سلمان رئوفی
باسمه تعالی جامعه محترم مدرسین، شورای عالی حوزه علمیه، حضرت آیت الله اعرافی و مسئول محترم خبرگزاری
باسمه تعالی
بحمد الله
مستند سین هشتم سیل
درباره کمکهای روحانیون به سیل زدگان پخش خواهد شد
و آخر دعوانا ان الحمد الله رب العالمین
۱۳۹۸/۱/۱۳
@salmanraoofi
🔆 ظهور معنای «لا أحبّ» در کراهت
🔆آیتالله العظمی شبیری زنجانی: تقریب بدوی مطلب به حسب آنچه که ما از جاهای دیگر هم استظهار میکنیم، عبارت از این است که «لااحب» ظاهر در کراهت شیء است، بر خلاف آقای خوئی که قائل به معنای أعم از کراهت و حرمت میباشد.
🔆البته یک مطلبی مطرح شده است که عبارت از این است که گاهی چیزی به شکل نقیضین است، ولی از نظر مفاد عرفی ضدین لهما ثالث میشود. مثلاً «أظن»، ظنّ به مفاد مطلب است و «لاأظن» هم ظنّ به عدم است و در صورتی که شک مساوی الطرفین باشد، متعارفاً نه «أظن» گفته میشود و نه «ما أظن» گفته میشود.
استخاره هم گاهی خوب و گاهی بد است، ولی به حدّ وسط نه خوب گفته میشود و نه بد،حد وسط وجود دارد ولی شکل، شکل نقیض است. در «أحب ذلک» و «لاأحب ذلک» هم همین گونه است یعنی گاهی هیچ طرف نمیچربد، نه أحب است و نه لاأحب، ولی صورت، صورت نقیضین است.
🔆به هر حال معنای عرفی «لاأحب» عبارت از این است که شخص از کاری خوشش نیاید و به هرچه ترجمه کنیم مانند خوشش نمیآید، آن معنی هم همین گونه است و صورتش مثل نقیضین است. یعنی گاهی میگوئیم خوشم نمیآید و گاهی میگوئیم خوشم میآید، صورتی هم هست که متساوی الطرفین است ولی صورت، صورت نقیضین است.
👈خلاصه به چیزی که ترکش بر فعلش بچربد «لا احب» میگویند و به نظر ما «لاأحب» ظاهر در کراهت شیء است، ولی آقای خوئی مدعی این است که «لاأحب» به معنای أعم از کراهت و تحریم میباشد.
🔆البته در مواردی از آیات قرآن مثل آیه شریفه «لا يُحِبُّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاّ مَنْ ظُلِمَ»(نساء، آیه 148) و برخی آیات دیگر، «لاأحب» در حرام (غیبت و امثال آن) بکار رفته است، ولی مع ذلک به نظر میرسد که «لاأحب» ظهور در کراهت دارد نه تحریم و ممکن است بگوییم که این آیه در مقام بیان «من ظُلم» است و نمیخواهد حرمت غیبت را بیان کند. آیه میفرماید: «بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ»، یعنی اگر آدم مظلوم شد، میتواند جهاراً دفاع کند، داد بزند، فریاد بزند، از اشخاص دیگر کمک بگیرد و اصلاً این کار مطلوب است.
پس بنابراین در چنین مواردی، «لاأحب» منافاتی با تحریم غیبت ندارد، چون شارع در مقام بیان حکم غیبت نیست، ولی اگر شارع در مقام بیان تحذیر از چیزی باشد و عنوان حرمت را ذکر نکنند و بگوید که این کار، کار خوبی نیست و مطلب را سست بیان کند، خلاف حکمت است. زیرا مقام، مقام بعث و زجر است و باید طرف مقابل را تحریک به فعل یا ترک چیزی کرد و اگر بیان به حدّ وجوب نباشد و با استحباب هم سازگار باشد، خلاف حکمت حکیم است. لذا از این تعبیرات، کراهت استفاده میشود و در جایی هم که تعبیر به «أحب» شده باشد، استحباب استفاده میشود.
▪️کتاب البیع، جلسه ۲۳۵ به تاریخ ۹۳٫۲٫۱۵
#اصول
@mfeqhi
@salmanraoofi
🔆۲۶رجب سالروز وفات #حضرت_ابوطالب پدر امیرالمومنین و عموی پیامبر اکرم
🎬شخصیت حضرت #ابوطالب علیهالسّلام و پاسخ به شبهه #وهابیت
🎙 #استاد_روستایی
🎥https://www.aparat.com/v/L1Opg
🎬 استدلال جالب و شنیدنی در اثبات اسلام و ایمان #حضرت_ابوطالب علیه السلام
🎙 #آیت_الله_سبحانی
🎥https://www.aparat.com/v/cuKRN
🎬اثبات ایمان #حضرت_ابوطالب از منابع شیعه
🎙 #استاد_عباسی
🎥https://www.aparat.com/v/Fp0LT
🎬اثبات اسلام و ایمان #حضرت_ابوطالب علیه السلام در پاسخ به نواصب
🎙 #استاد_روستایی
🎥https://www.aparat.com/v/Eipb4
🎬اثبات ایمان #حضرت_ابوطالب از منابع اهل سنت
🎙 #استاد_ابوالقاسمی
🎥https://www.aparat.com/v/J1Luz
📽 در آپارات شبکه ادیان ببینید.👆
#پاسخ_به_شبهه
@salmanraoofi
@Farsna.mp3
3.57M
🎙غزل استاد شهریار در وصف رسول اکرم صلی الله علیه و آله
@salmanraoofi
🌀 آیا انتقاد از روحانیت در رسانه جایز است؟
🖋 هادی چیتساز
🔻انتقاد از روحانیت قطعا جایز، بلکه واجب است. روحانیت، سازمانی است که در عمر هزارساله خود، شریف ترین انسانها و رهبران اجتماعی را به خود دیده است، اما با این حال، خالی از اشکال و انتقاد نیست. امامان انقلاب نیز از منتقدان این سازمان هستند. حضرت امام(ره) در منشور روحانیت رویکرد انتقادی و سازنده به روحانیت دارند. پس انتقاد بر دیگران عیب نیست.
🔻اما انتقاد سازنده و دلسوزانه، نه هر نوع نقدی با هر روشی. انتقاد آداب خود را دارد. انتقاد غیر از تخریب و ضربه زدن است. انتقاد غیر از مسخرگی و لودگی است. انتقاد یعنی نقطه ضعف را در کنار نقطه قوت دیدن و برای رفع آن پیشنهاد دادن.
🔻در دنیای سینما و رسانه، انتقاد یعنی نقطه قوت و ضعف یک جریان یا شخصیت حقوقی را در کنار هم به نمایش گذاشتن. مانند فیلمهای «ابوالقاسم طالبی» که هر دو چهره خوب و بد در کنار همدیگر هستند. در «قلادههای طلا» دو پلیس خیانت میکنند و باعث آشوبهای بعدی میشوند، اما فرمانده اصلی و سایر پلیسها صادقانه خدمت میکنند. در «یتیمخانه ایران» نیز دو چهره از روحانیت نمایش داده میشود: اولی آخوند انگلیسی که طرفدار سیاستهای انگلیس است، و دومی نماینده مراجع که طرفدار مردم و ضد سیاستهای انگلیس است.
🔰 اما در کنار انتقادها، با سه نوع غرضورزی در نمایش انتقاد مواجهیم:
1. نمایش یک چهره و نپرداختن به سایر چهره ها؛ بدیهی است اگر فقط یک چهره هرچند با رویکرد انتقادی نمایش داده شود، سایر چهرهها و شخصیتها نفی نمی شوند. اما از بدیهیات رسانه این است که اگر رسانه به چهره ای بپردازد، مهم میشود و بقیه مسائل و چهرهها از اهمیت میافتند. به سخن دیگر، نمایش چهره خاص از اقلیت یک صنف و پردازش آن، معنایش سرایت دادن این چهره به اکثریت صنف است.
2. نمایش حماقت و کودنی؛ این نمایش دیگر به معنای انتقاد نیست، که همان لودگی است؛ مانند گریم متفاوت، دیالوگ های غیر مؤدبانه و رفتارهای زننده ای که دور از شئون اجتماعی مردم است. دویدن های خنده دار، شوخیها و خنده های غیر مؤدبانه، رانندگی بد و کلمات دوپهلو، از این قبیل هستند.
3. بدسلیقگی در انتخاب بازیگر؛ انتخاب بازیگر، یکی از هنرهای کارگردان است. معمولا آینده بازیگر، از گذشتهاش وام میگیرد و بازیهای قبلی، تعیین کننده نقشهای آینده هستند. اوج این نکته در پر رنگ شدن چهرهای مثل طنز در بازیگر است. پر واضح است اگر بازیگری در طنز شناخته شود، سایر نقشهایش اگر جدی هم باشند، نمایشی طنزگونه خواهند داشت. همین که مخاطب تصور کند «اکبر عبدی» یا «حمید لولایی» آخوند شدند، کافیست خودش را برای دیدن تمسخر روحانیت آماده کند.
🔶 در سریال «نون خ» که یکی از نقشهای اصلی روحانی است، هر سه غرضورزی وجود دارد. بازیگر نقش روحانی، «هومن حاج عبداللهی» است که یک چهره معروف طنز است که مخاطب را آماده شوخیهای تند و تیز میکند. از سوی دیگر، حاج آقا در کنار آخوندی، داور و وکیل است. واقعیت آن است که تعداد روحانیونی که داور باشند، از میان 200 هزار روحانی به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسند. پس انتخاب چهره داور برای روحانی، با واقعیت روحانیت سازگار نیست، چه رسد به اینکه نقد شود.
جالب آنکه بسیاری از صحنه های طنز سریال، داوری های حاج آقا است که نمایش حماقت و کودنی در رفتار و گفتار است مثل کارت قرمزهای زیاد، دویدن های مسخره و اشتباهات داوری بزرگ.
اشکال بزرگتر آنکه چهره این روحانی، به عنوان تک چهره از روحانیت نمایش داده میشود و این ذهنیت را برای مخاطب میسازد که اکثر روحانیون حتی از داوری یک مسابقه برنمیآیند چه رسد به سایر فعالیتهای اجرائی، یا رفتارهای احمقانهای دارند و دغدغههایشان فوتبال و اموال دیگران است.
📌با این اوصاف، آیا سریال «نون خ» را مصداق یک طنز فاخر بدانیم، یا مصداق لودگی و تخریب روحانیت؟
🗂 پرونده ویژه "تصویر روحانیت در رسانه"
#تبلیغ_علیه_روحانیت
#روحانیت_در_رسانه
#مناهج
@Manahejj
🌀 تصویر روحانیت در سراشیبی لودگی
🖋 هادی چیتساز
#اختصاصی_مناهج
🔹ذهنیت مردم از هر صنف و شغلی، واقعیت آن صنف را میسازد. از دکترها، انتظار تمیزی و تغذیه سالم دارند؛ چون نسبت به بیماریها آگاهی دارند. از پلیسها انتظار رعایت قوانین و دوری از بزهکاری دارند.
🔹فرض کنید، پزشکی نمایش داده شود که زندگی چندان تمیزی ندارد؛ یا پلیسی که بیش و کم قوانین را رعایت نمیکند. نتیجه آنکه، ذهن ناخودآگاه مخاطب از تصویر قبلی اش تغییر میکند و همانی میشود که در نمایش میبیند. بیشک، نمایش یک نفر به معنای قضاوت برای همه افراد صنف نیست، اما در قاب تلویزیون اگر همان یک نفر نمایش داده شود، میشود نماینده همه صنف برای قضاوت کردن مردم. پس رسانه است که برای مردم ذهنیت میسازد.
🔹روحانیت هم صنفی از جامعه ایران است که طبیعتا در نمایشها میآید. انتظار مردم از روحانیت، انتظار روح معنویت و زهد و تقید به آداب مذهبی است. واقعیت آن است که مردم از یک روحانی، توقع هر شوخی یا مزهای را ندارند. طنز با روحانیت، ذاتا فاصلهای بسیار دور دارد، چنانچه از پلیس نیز فاصلهای دور دارد.
🔹اما امروزه نمایش روحانیت، در سراشیبی طنز و لودگی قرار دارد. بسیاری از اين فيلمها کمدی هستند. برخی دیگر که کمدی نیستند، بازيگری کمدی نقش روحانی را بازی میکند و در بسیاری از آنها نقش روحانی، تهمايه طنز دارد.
🔹پر واضح است که تصویر طنز و کمدی، در ذهن مخاطب دیگر جایی برای #مرجعیت اعتقادی و رفتاری نمیگذارد؛ یعنی خالی کردن روحانیت از وظیفه ذاتیش.
🗂 پرونده ویژه "تصویر روحانیت در رسانه"
#روحانیت_در_رسانه
#مناهج
@Manahejj
🔆کم کاری در ترویج بحث ولایت فقیه
🔆همه اختیاراتی که در اداره کشور برای فقیه لازم است همان اختیاراتی است که برای پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) بوده است.
🔆بنده درباره ولایت امر درس خارجی داشتم و تقریباً یک دوره ۱۵ ساله به طول انجامید و در آن مباحث مختلف حکومت اسلامی را بررسی کردم.
آیت الله محمد مومن قمی
بخش اول
🔆به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی مفتاح، چندی پیش جمعی از اعضای دبیرخانه مفتاح با مرحوم آیت الله محمد مؤمن دیدار و گفت وگو کردند.
🔆در این دیدار آیت الله مؤمن پس از شنیدن گزارش عملکرد دبیرخانه مفتاح، بر تشریح مبحث ولی امر و همچنین اسلامی سازی علوم انسانی در حکومت اسلامی تأکید کرد و بیان داشت: بحث حکومت اسلامی و ولایت امر به معنای وسیع که شامل ولایت پیامبر(ص)، ائمه اطهار(ع) و ولایت فقیه می شود متأسفانه برای بسیاری از حوزویان و فضلا نیز محجور و مظلوم واقع شده است.
🔆وی افزود: برای عده ای از حوزویان روشن نیست که ولایت امر تنها مختص پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) نیست بلکه در زمان غیبت به ولایت فقیه نیز می رسد. امام راحل با دید فقهی صحیح خود موضوع ولایت را مطرح و آن را پیگیری کردند. پس از آن طی ۱۵ سال کلنگ حکومت اسلامی را زدند و به لطف خدا خودشان نیز ولایت را بر عهده گرفتند و پس از ایشان نیز مقام معظم رهبری عنایت کرده و پا جای پای امام گذاشتند.
🔆این استاد برجسته حوزه تأکید کرد: بنده ۱۸ سال پیش که مقام معظم رهبری به قم آمده بودند به ایشان عرض کردم خوب است بحث ولایت امر در دستور دروس حوزه قرار گیرد و در دروس خارج نیز تشریح شود. پس از آن دیدار در دروس سطح(قم) مقداری نسبت به ولایت امر کار شد. حتی طلاب خواهر نیز در این زمینه مباحثی را مورد مطالعه قرار دادند. منتها آن کاری که باید انجام می شد انجام نشد.
🔆البته بنده درباره ولایت امر درس خارجی داشتم و تقریباً یک دوره ۱۵ ساله به طول انجامید و در آن مباحث مختلف حکومت اسلامی را بررسی کردم. در حالی که پیش از انقلاب چنین مسائلی حتی در نجف نیز مطرح نبود.
🔆آیت الله مؤمن تأکید کرد: یکی از کارهایی که لازم است انجام شود مباحث مربوط به حکومت اسلامی و ولایت امر است که خداوند ولایت امر را برای نبی اکرم(ص) قرار داد و شامل همه پیامبران نشد. پس از ایشان ولایت امر به دوازده امام رسید. بحث ولایت باید به صورت گسترده صحبت شود زیرا با این بحث، ولایت اهل بیت(ع) و ولایت فقیه ثابت می شود.
🔆طلاب باید این مباحث را بدانند البته نمی گویم که استدلال کنند و در مرحله اول بفهمند. این ها خیلی زحمت دارد ولی به آن نیاز است. باید بحث شود که ولایت پیامبر(ص) چگونه است. درباره ولایت امر باید به طور گسترده صحبت شود تا مشخص شود اختیارات، منابع مالی و… وی چیست. این مباحث را نه تنها طلاب بلکه باید مسلمانان بدانند.
🔆این کار اصلی است و مسأله حکومت اسلامی باید بحث شود تا طلبه و فاضلی که در قم است نسبت به این موضوع خوب آگاه باشد. بحث شود ولایت امر برای پیامبر(ص)، امام(ع) و فقیه چگونه است. طلبه و فاضل حوزوی باید نسبت به این موضوعات آگاهی کامل داشته باشد.
🔆وی ادامه داد: امام راحل براساس ولایت امر می فرمایند «کشور ما کشور رسول خدا(ص) است.» ولایت فقیه چیز تازه ای مطرح نمی کند، نه امام راحل و نه مقام معظم رهبری و نه هیچ فقیهی که حکومت اسلامی را قبول دارد چیز تازه ای نمیگوید بلکه اسلام را بیان می کند.
🔆همه اختیاراتی که در اداره کشور برای فقیه لازم است همان اختیاراتی است که برای پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) بوده است. طلبه باید این مسائل را بداند. بداند رهبری، ولی امر است همان گونه که پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) ولی امر بودند.
🔆استاد برجسته حوزه گفت: در خطبه شقشقیه نیز حضرت امیر(ع) می فرمایند «اگر خداوند پیمان نگرفته بود که نباید علما در مقابل ستمگران سکوت کنند. من ولایت را نمی پذیرفتم.» یعنی من که قبول کرده ام برای این است که خدا از من خواست. این خواسته خدا نه تنها از من بلکه از علما نیز است. یعنی برای همه علما که از دستشان بر می آید این کار را باید بکنند. این ها مباحث مربوط به ولایت امر است. همین سخن حضرت علی(ع) «وَ مَا اَخَذَ اللهُ عَلَى العُلَماءِ» ولایت فقیه را مشخص می کند.
ادامه دارد ...
https://goo.gl/pBcgJU
@mabanivelayatfagheh
@salmanraoofi
🔆کم کاری در ترویج بحث ولایت فقیه
🔆تبیین بحث ولایت امر و اصلاح علوم انسانی – باید از طلاب و روحانیون فاضل استفاده کرد. این کارها مرد میدان می خواهد. بزرگان و علما نیز آمادگی چنین مسائلی را دارند. ما حرف برای گفتن زیاد داریم.
🔆در دانشگاه علوم انسانی به صورت ناقص مطرح می شود چون کتاب های آن ناقص است. دانشگاهیان مطالب خودشان را از غربی ها می گیرند و نمی دانند اسلام درباره این موضوعات چه گفته است.
آیت الله محمد مومن قمی
بخش دوم (بخش آخر)
🔆به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی مفتاح، چندی پیش جمعی از اعضای دبیرخانه مفتاح با مرحوم آیت الله محمد مؤمن دیدار و گفت وگو کردند.
🔆آیت الله مؤمن در ادامه سخنان خود بحث اسلامی سازی علوم انسانی را مطرح کرد و یادآور شد: در دانشگاه علوم انسانی به صورت ناقص مطرح می شود چون کتاب های آن ناقص است. دانشگاهیان مطالب خودشان را از غربی ها می گیرند و نمی دانند اسلام درباره این موضوعات چه گفته است. برای نمونه هر آن چه غرب درباره اقتصاد، روابط بین الملل و… مطرح کرده است را مطرح می کنند.
🔆اسلام درباره تمام مسائل به صورت جزئی صحبت کرده برای نمونه اسلام درباره جزء جزء مسأله ازدواج صحبت کرده است. ولی برای دانشجویان گفته نمی شود و آن ها نیز مطلع نیستند. حتی بیشتر افرادی که در دانشگاه ها تدریس می کنند چنین مسائلی را مطرح نمی کنند. این مسائل در دانشگاهها مفقود و متروک است. گفته می شود حوزه و دانشگاه یکی است ولی کجاست؟
🔆وی عنوان کرد: آن چه در دانشگاه ها به عنوان علوم انسانی اسلامی مطرح می شود چیزی نیست که اسلام درباره آن صحبت می کند. از عمر انقلاب ۴۰ سال می گذرد ولی متأسفانه درباره علوم انسانی کار نکرده ایم. البته ممکن است نسبت به اصل اعتقادات مطالبی نوشته شده باشد ولی در عین حال چیزی که در دانشگاه ها به عنوان علوم انسانی مطرح می شود، چیزی نیست که اسلام گفته است.
🔆استاد برجسته حوزه گفت: طلاب و فضلا باید در زمینه هایی که بیان شد کار کرده و درس برگزار کنند. البته فاضلی می تواند درس خارج بگوید که اولاً، بداند درس خارج چیست؟ دوماً، بفهمد روایات چه می گویند. لازم است افراد فاضل در این عرصه ها ورود کرده و مسائل مربوط به علوم انسانی را بحث و مطالعه کنند و نتیجه آن به صورت مدون نوشته شود. این کار، کار لازمیست و از نان شب بر فرد واجب تر است. این کارها باید صورت گیرد تا دانشگاه ها درست شوند. اصلاح کتب علوم انسانی بلکه بالاتر سایر علوم در دانشگاه لازم است، شدنی هم می باشد. کار نشد ندارد به شرط این که از طلاب فاضل، عالم و… استفاده شود.
🔆وی افزود: در دانشگاه ها باید نسبت به تمامی علوم به ویژه علوم انسانی توجه کرد و این امر همت جانانه می خواهد. البته در کارها – تبیین بحث ولایت امر و اصلاح علوم انسانی – باید از طلاب و روحانیون فاضل استفاده کرد. این کارها مرد میدان می خواهد. بزرگان و علما نیز آمادگی چنین مسائلی را دارند. ما حرف برای گفتن زیاد داریم. این کارها – تبیین بحث ولایت امر و تصحیح کتب علوم انسانی – شدنی است و اگر بتوانید انجام دهید کار لازمیست.
🔆آیت الله مؤمن خاطرنشان کرد: این کارها را بتوانید بکنید بسیار خوب است. گمان نکنم در این زمینه کاری صورت گرفته باشد. شما هم مرد میدان باشید دنبال کنید و افرادی را پیدا کنید و در این زمینه کار کنید. کار، کار ارزشمندی است. خدا به شما توفیق بدهد که این کار را انجام دهید.
https://goo.gl/pBcgJU
@mabanivelayatfagheh
@salmanraoofi
هدایت شده از مناهج 🇵🇸🇮🇷
🌀 چراغ سبز مدیر حوزه علمیه به فیلمسازها ‼️
🖋 محمد حقپرست
🔹یکی از سریالهای طنز سال ۱۳۹۲، «دودکش» بود که «جواد عزتی» در قالب روحانی نقش بازی میکند؛ روحانی که شخصیتی ضعیف و احمق دارد؛ مسخره و تند حرف میزند، در موتورسواری هول است؛ میخواهد روایت بخواند ولی یادش میرود و باعث تمسخر دیگران میشود.
🔻اما در واکنشی دور از انتظار، آیتالله حسینی بوشهری (مدیر وقت حوزههای علمیه سراسر کشور)، در مراسمی از عوامل این فیلم و سایر برنامههای رمضان آن سال تقدیر میکنند، بدون اینکه انتقادی از شیوه نمایش صنف روحانیت کنند. ( b2n.ir/24222 )
🔹هرچند ایشان بعدها در همایش مبلغان، نسبت به بازیگران نقش روحانیت انتقاد کلی کردند، ولی آن تقدیر در حافظه رسانهها ماندگار شده است.
🔹وقتی جامعه فیلمساز حساسیت روحانیت را نسبت به شأن اجتماعی خودشان نمیبینند، بلکه تقدیر هم میشوند، آیا جز این است که انواع لودگیها و حماقتها را به بهانه طنز به نمایش گذارند؟ وقتی چراغ قرمزی احساس نکنند، جز این است که هر روز بر سرعتشان در تخریب چهره روحانیت بیفزایند و حیثیت هزارساله روحانیت را بیآبرو کنند؟
#روحانیت_در_رسانه
#مناهج
@Manahejj
⚡️صدا و سیما و گناه نابخشودنیِ "مرجعیتبخشی" به بازیگران
🔹چرا بازیگران سینما و تلویزیون، به اندازهای مرجعیت اجتماعی یافتهاند که در بزنگاههای مهم سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نقشهای اساسی و بعضا تعیین کننده ایفا میکنند؟ آیا آنان شایستگی چنین جایگاهی را در جامعه دارند؟
🔹پیش از پاسخ به این سوال، باید در شخصیت بازیگران دقیق شویم. بازیگر کیست؟ بازیگر در واقع هنرمندی است که میتواند ذهن خود را در اختیار نویسنده و جوارح خود را در اختیار کارگردان بگذارد تا به دستور آنها بگوید و بجنبد. بازیگر به اختیار خود نه سخنی میتواند بگوید و نه حرکتی میتواند بکند.
اواخر سال ۱۳۹۷ اتفاقی افتاد که اشاره به آن، در لمس بیشتر این معنی به ما کمک میکند. وقتی خشایار الوند، نویسنده سریال پایختت چهره در نقاب خاک کشید، دیدیم که کل پروژه متوقف شد؛ نقی معمولی با رفتن خشایار الوند دچار مرگ مغزی شد و از سیروس مقدم که مسئول تنظیم حرکات جوارح او بود نیز، کاری برای احیایش برنیامد. آقای مقدم حرف جالبی در تلویزیون زد و گفت من تجربه از دست دادن عوامل را در میانه کار دارم و پس از فوت خانم پوپک گلدره، بازیگر دیگری را جایگزین کردم. اما نویسنده را نمیتوان جایگزین کرد و آقای مقدم هم نتوانست. نویسنده خالق همه شخصیتهای فیلم و داستان فیلم است و جایگزین ندارد.
🔹حال پرسش اینجاست که چرا علاقه مردم به شخصیت نقی معمولی-که مخلوق ذهن خشایار الوند است- آقای محسن تنابنده را تبدیل به سلبریتی میکند و او در مسائل گوناگون از موضع و جایگاه نقی معمولی اظهار نظر میکند؟ آیا او این حق را دارد؟ آیا تبدیل شدن بازیگران به صاحبنظران اجتماعی، سوء استفاده و سرقت شخصیت محبوبی نیست که نویسنده خلق کرده است؟
🔹پاسخ این سوالات البته روشن است. اما چه چیزی باعث شده است که بازیگران، به چنین جایگاهی در اجتماع برسند؟ به نظر میرسد مقصر اصلی در این سرقت شخصیتی، سیاستگذاران و تصمیمگیران سازمان صدا و سیما هستند. سازمان صدا و سیما به جای اینکه بیینده را از این وهم در بیاورد که آنچه دیده است، فیلم است و آنکه بازی میکند، در حال اجرای دستورات نویسنده و کارگردان است، در فضای خارج از فیلم بیشتر به وهم اینهمانی معمولی-تنابنده دامن میزند.
وقتی گاه و بیگاه، در برنامههای مناسبتی، بازیگر میهمان است و مجری از علائق و سلایقش تا نظراتش درباره مسائل گوناگون از او سوال میکند، روشن است که این بازیگر دچار توهم صاحبنظر بودن در امور گوناگون جامعه خواهد شد. درباره خوانندگان محترم نیز مسئله همین است. حنجره خوبی دارند و توانستهاند مفهومی که شاعر میسراید و با وزنی که او ساخته، صدایی بسازند، اما گاه شخصیت شاعر را به سرقت میبرند و چنان رفتار میکنند که گویی آنچه خواندهاند، سخن خود آنهاست.
🔹وقتی این توهم، هم در بازیگر و هم در مردم، ایجاد شد، بازیگران یا به استخدام سیاسی درمیآیند و در بزنگاههای سیاسی مورد بهرهبرداری قرار میگیرند، یا اینکه دوز این توهم در جامعه چنان بالا میزند که بازیگران سیاستمدار میشوند.
🔹این وضعیت متوهمانه، حاصل نگاه تفرجگاهی به جای نگاه دانشگاهی به صدا و سیماست. هدف صدا و سیما نباید سرگرم کردن مردم و گذراندن وقت آنها باشد، بلکه هدف باید اعتلای سواد و فهم و درک و آگاهی مردم باشد. سلبریتیپروری و مرجعیتبخشی به آنها، با این اهداف متعالی در تضاد و تناقض است.
🔹خوب است دوستان تصمیمگیر در صدا و سیما، اگر هم بنا دارند به جای دانشمندان و صاحبنظران، عوامل فیلم و سریال را به برنامهها دعوت کرده و از علایق و سلایقشان سوال کنند، به جای بازیگران نویسندگان فیلمنامهها، و به جای خوانندگان، شاعران را دعوت کنند تا درباره آنچه خلق کردهاند با مردم سخن بگویند.
@syjebraily
🔆نماز پر فضیلت روز آخر رجب :
در اقبال الاعمال از شیخ طوسی ره، از سلمان فارسی ره، روایت شده که پیامبر اکرم در بیان نماز اخر ماه رجب می فرمایند :
🔆هر کس در اخر ماه رجب ۱۰ رکعت نماز بخواند که در هر رکعت سوره حمد را یک مرتبه و سوره توحید را سه مرتبه و سوره کافرون را سه مرتبه باشد، و پس از سلام نماز دست هایش را به سوی آسمان بلند کند و بگوید:
🔆لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لاشَرِيكَ لَهُ لَهُ الْمُلْكُ وَ لَه ُالْحَمْدُ يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ هُوَحَيٌّ لا يَمُوتُ بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَهُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ، وَصَلَّى اللَّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ، وَ لا حَوْلَ وَ لاقُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِي ِّالْعَظِيمِ.
🔆سپس دست هایش را به روی صورت بکشد و حاجتش را از خداوند بخواهد ، دعای او مستجاب شود و خداوند بین او و جهنم هفت گودال فاصله بیاندازد که اندازه هر گودال به اندازه فاصله اسمان تا زمین است و به ازای هر رکعت هزار رکعت نوشته شود و برای او گذر از صراط و دوری از جهنم تضمین شود.
🔆سلمان رضوان الله علیه می گوید :
هنگامی که کلام پیامبر صلی الله علیه و اله به اخر رسید، به حالت گریه به سجده افتادم و خداوند را شکر نمودم که این حدیث را از پیامبر شنیدم .
📚 اقبال الاعمال : ج ۳ ص ۲۸۵
@salmanraoofi