eitaa logo
سلمان رئوفی
5هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
338 ویدیو
188 فایل
🔆قال رسول‌الله ص: ان هذا الدين متین 🔆کانال‌سلمان‌رئوفی 🔆مکتب شناسی فقهی، عرفان شیعی ،سیره ائمه ع ،علوم انسانی، فرهنگ و سیاست راه ارتباط https://eitaa.com/srsr1359 🔆صوت دروس در کانال سروش @salmanraoufi سایت boohoos.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
👈👈این مباحث تدریس هم شده که بسیار مطالب بیشتری در تدریس گفته شد، برای دریافت بهتر مطالب، صوتهای تدریس را گوش کنید. ⏪ مباحث مطرح شده نهایی نیست و مقاله احتیاج به ویرایش دارد 🔅🔅🔅 ▪️ به نظر نویسنده اهمیت دانستن فلسفه خصوصا برای یک اصولی - با توجه به وضع موجود علم اصول که بسیاری از مباحث فلسفی داخل در علم اصول شده - در ادراک فرق بین مسائل اعتباری و تکوینی تبلور میابد ، احاطه به مباحث فلسفی باعث ادراک صحیح از عدم ارتباط مباحث تکوینی و فلسفی به مباحث اعتباری و عدم خلط بین این مباحث خواهد شد اگر کسی به دقت حاشیه علامه طباطبائی و مباحث اصولی امام خمینی را پیگیری کند تصدیق میکند که اکثر اشکالات این دو محقق بزرگوار از این نکته سر چشمه گرفته و این دو محقق گرانمایه با استعانت از فلسفه و استدلالات فلسفی اثبات کرده اند که مطالب فلسفی وارد و جاری شده در مسئله اشتباه است مثلا چه ارتباطی بین قاعده الواحد و مقام آن در فلسفه که مربوط به فعل باری تعالی است و موضوع علم اصول برقرار است و همچنین مباحث دیگری که داخل علم اصول شده و ربطی بین آن مسئله اصولی و مبحث فلسفی نیست . ▪️ البته اگر کسی بخواهد در هر مقام با استدلالات فلسفی به رد مباحث فلسفی وارد شده بپردازد مسلما باید در فلسفه متبحر باشد و ولی اگر در ابتدا اثبات کند مسائل فلسفی به فقه و اصول ارتباطی ندارد و در همه جا به همان مطلب اول ارجاع دهد احتیاج زیادی به فلسفه نخواهد داشت . ▪️ بنا بر آنچه گذشت فلسفه از علومی است که اولا و بالذات برای استنباط به آن احتیاجی نیست اما بنا بر روشی که معتقد به رد مباحث فلسفی وارد شده در اصول با استدلالات فلسفیست ، فلسفه برای اجتهاد جز علوم پایه محسوب میشود چرا که مباحث اصولی مشحون از مباحث فلسفی شده و دانستن این علم برای بررسی صحیح مباحث اصولی و اثبات عدم ارتباط بین این مباحث یا عدم جریان قواعد فلسفی در جای جای علم اصول لازم است اما بنابر روش اثبات کلی عدم ارتباط فلسفه به فقه و اصول احتیاج خاصی به این علم نیست و جز علوم پایه محسوب نمیشود . ✅ چند نکته در مورد فلسفه : کسانیکه به دنبال اجتهاد هستند باید بعد از گذراندن سطح و قبل از ورود به درس خارج بدانند که چه علومی را به چه مقدار برای اجتهاد نیاز دارند تا مشخص شود به چه مقدار باید در تحصیل این علوم تلاش داشته باشند دانستن این نکات طالب اجتهاد را از سردرگمی و اتلاف وقت نجات خواهد داد و راه اجتهاد را برایش روشن خواهد کرد لذا در این بحث برای روشن شدن مبانی اساتید و مشی آنان نسبت به تحصیل فلسفه نکاتی را متذکر شده ایم تا کسانی که به درس خارج وارد می شوند بهتر بتوانند نسبت به تحصیل فلسفه تصمیم گیری کنند . ⏪ نکته اول : انواع تحصیل فلسفه : مشی های متفاوتی از علمای فقه و اصول در ارتباط با تحصیل فلسفه اتخاذ شده 🔹 مشی رایج : در مدرسین اصول و طلاب مشغول به این علم این است که در هنگام تحصیل علم اصول و در برخورد با هر مسئله اصولی به مباحث فلسفی وارد شده در این علم میپردازند و همزمان به فراگیری و هضم مباحث پرداخته و به نقض ابرام یا اتخاذ یکی از اقوال ارائه شده مبادرت می ورزند و در واقع فلسفه را ذیل مباحث اصولی فرا میگیرند این مشی مشی نوع افراد معتقد به مکتب نجف است که به علت اصالت قائل شدن برای علم اصول چه در مقابل فقه و چه در مقابل فلسفه ، اصولی مفصل و طولانی ارائه کرده و فقه مختصر و فرمولی دارند . 🔹 مشی دوم : این استکه فلسفه را به عنوان یک علم مستقل فرا میگیرند البته اعتقادی به تداخل مباحث فلسفی در مباحث اصولی ندارند و لذا برای اثبات عدم صحت مباحث وارد شده فلسفه در اصول از فلسفه یاری میگیرند این مشی که مشی حضرت امام و علامه طباطبائیست و تابعین ایشان است که اکنون بسیار کمرنگ شده و یا باید گفت از بین رفته . ⏪ ادامه در پست های بعدی... @salmanraoofi