eitaa logo
سلمان رئوفی
5.5هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
329 ویدیو
187 فایل
🔆قال رسول‌الله ص: ان هذا الدين متین 🔆کانال‌سلمان‌رئوفی 🔆مکتب شناسی فقهی، عرفان شیعی ،سیره ائمه ع ،علوم انسانی، فرهنگ و سیاست راه ارتباط @srsr1359 🔆صوت دروس در کانال سروش @salmanraoufi سایت boohoos.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5897907480947590454.mp3
1.43M
🔆توصیه رهبر انقلاب به شناخت مبانی نظری انقلاب 🔆اگر می خواهید از این انقلاب حفاظت کنید اول باید این انقلاب را درست بشناسید... @salmanraoofi
سلمان رئوفی
باسمه تعالی جامعه محترم مدرسین، شورای عالی حوزه علمیه، حضرت آیت الله اعرافی و مسئول محترم خبرگزاری
باسمه تعالی بحمد الله مستند سین هشتم سیل درباره کمکهای روحانیون به سیل زدگان پخش خواهد شد و آخر دعوانا ان الحمد الله رب العالمین ۱۳۹۸/۱/۱۳ @salmanraoofi
🔆 ظهور معنای «لا أحبّ» در کراهت 🔆آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی: تقریب بدوی مطلب به حسب آنچه که ما از جاهای دیگر هم استظهار می‌کنیم، عبارت از این است که «لااحب» ظاهر در کراهت شیء است، بر خلاف آقای خوئی که قائل به معنای أعم از کراهت و حرمت می‌باشد. 🔆البته یک مطلبی مطرح شده است که عبارت از این است که گاهی چیزی به شکل نقیضین است، ولی از نظر مفاد عرفی ضدین لهما ثالث می‌شود. مثلاً «أظن»، ظنّ به مفاد مطلب است و «لاأظن» هم ظنّ به عدم است و در صورتی که شک مساوی الطرفین باشد، متعارفاً نه «أظن» گفته می‌شود و نه «ما أظن» گفته می‌شود. استخاره هم گاهی خوب و گاهی بد است، ولی به حدّ وسط نه خوب گفته می‌شود و نه بد،حد وسط وجود دارد ولی شکل، شکل نقیض است. در «أحب ذلک» و «لاأحب ذلک» هم همین گونه است یعنی گاهی هیچ طرف نمی‌چربد، نه أحب است و نه لاأحب، ولی صورت، صورت نقیضین است. 🔆به هر حال معنای عرفی «لاأحب» عبارت از این است که شخص از کاری خوشش نیاید و به هرچه ترجمه کنیم مانند خوشش نمی‌‌آید، آن معنی هم همین گونه است و صورتش مثل نقیضین است. یعنی گاهی می‌‌گوئیم خوشم نمی‌‌آید و گاهی می‌‌گوئیم خوشم می‌‌آید، صورتی هم هست که متساوی الطرفین است ولی صورت، صورت نقیضین است. 👈خلاصه به چیزی که ترکش بر فعلش بچربد «لا احب» می‌‌گویند و به نظر ما «لاأحب» ظاهر در کراهت شیء است، ولی آقای خوئی مدعی این است که «لاأحب» به معنای أعم از کراهت و تحریم می‌باشد. 🔆البته در مواردی از آیات قرآن مثل آیه شریفه «لا يُحِبُّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاّ مَنْ ظُلِمَ»(نساء، آیه 148) و برخی آیات دیگر، «لاأحب» در حرام (غیبت و امثال آن) بکار رفته است، ولی مع ذلک به نظر می‌رسد که «لاأحب» ظهور در کراهت دارد نه تحریم و ممکن است بگوییم که این آیه در مقام بیان «من ظُلم» است و نمی‌خواهد حرمت غیبت را بیان کند. آیه می‌فرماید: «بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ»، یعنی اگر آدم مظلوم شد، می‌تواند جهاراً دفاع کند، داد بزند، فریاد بزند، از اشخاص دیگر کمک بگیرد و اصلاً این کار مطلوب است. پس بنابراین در چنین مواردی، «لاأحب» منافاتی با تحریم غیبت ندارد، چون شارع در مقام بیان حکم غیبت نیست، ولی اگر شارع در مقام بیان تحذیر از چیزی باشد و عنوان حرمت را ذکر نکنند و بگوید که این کار، کار خوبی نیست و مطلب را سست بیان کند، خلاف حکمت است. زیرا مقام، مقام بعث و زجر است و باید طرف مقابل را تحریک به فعل یا ترک چیزی کرد و اگر بیان به حدّ وجوب نباشد و با استحباب هم سازگار باشد، خلاف حکمت حکیم است. لذا از این تعبیرات، کراهت استفاده می‌شود و در جایی هم که تعبیر به «أحب» شده باشد، استحباب استفاده می‌شود. ▪️کتاب البیع، جلسه ۲۳۵ به تاریخ ۹۳٫۲٫۱۵ @mfeqhi @salmanraoofi
#معرفی_کتاب 🔆کتاب سيد بطحاء ، اثری از حجت الاسلام والمسلمين حبيب عباسی، کتابی است که به تفصیل به شرح زندگی و ایمان حضرت ابوطالب (ع) و واکاوی در زمينه اثبات ايمان، شخصيت، زندگانی، فضائل و مناقب ایشان پرداخته است. @adyan8 @salmanraoofi
🔆۲۶رجب سالروز وفات پدر امیرالمومنین و عموی پیامبر اکرم 🎬شخصیت حضرت علیه‌السّلام و پاسخ به شبهه 🎙 🎥https://www.aparat.com/v/L1Opg 🎬 استدلال جالب و شنیدنی در اثبات اسلام و ایمان علیه السلام 🎙 🎥https://www.aparat.com/v/cuKRN 🎬اثبات ایمان از منابع شیعه 🎙 🎥https://www.aparat.com/v/Fp0LT 🎬اثبات اسلام و ایمان علیه السلام در پاسخ به نواصب 🎙 🎥https://www.aparat.com/v/Eipb4 🎬اثبات ایمان از منابع اهل سنت 🎙 🎥https://www.aparat.com/v/J1Luz 📽 در آپارات شبکه ادیان ببینید.👆 @salmanraoofi
@Farsna.mp3
3.57M
🎙غزل استاد شهریار در وصف رسول اکرم صلی الله علیه و آله @salmanraoofi
🌀 آیا انتقاد از روحانیت در رسانه جایز است؟ 🖋 هادی چیت‌ساز 🔻انتقاد از روحانیت قطعا جایز، بلکه واجب است. روحانیت، سازمانی است که در عمر هزارساله خود، شریف ترین انسان‌ها و رهبران اجتماعی را به خود دیده است، اما با این حال، خالی از اشکال و انتقاد نیست. امامان انقلاب نیز از منتقدان این سازمان هستند. حضرت امام(ره) در منشور روحانیت رویکرد انتقادی و سازنده به روحانیت دارند. پس انتقاد بر دیگران عیب نیست. 🔻اما انتقاد سازنده و دلسوزانه، نه هر نوع نقدی با هر روشی. انتقاد آداب خود را دارد. انتقاد غیر از تخریب و ضربه زدن است. انتقاد غیر از مسخرگی و لودگی است. انتقاد یعنی نقطه ضعف را در کنار نقطه قوت دیدن و برای رفع آن پیشنهاد دادن. 🔻در دنیای سینما و رسانه، انتقاد یعنی نقطه قوت و ضعف یک جریان یا شخصیت حقوقی را در کنار هم به نمایش گذاشتن. مانند فیلم‌های «ابوالقاسم طالبی» که هر دو چهره خوب و بد در کنار همدیگر هستند. در «قلاده‌های طلا» دو پلیس خیانت می‌کنند و باعث آشوب‌های بعدی می‌شوند، اما فرمانده اصلی و سایر پلیس‌ها صادقانه خدمت می‌کنند. در «یتیم‌خانه ایران» نیز دو چهره از روحانیت نمایش داده می‌شود: اولی آخوند انگلیسی که طرفدار سیاست‌های انگلیس است، و دومی نماینده مراجع که طرفدار مردم و ضد سیاست‌های انگلیس است. 🔰 اما در کنار انتقادها، با سه نوع غرض‌ورزی در نمایش انتقاد مواجهیم: 1. نمایش یک چهره و نپرداختن به سایر چهره ها؛ بدیهی است اگر فقط یک چهره هرچند با رویکرد انتقادی نمایش داده شود، سایر چهره‌ها و شخصیت‌ها نفی نمی شوند. اما از بدیهیات رسانه این است که اگر رسانه به چهره ای بپردازد، مهم می‌شود و بقیه مسائل و چهره‌ها از اهمیت می‌افتند. به سخن دیگر، نمایش چهره خاص از اقلیت یک صنف و پردازش آن، معنایش سرایت دادن این چهره به اکثریت صنف است. 2. نمایش حماقت و کودنی؛ این نمایش دیگر به معنای انتقاد نیست، که همان لودگی است؛ مانند گریم متفاوت، دیالوگ های غیر مؤدبانه و رفتارهای زننده ای که دور از شئون اجتماعی مردم است. دویدن های خنده دار، شوخی‌ها و خنده های غیر مؤدبانه، رانندگی بد و کلمات دوپهلو، از این قبیل هستند. 3. بدسلیقگی در انتخاب بازیگر؛ انتخاب بازیگر، یکی از هنرهای کارگردان است. معمولا آینده بازیگر، از گذشته‌اش وام می‌گیرد و بازی‌های قبلی، تعیین کننده نقش‌های آینده هستند. اوج این نکته در پر رنگ شدن چهره‌ای مثل طنز در بازیگر است. پر واضح است اگر بازیگری در طنز شناخته شود، سایر نقش‌هایش اگر جدی هم باشند، نمایشی طنزگونه خواهند داشت. همین که مخاطب تصور کند «اکبر عبدی» یا «حمید لولایی» آخوند شدند، کافیست خودش را برای دیدن تمسخر روحانیت آماده کند. 🔶 در سریال «نون خ» که یکی از نقش‌های اصلی روحانی است، هر سه غرض‌ورزی وجود دارد. بازیگر نقش روحانی، «هومن حاج عبداللهی» است که یک چهره معروف طنز است که مخاطب را آماده شوخی‌های تند و تیز می‌کند. از سوی دیگر، حاج آقا در کنار آخوندی، داور و وکیل است. واقعیت آن است که تعداد روحانیونی که داور باشند، از میان 200 هزار روحانی به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسند. پس انتخاب چهره داور برای روحانی، با واقعیت روحانیت سازگار نیست، چه رسد به اینکه نقد شود. جالب آنکه بسیاری از صحنه های طنز سریال، داوری های حاج آقا است که نمایش حماقت و کودنی در رفتار و گفتار است مثل کارت قرمزهای زیاد، دویدن های مسخره و اشتباهات داوری بزرگ. اشکال بزرگتر آنکه چهره این روحانی، به عنوان تک چهره از روحانیت نمایش داده می‌شود و این ذهنیت را برای مخاطب می‌سازد که اکثر روحانیون حتی از داوری یک مسابقه برنمی‌آیند چه رسد به سایر فعالیت‌های اجرائی، یا رفتارهای احمقانه‌ای دارند و دغدغه‌هایشان فوتبال و اموال دیگران است. 📌با این اوصاف، آیا سریال «نون خ» را مصداق یک طنز فاخر بدانیم، یا مصداق لودگی و تخریب روحانیت؟ 🗂 پرونده ویژه "تصویر روحانیت در رسانه" @Manahejj
🌀 تصویر روحانیت در سراشیبی لودگی 🖋 هادی چیت‌ساز #اختصاصی_مناهج 🔹ذهنیت مردم از هر صنف و شغلی، واقعیت آن صنف را می‌سازد. از دکترها، انتظار تمیزی و تغذیه سالم دارند؛ چون نسبت به بیماری‌ها آگاهی دارند. از پلیس‌ها انتظار رعایت قوانین و دوری از بزهکاری دارند. 🔹فرض کنید، پزشکی نمایش داده شود که زندگی چندان تمیزی ندارد؛ یا پلیسی که بیش و کم قوانین را رعایت نمی‌کند. نتیجه آنکه، ذهن ناخودآگاه مخاطب از تصویر قبلی اش تغییر می‌کند و همانی می‌شود که در نمایش می‌بیند. بی‌شک، نمایش یک نفر به معنای قضاوت برای همه افراد صنف نیست، اما در قاب تلویزیون اگر همان یک نفر نمایش داده شود، می‌شود نماینده همه صنف برای قضاوت کردن مردم. پس رسانه است که برای مردم ذهنیت می‌سازد. 🔹روحانیت هم صنفی از جامعه ایران است که طبیعتا در نمایش‌ها می‌آید. انتظار مردم از روحانیت، انتظار روح معنویت و زهد و تقید به آداب مذهبی است. واقعیت آن است که مردم از یک روحانی، توقع هر شوخی یا مزه‌ای را ندارند. طنز با روحانیت، ذاتا فاصله‌ای بسیار دور دارد، چنانچه از پلیس نیز فاصله‌ای دور دارد. 🔹اما امروزه نمایش روحانیت، در سراشیبی طنز و لودگی قرار دارد. بسیاری از اين فيلم‌ها کمدی هستند. برخی دیگر که کمدی نیستند، بازيگری کمدی نقش روحانی را بازی می‌کند و در بسیاری از آن‌ها نقش روحانی، ته‌مايه طنز دارد. 🔹پر واضح است که تصویر طنز و کمدی، در ذهن مخاطب دیگر جایی برای #مرجعیت اعتقادی و رفتاری نمی‌گذارد؛ یعنی خالی کردن روحانیت از وظیفه ذاتیش. 🗂 پرونده ویژه "تصویر روحانیت در رسانه" #روحانیت_در_رسانه #مناهج @Manahejj
🔆کم کاری در ترویج بحث ولایت فقیه 🔆همه اختیاراتی که در اداره کشور برای فقیه لازم است همان اختیاراتی است که برای پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) بوده است. 🔆بنده درباره ولایت امر درس خارجی داشتم و تقریباً یک دوره ۱۵ ساله به طول انجامید و در آن مباحث مختلف حکومت اسلامی را بررسی کردم. آیت الله محمد مومن قمی بخش اول 🔆به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی مفتاح، چندی پیش جمعی از اعضای دبیرخانه مفتاح با مرحوم آیت الله محمد مؤمن دیدار و گفت وگو کردند. 🔆در این دیدار آیت الله مؤمن پس از شنیدن گزارش عملکرد دبیرخانه مفتاح، بر تشریح مبحث ولی امر و همچنین اسلامی سازی علوم انسانی در حکومت اسلامی تأکید کرد و بیان داشت: بحث حکومت اسلامی و ولایت امر به معنای وسیع که شامل ولایت پیامبر(ص)، ائمه اطهار(ع) و ولایت فقیه می شود متأسفانه برای بسیاری از حوزویان و فضلا نیز محجور و مظلوم واقع شده است. 🔆وی افزود: برای عده ای از حوزویان روشن نیست که ولایت امر تنها مختص پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) نیست بلکه در زمان غیبت به ولایت فقیه نیز می رسد. امام راحل با دید فقهی صحیح خود موضوع ولایت را مطرح و آن را پیگیری کردند. پس از آن طی ۱۵ سال کلنگ حکومت اسلامی را زدند و به لطف خدا خودشان نیز ولایت را بر عهده گرفتند و پس از ایشان نیز مقام معظم رهبری عنایت کرده و پا جای پای امام گذاشتند. 🔆این استاد برجسته حوزه تأکید کرد: بنده ۱۸ سال پیش که مقام معظم رهبری به قم آمده بودند به ایشان عرض کردم خوب است بحث ولایت امر در دستور دروس حوزه قرار گیرد و در دروس خارج نیز تشریح شود. پس از آن دیدار در دروس سطح(قم) مقداری نسبت به ولایت امر کار شد. حتی طلاب خواهر نیز در این زمینه مباحثی را مورد مطالعه قرار دادند. منتها آن کاری که باید انجام می شد انجام نشد. 🔆البته بنده درباره ولایت امر درس خارجی داشتم و تقریباً یک دوره ۱۵ ساله به طول انجامید و در آن مباحث مختلف حکومت اسلامی را بررسی کردم. در حالی که پیش از انقلاب چنین مسائلی حتی در نجف نیز مطرح نبود. 🔆آیت الله مؤمن تأکید کرد: یکی از کارهایی که لازم است انجام شود مباحث مربوط به حکومت اسلامی و ولایت امر است که خداوند ولایت امر را برای نبی اکرم(ص) قرار داد و شامل همه پیامبران نشد. پس از ایشان ولایت امر به دوازده امام رسید. بحث ولایت باید به صورت گسترده صحبت شود زیرا با این بحث، ولایت اهل بیت(ع) و ولایت فقیه ثابت می شود. 🔆طلاب باید این مباحث را بدانند البته نمی گویم که استدلال کنند و در مرحله اول بفهمند. این ها خیلی زحمت دارد ولی به آن نیاز است. باید بحث شود که ولایت پیامبر(ص) چگونه است. درباره ولایت امر باید به طور گسترده صحبت شود تا مشخص شود اختیارات، منابع مالی و… وی چیست. این مباحث را نه تنها طلاب بلکه باید مسلمانان بدانند. 🔆این کار اصلی است و مسأله حکومت اسلامی باید بحث شود تا طلبه و فاضلی که در قم است نسبت به این موضوع خوب آگاه باشد. بحث شود ولایت امر برای پیامبر(ص)، امام(ع) و فقیه چگونه است. طلبه و فاضل حوزوی باید نسبت به این موضوعات آگاهی کامل داشته باشد. 🔆وی ادامه داد: امام راحل براساس ولایت امر می فرمایند «کشور ما کشور رسول خدا(ص) است.» ولایت فقیه چیز تازه ای مطرح نمی کند، نه امام راحل و نه مقام معظم رهبری و نه هیچ فقیهی که حکومت اسلامی را قبول دارد چیز تازه ای نمی‌گوید بلکه اسلام را بیان می کند. 🔆همه اختیاراتی که در اداره کشور برای فقیه لازم است همان اختیاراتی است که برای پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) بوده است. طلبه باید این مسائل را بداند. بداند رهبری، ولی امر است همان گونه که پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) ولی امر بودند. 🔆استاد برجسته حوزه گفت: در خطبه شقشقیه نیز حضرت امیر(ع) می فرمایند «اگر خداوند پیمان نگرفته بود که نباید علما در مقابل ستمگران سکوت کنند. من ولایت را نمی پذیرفتم.» یعنی من که قبول کرده ام برای این است که خدا از من خواست. این خواسته خدا نه تنها از من بلکه از علما نیز است. یعنی برای همه علما که از دستشان بر می آید این کار را باید بکنند. این ها مباحث مربوط به ولایت امر است. همین سخن حضرت علی(ع) «وَ مَا اَخَذَ اللهُ‌ عَلَى العُلَماءِ» ولایت فقیه را مشخص می کند. ادامه دارد ... https://goo.gl/pBcgJU @mabanivelayatfagheh @salmanraoofi
🔆کم کاری در ترویج بحث ولایت فقیه 🔆تبیین بحث ولایت امر و اصلاح علوم انسانی – باید از طلاب و روحانیون فاضل استفاده کرد. این کارها مرد میدان می خواهد. بزرگان و علما نیز آمادگی چنین مسائلی را دارند. ما حرف برای گفتن زیاد داریم. 🔆در دانشگاه علوم انسانی به صورت ناقص مطرح می شود چون کتاب های آن ناقص است. دانشگاهیان مطالب خودشان را از غربی ها می گیرند و نمی دانند اسلام درباره این موضوعات چه گفته است. آیت الله محمد مومن قمی بخش دوم (بخش آخر) 🔆به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی مفتاح، چندی پیش جمعی از اعضای دبیرخانه مفتاح با مرحوم آیت الله محمد مؤمن دیدار و گفت وگو کردند. 🔆آیت الله مؤمن در ادامه سخنان خود بحث اسلامی سازی علوم انسانی را مطرح کرد و یادآور شد: در دانشگاه علوم انسانی به صورت ناقص مطرح می شود چون کتاب های آن ناقص است. دانشگاهیان مطالب خودشان را از غربی ها می گیرند و نمی دانند اسلام درباره این موضوعات چه گفته است. برای نمونه هر آن چه غرب درباره اقتصاد، روابط بین الملل و… مطرح کرده است را مطرح می کنند. 🔆اسلام درباره تمام مسائل به صورت جزئی صحبت کرده برای نمونه اسلام درباره جزء جزء مسأله ازدواج صحبت کرده است. ولی برای دانشجویان گفته نمی شود و آن ها نیز مطلع نیستند. حتی بیشتر افرادی که در دانشگاه ها تدریس می کنند چنین مسائلی را مطرح نمی کنند. این مسائل در دانشگاه‌ها مفقود و متروک است. گفته می شود حوزه و دانشگاه یکی است ولی کجاست؟ 🔆وی عنوان کرد: آن چه در دانشگاه ها به عنوان علوم انسانی اسلامی مطرح می شود چیزی نیست که اسلام درباره آن صحبت می کند. از عمر انقلاب ۴۰ سال می گذرد ولی متأسفانه درباره علوم انسانی کار نکرده ایم. البته ممکن است نسبت به اصل اعتقادات مطالبی نوشته شده باشد ولی در عین حال چیزی که در دانشگاه ها به عنوان علوم انسانی مطرح می شود، چیزی نیست که اسلام گفته است. 🔆استاد برجسته حوزه گفت: طلاب و فضلا باید در زمینه هایی که بیان شد کار کرده و درس برگزار کنند. البته فاضلی می تواند درس خارج بگوید که اولاً، بداند درس خارج چیست؟ دوماً، بفهمد روایات چه می گویند. لازم است افراد فاضل در این عرصه ها ورود کرده و مسائل مربوط به علوم انسانی را بحث و مطالعه کنند و نتیجه آن به صورت مدون نوشته شود. این کار، کار لازمیست و از نان شب بر فرد واجب تر است. این کارها باید صورت گیرد تا دانشگاه ها درست شوند. اصلاح کتب علوم انسانی بلکه بالاتر سایر علوم در دانشگاه لازم است، شدنی هم می باشد. کار نشد ندارد به شرط این که از طلاب فاضل، عالم و… استفاده شود. 🔆وی افزود: در دانشگاه ها باید نسبت به تمامی علوم به ویژه علوم انسانی توجه کرد و این امر همت جانانه می خواهد. البته در کارها – تبیین بحث ولایت امر و اصلاح علوم انسانی – باید از طلاب و روحانیون فاضل استفاده کرد. این کارها مرد میدان می خواهد. بزرگان و علما نیز آمادگی چنین مسائلی را دارند. ما حرف برای گفتن زیاد داریم. این کارها – تبیین بحث ولایت امر و تصحیح کتب علوم انسانی – شدنی است و اگر بتوانید انجام دهید کار لازمیست. 🔆آیت الله مؤمن خاطرنشان کرد: این کارها را بتوانید بکنید بسیار خوب است. گمان نکنم در این زمینه کاری صورت گرفته باشد. شما هم مرد میدان باشید دنبال کنید و افرادی را پیدا کنید و در این زمینه کار کنید. کار، کار ارزشمندی است. خدا به شما توفیق بدهد که این کار را انجام دهید. https://goo.gl/pBcgJU @mabanivelayatfagheh @salmanraoofi
هدایت شده از مناهج 🇵🇸🇮🇷
🌀 چراغ سبز مدیر حوزه علمیه به فیلم‌سازها ‼️ 🖋 محمد حق‌پرست 🔹یکی از سریال‌های طنز سال ۱۳۹۲، «دودکش» بود که «جواد عزتی» در قالب روحانی نقش بازی می‌کند؛ روحانی که شخصیتی ضعیف و احمق دارد؛ مسخره و تند حرف می‌زند، در موتورسواری هول است؛ می‌خواهد روایت بخواند ولی یادش می‌رود و باعث تمسخر دیگران می‌شود. 🔻اما در واکنشی دور از انتظار، آیت‌الله حسینی بوشهری (مدیر وقت حوزه‌های علمیه سراسر کشور)، در مراسمی از عوامل این فیلم و سایر برنامه‌های رمضان آن سال تقدیر می‌کنند، بدون اینکه انتقادی از شیوه نمایش صنف روحانیت کنند. ( b2n.ir/24222 ) 🔹هرچند ایشان بعدها در همایش مبلغان، نسبت به بازیگران نقش روحانیت انتقاد کلی کردند، ولی آن تقدیر در حافظه رسانه‌ها ماندگار شده است. 🔹وقتی جامعه فیلم‌ساز حساسیت روحانیت را نسبت به شأن اجتماعی خودشان نمی‌بینند، بلکه تقدیر هم می‌شوند، آیا جز این است که انواع لودگی‌ها و حماقت‌ها را به بهانه طنز به نمایش گذارند؟ وقتی چراغ قرمزی احساس نکنند، جز این است که هر روز بر سرعتشان در تخریب چهره روحانیت بیفزایند و حیثیت هزارساله روحانیت را بی‌آبرو کنند؟ #روحانیت_در_رسانه #مناهج @Manahejj
⚡️صدا و سیما و گناه نابخشودنیِ "مرجعیت‌بخشی" به بازیگران 🔹چرا بازیگران سینما و تلویزیون، به اندازه‌ای مرجعیت اجتماعی یافته‌اند که در بزنگاه‌های مهم سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نقش‌های اساسی و بعضا تعیین کننده ایفا می‌کنند؟ آیا آنان شایستگی چنین جایگاهی را در جامعه دارند؟ 🔹پیش از پاسخ به این سوال، باید در شخصیت بازیگران دقیق شویم. بازیگر کیست؟ بازیگر در واقع هنرمندی است که می‌تواند ذهن خود را در اختیار نویسنده و جوارح خود را در اختیار کارگردان بگذارد تا به دستور آنها بگوید و بجنبد. بازیگر به اختیار خود نه سخنی می‌تواند بگوید و نه حرکتی می‌تواند بکند. اواخر سال ۱۳۹۷ اتفاقی افتاد که اشاره به آن، در لمس بیشتر این معنی به ما کمک می‌کند. وقتی خشایار الوند، نویسنده سریال پایختت چهره در نقاب خاک کشید، دیدیم که کل پروژه متوقف شد؛ نقی معمولی با رفتن خشایار الوند دچار مرگ مغزی شد و از سیروس مقدم که مسئول تنظیم حرکات جوارح او بود نیز، کاری برای احیایش برنیامد. آقای مقدم حرف جالبی در تلویزیون زد و گفت من تجربه از دست دادن عوامل را در میانه کار دارم و پس از فوت خانم پوپک گلدره، بازیگر دیگری را جایگزین کردم. اما نویسنده را نمی‌توان جایگزین کرد و آقای مقدم هم نتوانست. نویسنده خالق همه شخصیت‌های فیلم و داستان فیلم است و جایگزین ندارد. 🔹حال پرسش اینجاست که چرا علاقه مردم به شخصیت نقی معمولی-که مخلوق ذهن خشایار الوند است- آقای محسن تنابنده را تبدیل به سلبریتی می‌کند و او در مسائل گوناگون از موضع و جایگاه نقی معمولی اظهار نظر می‌کند؟ آیا او این حق را دارد؟ آیا تبدیل شدن بازیگران به صاحب‌نظران اجتماعی، سوء استفاده و سرقت شخصیت محبوبی نیست که نویسنده خلق کرده است؟ 🔹پاسخ این سوالات البته روشن است. اما چه چیزی باعث شده است که بازیگران، به چنین جایگاهی در اجتماع برسند؟ به نظر می‌رسد مقصر اصلی در این سرقت شخصیتی، سیاست‌گذاران و تصمیم‌گیران سازمان صدا و سیما هستند. سازمان صدا و سیما به جای اینکه بیینده را از این وهم در بیاورد که آنچه دیده است، فیلم است و آنکه بازی می‌کند، در حال اجرای دستورات نویسنده و کارگردان است، در فضای خارج از فیلم بیشتر به وهم این‌همانی معمولی-تنابنده دامن می‌زند. وقتی گاه و بیگاه، در برنامه‌های مناسبتی، بازیگر میهمان است و مجری از علائق و سلایقش تا نظراتش درباره مسائل گوناگون از او سوال می‌کند، روشن است که این بازیگر دچار توهم صاحب‌نظر بودن در امور گوناگون جامعه خواهد شد. درباره خوانندگان محترم نیز مسئله همین است. حنجره خوبی دارند و توانسته‌اند مفهومی که شاعر می‌سراید و با وزنی که او ساخته، صدایی بسازند، اما گاه شخصیت شاعر را به سرقت می‌برند و چنان رفتار می‌کنند که گویی آنچه خوانده‌اند، سخن خود آنهاست. 🔹وقتی این توهم، هم در بازیگر و هم در مردم، ایجاد شد، بازیگران یا به استخدام سیاسی درمی‌آیند و در بزنگاه‌های سیاسی مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرند، یا اینکه دوز این توهم در جامعه چنان بالا می‌زند که بازیگران سیاستمدار می‌شوند. 🔹این وضعیت متوهمانه، حاصل نگاه تفرجگاهی به جای نگاه دانشگاهی به صدا و سیماست. هدف صدا و سیما نباید سرگرم کردن مردم و گذراندن وقت آنها باشد، بلکه هدف باید اعتلای سواد و فهم و درک و آگاهی مردم باشد. سلبریتی‌پروری و مرجعیت‌بخشی به آنها، با این اهداف متعالی در تضاد و تناقض است. 🔹خوب است دوستان تصمیم‌گیر در صدا و سیما، اگر هم بنا دارند به جای دانشمندان و صاحب‌نظران، عوامل فیلم و سریال را به برنامه‌ها دعوت کرده و از علایق و سلایقشان سوال کنند، به جای بازیگران نویسندگان فیلم‌نامه‌ها، و به جای خوانندگان، شاعران را دعوت کنند تا درباره آنچه خلق کرده‌اند با مردم سخن بگویند. @syjebraily
🔆نماز پر فضیلت روز آخر رجب : در اقبال الاعمال از شیخ طوسی ره، از سلمان فارسی ره، روایت شده که پیامبر اکرم در بیان نماز اخر ماه رجب می فرمایند :  🔆هر کس در اخر ماه رجب ۱۰ رکعت نماز بخواند که در هر رکعت سوره حمد را یک مرتبه و سوره توحید را سه مرتبه و سوره کافرون را سه مرتبه باشد، و پس از سلام نماز دست هایش را به سوی آسمان بلند کند و بگوید: 🔆لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لاشَرِيكَ لَهُ لَهُ الْمُلْكُ وَ لَه ُالْحَمْدُ يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ هُوَحَيٌّ لا يَمُوتُ بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَهُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ، وَصَلَّى اللَّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ، وَ لا حَوْلَ وَ لاقُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِي ِّالْعَظِيمِ.  🔆سپس دست هایش را به روی صورت بکشد و حاجتش را از خداوند بخواهد ، دعای او مستجاب شود و خداوند بین او و جهنم هفت گودال فاصله بیاندازد که اندازه هر گودال به اندازه فاصله اسمان تا زمین است و به ازای هر رکعت هزار رکعت نوشته شود و برای او گذر از صراط و دوری از جهنم تضمین شود. 🔆سلمان رضوان الله علیه می گوید :  هنگامی که کلام  پیامبر صلی الله علیه و اله به اخر رسید، به حالت گریه به سجده افتادم و خداوند را شکر نمودم که این حدیث را از پیامبر شنیدم . 📚 اقبال الاعمال : ج ۳ ص ۲۸۵ @salmanraoofi
🗓سالروز شهادت مظلومانه 🏴علامه‌سیدمحمدباقرصدر/۲ 💠رهبرانقلاب ‼️شهید صدر در نجف ارتباط تامّ و تمامى با امام نداشتند؛ ارتباطشان خیلى زیاد نبود؛ ولیکن بمجرّد اینکه انقلاب شد و امام آمدند ایران، ایشان آن حرف معروف را زد که به شاگردان خودش گفت ذوب بشوید در امام خمینى همچنان که او در اسلام ذوب شده؛ این حرف ایشان معروف است. این خیلى شناخت لازم دارد، خیلى فهمِ اوضاع لازم دارد که بفهمد مسئله‌ى انقلاب چیست. ما کسانى را داریم که تا همین امروز که قریب چهل سال از انقلاب میگذرد، هنوز درست نفهمیده‌اند این انقلاب چه بود و چه شد و چه اتّفاقى افتاد... این آدم، آن‌روز درک کرد انقلاب را و مسائل و مفاهیم انقلاب را. اینها نبوغ است؛ یعنى شناخت درست محیط را، پیرامون را، علم را، بیان را، کیفیّت تبیین را، اثرگذارى را به انسان میشناساند! ۹۵/۵/۲۵ #نشربامنبع @Jahade_tabeini
🗓سالروزقمری‌رحلت‌مرجع‌مجاهد 🏳آیةالله سیدمحمدکاظم یزدی/۲ 💠رهبرانقلاب ‼️جهت دیگر شخصیت مرحوم صاحب عروه، مرحوم آسید محمدکاظم یزدی، آن جهت تقوایی و جهات معنوی است، در همین قضیّه مشروطه، وقتی مرحوم شیخ فضل الله نوری نوشت که یک چنین کاری در تهران دارد انجام میگیرد، جزو اولین کسانی که این را امضاء کردند، مرحوم آسیّد محمد کاظم بود. بعد که قانون اساسی مطرح شد، ایشان گفت که من باید اینکه بنا است تأیید بکنم را ببینم. مرحوم آشیخ فضل الله نوری از تهران نوشت که ما دیدیم، درست است، خب، آشیخ فضل الله هم معاصر اینها بود، مرد بزرگی بود، به او اطمینان داشتند. ایشان گفت نه، من خودم باید ببینم! این نهایت اهتمام این مرد را نشان میدهد که با اینکه کسی مثل شیخ فضل الله نوری که مورد قبول اینها بوده تأیید میکند، ایشان میگوید من باید ببینم؛ چون کار، کار بزرگی است، میفهمیده که کار ریشه دار است، بعد هم قضایای بعدی تأیید کرد که همین درست بوده؛ یعنی باید از اول همین کار را میکردند اگر در مشروطه آن شرط ایشان که نظارت فقهای طراز اول بود، محقق میشد، مسیر مشروطه عوض میشد! ۹۱/۳/۲۲ #نشربامنبع @Jahade_tabeini
هدایت شده از روزنه
لشکر سایبری در حوزه دقیقا به دنبال چه می گردند؟! 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 از دوران مشروطه به این سو٬ اصلاح طلبی دینی (دگراندیشی) با (بابی٬ ازلی٬ بهایی٬ روشنفکری٬ فراماسونی٬ اقلیت گرایی یهودانه و زردشتی٬ باستان گرایی و...) گره خورد و این جماعت٬ بر سر حذف شریعت شیعی یا ناکارآمدسازی اجتماعی آن٬ به رسیدند. آنان نسخه غرب مدرن را برای ایران شیعی راه نجات می دانستند و فقهای شیعه بر اجرای حداکثری احکام شریعت پای می فشردند. از منظر آنان در یک اقلیم دو شاه نمی گنجید! لازمه اجرای غرب اندیشان٬ ابتدا (دین سازی/ نوسازی دینی) و در نهایت حذف دین از ساحت جامعه بود. از همین نقطه سر و کله اش پیدا شد. العیاذ بالله خدا باید به پستوی خانه ها پس زده می شد و مطلق ولایت ها(ولایت رسول الله تا ولایت ائمه هدی و به تبع آن ) و امری قبیح شمرده شد که نباید زیر بارش می رفت! آن حقیقت تلخی که پیشتر و بیشتر از دیگران متوجهش شد٬ این هجمه سازمان یافته علیه دین مبین بود. وگرنه چنان که خود در گفته است٬ او و مرحوم آخوند هر دو به یک مشروطه باور داشتند. دوگانه واقعی در مشروطه٬ نزاع دین ستیزان غرب اندیش(معمم و مکلا) با فقهای عظام و مفسران امین شریعت شیعی بود. غرب اندیشان را به دل جامعه دینمدار شیعی راه نبود٬ لذا مستقیم گویی موجب طرد آنان می شد و لذا آنان راه از و را برگزیدند! این راهبرد در توصیه نامه تاریخی میرزاملکم خان به ٬ و نیز سند مربوط به مصوبات تشکیلات علنا قابل مشاهده است. در دوره گذار غرب اندیشی در عصر مشروطه٬ هیبت روحانی و ادبیات دینی٬ بسیار مؤثر می نمود. آنان همزمان از دو ابزار و راهبرد استفاده کردند؛ در حلقه اطرافیان بزرگان دین برای تغییر محاسبات آنان در سر بزنگاه ها و حذف عناصر اصیل. و برای تولید ادبیات جدید و زمینه سازی اجتماعی برای . امروز هم دو ابزار و به درآمده اند برای برهم زدن قم و ایجاد فاصله بین روحانیت و نظام سیاسی اسلامی. جوجه سکولارهای رسانه ای برای از تاریخی به غرب اندیشان٬ مدتهاست که در آشیانه آل محمد(ص) کرده اند. آنان با تجربه مؤفق آقایان و ٬ حالا بیشتر به امید بسته اند. آنان برای همه برنامه دارند؛ انقلابی ها٬ غیرانقلابی ها٬ ضدانقلاب ها. ضدانقلاب ها را از نهتوی انزوا بیرون می کشند٬ تطهیر می کنند و به مواجهه علنی می کشانند. جسارت بی سابقه فرزند تشیع لندنی به ولی فقیه را که یادتان هست؟ غیرانقلابی ها را به ضدانقلاب تبدیل می کنند.(نمونه در این مورد کم نیست) انقلابی ها را به غیرانقلابی یا خنثی و عناصر لابشرط مبدل می سازند.(علت سکوت برخی چهره های باسابقه در این است) و اگر نتوانستند٬ به روی می آورند؛ شبیه آنچه که در مورد شیخ شهید در تهران و برای صاحب عروه در نجف انجام دادند‌.(در زمان ما مانند ترور علامه مصباح) دوگانه سازی٬ انشقاق و فعال سازی گسل های اختلاف٬ تنها اول راه آنهاست. تشکل سازی٬ تولید تئوری های انحرافی و ترویج در دل حوزه علمیه٬ همه راهبردهای میان مدت است. هدف اصلی ایجاد برای نظام اسلامی با جداسازی حوزه از حکومت است. از بخت بد این جماعت حالا دیگر انقلابی ها با ابزار بیگانه نیستند و بومرنگ نیرنگ شان به صورت خودشان بازگشته است! خط نفوذ شناسایی شده و افشای آرام و با حوصله ٬ حوصله آنان را سر برده است‌. آخرین پروژه آنان از جریان انقلابی حوزه است برای آنکه هراس و واهمه ایجاد کنند حال آنکه جریان انقلابی پیرو امام خمینی در مواجهه با منحرفان عقیدتی و نفوذی ها هرگز نیازی به تقابل سخت ندارند اصلا فداییان اسلام واکنش اعاظم نجف و علمای سنتی(مثل صاحب الغدیر) به انحرافات کسروی بود٬ پاسخ جریان انقلابی مواجهه مستند علمی با پدیده های انحرافی است که نمادش است. از قضای روزگار این پروژه ضدانقلاب هم در آستانه شکست قرار دارد. فداییان انقلاب اسلامی٬ سلاح شان قلم و بیان است و همین سلاح است که اشک و را درآورده است! تقی زاده ها٬ حکمی زاده ها٬ کسروی ها را بشناسیم و بشناسانیم. اینها سر و کله شان مدتی است در قم پیدا شده و تلاش دارند پروژه شان را با کمک پیش ببرند. کشف اسرار دیگری باید نوشت... ۹۸/۱/۱۴ @rozaneebefarda‌
🔆آیا عبارت «من شیوخ اصحابنا» دلالت بر توثیق راوی دارد؟ آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی: یکی از عباراتی که می‌توان از آن وثاقت راوی را برداشت نمود عبارت «من شیوخ اصحابنا» است، به شرط آنکه راوی قدح نشده باشد. 🔆برای نمونه نجاشی در مورد عبد الله بن حماد مي‌گويد: «من شيوخ اصحابنا»( رجال النجاشي ص: ۲۱۸، رقم ۵۶۸) 🔆شيوخ اصحاب كسي است كه اصحاب از او اجازه مي‌گيرند و مورد اعتماد اصحاب است. اصحاب بايد او را قبول كرده باشند. وضاع و جاعل حديث نمي‌تواند شيخ اصحاب شود. 👈به نظر ما در چنین مواردی به شرط آنکه قدحي درباره‌ راوی نشده باشد، عبارت شيوخ اصحابنا كافي است و مدح معتنابهي به شمار می‌رود و حتی بالاتر از تعبير ثقة است. زيرا راوی باید جایگاه خاصي داشته باشد كه اصحاب او را به وثاقت پذيرفته باشند. 🔆برگرفته از درس خارج فقه آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی، کتاب الصوم، به تاریخ ۹ آبان ۱۳۸۶ @mfeqhi @salmanraoofi
ketabeMah-maktab-@yekneshkati.pdf
5.61M
🔆نقدهایی به کتاب مکتب در فرآیند تکامل 🔆کتاب در داخل و خارج مورد استقبال روشنفکران واقع شد @salmanraoofi
4_5861642280338720744.mp3
2.88M
بررسی ابعاد فعالیت های سیاسی و فرهنگی شهید صدر به روایت اسناد @salmanraoofi
🗓سالروز شهادت مظلومانه 🏴علامه‌سیدمحمدباقرصدر/۵ 💠رهبرانقلاب ‼️به نظر من شخصیّت آقاى صدر، اگر نگوییم بى‌نظیر، حدّاقل یک شخصیّت کم‌نظیر بود! ۹۵/۵/۲۵ ‼️شهادت آیةالله صدر ضربه‌ی بسیار سنگینی بود. ایشان برای نظام اسلامی و جامعه‌ی اسلامی واقعاً عمود فکری بودند! ۸۳/۳/۱۹ ‼️شهید آیت‌الله‌ صدر برای‌ طلاب‌ و فضلای‌ جوان، بی‌شک‌ یک‌ اسوه‌ و نمونه‌ است. درس‌ انسان‌ پروری‌ او با شهادت‌ جانگدازش‌ خاتمه‌ نیافته‌ است. آثار علمی‌ و شیوه‌ تحقیق‌ او اکنون‌ پیش‌ روی‌ فضلای‌ جوان‌ حوزه‌های‌ علمیه‌ قرار دارد و انگشت‌ اشاره‌ او آنان‌ را به‌ راه‌ عظمت‌ و مجد علمی، همراه‌ با روشن‌بینی‌ و جهان‌ نگری‌ هدایت‌ میکند. حوزه‌های‌ علمیه‌ امروز نیز محتاج‌ شهید صدر و هر عنصر با همت‌ و پرتوانی‌ هستند، که‌ راه‌ علمی‌ و اسلام‌شناسی‌ و جهان‌ نگری‌ او را دنبال‌ کند! ۷۹/۱۰/۲۹ #نشربامنبع @Jahade_tabeini
🗓سالروز شهادت مظلومانه 🏴علامه‌سیدمحمدباقرصدر/۲ 💠رهبرانقلاب ‼️شهید صدر در نجف ارتباط تامّ و تمامى با امام نداشتند؛ ارتباطشان خیلى زیاد نبود؛ ولیکن بمجرّد اینکه انقلاب شد و امام آمدند ایران، ایشان آن حرف معروف را زد که به شاگردان خودش گفت ذوب بشوید در امام خمینى همچنان که او در اسلام ذوب شده؛ این حرف ایشان معروف است. این خیلى شناخت لازم دارد، خیلى فهمِ اوضاع لازم دارد که بفهمد مسئله‌ى انقلاب چیست. ما کسانى را داریم که تا همین امروز که قریب چهل سال از انقلاب میگذرد، هنوز درست نفهمیده‌اند این انقلاب چه بود و چه شد و چه اتّفاقى افتاد... این آدم، آن‌روز درک کرد انقلاب را و مسائل و مفاهیم انقلاب را. اینها نبوغ است؛ یعنى شناخت درست محیط را، پیرامون را، علم را، بیان را، کیفیّت تبیین را، اثرگذارى را به انسان میشناساند! ۹۵/۵/۲۵ #نشربامنبع @Jahade_tabeini
🗓سالروز شهادت مظلومانه 🏴علامه‌سیدمحمدباقرصدر/۴ 💠رهبرانقلاب ‼️مرحوم شهید صدر قطعاً یک نابغه بود؛ این یک خصوصیّتى است. خب، ما آدمهاى با استعداد در حوزه‌هاى علمیّه کم نداشتیم؛ آدمهایى که فهم داشتند، سلیقه داشتند، پشتکار داشتند و کارهاى بزرگى انجام دادند. علماى بزرگ ما مثل همین مراجع بزرگى که در این صدسال اخیر در ایران و عراق وجود داشتند همه مردمان بزرگى بودند. استعداد داشتند منتها نابغه یک خصوصیّاتى دارد که در اغلب این افراد، انسان این نبوغ را احساس نمیکند. مرحوم آقاى صدر به نظر بنده قطعاً نابغه بود؛ یعنى کارى که از عهده‌ى او برمى‌آمد، از عهده‌ى خیلى از فقها و علما و متفکّرین حوزه‌هاى ما برنمیاید: فضاى دید بسیار وسیع، فهم نیازهاى دنیاى اسلام، پاسخگویى سریع و آماده به خواسته‌ها، ایشان همین «البنکُ اللّاربوى» را در جواب درخواست دولت پاکستان بلافاصله این کتاب‌ را نوشت و براى آنها فرستاد، ایشان واقعاً یک نابغه‌اى بود، مسائل را میفهمید، مسائل را حدس میزد! ۹۵/۵/۲۵ #نشربامنبع @Jahade_tabeini
📌 ارکان عدالت اجتماعی- سیاسی از دیدگاه شهید محمدباقر صدر 🔅🔅🔅 🔹 مسعود پورفرد، دانشیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: نگرش‌های تحول خواه شهید محمدباقر صدر در ایران سهم به سزایی در تفکر انقلابی و به ویژه تشکیلات سیاسی داشته است. 📝 به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح؛ «مسعود پورفرد» دانشیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی از جمله پژوهشگران و نویسندگانی است که آثار متعددی درباره شهید محمدباقر صدر، این شخصیت دینی و انقلابی نگاشته است. به مناسبت سالروز شهادت آیت الله سید محمدباقر صدر با او گفتگویی صورت گرفته است که در ادامه مشروح این گفتگو را می‌خوانید؛ @salmanraoofi ادامه در زیر👇👇👇
📌 ارکان عدالت اجتماعی- سیاسی از دیدگاه شهید محمدباقر صدر 🔅🔅🔅 📝 *آثاری که درباره شهید محمدباقر صدر نگاشته‌اید را معرفی و پیرامون آن توضیح بفرمائید. ✳ یکی از آثاری که درباره شهید محمدباقر صدر نگاشته ام، کتابی است به زبان عربی با عنوان «آفاق الفکر السیاسی للسیّدمحمدباقر الصدر» که توسط کمال السیّد در سال ۱۳۷۳ ترجمه شده است. در این کتاب اندیشه سیاسی شهید صدر در مورد فلسفه سیاسی، حکومت و دولت بحث شده است. مقاله‌ای نیز با نام «مبانی و مبادی اندیشه سیاسی شهید صدر» در سال ۱۳۸۷ در شماره ۵۰ فصلنامه حکومت اسلامی نوشته ام که در این مقاله به مبانی دیدگاه‌های شهید صدر در بحث هستی شناسی پرداخته ام. 🔸 وی پدیده‌های طبیعی را در پرتو ربط و نسبت آنها با انسان و خدا معرفی می‌کند. در این بینش نه تنها خداوند خالق جهان، قوانین و سنن حاکم بر هستی است بلکه مهم‌تر از آن مدبر هستی نیز اوست و از این زاویه به تعقیب شناسایی بیشتر خالق، اوصاف او و شناخت کامل‌تر جایگاه انسان در هستی و غایات آفرینش اوست و هر اندازه تفسیر فلسفی ما از هستی و حیات و زندگانی روشن باشد، رهیافت‌های سیاسی– اجتماعی ما نیز به همان میزان کارگشا است. 🔸 در بحث انسان‌شناسی نیز توجه وافری به تعامل بین حب ذات و خود دوستی انسان و بعد معنوی انسان دارد و معتقد است راه و سرشت نیک و بی راهه در اجتماع و سیاست هر دو برساخته انسان است و نقش فکر و اراده را تعیین کننده در حیات سیاسی انسان‌ها می‌داند. در بحث معرفت شناسی شهید صدر در تلاش است تا به وسیله بازسازی منطق صدرایی و تغییر در حوزه ساختارشناسی معرفت و ادراکات، در واقع به نوعی در فلسفه سیاسی اسلام که صرفاً به مباحث هستی شناسی می‌پرداخت، تنوع ایجاد کند. 🔸 در بحث صورت بندی سنن تاریخی ضمن برشمردن سنن تاریخی به شرطی، قطعی و غیرقطعی معتقد است. نوع سوم مورد اهتمام قرآن قرار گرفته است و نقش انسان در سازندگی حرکت تاریخ را نشان می‌دهد. سرانجام در نظریه خلافت عمومی، انسان را نماینده خدا در روی زمین با ویژگی‌های خاص می‌داند که از طریق رابطه تواماً فقیه به عنوان مسئول و ناظر با مشارکت توده مردم در سرنوشت خود از هر گونه نظام سیاسی استبدادی جلوگیری می‌نماید. 🔸 همچنین مقاله «آزادی سیاسی از منظر شهید صدر» با عنوان «همایش آزادی» از سوی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در سال ۱۳۹۰ به چاپ رسیده است. در این مقاله به دیدگاه شهید صدر در مورد آزادی اشاره شده است. شهید صدر معتقد است آزادی را کسی به انسان‌ها هدیه نمی‌دهد بلکه انسان طبیعتاً و اصالتاً به دلیل اینکه موجودی دارای عقل و اراده است آزاد است و در مقایسه آزادی سیاسی- اجتماعی با نظام غرب معتقد است در اسلام آزادی حقیقی وصوری با یکدیگر آمیخته است و رهایی انسان از قیدهای اسیرکننده اراده تلاشی برای رسیدن به سعادت و کمال آزادی حقیقی است. 🔸 در مقاله «عدالت سیاسی از منظر شهید صدر» که در سال ۱۳۸۶ در شماره ۲۱۱ نشریه پگاه به چاپ رسید نیز به این مسأله پرداخته‌ام که شهید صدر عدالت را به معنای اعتدال‌گرایی، میانه‌روی، قراردادن هر چیز در جای خودش و رعایت استحقاق‌ها و نفی تبعیض گرفته است و در عدالت اجتماعی – سیاسی آن را نزدیک به برابری اقتضایی و مساوات حقیقی یا اعتدال در سلوک اجتماعی – سیاسی به دور از هر گونه انحراف و کاستی تعریف کرده است. 🔸 در رویکرد صدر در بحث عدالت اجتماعی – سیاسی، مصادیق عملی و تعاریف عملیاتی اهمیت دو چندانی دارند. او در بحث ارکان عدالت اجتماعی – سیاسی به سه واژه مهم تکافل، توازن و تأمین اجتماعی – سیاسی پرداخته است. تکافل را با دو ضمانت معنوی و درونی و ضمانت اجرایی که یکی ریشه در فطرت انسان و دیگر به عهده قدرت سیاسی دولت است مربوط می‌داند. در رکن دوم عدالت اجتماعی – سیاسی به بحث توازن پرداخته است که آن را به معنای تعادل و برابری در جامعه در حوزه‌های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی می‌گیرد و تعریف عملیاتی آن را این گونه بیان می‌دارد: ایجاد فرصت‌های برابر برای همه شهروندان منتهی با قیدی که در استفاده صحیح یا ناصحیح از این فرصت، شهروندان و اراده آنان تعیین کننده باشد. در بحث از تأمین اجتماعی – سیاسی منظورش ایجاد امنیت توسط قدرت سیاسی برای تمامی شهروندان است. در مقاله «بازخوانی اندیشه سیاسی شهید صدر» نیز به مباحث اندیشه سیاسی و مردم سالاری دینی از منظر شهید صدر و مباحث جامعه و فلسفه تاریخ اشاره شده است. @salmanraoofi ادامه در زیر👇👇👇
📌 ارکان عدالت اجتماعی- سیاسی از دیدگاه شهید محمدباقر صدر 🔅🔅🔅 📝 *در حال حاضر اثری پیرامون روش و دستگاه فکری شهید صدر در علوم سیاسی نیز در دست نگارش دارید. نام این کتاب چیست و در آن به چه مسائلی پرداخته‌اید؟ ✳ بله کتاب «کاربرد دستگاه روشگانی و فکری – سیاسی شهید صدر در علوم سیاسی» برای پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در سال ۱۳۹۸ است. در این پژوهش دستگاه روشگانی و فکری- سیاسی شهید صدر در علوم سیاسی در سه حوزه بازشناسی، بازنگری و بازسازی مورد مطالعه قرار گرفته است. با اشاره‌ای گذرا به حوزه بازشناسی و دسته بندی آن به موضوع، روش و غایت علم سیاست اشاره گردیده است. در حوزه بازنگری تفاوت رهیافت‌های موجود درباره دستگاه روشگانی و فکری – سیاسی شهید صدر در علوم سیاسی و غرب بیان شده و اشاره گردیده که قلمروهای سه گانه موضوع، روش و غایت در علوم سیاسی غربی نمی‌توانند سازگار با خواسته‌های نظام دانایی ما باشند. سرانجام در حوزه بازسازی دستگاه روشگانی و فکری – سیاسی شهید صدر در علوم سیاسی، ضمن طرح مسأله، پیشنهاداتی در جهت بهبود وضع موجود از جمله بیان روش شناسی سیاسی و چارچوب و سازه نظری بومی ارائه شده است. 🔸 با عنایت به اینکه اکنون در حوزه سیاست، دانش پژوهان از ناحیه روش شناسی و چارچوب و سازه نظری بومی متعلق به مواریث فرهنگ اسلامی در رنج و سختی به سر می‌برند و از سرناچاری از دستگاه روشگانی و چارچوب و سازه نظری غیر بومی استفاده می‌نمایند، این پژوهش که نگاه مسأله محور دارد به دنبال ارائه پاسخ به این مشکل و معضل در حوزه سیاست می‌باشد. محقق تصمیم بر این گرفته است که از ایده‌ها و تراوشات فکری – سیاسی شهید صدر به عنوان یک روشنفکر دینی مجدد در خصوص این امر سیاسی استفاده نماید. البته بعد از مستندسازی به آرا و اندیشه سیاسی شهید صدر، تمام مباحث روش شناسی و چارچوب و سازه نظری اقتباس شده از او را پس از بازشناسی، بازنگری و بازسازی دستگاه روشگانی و فکری- سیاسی شهید صدر را در معرض و رؤیت مخاطبین دانش پژوهان سیاسی قرار خواهد داد. برای مثال نمودار چارچوب «انسجام منطقی نظام مند» در نظر شهید صدر پس از بازسازی به صورت زیر است: @salmanraoofi ادامه در زیر👇👇👇