mabahethrejaleyya-taghrirat.net.pdf
1.02M
مباحث رجالية (بقلم السيد مرتضى #المهري)
@salmanraoofi
mabahethalhojaj-taghrirat.net.pdf
2.97M
مباحث الحجج (بقلم السيد محمد علي #الرباني)
@salmanraoofi
tarodh-aladella-taghrirat.net.pdf
6.1M
تعارض الادلة واختلاف الحديث ( بقلم السيد هاشم #الهاشمي)
@salmanraoofi
ejtehad-taghrirat.net.pdf
3.48M
الاجتهاد والتقليد والاحتياط (بقلم السيد محمد علي #الرباني)
@salmanraoofi
#رجال_فهرستی
محمدباقر ملکیان
🔻🔻🔻🔻🔻
تاريخ فهرست نگاري اهل سنت
گزارش دقيقي از اين که قديمي ترين فهرست اهل سنت توسط چه کسي و در چه زماني نوشته شده در دست نيست. با اين حال با توجه به بعضی از گزارش ها ـ خصوصاً گزارش های که ابن خير اشبيلي (502 هـ ـ 575هـ ) در فهرستش می نگارد ـ می توان برخي از فهارس کهن اهل سنت را اين گونه ذکر کرد:
1. فهرست ابن ناصح (متوفّی 328 هـ) (معجم المعاجم والمشيخات: 1/181.)
2. فهرست أبو علی قالی ( 280هـ ـ 356 هـ) (فهرسة ابن خير الاشبيلي: 534؛ معجم المعاجم والمشيخات: 1/202.)
3. فهرست باجي (متوفّی 396 هـ) (فهرسة ابن خير الاشبيلي: 523؛ معجم المعاجم والمشيخات: 1/217.)
4. فهرست أبو علی بغدادی ( 295 هـ ـ 399 هـ) (فهرسة ابن خير الاشبيلي: 532؛ معجم المعاجم والمشيخات: 1/217.)
5. فهرست قنازعی ( 341هـ ـ 413هـ) (فهرسة ابن خير الاشبيلي: 535؛ معجم المعاجم والمشيخات: 1/221.)
6. فهرست ابن حذاء ( متوفّی 416 هـ) (فهرسة ابن خير الاشبيلي: 533؛ معجم المعاجم والمشيخات: 1/223.)
7. فهرست تبريزي ( 371هـ ـ بعد 422 هـ ) (فهرسة ابن خير الاشبيلي: 527؛ معجم المعاجم والمشيخات: 1/223)
8. فهرست عبد الوهاب قاضی ( 362هـ ـ 422هـ) (معجم المعاجم والمشيخات: 1/224.)
9. فهرست ابن زهر ايادی ( 336 هـ ـ 422هـ) (معجم المعاجم والمشيخات: 1/224.)
10. فهرست ابن مغيث (338هـ ـ 429هـ) (فهرسة ابن خير الاشبيلي: 529؛ معجم المعاجم والمشيخات: 1/226.)
11. فهرست ابو عمر طَلَمَنکي (340هـ ـ 429هـ) (فهرسة ابن خير الاشبيلي: 528؛ معجم المعاجم والمشيخات: 1/226.)
12. فهرست أبو عمران فاسی ( 368 هـ ـ 430هـ) (معجم المعاجم والمشيخات: 1/227)
13. فهرست شنتجيالی (متوفّی 436 هـ) (فهرسة ابن خير الاشبيلي: 531؛ معجم المعاجم والمشيخات: 1/229)
14. فهرست مکی بن أبی طالب ( 355هـ ـ 437هـ ) (فهرسة ابن خير الاشبيلي: 526؛ معجم المعاجم والمشيخات: 1/229)
این گونه گزارش ها نشان می دهد فهارس امامیه متقدم تر اند، هر چند فهارس امامیه به طور کلی با فهارس اهل سنت متفاوت است.
@derasatfielmrejal
@salmanraoofi
#یادداشت
#محمدباقر_ملکیان
تعابير به کار رفته در مورد فهارس اهل سنت
اهل سنت در مورد فهارس، تعابير مختلفي دارند که هر يک از اين تعابير اشاره به نکته اي خاص دارد.
بشار عواد معروف در اين باره می نويسد: بسياري از علما به ثبت مروياتشان از شيوخشان همت گماشته اند و هر محدّثي به تدوين اسماء مشايخي پرداخته که از آن ها چيزی فراگرفته و روايتي از او شنيده و يا اجازه اي از ايشان گرفته است.
اين محدّثين بر اساس اسلوب های معيّني به تنظيم اين اطلاعات همت گماشته اند، پس دسته اي از آنها ترتيب اين اطلاعات را بر اساس ترتيب حروف الفبائي شيوخشان مرتب کرده اند.
از اين شيوه در شرق ـ يعني سرزمين های مشرق اسلامی ـ با عنوان «معجم الشيوخ» ياد می شود.
يا اين که تنظيم آن ها بر اساس تاريخ وفات شيوخ يا تاريخ سماع از شيوخ و يا بر اساس شهرهايي است که از شيوخ در آنها چيزی شنيده است. در مشرق از اين شيوه تنظيم با عنوان مشيخه ياد می شود. اما در مغرب ـ يعني سرزمين های غرب اسلامی ـ از معجم الشيوخ و مشيخه با عنوان برنامج که لفظي فارسي است ياد می شود.
اما کساني که بر اساس مروياتشان اين اطلاعات را تنظيم کرده اند از اين شيوه با عنوان «ثَبت» و در مغرب با عنوان فهرسة، که لفظي فارسي است، از آن ياد می کنند. (فهرسة ابن خير الاشبيلي: 10ـ11، مقدمه تحقيق).
در اين باره به المجمع المؤسس لمعجم المفهرس: 1/46ـ48، مقدّمه تحقيق به قلم يوسف عبد الرحمن مرعشلي؛ فهرس الفهارس والأثبات: 1/67ـ69؛ 2/609ـ610 و624. نيز مراجعه نماييد.
نکته قابل توجه اين که مشيخه، ثبت، معجم الشيوخ، برنامج و فهرست تنها عناوين کلي اين گونه نوشته هاست.
البته در اين ميان بسياري از نگاشته ها تنها به همين عناوين بسنده کرده اند و نام خاصي براي مشيخه يا فهرستشان برنگزيده اند، اما در اين ميان برخي ديگر اسامي خاصي بر اين کتاب ها گذاشته اند، مثل ابوعبدالله محمد بن عبدالله خولاني (متوفّی 448 هـ)، که بنا بر گزارش ابن خير، فهرستش را «الاستذکار في الروايات و تسمية الشيوخ الرواة لها و الإجازات» نام نهاده است. (فهرسة ابن خير الاشبيلي: 525.)
از نمونه های ديگر می توان به:
فهرست ابن حجر با عنوان «المجمع المؤسس لمعجم المفهرس»، فهرست محمّد بن قاسم قادری فاسی با عنوان «إتحاف أهل الدراية بما لي من الأسانيد والرواية»، فهرست عبد القادر فاسی با عنوان «الإجازة الکبری»، فهرست أبو عبد الله مکناسی با عنوان «التعلل برسوم الاسناد بعد انتقال أهل المنزل والناد» (فهارس علماء المغرب: 150.)
فهرست محمّد بن عسکر علمی با عنوان «دوحة الناشر لمحاسن من کان بالمغرب من مشايخ القرن العاشر» (فهارس علماء المغرب: 152.)
فهرست عبد الواحد سجلماسی با عنوان «الإلمام في ذکر من لقيته من علماء الإسلام» (فهارس علماء المغرب: 152.)
اشاره کرد.
برای اطلاعات بیشتر رک: فهارس علماء المغرب: 153ـ165.
@derasatfielmrejal
@salmanraoofi
#رجال_فهرستی
محمدباقر ملکیان
🔻🔻🔻🔻🔻
علم رجال و رابطه آن با انساب
یکی از دوستان درباره کتب انساب و علم نسب و ارتباط آن با علم رجال پرسید.
این یادداشت - با کمی تغییر - پاسخ به آن دوست گرامی است.
بسیاری از راویان حدیث از آل ابو طالب اند و بالطبع در کتب انساب به شرح حال آنها پرداخته شده است.
از سویی برخی از این راویانِ طالبی در مصادر رجالی چندان اطلاعی از آنها به چشم نمی خورد، که این سبب می شود برای آگاهی از زندگی آنها ناگزیر از مراجعه به مصادر نسب شناسی باشیم.
در این میان کتاب عمده الطالب ابن عنبه منبعی معتبر و جامع به شمار می رود.
کتاب عمده الطالب بارها به چاپ رسیده است، اما برخی از چاپ های این کتاب خالی از غلط نیست (مانند چاپ کتابخانه آقای مرعشی، هرچند این چاپ حواشی سودمند مرحوم آیتالله بروجردی را همراه دارد). به نظر می رسد چاپ این کتاب به تصحیح آقای معلم (مکتبه حیدریه) صحیح ترین چاپ این کتاب است. علاوه بر این که حواشی مصحح ارجمندش فائده کتاب را هم دو چندان نموده است.
من نیز چند سالی است به خاطر نیاز و علاقه ام به علم انساب این کتاب را بر اساس بهترین نسخه های موجود تصحیح نموده ام و حواشی مفصلی نیز بر آن نگاشته ام. البته هنوز برخی از کارهای جنبی (مانند تنظیم مقدمه) باقی مانده است، و الأمور مرهونة بأوقاتها.
نکته آخر اینکه عمده الطالب سه ویرایش دارد: کبری ، صغری و وسطی. در میان این سه ویرایش، ویرایش وسطی از همه مشهور تر است و بیشتر به چاپ رسیده است.
عمده الطالب کبری هم تنها یک بار چاپ شده است، و عمده الطالب صغری هنوز چاپ نشده است.
البته آقای رجایی کتابی را به اسم عمده الطالب صغری چاپ کرده است که مسلما کتاب عمده الطالب صغری نیست، هر چند واقعا نمی دانم چه کتابی است که ایشان به اسم عمده الطالب صغری چاپ کرده است، شاید کتاب دیگر ابن عنبه یعنی کتاب بحر الانساب باشد، که شرحش بماند برای جایی دیگر، و الحمدلله رب العالمین.
@derasatfielmrejal
#رجال_فهرستی
محمدباقر ملکیان
🔻🔻🔻🔻🔻
نمونه ای از فهارس اهل سنت
پیش از این در مورد چند فهرست از فهارس اهل سنت سخن گفته ام.
این یادداشت به یکی از مشهورترین فهارس اهل سنت یعنی فهرست ابن خير الاشبيلي( 502 هـ ـ 575 هـ) اختصاص دارد.
ابو بکر محمّد بن خير بن عمر بن خليفه، مشهور به ابن خير اشبيلي از محدّثان نامدار اهل سنت است که به سبب اهتمام ويژه اي که به ضبط ، مقابله و کتابت احاديث بر اساس اصول صحيحه داشت، در مجامع حديثي اهل سنت شهرت بسزايی دارد.
فهرست وي در برگيرنده کتب و مروياتي است که ابن خير در طول ساليان دراز از مشايخش شنيده و يا اجازه نقل آنها را از شيوخش گرفته است.
اين فهرست ـ پس از يک مقدّمه ـ مشتمل است بر مصنّفاتي که ابن خير از مشايخش شنيده و يا اجازه آن ها را دارد.
وي از کتب علوم قرآن و قرائات شروع می کند. پس از آن به موطآت می پردازد، آنگاه به ذکر مصنّفات و مسانيد و سائر کتب حديث و علوم حديث مشغول می شود.
در ادامه، کتب سير، انساب و تاريخ را ذکر می کند.
کتب بعدي که در فهرست او مطرح می شود مصنّفات وآثار در حوزه فقه و اصول فقه، اصول دين، زهد ـ خصوصا کتاب ابن ابي الدنيا، ابي سعيد بن اعرابي، ابي بکر اجري و ابي ذر هروي ـ است.
در ادامه به آثاري در لغت و ادب و شعر می پردازد.
آنگاه ابن خير برخي از فهارسي را که شنيده و يا اجازه آنها را گرفته نقل می کند و در آخر کتاب مشايخي را که از آنها روايت نقل می کند و يا از آنها اجازه گرفته را بر حسب شهرها مرتب می سازد.
ابن خير در فهرستش 1333 عنوان اثر ذکر می کند که در ذيل عنوان هر کتاب، برخي از خصوصيات آن کتاب و مؤلّفش و در آخر از طريق به آن کتاب سخن می گويد.
ابن خير گاه در ذيل برخي از کتب يک طريق و گاه چند طريق ذکر می کند.
در اين فهرست و به هنگام ذکر طرق، به شيوه تحمّل هم اشاره می شود که مثلاً آيا تحمل اين کتاب به طريق سماع است، يا قرائت، يا املاء و يا مناوله. (فهرسة ابن خير الاشبيلي: 78 و 79 و ...)
ابن خير همچنين در هنگام ذکر طرق، سال أخذ اجازه خود و يا مشايخش را ذکر می کند. (فهرسة ابن خير الاشبيلي: 81 و83)
از آن جا که سند عالي براي محدّثان ارزشمند است، ابن خير هرگاه سند عالي به کتابي دارد آن را متذکّر می شود. (فهرسة ابن خير الاشبيلي: 84 و135)
پرداختن به خصوصيات نسخه و کتاب ها (فهرسة ابن خير الاشبيلي: 93)، خصوصيات سند (فهرسة ابن خير الاشبيلي: 115 و135)، مکان تحمّل (فهرسة ابن خير الاشبيلي: 127 و 130 و 131.) از ديگر نکاتي است که در فهرست ابن خير به وفور ديده می شود.
@derasatfielmrejal
@salmanraoofi
#رجال_فهرستی
محمدباقر ملکیان
🔻🔻🔻🔻🔻
#شيوه_فهرستي، شيوه اي فراموش شده
در اعتبار سنجي روايات و سپس عمل به آنها ـ خصوصا در مباحث فقهي ـ مباحث سندي جايگاه ويژه اي ـ چه در بين شيعه و چه در بين أهل سنت ـ دارد.
بحث هاي سندي و رجالي از امتيازات انحصاري علماي مسلمين است كه در بين علماي اديان ديگر بي سابقه است.
با اين حال علماي شيعه به سبب شرايط حاكم بر مجامع علمي آنها تنها به بحث هاي رجالي كفايت ننموده و شيوه اي نوين بنيان نهادند كه از آن به شيوه فهرستي تعبير مي نماييم.
با ذكر اين مقدّمه به بيان شيوه فهرستي و جايگاه فهارس در اين باره مي پردازيم.
شيخ طوسي درباره شيوه عملي اصحاب اماميه در فرايند استنباط احكام فقهي مي نويسد:
إنّ واحداً منهم إذا أفتى بشيء لا يعرفونه سألوه من أين قلت هذا ؟ فإذا أحالهم على كتاب معروف ، أو أصل مشهور ، وكان راويه ثقة لا ينكر حديثه سكتوا وسلموا الأمر في ذلك وقبلوا قوله ، وهذه عادتهم وسجيتهم من عهد النبيّ ـ صلّی الله عليه وآله ـ ومن بعده من الأئمة ـ عليهم السلام ـ ومن زمن الصادق جعفر بن محمّد ـ عليه السلام ـ الذي انتشر العلم عنه وكثرت الرواية من جهته.
يعني: هنگامي كه يكي از علماي شيعه فتوايي نا آشنا بدهد، از او مستند اين فتوا را مي پرسند. پس اگر او به كتاب معروف و يا اصل مشهوري ارجاع دهد، و در عين حال راوي كتاب و اصل ثقة باشد، از پاسخ او ساكت مي شند و سخن او را مي پذيرند.
اين عادت و شيوه علماي شيعه بوده است از روزگار پيامبر ـ صلّی الله عليه وآله ـ و ائمه ـ عليهم السلام ـ خصوصاً از روزگار امام صادق ـ عليه السلام ـ كه علم از سوي ايشان منتشر شد و روايت از طرف ايشان زياد نقل شد.
و درجاي ديگري مي نويسد:
وإذا كان أحد الراويين يروي الخبر سماعاً وقراءة، والآخر يرويه إجازة ، فينبغي أن يقدّم رواية السامع على رواية المستجيز .
اللّهم إلا أن يروي المستجيز بإجازته أصلاً معروفاً، أو مصنّفاً مشهوراً فيسقط حينئذ الترجيح.
يعني: [در ترجيح دو خبر] هر گاه يكي از دو راوي خبر را به صورت سماع و قرائت، و ديگري آن را به صورت اجازه نقل كند، بايست كه شيوه سماع بر شيوه اجازه مقدم شود. مگر اين كه اجازه گيرنده اصل معروفي و يا تصنيف مشهوري را نقل كند، كه در اين هنگام سماع بر اجازه ترجيحي ندارد.
آنچه از مجموع كلمات شيخ مي توان استظهار كرد اين است كه شيعه در فرايند استنباط احكام فقهي به هر روايتي عمل نمي كردند، بلكه عمل آنها به روايات دائر مدار نقل آنها در كتب معروفه وأصول مشهوره است، آن هم به پيوست شرطي ديگر و آن اين كه مؤلّف كتاب و مصنّف اصل ثقه باشد.
براي تأييد و تأكيد ديدگاه شيخ، كلمات ديگر محدثان و رجاليين شيعه را پي مي گيريم.
طَبْرسي مؤلّف احتجاج در مقدّمه كتابش مي نويسد:
لا نأتي في أكثر ما نورده من الأخبار بإسناده .... إلا ما أوردته عن أبي محمّد الحسن العسكري(، فإنّه ليس في الاشتهار على حدّ ما سواه ...، فلأجل ذلك ذكرت إسناده في أوّل جزء من ذلك.
يعني: رواياتي را كه ما در اين كتاب نقل مي كنيم بدون ذكر سند است مگر آنچه را از [تفسير] امام عسكري ـ ـ نقل كردم، چرا كه اين منقولات شهرت چنداني ندارد، بنابراين سندش را در ابتداي نقل از آن ذكر كردم.
ابن غضائري ـ رحمه الله ـ در شرح حال حسن بن محمّد بن يحيى معروف به ابن أخي طاهر مي نويسد:
كان كذّاباً يضع الحديث مجاهرة و يدعي رجالاً غرباً لا يعرفون. و يعتمد مجاهيلاً لا يذكرون. و ما تطيب الأنفس من روايته إلا فيما يرويه من كتب جدّه الذي رواها عنه غيره و عن من كتبه المصنّفة المشهورة.
يعني: او دروغ گويي بود كه آشكارا به جعل روايت مي پرداخت و راويان غريبي را ذكر مي كرد كه كسي آنها را نمي شناخت و بر روايات راوياني مجهول اعتماد مي نمود كه هيچ كس نامي از آنها نمي برد. [بنابراين] به روايات او نمي توان اعتماد كرد مگر آن رواياتي را كه از كتاب هاي جدّش و همچنين هر آنچه را از كتب مشهور ديگر نقل مي كند، چرا كه راويان ديگري غير از او نيز اين كتاب ها را نقل كرده اند.
و كلام او درباره #سهل_بن_أحمد_بن_عبدالله_بن_سهل_ديباجي چنين است:
كان ضعيفاً يضع الأحاديث و يروي عن المجاهيل، و لا بأس بما رواه من الأشعثيات و بما يجري مجراها ممّا روى غيره.
يعني: او [در نقل حديث] ضعيف بود و حديث جعل مي كرد و از راويان مجهول نقل روايت مي كند، با اين حال نقل كتاب اشعثيات و كتاب هايي همانند آن ـ كه كسان ديگري غير از او نيز اين كتاب ها را نقل كرده اند ـ پذيرفته مي شود.
ادامه در پست بعد🔽🔽🔽
@derasatfielmrejal
@salmanraoofi