#کودکانه
#معرفی_بازی ۲۷
✅ بادکنک بازی
🔻 بچه ها عاشق بادکنک هستند؛ اما تنها در دست گرفتن بادکنک نیست که آن ها را شاد می کند. بازی با بادکنک می تواند آن ها را به هیجان بیاورد. در اینجا به عنوان نمونه به چند بازی اشاره می کنیم:
1⃣ بچه ها دوست دارند بازی های بزرگ ترها را انجام دهند؛ مثل والیبال، تنیس، پینگ پنگ؛ اما توانایی بازی کردن با توپ های سنگین را ندارند. بادکنک، جایگزین مناسبی برای توپ این بازی هاست.
🔸 شما در یک طرف ایستاده و کودکتان در طرف دیگر بایستد. بادکنک را مثل بازی والیبال به طرف هم پرت کرده و نگذارید روی زمین بیفتد. این کار را با راکت تنیس یا پینگ پنگ هم می توان انجام داد. اتاق را به دو قسمت تقسیم کنید که توپ در زمین هر کسی افتاد، یک امتیاز به نفع دیگری محسوب می شود.
2⃣ بادکنک وقتی می ترکد دور انداختنی نیست، از ترکیده آن هم می شود استفاده کرد.
🔹 بادکنک ترکیده را روی یک لیوان کشیده و آن را ببندید. حالا با نوک انگشتتان به گونه ای که بادکنک پاره نشود، آن را به طرف خودتان کشیده و رها کنید. در این صورت صدای جذابی برای بچه ها تولید می شود.
◀️ جست و خیز حاصل از بازی های بادکنکی، ورزش جسمی کودکان است. یادگیری استفاده از یک وسیله تا آخرین حد ممکن هم از مزایای برخی دیگر از این بازی هاست.
📚 برگرفته شده از کتاب بازی، بازوی تربیت
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
#تحلیل_تاریخی
#دشمن_شناسی
#قبیله_لعنت
📖 تاریخ فرهنگی "قبیله لعنت"
#بنیاسرائیل_و_پیامبری
قسمت شانزدهم
◀️ #انحراف ۳
🔹با عبور از «اردن»، نزدیک بحرالميت، آنان به «کنعان» نفوذ کردند و پس از فتح «اریحا» (۲۱) بهزودی، شمال مرکزی «فلسطین» و سپس شمال فلسطين و سرانجام جنوب فلسطین را به تصرف در آوردند…
لیکن، تصرف این سرزمین بهصورت کامل انجام نگرفت.
هنوز شماری شهرهای تسخیرناپذیر که گروههای قبایل را از یکدیگر جدا میساختند، در سرتاسر این سرزمین وجود داشتند که یوشع (ع) نتوانسته بود آنها را مقهور کند.
🔹اما در مجموع، این فتوحات آن اندازه با توفیق همراه بود که یوشع را قادر ساخت به سازماندهی حیات سیاسی و دینی بنیاسرائیل بپردازد.
او مناطق به تصرف درآمده را میان قبایل تقسیم کرده،
به هریک از آنان براساس جمعیتشان سهمی اختصاص داد.
اما این سازماندهی فدرال قبایل از آنچنان استحکامی برخوردار نبود که بتواند پس از یوشع (ع) دوام بیاورد و بعد از مرگ او، دورهای از هرج و مرج پدید آمد که طیّ آن، «هرکس آنچه در نظرش پسند میآمد، کرد.» (۲۲)
🔹قبایل که دچار تفرقه بودند، حتی هنگامی که با خطر دشمنی که هنوز شکست نخورده بود، روبهرو بودند، نمیتوانستند با یکدیگر متحد شوند.
بنابراین، آنان مجبور بودند به راههای مسالمتآمیز توسّل جویند و این خود به تقلید شرکآمیز از دین همسایگانشان، با آیینهای باروری شهوانی آن و اعمال و سنتهای فوقالعاده منحطّ دیگر انجامید.
🔹برخی پرستش یهوه را رها ساختند و به عبادت بعلها (۲۳) و آستارتههای (۲۴) بومی پرداختند که خود باروری زمین و افزایش رمهها را به آنها نسبت میدادند،
برخی دیگر به عبادت یهوه و بعل پرداختند:
یهوه را خدای نگهبان ملّت میدانستند؛ در حالیکه بعل بخشندهی محصول و انگور بود.
شماری دیگر نیز به شیوهای تلفیقی عمل میکردند و همهی القاب، صفات و شیوههای پرستش خدایان محلی را به یهوه منتقل میساختند. (۲۵)
🔹به هر حال بنیاسرائیل پس از تحمّل رنجهای فراوان، با فرماندهی حضرت یوشع (ع) به «سرزمین موعود» رسید. به بیان تورات، حضرت موسی (ع) وعدهی این پیروزی را به حضرت یوشع (ع) داده بود:
موسى، یوشع را احضار کرده در حضور تمام قوم اسرائیل به او گفت:
«قوی و دلیر باش؛ زیرا تو این قوم را به آن سرزمینی که خداوند به اجداد ما وعده فرموده است، رهبری میکنی تا آنجا را متصرّف شوند». (۲۶)
🔹پس از یوشع بن نون (ع)، که فتوحات بسیاری برای بنیاسرائیل داشت، سموئیل (ع) رهبری آنان را برعهده گرفت. (۲۷)
از رهبران دینی پس از او، میتوان به داوود بن یسی (ع)، سليمان بن داوود (ع)، سمعیای نبی (ع) و ایلیای نبی (ع) اشاره کرد. (۲۸)و(۲۹)
◀️ همهی مقصود خداوند متعال محقق نشد
🔹بنیاسرائیل، پیش از آنکه موفق به انجام مأموریت بزرگی که خداوند بر دوششان نهاده بود شوند، از مسیر خارج شدند.
🔹بعثت حضرت موسی (ع) و سایر انبیای بنیاسرائیل، بهرغم همهی مجاهدتهای آن برگزیدههای آسمانی و همهی معجزات و نعمتهای نازله از آسمان در جان بنیاسرائیل کارگر نیفتاد و جز اندکی از پیروان راستین حضرت موسی کلیمالله (ع) مابقی، مست بادهی قدرت شدند و از مسیر حقیقی به انحراف افتاده و میل به ملکداری و قدرتطلبی فزونی یافت.
تفکّر موسوی جای خود را به اندیشهی یهودیانه داد.
🔹قرآن کریم بنیاسرائیل را بهدلیل انحراف از جاده حق، پس از تجربهی بسیاری از معجزات و آیات آشکار مورد سرزنش و مذمت قرار میدهد:
«سَلْ بَنِي إسْرَائِيلَ كَمْ آتَيْنَاهُمْ مِنْ آيَةٍ بَيِّنَةٍ وَ مَنْ يُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُ فَإِنَّ اللهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ (۳۰)
از بنیاسرائیل بپرس چقدر نشانههای روشن و روشنگر که هرکدام نعمتی بهشمار میرفت به آنان دادیم؛ ولی نشانهها را نادیده انگاشتند و نعمتهای الهی را دگرگون ساختند و دچار کیفر شدند و خدا سختکيفر است.»
🔹این آیات الهی، شامل معجزات گوناگونی چون تبدیلشدن عصا به اژدها، شکافتهشدن دریا و غرقشدن فرعون و لشکریانش، نزول منّ و سلوى و… بود؛ اما آنان پیدرپی شرک ورزیدند، عهد شکستند و در تباهی و فساد به بتپرستی روی آوردند.
«لَقَدْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إسْرَائِيلَ وَ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمْ رُسُلاً كُلَّمَا جَاءَهُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَى أَنْفُسُهُمْ فَرِيقاً كَذَّبُوا وَ فَرِيقاً يَقْتُلُونَ (۳۱)
ما از بنیاسرائیل پیمان گرفتیم و پیامبرانی بر ایشان فرستادیم. هرگاه که پیامبری چیزی میگفت که با خواهش دلشان موافق نبود، گروهی را تکذیب و گروهی را میکشتند.»
ادامه دارد ...
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🌺❤️ #بی_تو_هرگز ❤️🌺
🇮🇷قسمت شانزدهم🇮🇷
✒بیا زینبت رو ببر
تا بیمارستان، هزار بار مردم و زنده شدم ... چشم هام رو بسته بودم و فقط صلوات می فرستادم.
از در اتاق که رفتم تو ... مادر علی داشت بالای سر زینب دعا می خوند ... مادرم هم اون طرفش، صلوات می فرستاد ... چشم شون که بهم افتاد حال شون منقلب شد ... بی امان، گریه می کردن.
مثل مرده ها شده بودم ... بی توجه بهشون رفتم سمت زینب ... صورتش گر گرفته بود ... چشم هاش کاسه خون بود ... از شدت تب، من رو تشخیص نمی داد ... حتی زبانش درست کار نمی کرد ... اشک مثل سیل از چشمم فرو ریخت ... دست کشیدم روی سرش ...
- زینبم ... دخترم!
هیچ واکنشی نداشت ...
- تو رو قرآن نگام کن ... ببین مامان اومده پیشت ... زینب مامان ... تو رو قرآن ...
دکترش، من رو کشید کنار ... توی وجودم قیامت بود ... با زبان بی زبانی بهم فهموند ... کار زینبم به امروز و فرداست ...
دو روز دیگه هم توی اون شرایط بود ... من با همون لباس منطقه ... بدون اینکه لحظه ای چشم روی هم بزارم یا استراحت کنم ... پرستار زینبم شدم ... اون تشنج می کرد ... من باهاش جون می دادم.
دیگه طاقت نداشتم ... زنگ زدم به نغمه بیاد جای من ... اون که رسید از بیمارستان زدم بیرون ...
رفتم خونه ... وضو گرفتم و ایستادم به نماز ... دو رکعت نماز خوندم ... سلام که دادم ... همون طور نشسته ... اشک بی اختیار از چشم هام فرو می ریخت ...
- علی جان .. هیچ وقت توی زندگی نگفتم خسته شدم ... هیچ وقت ازت چیزی نخواستم ... هیچ وقت، حتی زیر شکنجه شکایت نکردم ... اما دیگه طاقت ندارم ... زجرکش شدن بچه ام رو نمی تونم ببینم ... یا تا امروز ظهر، میای زینب رو با خودت می بری ... یا کامل شفایش را میگیری ... و الا به ولای علی ... شکایتت رو به جدت، پسر فاطمه زهرا می کنم ... زینب، از اول هم فقط بچه تو بود ... روز و شبش تو بودی ... نفس و شاهرگش تو بودی ... چه ببریش، چه بزاریش ... دیگه مسئولیتش با من نیست!
اشکم دیگه اشک نبود ... ناله و درد از چشم هام پایین می اومد ... تمام سجاده و لباسم خیس شده بود...
برگشتم بیمارستان ... وارد بخش که شدم، حالت نگاه همه عوض شده بود ... چشم های سرخ و صورت های پف کرده...
مثل مرده ها همه وجودم یخ کرد ... شقیقه هام شروع کرد به گز گز کردن ... با هر قدم، ضربانم کندتر می شد ...
- بردی علی جان؟ ... دخترت رو بردی؟ ...
هر قدم که به اتاق زینب نزدیک تر می شدم ... التهاب همه بیشتر می شد ... حس می کردم روی یه پل معلق راه میرم... زمین زیر پام، بالا و پایین می شد ... می رفت و برمی گشت ... مثل گهواره بچگی های زینب ...
به در اتاق که رسیدم بغض ها ترکید ... مثل مادری رو به موت ... ثانیه ها برای من متوقف شد ... رفتم توی اتاق ...
زینب نشسته بود ... داشت با خوشحالی با نغمه حرف می زد ... تا چشمش بهم افتاد از جا بلند شد و از روی تخت، پرید توی بغلم ... بی حس تر از اون بودم که بتونم واکنشی نشون بدم ... هنوز باورم نمی شد ... فقط محکم بغلش کردم ... اونقدر محکم که ضربان قلب و نفس کشیدنش رو حس کنم ... دیگه چشم هام رو باور نمی کردم ...
نغمه به سختی بغضش رو کنترل می کرد:
- حدود دو ساعت بعد از رفتنت ... یهو پاشد نشست ... حالش خوب شده بود ...
دیگه قدرت نگه داشتنش رو نداشتم ... نشوندمش روی تخت...
- مامان ... هر چی میگم امروز بابا اومد اینجا ... هیچ کی باور نمی کنه ... بابا با یه لباس خیلی قشنگ که همه اش نور بود ... اومد بالای سرم ... من رو بوسید و روی سرم دست کشید ... بعد هم بهم گفت:
به مادرت بگو ... چشم! هانیه جان ... اینکه شکایت نمی خواد ... ما رو شرمنده فاطمه زهرا نکن ... مسئولیتش تا آخر با من ... اما زینب فقط چهره اش شبیه منه ... اون مثل تو می مونه ... محکم و صبور ... برای همینم من همیشه، اینقدر دوستش داشتم ...
بابا ازم قول گرفت اگر دختر خوبی باشم و هر چی شما میگی گوش کنم ... وقتش که بشه خودش میاد دنبالم ...
زینب با ذوق و خوشحالی از اومدن پدرش تعریف می کرد ... دکتر و پرستارها توی در ایستاده بودن و گریه می کردن ... اما من، دیگه صدایی رو نمی شنیدم ... حرف های علی توی سرم می پیچید ... وجود خسته ام، کاملا سرد و بی حس شده بود ... دیگه هیچی نفهمیدم ... افتادم روی زمین ...
مادرم مدام بهم اصرار می کرد که خونه رو پس بدیم و بریم پیش اونها ... می گفت خونه شما برای شیش تا آدم کوچیکه ... پسرها هم که بزرگ بشن، دست و پاتون تنگ تر میشه ... اونجا که بریم، منم به شما میرسم و توی نگهداری بچه ها کمک می کنم.
مهمتر از همه دیگه لازم نبود اجاره بدیم ...
همه دوره ام کرده بودن ... اصلا حوصله و توان حرف زدن نداشتم ...
◀️ ادامه دارد ...
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥 ۹ مهرماه، روز جهانی سالمندان گرامی باد.
🔹پیامبر اکرم (ص): احترام گذاشتن به مسلمان مو سفید و سالخورده از جمله تجلیل خداست و از ما نیست کسی که بزرگسال ما را احترام نکند.
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
#فلسطین
#صهیونیسم_در_کلام_رهبری
#نهم_مهر
❤️روز همدردی وهمبستگی با کودکان ونوجوانان فلسطینی
🔴 قدس بلاشک پایتخت فلسطین است
♦️امام خامنه ای :من عقیدهام این است که این مجاهدت مقابل رژیم صهیونیستی به نتیجه خواهد رسید، کما اینکه امروز هم مقاومت پیشرفت کرده است.
♦️شما ملاحظه کنید یک روز اینها شعار از نیل تا فرات میدادند، امروز دور خودشان دیوار میکشند که بتوانند خودشان را در آنجا حفظ کنند در سرزمین غصبی، صهیونیستها.
♦️فلسطین یک مجموعه است یک کشور و یک تاریخ است. فلسطین از #نهر_تا_بحر است و قدس هم بلاشک پایتخت آن است.
♦️این کار آمریکاییها که امروز یک قدری با صراحت بیشتری نسبت به #قدس این غلط زیادی را میکنند این به جایی نخواهد رسید و قادر نیستند این کار را به انجام برسانند.
♦️دولتهایی که به آمریکا و صهیونیستها کمک میکنند دارند #خیانت میکنند؛ مثل کاری که سعودیها میکنند. این کار قطعا خیانت به امت اسلامی و دنیای اسلام است. ۹۶/۱۰/۲۶
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
#تحلیل_تاریخی
✡🔥 #تبار_انحراف 🔥✡
#پژوهشی_در_دشمنشناسی_تاریخی ۹۱
🖋 مقالهی بیست و سوم:
🏴 فرضیه کالبدشکافانه در مورد راز مرگ [امام] حسن [ع] در قرن هفتم میلادی
▪️مسمومیت با کلراید جیوه
قسمت پنجم:
◀️ نتیجهگیری
🔹مستندات مربوط به سبز شدن رنگ پوست که میتوانسته در اثر نارسایی حاد کلیوی باشد و همزمان استفراغ خون و ظاهراً لخته خونی، مسلّماً با مسمومیّت در اثر کالومل همخوانی دارند.
کالومل معدنی میتواند بهصورت پوسته طلایی زردرنگ ظاهر شود که در حالت جامد پودری، با برادههای طلا (که در برخی متون در مورد سم استفادهشده به آن اشاره شده است) اشتباه گرفته میشود.
🔹آثار سم بر روی کنیز آزادشدهی [امام] حسن [ع] نشان میدهند که در زمان مرگ [شهادت] وی، هردو نفر که مقیم یک خانه بودهاند از یک بیماری رنج میبردهاند.
این امر در کنار چند سند تاریخی، انگشت اتهام را به سوی جعده همسر [امام] حسن [ع] بهعنوان متهم ردیف اول نشانه میرود.
🔹تعداد قابل توجهی از معادن جیوه حاوی کالومل در غرب ترکیه امروزی وجود دارند.
در زمان رحلت [امام] حسن [ع]، این منطقه در قلب امپراتوری بیزانس قرار داشته است.
خلیفه بهدنبال آن بود که پسرش را جانشین خود کند.
(او در زمان مرگ خود، این کار را انجام داده و از مردم برای پسرش بیعت گرفته بود)
[امام] حسن [ع] مزاحم چنین هدفی بود، چرا که با خلیفه شرط کرده بود که حق ندارد جانشینی برای خود تعیین نماید. همانطور که اغلب در خاندانهای سیاسی رخ میدهد، مصلحت در اقدام به ترور بوده است.
🔹گزارشهای مربوط به درخواست خلیفه از امپراتور بیزانس برای یک نوشیدنی سمّی که در قالب یک نامه صورت پذیرفت، بهوضوح نشان از قصد وی برای اجرای چنین توطئهای دارد.
این گزارشها نشان میدهند که امپراتور نیز در نهایت با این خواسته موافقت کرده است.
🔹این واقعیت که نه کالبدشکافی و نه تحقیق قانونی بهوسیلهی مقامات آن زمان صورت نپذیرفته است، مانع از بررسی اسناد بهجامانده از شاهدان عینی نمیشود.
حقایق کانیشناختی، پزشکی و شیمیایی از این فرضیه حمایت میکنند که مرگ [امام] حسن [ع] در اثر مسمومیت با کلراید جیوه کالومل صورت گرفته است.
این فرضیهی کالبدشناسانه با این انگارهی تاریخی ذکرشده در مستندات تاریخی انطباق دارد که میگوید:
"[امام] حسن [ع] بهوسیلهی جعده، به تحریک خلیفه و با مشارکت امپراتور بیزانس مسموم شده است."
ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/2459
--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃
#دشمن_شناسی
#غرب_همچنان_وحشی (۹)
#تاریخ_مستطاب_آمریکا ۱
🔴🔴 بهشت زمینی ۱
🚩 در یک افسانهی معاصر آمده است که پدر مقدس که در آسمانهاست زمینی پهناور به بندگان سفید و اروپاییاش بخشید تا آن را به بهشت تبدیل کنند و برای رفتن به بهشت آسمانی نیازی به نیکوکاری و مرگ نداشته باشند!! آنها هم چنین کردند و آمریکا شد همان بهشت زمینی
🚩 کشیشی به نام راسل کانول که از دانشکدهی حقوق دانشگاه ییل در آمریکا فارغ التحصیل شده و در سراسر آمریکا بیش از پنج هزار سخنرانی انجام داده، درباره ی این بهشت زمینی چنین گفته است:
"وظیفهی مردم آمریکاست که ثروتمند شوند.
آنهایی که ثروتمند میشوند درستکارترین اعضای جامعهاند.
چون ثروت جامعه به دست آنها سپرده شده و آنها این ثروت را به مؤسسات بزرگی تبدیل کردهاند.
اما دل سوزاندن برای فقرا اشتباه است!
چون فقرا به خاطر گناهانشان مجازات شده و به فقر مبتلا شدهاند.
هر فقیری در آمریکا پیدا شود به خاطر ضعف و نقص خودش فقیر شده و به همین دلیل ثروتمندان آمریکا بندگان خوب خدا محسوب میشوند!!"
🔗 ادامه دارد ...
قسمت دوم؛ https://eitaa.com/salonemotalee/3614
قسمت سوم؛ https://eitaa.com/salonemotalee/3643
قسمت چهارم؛ https://eitaa.com/salonemotalee/3681
قسمت پنجم؛ https://eitaa.com/salonemotalee/3752
قسمت ششم؛ https://eitaa.com/salonemotalee/3774
قسمت هفتم؛ https://eitaa.com/salonemotalee/3802
قسمت هشتم؛ https://eitaa.com/salonemotalee/3836
قسمت نهم؛ https://eitaa.com/salonemotalee/3837
قسمت دهم؛ https://eitaa.com/salonemotalee/3938
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃
#دشمن_شناسی
#غرب_همچنان_وحشی (۱۰)
#تاریخ_مستطاب_آمریکا ۲
🔴🔴 بهشت زمینی ۲
🔹🔸🔹 دو قرن پس از تشکیل آمریکا ( در اواخر قرن ۱۹) وضعیت فقرا همچنان رو به وخیمتر شدن بود.
در نیویورک صدهزار نفر در زاغهها و زیرزمینهایی زندگی میکردند که در اطرافشان تیفوس، سل و گرسنگی موج میزد.
محلاتی پر از زباله و موش و حشرات.
ساکنان این محلات آب آشامیدنی خود را از رودخانهای تهیه میکردند که روزانه ۱۳ میلیون گالن فاضلاب در آن ریخته میشد.
🔺🔻 بسیاری از فقرا در خیابانها و در میان زبالهها میخوابیدند
و چون در این نقطه از نیویورک مجرای فاضلاب وجود نداشت، فاضلاب خانهها از هر طرف به این محلات سرازیر میشد
و از زیرزمینهایی که محل زندگی فقرا بود سر در میآورد
و همین مساله بیماریهای واگیرداری مانند وبا، تیفوئید و تیفوس را در این منطقه از نیویورک شایع میکرد.
ادامه دارد ...
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کودکانه
📺کارتون زیبای #مهارتهای_زندگی ۹
🎞این قسمت : لباسهای گلی .
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🌺بسم الله الرحمن الرحیم
🌸 پوشههای صوتی کارگاه "حال خوب، نماز خوب" (شرح کتاب آداب الصلاه، امام خمینی ره) ارائه شده توسط استاد بزرگوار حاج آقای غلامعلی شبها در کانال "سالن مطالعه محله زینبیه" تقدیم میشود.
#شرح_کتاب
#آداب_الصلاه
#نماز
#لطیفه_نکته ۱۹۷
تشییع جنازه بابابزرگم بودیم.
بابام غرق گریه بود 😭 یه سیگار گذاشت رو لبش،
بهم گفت: فندک داری؟
گفتم: نه!
یهو بابابزرگم از تو کفن اومد بیرون
به بابام گفت :
من که بهت گفتم نقشه مون نمیگیره
گوش نکردی! 😂😂😁
یعنی به جز نقشه کشیدن برای من کار دیگه ندارن اینا 😂😂😁
متاسفانه بعضیا هستن دنبال سوتی گرفتن از دیگران هستن ،دنبال این هستن که یک نقطه ضعیفی از یکی بگیرن. و این در اسلام پسندیده نیست.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم:
لا تَطلُبوا عَثَراتِ المؤمنینَ؛ فإنّ مَن تَتَبّعَ عَثَراتِ أخیهِ تَتَبّعَ اللّهُ عَثَراتِهِ، و مَن تَتَبّعَ اللّهُ عَثَراتِهِ یَفْضَحْهُ و لو فی جَوفِ بَیتِهِ.
لغزش های مسلمانان را نجویید که هر کس لغزش های برادرش را پی جوید خداوند لغزش های او را پیگیری می کند و هر که را که خداوند عیب جویی کند، رسوایش می سازد؛ هر چند در اندرون خانه خود باشد.
الكافي : ۵/۳۵۵/۲
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
jaaar.com_Kayhan_1401-7-10.pdf
9.12M
بسم الله الرحمن الرحیم
امروز یکشنبه
۱۰ مهر ۱۴۰۱
۵ ربیعالاول ۱۴۴۴
۲ اکتبر ۲۰۲۲
ذکر روز یکشنبه:
یا ذَاالجلالِ و الاِکرامِ
تمام صفحات #روزنامه_کیهان
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee