
-) در گفت و گويي ديگر حجتالاسلام شب زنده دار تحقق مكتب را بر اساس اختلاف نظر در يكي از مقوّمات علوم يعني موضوع، مسائل، اغراض، مبادي و منابع ممكن ميداند، مشروط بر آنكه اين اختلاف نظرها به اختلاف نظر چشمگير در مسائل يا روشها بيانجامد.
#معرفی_کتاب
#مکاتب_فقهی
🔆@salmanraoofi
سلمان رئوفی
🔶 معرفی کتاب پیش درآمدی بر مکتب شناسی فقهی (2)
وي (حجتالاسلام شب زنده دار) اختلاف نظر اصوليان و اخباريها در تعداد منابع فقه (حجيت و عدم حجيت عقل)، اختلاف انفتاحيها و انسداديها در امكان دست يافتن به حكم شرعي از طريق علم يا ظن، اختلاف نظر در حجيت نوع خبر واحد، اختلاف نظر در نقش فتواي مشهور و اختلاف نظر در روش بحث (نظير تقدم بحث از مقتضاي ادله عامه و قواعد بر بحث از مقتضاي ادله خاصه يا برعكس) را از از جمله زمينههاي به وجود آمدن مكاتب گوناگون فقهي ميداند.
حجتالاسلام شب زنده دار اختلاف در مسائل اصولي، رجالي و قواعد فقهي، تفاوت ديدگاه در لزوم آگاهي از فقه اهل سنت در اجتهاد و اختلاف در كيفيت و ترتيب استفاده از منابع فقهي در ابواب عبادات و غير عبادات را در پيدايش مكاتب فقهي مؤثر ميداند، اما درباره مكتبآفريني اموري چون مباني فلسفي، كلامي و اخلاقي در اجتهاد ترديد ميكند.
حجتالاسلام عابدي شاهرودي نيز بر اين اعتقاد است كه هر علمي براي كشف و اثبات مسائل، سيستمي دارد كه به دو بخش تقسيم ميشود: بخش مشترك ميان عقول و علوم بشري و بخش مخصوص به يك علم؛ و مكتب فقهي در اثر ظهور نظريههاي بنيادين در بخش اختصاصي علم پديد ميآيد.
از نظر وي علم فقه مستعد پيدايش مكتب است؛ زيرا مسائل بنيادي فراواني دارد كه اختلاف نظر در آنها به چشم ميخورد، نظير اختلاف در مسائل علم اصول، ملازمه ميان حكم عقل و حكم شرع و حجيت مطلق ظن يا حجيت ظنون خاصه.
اين استاد حوزه و دانشگاه در عين حال تحقق مكتب را مشروط به نبود مانع ميداند و در اين باره ميگويد: براي مثال، شيخ طوسي قائل به حجيت خبر واحد و سيد مرتضي منكر حجيت آن، و اين اختلاف مقتضي پيدايش مكتب فقهي است؛ اما از آنجا كه شيخ بيشتر احاديث اماميه را خبر واحد ميشمارد و سيد بيشتر آنها را خبر محفوف به قرينه قطع آور، ميان آن دو اختلاف چنداني در فقه پديد نيامده و مكتب فقهياي هم شكل نگرفته است. حال آنكه اختلاف نظر اخباريها و اصوليها در بسياري از مسائل، مقتضي به وجود آمدن مكتب فقهي بوده و مانعي هم بر سر راه آن وجود نداشته است و به همين علت دو مكتب اصولي و اخباري شكل گرفته است.
وي شرط ديگر پيدايي مكتب را تأثير نظاممند (سيستماتيك) ميداند و از اين رو آگاهي از فقه اهل سنت را در اجتهاد، به دليل اينكه نظاممند نيست، موجب تحقق مكتب نميداند.
همچنين وجود مباحث كلامي و اخلاقي را در اجتهاد مستقيماً سبب ايجاد مكاتب فقهي نميداند و ميگويد اينها مقتضي پيدايش مكاتب اصولياند و از طريق علم اصول ممكن است موجب به وجود آمدن مكاتبي در علم فقه شوند.
گفت و گو با حجتالاسلام والمسلمين هادوي تهراني آخرين گفت و گوي كتاب است كه وي در آن چنين ميگويد: واژه مكتب هنوز به حد اصطلاح نرسيده است تا جعل اصطلاح براي آن برخلاف چارچوبهاي پذيرفته شده علم باشد، بلكه اساساً دليلي بر لزوم پيروي از اين اصطلاحها وجود ندارد. تعريفي كه او از اصطلاح مكتب ارائه ميكند، اختلاف نظر صاحبنظران يك علم در دو امر است: مباني و روشها.
وي اختلاف در امور ديگري مثل اهداف و موضوع علم را موجب پيدايش مكتب نميداند.
حجتالاسلام هادوي تهراني بر وجود مكاتبي در فقه صحح ميگذارد و مذاهب فقهيِ حنفي، حنبلي، شافعي و مالكي را از جمله آنها ميداند؛ زيرا در مباني و روشها اختلاف نظر دارند. وي همچنين اختلاف ميان اصوليها و اخباريها را مكتبساز ميداند كه يكي روش عقلي را در فقه معتبر نميداند و ديگري از روش عقلي استفاده ميكند و بلكه آن را در زمره منابع علم فقه به شمار ميآورد. اين استاد حوزه علميه سپس اختلاف در ساير مباحث اصولي را مصداق اختلاف در مباني و موجب پيدايش مكتب در فقه ميداند، همان طور كه اختلاف در قواعد فقهي را در تحقق مكاتب فقهي مؤثر ارزيابي ميكند. اختلاف در مباحث رجالي، لزوم يا عدم لزوم آگاهي از فتواي قدما و نيز فقه اهل سنت در اجتهاد، لزوم و عدم لزوم مراجعه به كارشناسان در موضوع شناسي و اعتقاد به يكساني و نايكساني ابواب عبادات و غير عبادات در كيفيت استنباط، از جمله موارد ديگري است كه وي آنها را باعث به وجود آمدن مكتب معرفي ميكند.
كتابنامه مفصل در بخش دوم، نمايه هاي گوناگون و فهرست تفصليلي گفت و گوها، امكاناتي است كه ميتواند باعث بهرهگيري بهتر و بيشتر از «پيش درآمدي بر مكتب شناسي فقهي» شود. گفتني است، گفت و گوهاي اين كتاب پس از تايپ، ويرايش علمي و ادبي شده و سپس در متن و حاشيه براي مطالب آن عناويني انتخاب شده است تا امكان دسترسي به مطالب خرد و كلان گفت و گوها بهتر و سريعتر فراهم شود.
#معرفی_کتاب
#مکاتب_فقهی
🔆 @salmanraoofi
🔅مکتب فقهی صاحب جواهر (1)
🔅بررسى مکتب فقهى صاحب جواهر و ویژگىهاى این مکتب در مصاحبه با استاد شب زنده دار در مجله فقه دفتر تبلیغات
🔅شما فرموده اید صاحب جواهر یک مکتب فقهى دارد، درباره مکتب ایشان به مواردى مثل »فقه الاعاجم« و به سبک ایشان در مسائلى مثل انضمام ادله، رجال و حجیت خبر واحد و... اشاره کردهاید; لطفاً این مسائل را مقدارى توضیح بدهید تا خصوصیات مکتب صاحب جواهر از نظر شما روشن شود. این اسم هم که فرمودید «فقه اعاجم» سابقهاى دارد یا خود شما اسم گذاشتید، اینها را لطف کنید توضیح بدهید.
استاد : جواهر در معناى روایتى، نکتهاى از میرزاى قمى نقل مىکند و بعد مى گوید این فهم، فهم و فقه اعاجم است. صاحب جواهر از میرزاى قمى به عنوان محقق نام مى برد; یعنى به مقام علمى میرزا اعتراف مى کند و او را محقق بزرگى مى داند، اما با این حال گاهى فقه الحدیث هایى را که فارس ها براساس دقتهاى خاص خودشان دارند، قبول ندارد و مى گوید این فقه الاعاجم است; یعنى فقهاى فارس براساس این دقتها استنباط مى کنند و فقه الحدیث را مى فهمند; چون آنها اهل لسان نیستند. گاهى اهل لسان عبارتى را راحت مىفهمد، ولى غیر اهل لسان بر مبناى لغت و دقت خاصى معنا مى کند. من به یاد دارم که مرحوم آقاى میرزا کاظم (رضوان الله تعالى علیه) می فرمود: بعضى از فقهاى عرب که درس خارجشان خیلى مهم بود، در حمام مى آمدند و من می دیدم براى اینکه پیشانىشان خیلى عرق می کرد و مى خواستند پیشانىشان را بر مهر بگذارند، لنگشان را روى مهر مى انداختند و سجده مى کردند; به نظر ایشان سجده بر خاک صادق بود و این لنگ مانع نبود، اما عجم ها کمى که مهر کثیف مى شود، مىگویند این جرم دارد و مانع است. این تفاوت در تطبیق یا فهم این نوع مسائل است. اگر به او اشکال کنیم که به لنگ سجده کردى، مىگوید سجده بر تراب معنایش این نیست که شما فهمیدید.
عجیب این است که صاحب جواهر با این اصرار بر فهم عرفى که خودش هم ادعا دارد و در فقه ایشان هم روشن است، و با اینکه به فقه الاعاجم پرخاش مىکند و فقه میرزاى قمى را نقد مى کند، اما در مواردى به مسائلى مبتلا شده است که حتى اعاجم هم مبتلا نشده اند: مثلاً در موثقه عمار ساباطى آمده: عَمَّارً السَّابَاطِىِّ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ سُئِلَ عَنِ الْکُوزِ وَ الإِنَاءَ یَکُونُ قَذِراً کَیْفَ یُغْسَلُ وَ کَمْ مَرَّةً یُغْسَلُ قَالَ یُغْسَلُ ثَلاثَ مَرَّاتً یُصَبُّ فِیهِ الْمَاءُ فَیُحَرَّکُ فِیهِ ثُمَّ یُفْرَغُ مِنْهُ ثُمَّ یُصَبُّ فِیهِ مَاء آخَرُ فَیُحَرَّکُ فِیهِ ثُمَّ یُفْرَغُ ذَلِکَ الْمَاءُ ثُمَّ یُصَبُّ فِیهِ مَاء آخَرُ فَیُحَرَّکُ فِیهِ ثُمَّ یُفْرَغُ مِنْهُ وَ قَدْ طَهُرَ إِلَى أَنْ قَالَ وَ قَالَ اغْسِلِ الإِنَاءَ الَّذِى تُصِیبُ فِیهِ الْجُرَذَ مَیِّتاً سَبْعَ مَرَّاتً.
این جواب کیفیت شستن است; سپس بحث شده اگر به جاى اینکه آب بریزیم و حرکت بدهیم، پر کنیم و خالى کنیم، چگونه است؟ از فقهاى عجم کسى را سراغ نداریم که گفته باشد اشکال دارد، بلکه گفته اند آنچه در روایت آمده مثال است، و حضرت آسانترین راه را که کمتر آب مصرف بشود بیان کرده است و موضوعیتى ندارد; بنابراین مقصود این است که آب به تمام جوانب ظرف برسد; اما صاحب جواهر فرموده اشکال دارد; چون این نص شاملش نمى شود و هر کسى بخواهد ظرف را اینطور آب بکشد و پر و خالى کند، در اینکه طاهر بشود اشکال است. این خیلى خلاف فهم عرفى است، ولى خود ایشان آنجا به فهم اعاجم آن گونه اعتراض مىکند و اینجا هم این گونه به این اشکال مبتلا شدهاست که خلاف فهم عرفى است.
#مکاتب_فقهی
#صاحب_جواهر
🔆 @salmanraoofi
🔶مکتب فقهی صاحب جواهر (2)
بعضى خصوصیات صاحب جواهر
براى پرداختن به بعضى از خصوصیات دیگر مکتب صاحب جواهر، باید به چند مورد اشاره کنم:
اولین خصوصیت مکتب صاحب جواهر این است که در هر مسئلهاى وارد شود، به فروعات آن مسئله توجه عجیبى دارد، ولذا کمتر فرعى است که بعد از گذشت این فاصله زمانى تا زمان ایشان، باز هم فرعى مطرح بشود و در جواهر ولو به عنوان اشاره چیزى از آن نبینیم.
این ذهن فعال و زاینده ایشان است که به جوانب و فروعاتى که ممکن است پیش بیاید، توجه مى کرد، گویا تمام فروعات متصورهاى که به ذهن میاید، به ذهن این بزرگوار میآمده و آنجا طرح کرده است.
این دقت در زمان ما خیلى کم شده است; یعنى کتب فقهى که الآن نوشته مىشود، همان فرع را مطرح میکنند، اما ذهن به این طرف و آن طرف نمیرود و یک مسئله همانطور مطرح میشود.
دومین خصوصیت این است که به همه ادلهاى که گفته شده یا ممکن است گفته شود، اشراف کامل داشت و تمام ادله را آورده است; البته درست است که چیزهایى فراموش شده، ولى تا عصر ایشان با این گستردگى فقهى که ایشان نوشته و در یک جا متمرکز نبوده، این باید یک کرامتى باشد.
#مکاتب_فقهی
#صاحب_جواهر
🔆 @salmanraoofi
🔶مکتب فقهی صاحب جواهر (3)
.
-) ایشان به این نکته که شاید مثل این فرع در باب دیگرى هم باشد، استحضار داشت؟
استاد : بله; معمولاً توجه دارد و این خودش یک امتیازى است که امتیاز سوم به شمار مىرود. مرحوم حاج میرزا کاظم تبریزى (رضوان الله تعالى علیه)، در آن زمان که فکش مشکل پیدا کرده بود و نمىتوانست تدریس بکند، از فقه آقاى
شاهرودى تعریف مىکرد و مىفرمود: آقاى شاهرودى طهارت مىگفت، ولى توجه به دیات داشت که اگر این حرف را اینجا بزنى و جمع عرفى بکنى، این حرف را در فلان روایاتِ مثلاً دیات هم بزنى با اینکه آنجا باب دیگرى است.
ایشان یک وقوف و اشرافى به همه جوانب مسئله داشتند و مرحوم میرزا کاظم این را یکى از امتیازات مرحوم آقاى شاهرودى مىدانست و مىفرمود: من چهار سال به درس آقاى شاهرودى مىرفتم و گاهى مىگفتند که این فقاهت فقیه است که اینطور اشراف دارد، همینجا را فقط بررسى نمىکند، بلکه به ابواب دیگر نیز توجه دارد.
یکى از فقها و مراجع معاصر به مشهد مشرف بود و شبها درباره مسائل مستحدثه راجع به پول و اسکناس و... درس مىگفت; من شاید بیشتر شبها مىرفتم; ایشان یک وقتى آنجا فرمودند: سید صاحب عروه در حاشیه مکاسب وجوهى را براى پول تصور کرده و حکمش را بیان نموده و بحث کرده است که از کرامات ایشان به شمار مىرود; چون در زمان ایشان این حرفها نبود، ولى ایشان در ذهن خودش نظریهپردازى کردهاند، از نظر پشتوانه پول که اگر پول اینطور باشد، حکمش این است و اگر آنطور باشد، این است.
این خصیصه صاحب جواهر، در صاحب عروه هم تا حدودى دیده مىشود و ایشان هم ذهن جوالى در فروعات دارد، ولى فرق صاحب جواهر و ایشان در این است که صاحب جواهر به تنهایى در همه فقه اینطور گفتهاند، اما مرحوم صاحب عروه یک لجنهاى با او همکارى مىکردند ; دو تا از کاشفالغطاها، میرزاى نائینى و... با او همکارى مى کردند و ایشان هر روز نصف صفحه مینوشت و به اینها مىداد تا بررسى کنند، بعد این افراد اگر فرعى به ذهنشان مىآمد، به صاحب عروه میگفتند .
مرحوم حاج محمدحسین کاشفالغطاء در مقدمه تقریر عروهاى که دارد توضیح مىدهد که صاحب عروه چه کار مىکرد و ما چه کار مىکردیم .
چهارمین خصوصیت این است که تسلط عجیبى به کتب اصحاب در مسائل داشت.
#مکاتب_فقهی
#صاحب_جواهر
🔆 @salmanraoofi
🔶مکتب فقهی صاحب جواهر (4)
پنجمین خصوصیت این است که ایشان قوت فکر هم داشت، اما شاید آن جنبه ها بر قوت فکر ترجیح داشته باشد،
و لذا از تعبیرات شیخ اعظم هم روشن مىشود شیخ اعظم هنگامى که از صاحب جواهر نام میبرد ، تعبیراتش تعبیراتى نیست که از نظر تحقیقى بلند باشد، ولو اعتنا دارد; مثلاً گمان مىکنم از تعبیرات شیخ برمى آید که نراقى را بالاتر مىداند ; چون از ایشان با عبارت »بعض الاساطین« تعبیر مىکند، ولى از صاحب جواهر چنین تعبیرى نمىکند و این القاب نشاندهنده رتبه فکرى افراد است.
در مباحثى هم که الآن طرح مىشود ، درست است که صاحب جواهر منبع فقهى بزرگى است، اما آنچه بیشتر اهمیت دارد این است که ایشان فروع را طرح کرده و به ادله اشاره فرموده، اما مختار ایشان و ادلهاى که ایشان بر مختار خودش استناد مىکند ، مثل شیخ نیست; البته با آن عظمتى که ایشان دارد، آن جنبهها بر این جنبه استدلال مى چربد.
_) لطفاً مسئله انضمام ادله را توضیح دهید؟
استاد : ایشان در فروعات فقهى که مطرح مىکند ، گاهى ادله مختلفى را جمع و ضمیمه مى کند، ولو اینکه هریک از ادله ممکن است مناقشه داشته باشد، اما انضمام اینها با یکدیگر، به نظر ایشان براى اثبات مطلب کافى است.
شیخ اعظم هم چنین کارى انجام مىداد و می فرمود براى اثبات مسئله کافى است، گرچه ما در هریک از ادله هم مناقشه کنیم، اما تراکم این امور در یکجا کفایت مىکند ; این هم یک سبکى است.
عدهاى هم هستند که مثلاً در هر پنج دلیل مناقشه مىکنند و به نظرشان مدعا اثبات نمىشود ، اما گرچه هرکدام از ادله به تنهایى مشکل دارند، ولى انضمام هرکدام از ادله با یکدیگر باعث اطمینان به حجیت مىشود .
مرحوم شیخ گاهى این سبک را دارند و این سبکى است که در فقه خیلى اثر دارد.
#مکاتب_فقهی
#صاحب_جواهر
🔆 @salmanraoofi
سلمان رئوفی
🔅مکتب فقهی صاحب جواهر (1) 🔅بررسى مکتب فقهى صاحب جواهر و ویژگىهاى این مکتب در مصاحبه با استاد شب زند
🔶مکتب فقهی صاحب جواهر
مصاحبه با استاد شب زنده دار در مجله فقه دفتر تبلیغات
بررسى #مکتب_فقهى صاحب جواهر و ویژگی هاى این مکتب
ادامه دارد....
#مکاتب_فقهی
#صاحب_جواهر
🔆 @salmanraoofi
🔶 مکتب فقهی صاحب جواهر(5)
🔅 لطفاً مسئله انضمام ادله را توضیح دهید؟
🔅 ایشان در فروعات فقهى که مطرح مى کند و گاهى ادله مختلفى را جمع و ضمیمه مى کند و ولو اینکه هریک از ادله ممکن است مناقشه داشته باشد، اما انضمام اینها با یکدیگر، به نظر ایشان براى اثبات مطلب کافى است.
شیخ اعظم هم چنین کارى انجام میداد و مى فرمود براى اثبات مسئله کافى است، گرچه ما در هریک از ادله هم مناقشه کنیم، اما تراکم این امور در یکجا کفایت مى کند ; این هم یک سبکى است. عدهاى هم هستند که مثلاً در هر پنج دلیل مناقشه مى کنند و به نظرشان مدعا اثبات نمى شود و اما گرچه هرکدام از ادله به تنهایى مشکل دارند، ولى انضمام هرکدام از ادله با یکدیگر باعث اطمینان به حجیت ميشود.
مرحوم شیخ گاهى این سبک را دارند و این سبکى است که در فقه خیلى اثر دارد.
بعضى ها در حواشى اشکال کرده اند و گفته اند اگر چند تا صفر را کنار هم بگذارید مگر عدد مى شود.
جواب این است که موارد انضمام فرق ميکند; گاهى انضمام باب تواتر است که هر شخصى که خبر آورده به تنهایى براى ما علم آور نیست ولى این انضمامها علم میآورد و گاهى چنین نیست، و این خودش بحثى است که ما ببینیم از انضمام چه حاصل میشود.
#مکاتب_فقهی
#صاحب_جواهر
🔆 @salmanraoofi
🔶 مکتب فقهی صاحب جواهر (6)
🔅 اگر مطلب خاصى در رجال یا حجیت خبر واحد به نظرتان مى رسد و بیان کنید.
🔅 ایشان اصحاب اجماع را در رجال قبول دارند یعنى اگر در یک سندى اصحاب اجماع قرار داشتند، لازم نیست بعد از این فرد بررسى شود، اگرچه از آن به بعدِ سند ضعیف هم باشد، باز حجت است
و آن »اجمعت الاصابة على تصحیح ما یصح عن جماعة« را ایشان این طور معنا مىکند.
این یک مکتبى است که در استنباط خیلى اثر دارد و بسیارى از روایات اینطور تصحیح می شوند.
در حجیت خبر واحد، خبر واحدى را که مورد عمل مشهور و فتواى مشهور قرار گرفته باشد، معتبر ميداند و این خودش خیلى مؤثر است.
اما ضابطه ایشان در اینکه بفهمیم مشهور به این خبر عمل کرده، این است که اگر شهید در دروس و در لمعه چیزى گفته، این همان نظر مشهور است.
استخراج این نکات و نکات دیگر با شواهد و به نحو دقیق، خودش کارى است که کسى باید انجام بدهد، البته اصول صاحب جواهر به دست ما نرسیده است.
در احوالات ایشان دیدهام که تألیفاتى در این زمینه داشته است، ولى الآن در دسترس نیست.
#مکاتب_فقهی
#صاحب_جواهر
🔆 @salmanraoofi
باسمه تعالی
🔆برای تشخیص #مکاتب_فقهی به چه اموری توجه کنیم:
۱/بین روش تدریس، روش پژوهش و تحقیق تفاوت بگذارید
۲/ به روش موضوع شناسی استاد توجه کنید آیا با لغت یا با عرف یا با اقوال فقها یا با نظر کارشناسان موضوع را مشخص و تعیین میکند
۳/ در چه حدی و به چه روشی به مباحث رجالی توجه میکند
۴/ به چه روشی ظهورگیری میکند
۱)عرفی، ۲)قانونی، ۳)توجه به زمینه های تاریخی و ظهورگیری
۵/ عقل چه نقشی در دستگاه استنباط فقهی استاد دارد خصوصا به صورت پنهان
۶/ عرف چه استفاده هایی در روش استنباط استاد دارد
۷/ سیره چگونه و در چه مواردی مورد استفاده قرار میگیرد
۸/ روش و روند ظهورگیری چگونه است
۹/ روش و روند جمع بین تعارض اخبار چگونه است
۱۰/ بین فقه و اصول چه تعاملی برقرار است
برای متوجه شدن بهتر مباحث دروس مکتب شناسی فقهی شیخ اعظم انصاری ره را استماع کنید
در دروس مکتب شناسی فقهی شیخ اعظم انصاری ره این مباحث را به صورت دقیق،"عمیق و کامل بررسی شده است
@salmanraoofi
Image to PDF ۲۰۲۱۱۲۰۹ ۱۶.۵۴.۳۹.pdf
حجم:
3.62M
🔆فهرست کتاب « نگاهی به #مکاتب_فقهی شیعه »
🔆استاد معظم ربانی بیرجندی
@rabbanibirjandi
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi