#پرونده_ویژه_جنگ_جهانی_غذا (۴۸)
مقاله نوزدهم
#راکفلر_و_کشاورزی_ایران
اسپانسری راکفلر توسط جهاد کشاورزی ایران!
🖋قسمت دوم
🔹 همکاریهای علمی و تحقیقاتی مرکز بینالمللی تحقیقات ذرت و گندم (CIMMYT) با بخش تحقیقات غلات مؤسسۀ تحقیقات اصلاح و تهیۀ نهال و بذر در سال ۱۳۴۵ هجری شمسی شروع [شد] و تاکنون ادامه دارد.
اولین موافقتنامه و برنامۀ کار بین مرکز بینالمللی تحقیقات ذرت و گندم (CIMMYT) و ایران در سال ۱۹۶۷ میلادی به امضا رسید.
🔹 در طول این سالیان یکصد و یازده نفر از محققین ایرانی در این مرکز آموزش دیدهاند و هزاران ژرمپلاسم گندم نان، گندم دوروم، جو، تریتیکاله و ذرت در قالب صدها خزانۀ بینالمللی دریافت [شده] و در مناطق مختلف کشور مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتهاند.
حاصل این همکاریهای علمی و تحقیقاتی معرفی دهها رقم اصلاحشده گندم، جو و تریتیکاله بوده است که در ارتقای کمی و کیفی این محصولات بهویژه گندم نقش بسزایی ایفا کردهاند.
🔹سایت مؤسسه ادامه میدهد:
بهمنظور تقویت و ارتقای سطح همکاریهای علمی و تحقیقاتی بین ایران و مرکز بینالمللی تحقیقات ذرت و گندم (CIMMYT) قرارداد تأسیس دفتر آن مرکز در ایران در اردیبهشت ماه ۱۳۸۳ بین طرفین به امضا رسید و در آبان ۱۳۸۳ این دفتر با حضور جناب آقای دکتر ایواناگا (Dr. Masura Iwanaga) رئیس مرکز بینالمللی تحقیقات ذرت و گندم (CIMMYT)، جناب آقای دکتر علی آهونمنش معاون وزیر و رئیس سازمان تحقیقات و آموزش کشاورزی، جناب آقای مهندس عباس کشاورز رئیس مؤسسۀ تحقیقات اصلاح و تهیۀ نهال و بذر و تنی چند از مسئولان و محققان بینالمللی و ایرانی افتتاح شد.
دفتر مرکز بینالمللی تحقیقات ذرت و گندم (CIMMYT) با انتخاب و انتصاب جناب آقای دکتر محمدرضا جلال کمالی بهعنوان محقق ارشد گندم و نمایندۀ آن مرکز در ایران در شهریور ۱۳۸۶ بهطور رسمی فعالیت خود را آغاز نموده است.
🔹 متن مطلب سازمان تات، خود گویای همهچیز هست؛ تأکید بر پایهگذاری مرکز توسط بورلاگ، در ادامۀ برنامههای راکفلر، و توسط یکی از ۱۱۰ محقق ایرانی که در این شبکه آموزش دیدهاند، و طرفهتر از همه، سازماندهی این شبکه ذیل دولت ایران، از نکات تأسفبار این متن است.
ایری و ایکاردا، دو مورد از فعالترین مراکز این شبکه در تهران هستند.
همین نشانی برخی دیگر از دفاتر مرتبط را نشان میدهد.
🔹 طرفه اینکه این همکاریها، ضمن اینکه تنها به سیمیت محدود نیست، شامل کمکهای بلاعوض ایران به برخی از دیگر نهادهای این شبکه نیز میشود.
در برخی از این موارد، کمکهای ایران بهدرخواست وزیر کشاورزی پیشین ما، «با ترک تشریفات» به حساب این سازمانها واریز شده است.
برای نمونه تصویر نامۀ محمود حجتی، وزیر پیشین جهاد کشاورزی در این خصوص ذیلاً آمده است.
امید است که وزیر آیندۀ جهاد کشاورزی به این ارتباطات تعجببرانگیز توجه ویژه داشته باشد.
ادامه دارد...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/2344
--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
7.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
#دفاع_مقدس
#عملیات_مرصاد
❌🎥 درمان بیماران با سر بریدن!
وحشی ترین گروه تروریستی کدام بود؟
داعش؟
گروهک عبدالمالک ریگی؟
یا ...!!!؟
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
مستند صوتی شنود - 10.mp3
17.28M
🎙 مستند صوتی شنود،
قسمت ۱۰
(تجربه نزدیک به مرگ یک مسئول امنیتی در بیمارستان بقیه الله تهران)
هرشب در کانال "سالن مطالعه محله زینبیه"
🔺 تجربهگر #کتاب_شنود در پی حذف برخی قسمتها توسط ارشاد، تصمیم به روایت صوتی تجربه خود گرفته است و استاد امینیخواه مستندات روایی مرتبط با تجربه را بیان میدارد.
مروری بر نکات جلسه دهم:
🔻 واقعه ششم
🔻 ماجرای فرشید و بلایی که سرش آمد
🔻 حقیقتی که در دنیا دیدم
🔻 شیطانکی که با همسر فرشید صحبت می کرد
🔻 گناهانی که به پای سمیرا نوشته می شد
🔻 به هر کس نگاه می کردم تا برزخ او را می فهمیدم
🔻 بی حجابی حق الناس است
🔻 با این روایت تنم لرزید
🔻 مدلی از تجربیات نزدیک به مرگ
🔻 آهی که باعث می شود، مسلمان نمیری
🔻 اعمالی که فکر می کنیم برای رضای خداست
🔻 هر عملی که از انسان سر می زند، باید پیوست الهی داشته باشد
🔻 برای هر کاری،باید حجت داشته باشیم
🔻 افرادی که سروکار با مردم دارند،گوش کنند
🔻 کار سخت قضاوت
🔻 ریز به ریز حساب کتاب را دیدم
🔻 عاقبت مال حرام
🔻 رزق انسان، ثابت است
🔻 شک آری، تمسخر نه
🔻 تعبیر قرآنی تمسخر
#مستند_صوتی_شنود
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
⬛️ #لطیفه_نکته ۱۵۳
#با_قرآن_از_مدینه_تا_کربلا (۱)
▪️ به نام خدای خالق حسین
ضمن عرض سلام و ادب محضر شما؛ اول محرم و آغاز ایام حزن و اندوه مولا امام حسین علیه السلام را محضرتان تسلیت عرض میکنم
سعی میکنم در این ایام هر روز یکی از آیاتی که امام حسین علیه السلام در مسیر مدینه تا کربلا تلاوت فرموده اند را تقدیمتان کنم؛
خداوند منان در قرآن کریم فرمود:
فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً يَتَرَقَّبُ قالَ رَبِّ نَجِّني مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمينَ
موسی از شهر خارج شد در حالی که ترسان بود و هر لحظه در انتظار حادثهای؛ عرض کرد: "پروردگارا مرا از این قوم ظالم رهایی بخش"
سوره قصص آیه ۲۱
این آیه اولین آیه قرآن کریم است که امام حسین علیه السلام هنگام خروج از مدینه تلاوت فرمودند.
در آیه قبل، مومن آل فرعون به موسی خبر داد که در مورد تو جلسه گرفته و قصد دارند تو را بکشند پس زودتر از شهر خارج شو.
در این آیه موسی از شهر خارج شد و دقیقا امام حسین علیه السلام نیز با همان شیوه از شهر مدینه خارج شدند تا مجبور نشوند با یزید بیعت کرده و یا کشته شوند.
حضرت موسی علیه السلام در ترک وطن خویش بی هدف نبود؛ بلکه این حرکت که ظاهراً به خاطر ترس از ظالمان بود؛ مقدمه ای شد برای یک انقلاب بزرگ که منجر به نابودی فرعون گردید. همچنین است حرکت امام حسین علیه السلام که مقدمه ای برای یک انقلاب بزرگ قرار می گیرد و در نهایت منجر به نابودی دستگاه ظالم بنی امیه و الهامبخش و اثرگذار در طول تاریخ میگردد.
◀️ از دو آیه فوق نکات زیر قابل برداشت است:
۱. حضرت موسى در دربار فرعون، عامل نفوذى و طرفدار داشت.
۲. كمك به ظالم در هر شكلى حرام است؛ ولى ورود و نفوذ در دستگاه براى كمك به اهل ايمان كارى پسنديده است. مانند مومن آل فرعون (حضور علىّ ابنيَقطين يكى از ياران امام كاظم عليه السلام در دستگاه ظلم بنىعبّاس نيز از همين باب بود.)
۳. طاغوتها براى امنيّت و آسايش بيشتر خود، در ميان مردم و مركز شهر زندگى نمىكنند.
۴. در حفظ جان رهبران و نخبگان جامعه، نهايت تلاش خود را بكار ببريم.
۵. گاه، خبررسانى به موقع و سوز و سرعت در كار، سرنوشت يك ملّت را عوض مىكند. (چه بسا كه اگر اين مرد، اخبار را به موسى عليه السلام نمىرساند و آن حضرت از شهر بيرون نمىرفت، به دست مأموران فرعون كشته مىشد.)
۶. يك انسان انقلابى مثل موسى، جبههى كفر و مهرههاى آن را به اضطراب و تكاپو مىاندازد.
۷. اطرافيان طاغوتها و ظالمین نيز در جرم آنها شريك هستند.
۸. افشاى توطئهها و طرحهاى خائنانه واجب است.
۹. مصلحان جامعه بايد همواره آمادگى هجرت و آوارگى را داشته باشند.
۱۰. به هشدارهاى دلسوزانه بها دهيم و نصيحت ديگران را بپذيريم.
۱۱. شجاعت، به معناى در دسترسِ دشمن قرار گرفتن نيست.
۱۲. زندگى انبيا غالباً با آوارگى و سختى همراه بوده است.
۱۳. سعى و همّت خود را بكار بريم؛ ولى نتيجه را از خداوند بخواهيم. (از شهر خارج شد ولی از خدا خواست که او را از قوم ظالم نجات دهد)
۱۴. دعا بايد با تلاش و حركت همراه باشد. (هم از شهر خارج شد و هم دعا کرد)
۱۵. رهبران الهى، در همه حالات از خداوند استمداد مىكنند.
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
KayhanNews75979710412148535684254.pdf
11.51M
بسم الله الرحمن الرحیم
تمام صفحات #روزنامه_کیهان
امروز شنبه ۸ مرداد ۱۴۰۱
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🔥تنها میان داعش🔥
#تنها_میان_داعش
◀️ قسمت سوم
💠 نزدیک شدنش را از پشت سر به وضوح حس میکردم که نفسم در سینه بند آمد و فقط زیر لب یاعلی میگفتم تا نجاتم دهد.
با هر نفسی که با وحشت از سینهام بیرون میآمد امیر المؤمنین (علیهالسلام) را صدا میزدم و دیگر میخواستم جیغ بزنم که با دستان حیدریاش نجاتم داد!
💠 بهخدا امداد امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بود که از حنجره حیدر سربرآورد! آوای مردانه و محکم حیدر بود که در این لحظات سخت تنهایی، پناهم داد :«چیکار داری اینجا؟»
از طنین غیرتمندانه صدایش، چرخیدم و دیدم عدنان زودتر از من، رو به حیدر چرخیده و میخکوب حضورش تنها نگاهش میکند. حیدر با چشمانی که از عصبانیت سرخ و درشتتر از همیشه شده بود، دوباره بازخواستش کرد :«بهت میگم اینجا چیکار داری؟؟؟»
💠 تنها حضور پسرعموی مهربانم که از کودکی همچون برادر بزرگترم همیشه حمایتم میکرد، میتوانست دلم را اینطور قرص کند که دیگر نفسم بالا آمد و حالا نوبت عدنان بود که به لکنت بیفتد :«اومده بودم حاجی رو ببینم!»
حیدر قدمی به سمتش آمد، از بلندی قد هر دو مثل هم بودند، اما قامت چهارشانه حیدر طوری مقابلش را گرفته بود که اینبار راه گریز او بسته شد و انتقام خوبی بابت بستن راه من بود!
💠 از کنار عدنان با نگرانی نگاهم کرد و دیدن چشمان معصوم و وحشتزدهام کافی بود تا حُکمش را اجرا کند که با کف دست به سینه عدنان کوبید و فریاد کشید :«همنیجا مثِ سگ میکُشمت!!!»
ضرب دستش به حّدی بود که عدنان قدمی عقب پرت شد. صورت سبزهاش از ترس و عصبانیت کبود شد و راه فراری نداشت که ذلیلانه دست به دامان غیرت حیدر شد :«ما با شما یه عمر معامله کردیم! حالا چرا مهمونکُشی میکنی؟؟؟»
💠 حیدر با هر دو دستش، یقه پیراهن عربی عدنان را گرفت و طوری کشید که من خط فشار یقه لباس را از پشت میدیدم که انگار گردنش را میبُرید و همزمان بر سرش فریاد زد :«بیغیرت! تو مهمونی یا دزد ناموس؟؟؟»
از آتش غیرت و غضبی که به جان پسرعمویم افتاده و نزدیک بود کاری دستش بدهد، ترسیده بودم که با دلواپسی صدایش زدم :«حیدر تو رو خدا!» و نمیدانستم همین نگرانی خواهرانه، بهانه به دست آن حرامی میدهد که با دستان لاغر و استخوانیاش به دستان حیدر چنگ زد و پای مرا وسط کشید :«ما فقط داشتیم با هم حرف میزدیم!»
💠 نگاه حیدر به سمت چشمانم چرخید و من صادقانه شهادت دادم :«دروغ میگه پسرعمو! اون دست از سرم برنمیداشت...» و اجازه نداد حرفم تمام شود که فریاد بعدی را سر من کشید :«برو تو خونه!» اگر بگویم حیدر تا آن روز اینطور سرم فریاد نکشیده بود، دروغ نگفتهام که همه ترس و وحشتم شبیه بغضی مظلومانه در گلویم تهنشین شد و ساکت شدم.
مبهوت پسرعموی مهربانم که بیرحمانه تنبیهم کرده بود، لحظاتی نگاهش کردم تا لحظهای که روی چشمانم را پردهای از اشک گرفت. دیگر تصویر صورت زیبایش پیش چشمانم محو شد که سرم را پایین انداختم، با قدمهایی کُند و کوتاه از کنارشان رد شدم و به سمت ساختمان رفتم.
💠 احساس میکردم دلم زیر و رو شده است؛ وحشت رفتار زشت و زننده عدنان که هنوز به جانم مانده بود و از آن سختتر، شکّی که در چشمان حیدر پیدا شد و فرصت نداد از خودم دفاع کنم. 💔
حیدر بزرگترین فرزند عمو بود و تکیهگاهی محکم برای همه خانواده، اما حالا احساس میکردم این تکیهگاه زیر پایم لرزیده و دیگر به این خواهر کوچکترش اعتماد ندارد.
💠 چند روزی حال دل من همین بود، وحشتزده از نامردی که میخواست آزارم دهد و دلشکسته از مردی که باورم نکرد! 💔
انگار حال دل حیدر هم بهتر از من نبود که همچون من از روبرو شدنمان فراری بود و هر بار سر سفره که همه دور هم جمع میشدیم، نگاهش را از چشمانم میگرفت و دل من بیشتر میشکست. 💔
انگار فراموشش هم نمیشد که هر بار با هم روبرو میشدیم، گونههایش بیشتر گل انداخته و نگاهش را بیشتر پنهان میکرد. من به کسی چیزی نگفتم و میدانستم او هم حرفی نزده که عمو هرازگاهی سراغ عدنان و حساب ابوسیف را میگرفت و حیدر به روی خودش نمیآورد از او چه دیده و با چه وضعی از خانه بیرونش کرده است.
💠 شب چهارمی بود که با این وضعیت دور یک سفره روی ایوان مینشستیم، من دیگر حتی در قلبم با او قهر کرده بودم که اصلا نگاهش نمیکردم و دست خودم نبود که دلم از بیگناهیام همچنان میسوخت.
شام تقریباً تمام شده بود که حیدر از پشت پرده سکوت همه این شبها بیرون آمد و رو به عمو کرد :«بابا! عدنان دیگه اینجا نمیاد.» شنیدن نام عدنان، قلبم را به دیوار سینهام کوبید و بیاختیار سرم را بالا آورد. حیدر مستقیم به عمو نگاه میکرد و طوری مصمم حرف زد که فاتحه آبرویم را خواندم. ظاهراً دیگر به نتیجه رسیده و میخواست قصه را فاش کند...
ادامه دارد...
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
#پرونده_ویژه_جنگ_جهانی_غذا (۴۹)
مقاله بیستم
#سند_جنگ_جهانی_جمعیت_آمریکا
درآمدی بر NSSM200
🖊 قسمت اول؛
🔹 براساس یک سند معتبر، آمریکا بیش از نیم قرن گذشته، تلاش کرده تا کاهش جمعیت خود را با جنگ جمعیتی این کشور علیه کشورهای دیگر جبران کند. این یادداشت، به این سند جنگ جهانی جمعیت آمریکا میپردازد.
***
🔹در پروندهی «جنگ جهانی غذا» {کل پرونده، اینـجــا در دسترس است} با واقعیتی عجیب روبهرو شدیم:
با وجود تحقیقات پراکندهای که در این زمینه انجام شده – که البته در جای خود بسیار ارزشمند است – هیچ ساختار مشخصی در جمهوری اسلامی، فرماندهی نبرد تمامعیار جمعیتی با آمریکا را بهعهده ندارد.
🔹 همین فتور نهادهای مورد نیاز کشور، طی سه دهه، موجب بروز شرایطی در حوزهی جمعیت شده است که ادامهی آن یک «فاجعهی تمامعیار» برای ایران اسلامی بهشمار میرود.
در همین راستا ملیندا گیتس طی یک توئیت در فروردین ۱۳۹۷ ایران را حائز رکورد کاهش زاد و ولد دنیا «در طول تاریخ» معرفی کرده بود.
🔹 برای تصدیق این یلگی ساختاری، اشاره به این نکته کافی است که سند بالادستی آمریکا در این نبرد تمامعیار حتی تاکنون به فارسی بازگردانده نشده است!
چه رسد به بررسی و تحلیل و ساختارسازی و مقابله!!
🔹 در ابتدای سند، نام هنری کیسینجر (Henry Kissinger) یهودی شناسنامهدار و استراتژیست بیهمتای آمریکایی، نقش بسته است.
وی تا هماکنون در قید حیات است و در سنّ ۹۸سالگی هنوز در کانون مراکز سیاستگذار کلان ایالات متحده، ابرکمپانیهای فراملیتی، و گعدههای فراراهبردی دنیا (مانند بیلدربرگ [۱]) نقش محوری ایفا میکند.
در این مقال، دربارهی او کمتر خواهیم نوشت؛ چه اینکه نگاه به اقدامات و کنشهای او طی ۵۰ سال اخیر، خود بحثی مفصل میطلبد.
🔹 این سند زمانی تدوین شد که ۵ سال از انتصاب کیسینجر به سِمَت مشاور شورای امنیت ملی آمریکا [۲] و ۱ سال از تصدی وزارت امور خارجهاش در دولت نیکسون میگذشت.
🔹 سند پیشِرو در سال ۱۹۷۴ میلادی تهیه شد.
در این برهه از زمان، از یک سو طی یک دهه (۷۰-۱۹۶۰) نرخ رشد جمعیت کشورهای غربی به حدود نصف کاهش یافته بود، و از سوی دیگر نرخ فزایندهی زاد و ولدِ کشورهایی که در پارادایم این کشورها جایی نداشتند، میرفت تا مؤلفههای گوناگون نظامی، اقتصادی، سیاسی و راهبردی دنیا را عمیقاً تحت تأثیر قرار دهد.
🔹 این سند در این زمینه تصریح میکند:
طیّ زمان بین ۱۹۷۰ تا ۲۰۰۰ که برآوردی از این برنامه انجام شده، مناطق کمتر توسعهیافته نسبت به مناطق پیشرفته رشد سریعتری خواهند داشت…،
بنابراین تا سال ۲۰۰۰ تقریباً ۸۰درصد جمعیت جهان در مناطقی زندگی میکنند که اکنون آن را «کمتر توسعه یافته» مینامیم و بیش از ۹۰درصد از افزایش سالانهی جمعیت جهان هم در همین منطقه اتفاق میافتد. [۳]
🔹 اگر روند رشد جمعیت جهان به همان ترتیب ادامه مییافت، توازن جمعیتی جهان بهنفع کشورهای دیگر به هم میخورد و چهبسا اکنون آرایشِ قدرت در جهان، نمایی بسیار متفاوت با شرایط فعلی نشان میداد.
🔹 برای اجرای این طرحواره، مشکلات پیچیده و فراوانی پیشِروی ایالات متحده قرار داشت، که عبور از آنها بهنظر ناممکن مینمود.
اما این سند تهیه شد تا با بهرهمندی از تمامی ظرفیتهای آن روزگار، نظامی منسجم و هماهنگ از اقدامات فراملیّتی و راهبردی را شکل دهد که به کاهش رشد جمعیت جهان انجامد.
ادامه دارد...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/2354
--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee