🔸 #گلچینی_از_فقه_آیتاللهالعظمیخامنهای (44)
و ذلک أنّ فی ولایة الوالی الجائر، دؤس الحقّ کلّه، اینجا دنبالۀ دلیل حرمت ولایتِ جور مطرح است، می فرماید: در ولایت والی ظالم، لگدمالکردن حقّ، وجود دارد! دؤس بمعنای لگدمالکردن است. این عبارت در مکاسب شیخ(علیهالرحمه)، دروس ذکر شده است كه صحيح نيست. و احیاءُ الباطل کلّه و إظهار الظلم و الجور و الفسار و إبطال الکتب و قتل الأنبیاء و المؤمنین و هدم المساجد و تبدیل سنّة الله و شرایعه. این حرف صحیح نیست که بگوییم: برخی حکومتها، جورند امّا آنچه در روایت آمده مثل خرابی مساجد، در آنها وجود ندارد! اگر حکومتی ظلم بود، نتیجۀ این حکومت، سرانجام به هدم مساجد منجر میشود. فلذلک حرم العمل معهم و معونتهم و الکسب معهم إلّا بجهة الضرورة، نظیر الضرورة إلی الدّم و المیتة. این حرمت به خاطر وجود مفسده در آن است، البته به قدر ضرورت اشکال ندارد. اینکه تشبیه ضرورت در ولایت به دم و میته است، شاید به خاطر استنکاف و تنفّری است که نفس انسان نسبت به دم و میته دارد؛ فلذا اینطور میفرمایند: آنجا که اضطرار است، باید به حدّاقلّ اکتفا کرد.
و امّا تفسیر التّجارات، فی جمیع البیوع و وجوه الحلال من وجه التّجارات الّتی یجوز للبایع ان یبیع ممّا لایجوز له، و کذلک المشتری الّذی یجوز له شراؤه ممّا لایجوز له. قاعدۀ کلّی این است که: فکلّ مأمور به – هر چه خدای متعال، امر به آن کرده است مثل «کلوا و اشربوا و لاتسرفوا و...» - ممّا هو غذاءٌ للعباد - آنچه که مایۀ تغذیۀ مردم است - و قوامهم به فی امورهم فی وجوه الصلاح - یا اینکه از جمله مواردیست که قوام مردم در زندگی سالم به آن وابسته است، مثل لباس و مسکن - الّذی لایقیمهم غیره ممّا یأکلون و یشربون و یلبسون و ینکحون و یملکون و یستعملون من جهة ملکهم و یجوز لهم الإستعمال له من جمیع جهات المنافع - که این هم قید دیگری است برای مقوّمات زندگی انسان البته با قید جواز - الّتی لایقیمهم غیرها من کلّ شیءٍ یکون لهم فیه الصلاح من جهةٍ من الجهات، فهذا کلّه حلال بیعه و شراؤه و امساکه و استعماله و هبته و عاریته. جملۀ «فهذا کلّه...» خبر عبارت قبل، یعنی «فکلّ مأمورٌ به...» میباشد. در این فقره، امساک و استعمال را هم فرموده است که مراد، حرمت تکلیفی است؛ چون این دو عبارت، حرمت وضعی ندارد بلکه یا جایز است یا حرام است. از دو عبارت هبته و عاریته، چنین معلوم میشود که حلیّت مخصوص بیع نیست بلکه مطلق معاملات مورد نظر است.
و امّا وجوه الحرام من البیع و الشراء، فکلّ أمر یکون فیه الفساد ممّا هو منهیّ عنه من جهة أکله و شربه أو کسبه أو نکاحه أو ملکه أو إمساکه أو هبته أو عاریته أو شیءٍ یکون فیه وجه من وجوه الفساد نظیر البیع بالرّّبا، لما فی ذلک من الفساد...، از اینجا به بعد، وجوه حرام را ذکر میفرمایند: هر شیئی که در آن فساد است، بیع و شراء آن حرام است. فساد به معنای این است که عمل، مورد نهی قرار گرفته است و آن عمل، همان تصرّف در شیء از جهات مختلف است که حضرت مواردی را ذکر میفرمایند: من جهة أکله...، در فقرهای از روایت که میفرمایند: أو شیءٍ یکون فیه وجه من وجوه الفساد، مراد حضرت از شیء عمل است که این معنا، با توجّه به مثالهایی که بعد از آن آورده میشود، فهمیده میشود: نظیر البیع بالرّبا... و علّت حرمت این قسم را نیز فساد میدانند، لما فی ذلک من الفساد، أو بیع المیتة، أو الدّم، أو لحم الخنزیر، أو لحوم السّباع من صنوف سباع الوحش، أو الطیر، أو جلودها، أو الخمر، أو شیءٍ من وجوه النّجس. در اینجا برخی از بزرگان، این فقرات را موجب ضعف روایت میدانند. البته ما هم برخی از این فقرات را قبول نداریم، امّا وجود آن جملات را موجب ضعف کلّ روایت نمیدانیم. فهذا کلّه حرامٌ و محرّمٌ، این عبارتْ خبر برای جملۀ ابتداء بحث وجوه حرام یعنی «فکلّ امر...» است. لأنّ ذلک کلّه منهیٌّ عنها أکله و شربه و لبسه و ملکه و إمساکه و التّقلّب فیه بوجهٍ من الوجوه لما فیه من الفساد، در اینجا برای سوّمین بار، علّت حرمت که همان فساد است، ذکر شده است. فجمیع تقلّبه فی ذلک حرامٌ و کذلک کلّ بیع ملهوٍّ به وکلّ منهیّ عنه ممّا یتقرّب به لغیر الله أو یقوی به الکفر و الشرک من جمیع وجوه المعاصی أو باب من الأبواب یقوی به بابٌ من أبواب الضّلالة، أو باب من أبواب الباطل، أو باب یوهن به الحقّ فهو حرامٌ محرّمٌ. هر آنچه موجب تقویت ضلالت و سستی حق شود، حرام است. حرامٌ بیعه و شراؤه و إمساکه و ملکه و هبته و عاریته و جمیع التّقلّب فیه إلّا فی حالٍ تدعو الضرورة فیه إلی ذلک. که اینجا نيز مقیّد شده که موارد اضطرار، مستثناست.
🔸 #گلچینی_از_فقه_آیتاللهالعظمیخامنهای (45)
و امّا تفسیر الإجارات، فإجارة الإنسان نفسه أو ما یملک أو یلي أمره. انسان خودش را اجاره بدهد یا مثلاً بردۀ خودش را اجاره دهد یا آن کسی را كه بر او ولايت دارد اجاره بدهد؛ مثل فرزند خود. أو دابّته أو ثوبه بوجه الحلال من جهات الإجارات ان یوجر نفسه أو داره أو أرضه أوشیئاً یملکه فیما ینتفع به من وجوه المنافع، أو العمل بنفسه و ولده و مملوکه أو اجیره من غیر أن یکون وکیلاً للوالي، أو والیاً للوالي. اینکه انسان برای عملی اجیر شود و سپس دیگری را برای انجام آن عمل اجیرکند، این، معنای وکالت در اجاره است. اینجا میفرمایند: وکیل والی و والی برای ولایت که از جانب والی بالاتر انتخاب شده، مراد نیست؛ زیرا آنها از بحث اجاره خارجند. فلابأس أن یکون أجیراً یؤجر نفسه أو ولده أو قرابته أو ملکه أو وکیله فی إجارته لأنّهم وکلاء الأجیر من عنده، لیس هم - که لیسوا صحیح است- بولاة الوالي نظیر الحمّال الّذی یحمل شیئاً بشیءٍ معلومٍ إلی موضع معلوم. اینجا شخص، با حکومت قرارداد نمیبندد بلکه با شخص خاصّی مثل حمّال قرارداد میبندد. فیحمل ذلک الشیء الّذی یجوز له حمله بنفسه أو بملکه أو دابّته أو یؤاجر نفسه فی عملٍ یعمل ذلک العمل بنفسه أو بمملوکه أو قرابته أو بأجیرٍ من قِبَله، فهذه وجوه من وجوه الإجارات حلال لمن کان من الناس ملکاً أو سوقة أو کافراً أو مؤمناً، فحلال إجارته و حلال کسبه من هذه الوجوه. اینگونه اجارات حلال است و فرقی ندارد که از جانب ملک باشد یا مردم کوچه و بازار یا کافر و مؤمن. فأمّا وجوه الحرام من وجوه الإجارة نظیر أن یؤاجر نفسه علی حمل ما یحرم علیه أکله أو شربه أو لبسه و یؤاجر نفسه فی صنعة ذلک الشیء أو حفظه أو لبسه أو یؤاجر نفسه فی هدم المساجد ضراراً أو قتل النفس بغیر حلّ. همین عملی که تروریستها انجام میدهند، أو حمل التصاویر و الأصنام و المزامير و البرابط و الخنازیر و المیتة و الدّم أو شیءٍ من وجوه الفساد. که اینجا کلمۀ فساد تکرار میشود، الّذی کان محرّماً علیه من غیر جهة الإجارة فیه. که با قطع نظر از باب اجاره، خود این عمل حرام است. و کلّ أمر منهیّ عنه من جهة من الجهات فمحرّمٌ علی الإنسان إجارة نفسه فیه أو له أو شیءٌ منه أو له إلّا لمنفعة من استأجرته، کالّذی یستأجر الأجیر یحمل له المیتة ینحّیها عن أذاه أو أذی غیره و ما اشبه ذلک. مگر اینکه اجارهکردن نفسْ برای عملی است که مستأجر، برای خلاصی از چیزی مثل میته و خمر و غیره به او مراجعه نموده است. و الفرق بین معنی الولایة و الإجارة و إن کان کلاهما یعملان بأجرٍ، با اینکه در باب ولایت هم، آن کسی که ولایتِ والی قبول میکند، درآمدی در مقابل آن دارد. أنّ معنی الولایة أن یلي الإنسان لوالی الولاة أو لولاة الولاة فیلی أمر غیره فی التّولیة علیه و تسلیطه و جواز أمره و نهیه و قیامه مقام الولیّ إلی الرئیس أو مقام وکلائه فی أمره و توکیده فی معونته و تسدید ولایته و إن أدناهم ولایة. میفرماید: فرقش این است که در باب اجاره، شما قراردادی بین خودتان و کسی که کاری برایش انجام میدهید، میبندید، امّا والی، قرارداد نمیبندد بلکه از بالا منصوب میشود. فهو وال علی من هو وال علیه یجری مجری الولاة الکبار. و فرقی بین مقام بالا و مثلاً بخشدار که در درجۀ پائینتر قرار دارد، نیست و اجیر مردم نیست. الّذین یلون ولایة الناس فی قتلهم من قتلوا و إظهار الجور و الفساد. و امّا معنی الإجارة فعلی ما فسّرنا من اجارة الإنسان نفسه أو ما یملکه من قبل أن یؤاجر لشیءٍ من غیره فهو یملک یمینه لأنّه لایلی أمر نفسه و أمر ما یملک قبل أن یؤاجره ممّن هو آجره. تفاوتشان در این است که در اجاره، شخص با اختیارخود و با میل خود، نفسش را در مقابل کاری قرارمیدهد و در قبال آن پول دریافت میکند. و الوالی لایملک من امور الناس شیئاَ إلا بعد ما یلی امورهم و یملک تولیتهم. والی، اختیار کار مردم را ندارد تا بخواهد امر مردم را با قرارداد انجام بدهد. این موضوع را دقّت کنید تا انشاءالله برسیم و بررسی کنیم.
•┈••✾••┈•
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
کانال 🔹مدرسه علمیه باقرین علیهماالسلام🔹
🔻اولین مدرسه تخصصی حکمت و عرفان ویژه خواهران
🔻تحت اشراف مستقیم استاد گرانقدر حجتالاسلام والمسلمین سید یدالله یزدانپناه
🔻ارائه مطالب متنوع در خصوص:
🔰توحید
🔰سلوک
🔰اسرار عبادات
🔰مباحث اجتماعی اسلام
🔰تمدن نوین اسلامی
🔰بررسی جایگاه زن در عرفان
و...
✔️ با بهره گیری از بیانات بزرگانی چون:
🔴حضرت امام خمینی ره
🔵رهبر معظم انقلاب
🔴علامه طباطبایی ره
🔵علامه حسن زاده آملی
🔴آیت الله جوادی آملی
🔵استاد محمود امامی
🔴استاد یزدانپناه
و...
🔻اطلاع رسانی اخبار ویژه مدرسه علمیه باقرین علیهماالسلام
🔹بستر مناسبی برای مشتاقان حکمت و عرفان🔹
✔️مطالب کانال به صورت تولیدی ارائه میشود.
https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
21.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹مولودی
🔆بانوای سید مجید بنی فاطمه
🔆میلاد پدر امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف حضرت امام حسن عسکری علیه السلام مبارک باد
🔆هدیه به پدر و فرزند صلوات با عجل فرجهم
🔆 @salmanraoofi
باسمه تعالی
بزرگواران میدانم که اوضاع اقتصادی همه خوب نیست و مشکلات فراوانی داریم و دارید اما حسب وظیفه ی انسانی و شرعی اعلام میکنم
شماره کارتی که اعلام می شود متعلق به فرزند و مادری است که با مشکلات فراوان دست و پنجه نرم می کنند.
فرزند یک جوان ۱۸ ساله ی دارای مشکلات افتادگی دریچه ی قلب و مشکلات جسمی دیگر است که دکترها از کار سنگین او را منع کرده اند و مادر هم اخیرا مریض شده و در حال معالجه است و مشکلات فراوان مالی دارند ولی با کار شرافتمندانه سعی در گذران زندگی دارند.
متاسفانه شرایط افتضاح اقتصادی واقعا عرصه را بر این افراد تنگ کرده و مشکلات فراوانی به وجود آورده هر مقدار که می توانید برای کمک به این افراد پول واریز کنید بنده تحقیق کرده و محتاج بودن این افراد برایم مسجل شده خودم با اثبات مشکلاتشان یک میلیون برای کمک به این افراد کنار گذاشتم
این افراد سید نیستند
اگر سوالی دارید در خدمتم
@srsr1359
شماره کارت فرزند این خانم
6104 3373 7593 0557
شماره شبا
IR92 0120 0200 0000 8970 6577 41
متشکر
@salmanraoofi
🖤 وفات حضرت معصومه سلاماللهعلیها تسلیت باد. 🖤
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
پنجمین دورۀ کارگاه آموزش مجازی مقاله نویسی
معاونت پژوهش حوزۀ علمیۀ امام کاظم علیه السلام، اقدام به برگزاری پنجمین کارگاه آموزش مجازی مقاله نویسی نموده است.
علاقمندان جهت ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر به آیدی @kmpheekq مراجعه فرمایید
و یا با شمارۀ 02537108159
(از ساعت 14 الی 18) تماس بگیرید.
لینک معاونت پژوهش حوزۀ علميۀ امام کاظم علیه السلام
https://eitaa.com/pemamkazem
🔆انا لله و انا الیه راجعون
🔆شهید محسن فخری زاده ، رییس سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع در جریان عملیات تروریستی به شهادت رسید .
▪️نام محسن فخریزاده به عنوان یکی از پنج شخصیت ایرانی که در فهرست ۵۰۰ نفره قدرتمندترین افراد جهان که از سوی نشریه آمریکایی فارین پالیسی منتشر شده است.
▪️نام فخریزاده تحت عنوان «دانشمند ارشد وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و رئیس پیشین مرکز تحقیقاتی فیزیک (PHRC)» در تاریخ ۲۴ مارس ۲۰۰۷ میلادی، در فهرست تحریم شدگان ایران توسط شورای امنیت سازمان ملل قرار گرفت.
▪️محسن فخریزاده تنها دانشمند هستهای ایرانی است که «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی نام او را مستقیما در شو تبلیغاتی سال گذشته خود به زبان آورد و مدعی شد روی برنامه تسلیحاتی اتمی کار میکرده است.
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
بازخوانی نظریه «دلالت اکثار بر وثاقت» (با تکیه بر تقریر استاد سیدمحمدجواد شبیری).pdf
866.3K
🔆مقاله "بازخوانی نظریه «دلالت اکثار بر وثاقت» (با تکیه بر تقریر استاد سیدمحمدجواد شبیری)"
👤 استاد سید علیرضا حسینی شیرازی، عباس مفید
🖇فصلنامه سفینه، شماره 67، تابستان 99
📝 چکیده:
با پیدایش رویکرد متاخران در اعتبارسنجی، بخش بندی احادیث به صحیح، حسن، موثق و ضعیف رخ نمود. بر پایه این رویکرد، احراز وثاقت راویان در حکم به اعتبار حدیث نقشی بنیادین ایفا می کند؛ این در حالی است که تعداد قابل توجهی از راویان واقع در اسناد روایات، یا اطلاعاتی در بیان شخصیت روایی آنان وجود ندارد و یا تضعیف شده اند. این دو پدیده گروهی از پژوهشگران را بر آن داشته تا برای اثبات وثاقت دست کم تعدادی از راویان این دو گروه، به سراغ مبانی توثیقات عام روند. یکی از پربسامدترین مصادیق توثیقات عام، قاعده اکثار است. بر پایه این قاعده، در نظر رجالیان، فراوانی روایت یک راوی ثقه از استاد ناشناخته یا ضعیف، کاشف از وثاقت استاد در نگاه راوی است. در این نوشتار به بازخوانی این قاعده و ابهاماتی پیرامون آن پرداخته شده است. باور این پژوهش بر آن است که قاعده اکثار بر پایه تقریر مورد مطالعه، توان اثبات وثاقت راویان را ندارد.
@Rejal_science
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
باسمه تعالی
اگر کسی از دوستان آشنایی با "بارگذاری فایل در سایت" دارد و می تواند فایلهایی مثل صوت و پی دی اف را در سایت بارگذاری کند و در فضای ایتا هم فعال است و وقت رسیدن روزانه دو ساعت به این طور امور را دارد
لطفا به بنده برای انجام این امور مراجعه کند
@srsr1359
حق الزحمه ناچیزی هم تقدیم خواهد شد
متشکر
سلمان رئوفی
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
هدایت شده از KHAMENEI.IR
پیام رهبر انقلاب درپی ترور دانشمند هستهای و دفاعی شهید محسن فخریزاده
حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی در پی ترور دانشمند هستهای و دفاعی شهید، دکتر محسن فخریزاده پیامی صادر کردند.
متن پیام به این شرح است:
بسمالله الرحمن الرحیم
دانشمند برجسته و ممتاز هستهئی و دفاعی کشور جناب آقای محسن فخریزاده به دست مزدوران جنایتکار و شقاوتپیشه به شهادت رسید. این عنصر علمی کمنظیر جان عزیز و گرانبها را به خاطر تلاشهای علمی بزرگ و ماندگار خود، در راه خدا مبذول داشت و مقام والای شهادت، پاداش الهی اوست. دو موضوع مهم را همهی دستاندرکاران باید به جِدّ در دستور کار قرار دهند، نخست پیگیری این جنایت و مجازات قطعی عاملان و آمران آن، و دیگر پیگیری تلاش علمی و فنی شهید در همهی بخشهائی که وی بدانها اشتغال داشت. اینجانب به خاندان مکرم او و به جامعهی علمی کشور و به همکاران و شاگردان او در بخشهای گوناگون، شهادت او را تبریک و فقدان او را تسلیت میگویم و علو درجات او را از خداوند مسألت میکنم.
سیّدعلی خامنهای
۸ آذرماه ۹۹
🔸 #گلچینی_از_فقه_آیتاللهالعظمیخامنهای (46)
در روایت شریف تحفالعقول، در مورد اجارات، چند نکته اجمالاً عرض شد که آنها را مجدّداً مرور میکنیم. ابتدا حضرت فرمودند: اگر اجیر، اجیر دیگری را برای انجام عمل مستأجر اوّل به کار بگیرد، اجیر ثانی در حقیقت اجیر مستأجر اوّل نیست به خلاف والی. در والی اگر والی دوّم، کسی را به ولایت مکانی برگزیند، در حقیقت آن والی سوّم، به نوعی منصوب از جانب والی اوّل است. سپس حضرت فرق بین ولایت و اجاره را بیان فرمودند: اگر کسی اجیر میشود، در حقیقت خود او یا ملک او برای مستأجر قرار داده شده و در مقابل آن مزد دریافت میکند. امّا والی، قبل از اینکه برای مکانی منصوب شود، مالک آنچه در مورد اجاره ملک است - که همان تصرّف در نفس مردم باشد - نیست. در ادامه میفرمایند: و کلّ من آجر نفسه أو آجر ما یملک نفسه أو یلی أمره من کافر أو مؤمن أو ملک أو سوقةٍ علی ما فسّرنا ممّا تجوز الإجارة فیه، فحلال محلّل فعله و کسبه. تا اینجا تفسیر اجارات به اتمام رسید.
و امّا تفسیر الصناعات: فکلّ ما یتعلّم العباد أو یعلّمون غیرهم من صنوف الصناعات مثل الکتابة و الحساب و التجارة - برخی احتمال دادهاند این عبارت، النجّارة باشد، البته تجارت هم صحیح است؛ زیرا فنّ تجارتکردن هم تعلیم لازم دارد - و الصیاغة، زرگری، و السراجة، کارهای مربوط به چرم و ساخت زین، و البناء و الحیاکة، بافندگی، و القصارة، شستشو و الخیاطة و صنعة صنوف التصاویر ما لمیکن مثل الروحانی، مادامی که تصویر، تصویر صاحب روح نباشد. و انواع صنوف الآلات التی یحتاج الیها العباد الّتی منها منافعهم و بها قوامهم و فیها بُلغة (کفایتکردن) جمیع حوائجهم فحلال فعله و تعلیمه و العمل به و فیه، حلال است؛ چه با این وسیله کارکند و چه روی این وسیله کارکند. لنفسه أو لغیره و إن کانت تلک الصناعة و تلک الآلة قد یستعان بها علی وجوه الفساد و وجوه المعاصي و یکون معونة علی الحقّ و الباطل. فلابأس بصناعته و تعلیمه نظیر الکتابة الّتی هی علی وجهٍ من وجوه الفساد من تقویة معونة ولاة ولاة الجور. و کذلک السکّین و السیف و الرّمح و القوس و غیر ذلک من وجوه الآلة الّتی قد تصرف الی جهات الصّلاح و جهات الفساد و تکون آلةً و معونة علیهما. فلابأس بتعلیمه و تعلّمه و أخذ الأجر علیه و فیه – یعنی اخذ اجرت هم برای ساختن و هم برای بکاربردن آن، اشکالی ندارد - و العمل به و فیه لمن کان له فیه جهات الصلاح من جمیع الخلائق. و محرّم علیهم فیه تصریفه إلی جهات الفساد و المضارّ. فلیس علی العالم و المتعلّم إثمٌ و لاوزرٌ لما فیه مِن الرجحان فی منافع جهات صلاحهم و قوامهم به و بقائهم. از آنجا که جهات صلاح، رجحان دارد، به خاطر وجود برخی جهات فساد، نمیتوان از بکارگیری یا ساخت برخی چیزها خودداری کرد. و إنّما الإثم و الوزر علی المتصرّف بها فی وجوه الفساد و الحرام. و ذلک إنّما حرّم الله الصناعة الّتی حرام هی کلّها، الّتی یجیء منها الفساد محضاً، نظیر البرابط و المزامیر و الشطرنج و کلّ ملهوٍّ به و الصّلبان و الأصنام. این فقرۀ روایت، از جملۀ فقراتی است که در استدلال به حدیث، مورد استفادۀ ما قرار خواهد گرفت، مضافاً بر اینکه اگر مثالهایی که حضرت برای فساد محض ذکر فرمودند، در زمانی دارای منافع شود (مثل زمان ما)، دیگر حکم حرمت، شامل آنها نخواهد بود. و ما اشبه ذلک من صناعات الأشربة الحرام و ما یکون منه و فیه الفساد محضاً. و لایکون فیه و لا منه شیء من وجوه الصلاح، فحرام تعلیمه و العمل به و أخذ الأجر علیه و جمیع التقلّب فیه من جمیع وجوه الحرکات کلّها، إلّا أن تکون صناعة قد تنصرف إلی جهات الصلاح، و إن کان قد یتصرّف بها و یتناول بها وجه من وجوه المعاصی. فلعلّه لما فیه من الصّلاح حلّ تعلیمه و العمل به و یحرم علی من صرفه إلی غیر وجه الحقّ و الصلاح. فهذا تفسیر بیان وجه اکتساب معائش العباد و تعلیمهم فی جمیع وجوه اکتسابهم. تا اینجا قسمت اوّل سؤال راوی که جهات معایش عباد بود پاسخ داده شد. روایت مفصّل است و در مورد خرجکردن اموال هم سؤال و جواب دارد. یک بحث این است که آیا در متن روایت، شواهدی وجود دارد تا موجب عدم اعتماد به روایت شود؟ در کلمات بزرگان دو گونه بحث شده است:
ابتداءً فهرست کوتاه بحث را عرض میکنیم، بعد سراغ بحث مفصّل آنها میرویم. یک بحث در باب اشکالات متنی این روایت وجود دارد، یک بحث در باب اشکالات سندی این روایت وجود دارد. در باب آنچه به طور جزم از روایت بدست میآید هم، یک بحث وجود داردکه عرض خواهد شد.
بحث اوّل، بحث در متن روایت تحفالعقول است. برخی از بزرگان نظیر مرحوم آقای خوئی(رضواناللهعلیه) و دیگران، قرائنی به نظر شریفشان در متن روایت پیدا شده که حاکی از عدم اتقان و ضعف اعتماد به روایت است. میفرمایند: متن روایت، متنی است که نمیتوان به آن اعتماد کرد. اشکالاتی که بر متن گرفتهاند، چند مورد است:
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi