eitaa logo
سالن مطالعه
191 دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
2.4هزار ویدیو
990 فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🇮🇷 🇮🇷🌷 روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی سرلشکر شهید حاج حسین همدانی ◀️ قسمت هفتاد و نهم؛ خیلی زود به زندگی در پادگان عادت کردیم وهب پیش پیرمردی که نگهبان ساختمان بود و تازه خواندن و نوشتن یاد گرفته بود الفبای فارسی را یاد گرفت و با هواپیمای پلاستیکی که ازمکه خریده بودم توی اطاق می‌چرخید و بازی می‌کرد حسین هم که گفته بود حداقل هفته‌ای یکبار می‌آیم؛ می‌آمد اما نیامده می‌رفت. چند روز بعد آقای بشیری - مسئول تدارکات تیپ و محسن امیدی - فرمانده یکی از گردان‌ها با خانواده‌های‌شان آمدند و سرگرمی ما بیشتر شد بچه‌ها با هم بازی می‌کردند و ما با خانم‌شان تعریف. چهارمین خانواده‌ای که به ما اضافه شد، خانواده ستار ابراهیمی بودند. همان قدم‌خیر خانم که پیشتر خبر آمدنش را داده بود. قدم‌خیر از من کوچک‌تر بود و چهار تا بچه کوچک داشت سه دختر و یک پسر که هم بازی‌های مهدی و وهب شدند. از محوطه پادگان نمی‌توانستیم بیرون برویم حسین که آمد؛ گفتم: "اینجا پشت جبهه‌س! دوست دارم جبهه رو از نزدیک ببینم به حالت تصنعی گفت: «جبهه و خانم؟!» گفتم: "مگه خودت نمی‌گفتی که اوایل جنگ تو خرمشهر زن‌ها اسلحه برداشتن و دوش به دوش مرداشون ایستادن جلوی دشمن؟" لبخند زد و گفت: «اما جبهه‌ای که ما می‌ریم یک جبهه کاملاً مردونه‌س!» لبخندش را با خنده طعنه آمیز جواب دادم: "خودت می‌گفتی که تو سالاری، مردی، چنین و چنان!! نه؟" انگار که تسلیم شده باشه، گفت: "خُب آره ولی..." - ولی چی؟! من خانمم و رفتن به خط مقدم به کار مردونه‌س؟! - نه! - اما گره‌های صورتت داد می‌زنه که یه غصه توی دلت داری!؟ مهربانانه نگاهم کرد و با صدایی که لحن التماس داشت گفت: «فقط برای سلامتی امام و پیروزی رزمندگان دعاکن» ادامه ندادم شام را با ما خورد و رفت و همان هفته‌ای یک بار هم نیامد. کم‌کم بچه‌ها دل‌شان برای عمه‌ها و خاله‌ها تنگ شد و حوصله‌شان سر رفت مثل یک تبعیدی شده بودیم که نمی‌توانستیم از محدوده پادگان خارج شویم هلی‌کوپترهای ارتشی که کنار ساختمان‌مان می‌نشستند و برمی‌خاستند سرگرمی آنها بودند یا صف رزمندگانی که در حال دویدن سرود می‌خواندند و برای رفتن به خط آماده می‌شدند. یک روز آقای بشیری از خط مقدم برگشت. می‌خواست خانواده‌اش را به همدان ببرد سراغ من آمد و گفت: "ما که می‌خوایم برگردیم! شما هم بیاین" پرسیدم: "پیشنهاد شماست یا سفارش حسین‌آقا؟" گفت: "حاج‌آقا از این موضوع بی‌اطلاعه. انتخاب با شماست." گفتم: «می‌آییم.» ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ چه سلام فرمانده ای... 🔻که توی عراق برگزار شد ، اونم توسط نیروهای نظامیشون، زده رو دست ایران... 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکایات تکان دهنده از شهدا خاطره زیبای سردار احمدیان در طلائیه از شهید سید مسعود رشیدی که ۲۳ روزه مجوز شهادت گرفت 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | «تاثیر ایستادگی» 🔺سخنان کمترشنیده شده شهید حاج قاسم سلیمانی درباره تاثیر انقلاب اسلامی و ایستادگی در مقابل استکبار | | 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
۲   قسمت هشتم؛ از شدت ضعف و ترس و خونریزی با حالت تهوع به هوش آمدم هنوز چشمانم را باز نکرده، زخم شانه‌ام از درد نعره کشید. کنار دیواری سیاه و سنگی روی فرشی قرمز و قدیمی افتاده بودم، زخم شانه‌ام پانسمان شده و به دستم سِرُم وصل بود. بدنم سُست و سنگین به زمین چسبیده و نگاه بی‌حالم تنها سقف بلند بالای سرم را می‌دید که گرمای انگشتانش را روی گونه‌ام حس کردم و لحن گرم‌ترش را شنیدم: «نازنین!» درد از روی شانه تا گردنم می‌کشید، به‌سختی سرم را چرخاندم و دیدم کنارم روی زمین کز کرده است. به فاصله چند متر دورمان پرده‌ای کشیده شده و در این خلوت فقط من و او بودیم. صدای مردانی را از پشت پرده می‌شنیدم نمی‌فهمیدم کجا هستم با نگاهم مات چشمان سعد شدم پس از سیلی سنگینش باور نمی‌کردم حالا به حالم گریه کند. ردّ خونم روی پیراهن سفیدش مانده و سفیدی چشمانش هم از گریه به سرخی می‌زد. می‌دید رنگم چطور پریده با یک دست دلش آرام نمی‌شد، با هر دو دستش صورتم را نوازش می‌کرد و زیر لب می‌گفت: «منو ببخش نازنین! من نباید تو رو با خودم می‌کشوندم اینجا!» با همان لهجه عربی به نرمی فارسی صحبت می‌کرد قیل‌وقال مردانی که پشت پرده به عربی فریاد می‌زدند، سرم را پُر کرده بود با نفس‌هایی بریده پرسیدم: «اینجا کجاس؟» با آستینش اشکش را پاک کرد انگار خجالت می‌کشید پاسخم را بدهد نگاهش مقابل چشمانم زانو زد و زیر لب زمزمه کرد: «مجبور شدم بیارمت اینجا.» صدای تکبیر امام جماعت را شنیدم فهمیدم آخر کار خودش را کرده و مرا به مسجد عُمری آورده است باورم نمی‌شد حتی به جراحتم رحمی نکرده باشد قلب نگاهم شکست عاشقانه التماسم کرد: «نازنین باور کن نمی‌تونستم ببرمت بیمارستان، ممکن بود شناسایی بشی و دستگیرت کنن!» سپس با یک دست پرده اشک را از نگاهش کنار زد تا صورتم را بهتر ببیند و با مهربانی دلداری‌ام داد: «اینجام دست کمی از بیمارستان نداره! برا اینکه مجروحین رو نبرن بیمارستان، این قسمت مسجد رو بیمارستان کردن، دکتر و همه امکاناتی هم اوردن!» نمی‌فهمید با هر کلمه حالم را بدتر می‌کند لبخندی نمکین نشانم داد و مثل روزهای خوشی‌مان شیطنت کرد بلکه دلم را به دست آورد: «تو که می‌دونی من تو عمرم یه رکعت نماز نخوندم! ولی این مسجد فرق می‌کنه، این مسجد نقطه شروع مبارزه مردم سوریه بوده و الان نماد مخالفت با بشار اسد شده!» ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/7594 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
مرحوم آیت الله سید محمدحسن الهی طباطبایی برادر علامه طباطبایی: در شب اول از مرحوم شيخ انصاری تحفه خواستم. فرمودند: که دعای اميرالمؤمنين (ع) «الهی کفی بی عزا ان تکون لی ربا تا آخر» به عدد اسم علی بخوانيد. من در ايام حيات خود از اين دعا استفاده‌ها نموده‌ام و به حضور معصومين در بيداری و غير بيداری به برکت اين دعا رسيده‌ام و از مرحوم حاج ميرزا علی آقا () راجع به دستوری خواستم. فرمودند: که قرآن بخوانيد لکن با تأمل در معنی آيات بلکه بتوانيد يک قرآن ختم کنيد. 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
rajab 1444 Final.pdf
328.6K
🌀 جدول مراقبه‌ی رجبیه 📝 اعمال و اذکار ماه رجب 📿 اعمال آورده شده در جدول مراقبه، مخصوص کل ماه است که برای آسانی انجام آن و دائم الذکر بودن، به تعداد روزهای ماه تقسیم گردیده است؛ با انجام اعمال و اذکار هر روز، خانه‌ی مربوط را علامت بزنید. ♨️ مطابق توان و ظرفیت خود اذکار را انتخاب کنید و لازم نیست همه‌ی اعمال را انجام دهید. ✅ به جهت تأکید اساتید اخلاق از جمله استاد ایوبی (از شاگردان مرحوم سعادت‌پرور)، دعاهای روزانه ماه رجب نیز به جدول مراقبه امسال اضافه شده است که به صورت مشترک با کانال نسیم عبودیت منتشر می‌گردد. 📚 منابع: 1️⃣ اقبال الاعمال 2️⃣ مفاتیح الجنان 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
اِنَّ الوُصُولَ اِلَی اللهِ تَعَالَی سَفَرُ لَایُدرَکُ اِلَّا بِامتِطَاءِ اللَّیلِ وصول به خداوند تعالی سفری است که جز با مَرکَب شب به دست نمی‌آید. 📚بحار الأنوار، ج‏۷۵ ، ص۳۸۰ نتایج: ۱. وصول به الله‌تعالی ممکن است. ۲. وصول به الله‌تعالی سفر است؛ پس: مبدئی دارد - مقصدی دارد - مسیری دارد - زاد و توشه‌ای دارد - موانعی دارد و مرکبی می‌طلبد ۳. تنها مرکب شب است و شب‌زنده‌داری 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
آیت الله انصاریان: گناهان زبانی (مثل غیبت، تهمت، و...) انسان را از محروم می کند و محروم از نمازشب از بسیاری از برکات الهی محروم خواهد بود‌. 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
عزیزانم نیمه‌های شب بیدار شوید، وضویی بگیرید و در گوشه‌ای خلوت، عارفانه و خالصانه سر به آسمان برداريد و بگویید: خدایا! بارالها! می‌خواهم هدایت شوم می‌خواهم انسان شوم؛ انساني که در آخرت مرا بپذیری با عشق و صفا از محضرت درخواست مي‌كنم كه نجاتم دهي! 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•┈┈• 🍃 ۲۹۱🍃••┈┈• یه بار تو اول دبستان بغل دستیم بهم گفت: مسخره...😏 منم گفتم: اسم بابات اصغره...💪 آقا این دیگه تا آخر سال گیر داده بود که؛ تو اسم بابای منو از کجا می‌دونی😂😂🤣🤣 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ --------🔸😜🔸-------- به نام خداوند بیزار از تمسخر سلام 🌺 حکیم در قرآن کریم فرموده: يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسى أَنْ يَكُونُوا خَيْراً مِنْهُمْ اى اهل ایمان! نباید گروهى، گروه دیگر را مسخره کنند، شاید مسخره شده‌ها از مسخره کنندگان بهتر باشند. (📕سوره حجرات آیه ۱۱) ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅ ✍🏻 مسخره کردن دیگران در ظاهر یک گناه است، اما در واقع چند گناه است: تحقیر، کشف عیوب، اختلاف افکنی، شعله ور کردن کینه و آتش انتقام. پس چه خوب است با دیگران به شایستگی رفتار کنیم. 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
VatanEmruz869711097116484951183551.pdf
1.76M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ امروز؛ دوشنبه‌ ۳ بهمن ۱‌۴۰۱ ۳۰ جمادی‌الثانی ۱۴۴۴ ۲۳ ژانویه ۲۰۲۳ تمام صفحات 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee