eitaa logo
سالن مطالعه
190 دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
998 فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✳️ نخستین قرن بیستم 🔹اوایل قرن بیستم میلادی، شاهد یک نسل‌کشی گسترده تحت استعمار است. آلمانی‌ها ۱۰۰ هزار نفر از دو قوم «هررو» و «ناما» را قتل‌عام کردند و سرهای بسیاری را به منظور تحقیقات زیست‌شناسی بر روی جمجمه‌ها به آلمان فرستادند! ۱۰۷ 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
📌تیم اندرسون، نویسنده‌ و تحلیلگر مشهور استرالیایی، با گذاشتن این تصویر نوشته: ✳️ این هیولاها فقط در خاورمیانه چند میلیون نفر را کشتند؟ بدون پاسخگویی؟ بدون مجازات؟ 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
قسمت ششم؛ ◀️ تحلیل سریال حقیقت آن است که تصویرسازی مخوف و مهیب از فرشتگان الهی، که مورد سوءاستفاده دراماتیک فلنگن در «عشای ربانی نیمه‌شب» قرار گرفته، بیشتر میراث فرقه‌های رازآمیز یهودی است که آن را وارد میراث مسیحی کردند. برای مثال در «فرشته‌شناسی» یهودی، «سرافی»ها (seraphim) که بالاترین رده فرشتگان هستند، در «کتاب اشعیا» از کتب عهد عتیق این‌گونه ترسیم شده‌اند: «سرافیم به‌صورت فرشته‌ی شش بال هستند که دو بال صورت آنان را می‌پوشاند و دو بال پاهای آن‌ها را می‌پوشاند و با دو بال دیگر پرواز می‌کنند. سرافیم در کنار عرش یَهُوَه پرواز کرده و فریاد می‌زنند: “مقدس مقدس مقدس است یهوه” و تمامی زمین از ابهت او پُر شده است.» جالب و قابل‌تامل این‌جاست که طبق اموزه‌های یهودی، شیطان یا ابلیس قبل از سقوط از همین رده از فرشتگان بوده و حتی لفظ «serpent» (مار) که در فرهنگ یهودی-مسیحی برای شیطان استفاده می‌شود همان سرافی است. یا رده‌ی دیگری از فرشتگان، باز طبق آموزه‌های فرقه‌های یهودی (به‌ویژه کابالای زوهری)، «کرّوبی‌ها» (cherubim) هستند. طبق توصیفات کتاب حزقیال (Book of Ezekiel)، کروبی‌ها چهار بال و چهار چهره دارند که روی اول روی خود کروبی بوده، روی دوم روی انسان، روی سوم شیر و روی چهارم عقاب! در دانش حاخامی و جادوگری یهود، از کروبیان به عنوان ارابه‌رانان یَهُوَه و آورندگان تخت او یاد می‌شود. ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
🇮🇷 🇮🇷 📖 قسمت سی‌و یکم حالا خوب مفهوم حرفهای سیدهادی رو می‌فهمم که گفت: "ذبح تفکر! مثل ذبح سر انسان نیست! که درد و سر و صداش بلند شه! کم کم و با روش های خاص انجام میشه!" دستی به محاسنم کشیدم و با ناراحتی به خودم نهیب زدم و گفتم: "یعنی خاک عالم تو سر یزید، آخه مرتضی چرا اینقدر دیر اصل مطلب رو گرفتی! سید به من گفت: هر محبتی نشانه ی دوستی نیست ولی من توجه نکردم!" همه چیز رو که آدم نباید تجربه کنه! یکم دیگه پیش رفته بودم خیلی احتمال داشت منم تفکراتم چپ کنه! نفس عمیقی کشیدم و خدا رو شکر کردم که از چاله به چاه نیفتادم! درست بود که خیلی بهم ریختم و باورش برام سخت بود که شیخ منصور اینقدر راحت به قدرت عقلش پشت پا بزنه! اما یه انگیزه‌ی قوی درونم بوجود اومده بود برای اینکه مصمم‌تر برای اهدافی که اومدم قم تلاش کنم... حقیقتا فکر می‌کردم با جوابهایی منطقی که به منصور دادم که کاملا مشهود بود ناراحت شد چون اصلا به ذائقه‌اش خوش نیومد، کلا بی‌خیالم بشه، اما در کمال تعجب دیدم فردا صبح باهام تماس گرفت! دو دل بودم جوابش رو بدم یا نه! پیش خودم می‌گفتم : "ما دیگه حرفی نداریم که با هم بزنیم چرا با من تماس گرفته؟!" از یه طرف هم، چون خودش گفت سر یه فرصت مناسب بشینیم با هم صحبت کنیم، فکر کردم شاید بخواد بشینه و منطقی حرف بزنه! در نهایت تصمیم گرفتم جوابش رو برای آخرین بار بدم ببینم چی می‌گه! در کمال تحیر و تعجب دیدم برگشت بهم گفت:.... اخوی چی شد بالاخره برای امشب مطلبی، روضه‌ای، پیدا کردی ؟! واقعا داشتم با خودم فکر می‌کردم یا نفهمیده من چی گفتم دیشب! یا خودش رو به نفهمیدن زده!؟ گفتم: "آقا منصور اون روضه‌ای شما می‌خوای من براتون بخونم حقیقتا جایی براش منبع ذکر نکردن!" گفت: "مرتضی اینقدر سخت نگیر برای امام حسین‌ می‌خوای حرف بزنی!" گفتم: "شیخ! زندگی امام حسین (ع) ما گزینشی نیست هر قسمتی که فقط دوست داریم انتخاب کنیم و راجع بش حرف بزنیم و هر قسمتی که به ذائقمون خوش نیومد حذفش کنیم! امام حسین(ع) ما تمام ابعاد زندگی رو شامل می‌شه، نه فقط روضه‌ی غریت و مظلومیت!" وقتی جدیت من رو دید و فهمید این مرتضی اون مرتضی سابق نیست! خداحافظی کرد و گفت: "پس انشاالله سر یه فرصت مناسب می‌بینمت!" گوشی رو که قطع کردم داشتم به خودم می‌گفتم: "یعنی اگه فقط چند نفر، افرادی مثل شیخ منصور ما داشتیم برای جووونهامون پیگیری می‌کردن عمراً هیچ کدوم‌شون بی‌خیال ما می‌شدن!؟ وسط تحلیل‌های ذهنیم بودم که گوشیم زنگ خورد! شیخ مهدی بود... آخ که چقدر به موقع زنگ زد! کلا خوشم میاد مهدی حس ششم حرفه‌ای داره! حسابی سورپرایزم کرد، گفت: اومده قم... ولی دو سه ساعتی بیشتر نمی‌موند، چون باید می‌رفت تهران کار داشت... ولی من می خواستم با آب و تاب براش کل ماجرای شیخ منصور رو تعریف کنم و چون می‌دونستم به این زودی‌ها دوباره توفیق دیدنش نصیبم نمی‌شه به همین خاطر گفتم: "اگه یک روزه، میری سمت پایتخت من هم میام همراهت،" خیلی استقبال کرد... قرار گذاشتیم و کمتر از یک ساعت بعد همدیگه رو دیدیم، و چقدر حس خوبیه رفیق خوب آدم داشته باشه! تمام طول مسیر فقط من حرف می‌زدم و مهدی ساکت گوش می‌داد... از گرفتاری‌هایی که برام‌ پیش اومد و منصور همراهم شد تا محبت و تحویل گرفتن‌هاش و جایگاه و بهاء بهم دادن و در آخر درخواستش رو مطرح کردن، گفتم! من که از دم و دستگاه این جماعت خبر نداشتم صرف اتفاقاتی که برای خودم افتاده بود کلی گفتم و اینکه اصلا از منصور توقع نداشتم اینجوری برخورد کنه و خلاصه از این دست حرفهایی که به خودم مربوط می‌شد.... اما مهدی مثل همیشه قبل از اینکه شروع کنه به حرف زدن گفت مرتضی چقدر خوب شد امروز همراهم اومدی تهران بیا با هم بریم یه جایی! می‌خوام یه چيزی بهت نشون بدم! ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صفحه ۱۵۶ قرآن کریم 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
3044373.mp3
4.3M
🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
3044369.mp3
2.74M
🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
۲۳۷ یه مرغ مینا خریدم طرف گفت این حرف میزنه آوردمش خونه بهش دونه و غذا دادم گفتم: حرف بزن نزد! گفتم: حرف بزن لامصب گفت: بی ادب دارم غذا میخورم! کی با دهن پر حرف میزنه آخه!؟ 😂😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌به نام خدا سلام امیرالمؤمنین علی علیه السلام اِیّاكَ وَ كَثرَه الكَلامِ فَاِنَّه یَكثُرُ الزَلَل و یُورِثُ المَلَل از پرگویى بپرهیز؛ زیرا بر لغزش ها مى افزاید و كسالت و خستگى را به دنبال مى آورد. (گویا خستگی اطرافیان منظور است که باعث بی اعتباری گوینده و بی توجهی اطرافیان به او می شود) غرر الحكم ، ص ۲۱۲ پر حرفی باعث بیهوده گویی و رها شدن زبان می‌شود و یکی از آفات جدی زبان است که اگر مدیریت نشود طبق روایات اهل بیت باعث این امور می‌شود: تباه شدن عمر، حقارت در اجتماع، درخواست پوزش، زمینه سازى گناهان زبان، از دست دادن امور مفید، نابودى خرد، گمراهى، قساوت قلب، خستگى شنونده، خلاصه این که اگر كسی جایگاه سخنش را در میان رفتارش بشناسد، گفتارش جز در امور مفید، كم مى شود. 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
KayhanNews759797104121505657138414.pdf
15.63M
بسم الله الرحمن الرحیم امروز یک‌شنبه‌ ۲۹ آبان ۱‌۴۰۱ ۲۵ ربیع‌الثانی ۱۴۴۴ ۲۰ نوامبر ۲۰۲۲ تمام صفحات 📣 همراهان گرامی؛ چنانچه مایل به دریافت روزنامه‌ی دیگری باضافه‌ی کیهان هستید، به مدیر امر بفرمایید: @mehdi2506 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
( ۵۳ ) 🔹بازی درمانی 🎯 برای بچه هایی که تمرکز ندارند بازی هایی مثل ۱_ " " توصیه می شود. 📌وقتی فرزندتان خشمگین می شود یا عدم تمرکز دارد 💧میتوانید یک ظرف حباب درست کنید و به او بدهید. 💫لازمه حباب درست کردن تمرکز بر تنفس است و تنفس آرام و شمرده احساسات خروشان کودک را آرام میکند. ◀️ نکته؛ 🍃پدر و مادرانی که فرصت بازی با کودکان خود را ندارند، حتماً به گونه‌ای رفتار کنند که کودک احساس کند بازی او مورد توجه بزرگترهاست👌🏼 ✍🏽:والدین با تشویق، ابراز تعجب، راهنمایی، متوجه کردن دیگران به بازی کودک و ... می‌توانند حسِ در معرض دید بودن را به کودک منتقل کنند. وقتی بچه‌ها بازی خود را در مقابل پدر و مادر یا بزرگترهای دیگر انجام می‌دهند، حوصله‌شان برای ادامه بازی بیشتر می‌شود. یعنی تماشای دیگران به کودکان انگیزه می‌دهد تا بازی را با جدیت بیشتری ادامه دهند و اعتماد به نفس بهتری پیدا کنند. 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee