فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دستان گنهکار به سمت توست ناامیدش نکن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ذکره گرهگشا در دل شب
مرحوم استاد فاطمینیا
🍃🌸🍃
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
امروز؛ یکشنبه
۶ فروردین ۱۴۰۲
۴ رمضان ۱۴۴۴
۲۶ مارس ۲۰۲۳
منسوب به امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا علیهماالسلام
ذکر امروز؛
یکصد مرتبه: یَا ذَاالجَلَالِ و الاِکرَامِ
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🍃🌸🍃
•┈┈• 🍃 #لطیفه_نکته ۳۴۴🍃••┈┈•
از بابای دوستم پرسیدم:
شما چجوری پولدار شدید؟
گفت:
اول یه جعبه گوجه خریدم،
بردم فروختم
و ۵ هزار تومن سود کردم
بعد بابابزرگم مرد
۳ میلیارد بهم ارث رسید!!😂😂😂✌
--------🔸😜🔸--------
🤲 به نام خدای دوستدار انفاق و گذشت
✋سلام بر میهمانان عزیز خدا
💐 از امیرالمؤمنین؛ #امام_علی علیهالسلام:
یا بُنَيَّ ....
فَاسْعَ فِي كَدْحِكَ
وَ لَا تَكُنْ خَازِناً لِغَيْرِكَ
فرزند دلبندم!
سخت بكوش،
ولى ذخیره کننده برای دیگران نباش
🗞نهج البلاغه،بخشی از نامه۳۱
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
✍🏻 بیچاره آنان که برای زندگیشان تلاشی نمیکنند و سربار مردم هستند!
و بیچارهتر آنهایی هستند که فقط مالاندوزی میکنند اما انفاق نمیکنند.
چرا که این افراد همهی تلاششان صرف "نگهداری اموال برای وارثان" است
لذت مال برای وارثان و در قیامت، حسابش بر عهده آنهاست.
حتی اگر وارثان نیکوکار باشند و از آن اموال در راه خدا استفاده کنند؛ باز مایه حسرت آنهاست
چون زحمت و حسابش بر گردن آنها بوده و ثواب را شخص دیگری برده است.
"از اموال خود در دنیا لذت ببرید و با انفاق برای آخرتتان ذخیره نمایید."
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | مرعوب بودن دشمنان خدا از جمهوری اسلامی
✏️ بیانات حضرت آیتالله خامنهای در جلسه تفسیر سوره حشر
🗓 مجموعه #درسها_و_عبرتها | نکات جلسات تفسیر قرآن که در سال ۱۳۶۱ ایراد شده است
💻 Farsi.Khamenei.ir
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
🍃🌸🍃
#رمانهای_دفاع_مقدس_و_شهدا
🌷🇮🇷 #خداحافظ_سالار 🇮🇷🌷
روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی
سرلشکر شهید حاج حسین همدانی
◀️ قسمت ۱۳۲م؛
حسین نگذاشت ادامه بدهم.
برافروخته شد و صدایش را بالا برد
دفعه آخرت باشه که چنین درخواستی رو از من داری!
جا خوردم!!!
انتظار چنین برخوردی را نداشتم
رگ مادریام جنبید
با یک لحن حق به جانب گفتم:
"مگه من برای این بچه چیزی بیشتر از حقش میخوام؟! اگه یه غریبه بود براش هر کاری میکردی!"
خودم را آماده کرده بودم که پاسخ تندتری بشنوم اما جوابم را با نرمی توأم با لبخند داد:
"فامیلی من توی شناسنامه همدانیه و فامیلی وهب متقینیاست. پس غریبهس و میبینی که برای غریبه هم اگه شائبه داشته باشد کاری نمیکنم."
پاسخ هنرمندانه حسین مهر سکوت بر لبم زد.
سکوت من به شکل آشکاری لحن او را عوض کرد
شنیده بود که ما از مسئولیتش در بسیج کشور خبردار شدیم؛ از بحث وهب گریز زد به موضوعی دیگر که بی ارتباط با موضوع بالا نبود:
"آقا عزیز فرمانده کل سپاه از نورعلی شوشتری، جعفر اسدی و من خواست که مسئولیت نیروی زمینی و بسیج را بپذیریم.
سردار اسدی شد فرمانده نیروی زمینی، سردار شوشتری شد جانشین نیروی زمینی و من جانشین بسیج.
حالا میخوام یه خاطره از یکی از این دو نفر بگم.
برای یک دوره فرماندهی به اصفهان رفته بودم
من یه پیکان داشتم که خودم رانندگی میکردم
وقتی دوره تموم شد؛ دیدم سردار شوشتری میخواد بره ترمینال اتوبوسها!
پرسیدم؛ مگه ماشین نیاوردی؟!
گفت؛ نه! اینجوری راحتترم
با اصرار سوارش کردم که با هم به تهران بریم
توی راه فهمیدم که از مشهد تا اصفهان تیکهتیکه آمده بود!!!
این خاطره رو گفتم که بدونی من به گرد امثال نورعلی شوشتری نمیرسم
قراره سپاه جدید رو ما درست کنیم
نه اینکه با اسم و اعتبارمون مشکلات خودمون رو حل کنیم."
وهب خواست که بگوید با پدرش هم رأی و هم نظر است با لبخندی که نشانه رضایتش بود گفت:
"آقای همدانی! درخواست مامان رو نشنیده بگیرین. از فردا بازم میرم ورامین."
حسین پیشانی وهب را بوسید و گفت:
"بسیجیها از زمان جنگ مظلومترن! بسیاریشون از هیچ سازمانی حقوق نمیگیرن. با این حال وفادارترین نیروها به نظام و رهبری هستند و ما باید شبانه روز براشون کار کنیم. برام دعا کنین بتونم خدمتگذار صدیقی براشون باشم."
آقای جعفری فرمانده سپاه با حفظ سمت فرمانده بسیج کشور هم بود
ولی تمام اختیارات را در بسیج به حسین واگذار
کرده بود.
حسین هر هفته به یک استان میرفت
مثل یک جوان بیست ساله جنب وجوش داشت و از کارش راضی بود
من هم سعی میکردم جای خالی او را میان بچهها پرکنم.
زندگی روال آرام و خوبی پیدا کرده بود که انتخابات ریاست جمهوری رسید.
پس از یک مناظره تلویزیونی زمینه برای اعتراض باز شد
اعتراضی که به موسم اغتشاش انجامید
حسین به جای رفتن به استانها تمام وقتش را روی تهران گذاشت.
دیگر نیاز نبود حوادث و درگیریها را از طریق رسانهها و جراید دنبال کنم یا از طریق این و آن بشنوم.
شعلههای درگیری به خیابانهای اصلی تهران کشیده شده بود
بیم آن میرفت که هزینههای انسانی سنگینی روی دست نظام بماند.
در بحبوحه درگیریها حسین سراسیمه آمد.
ساعتی توی اتاق با خودش خلوت کرد.
از این آمدن ناگهانی و مکث طولانی شستم خبر داد که اتفاقی افتاده و ذهن حسین درگیر این اتفاق است
شک نداشتم که این خلوت باخود، بیارتباط با حوادث و درگیریهای خیابانی نیست.
🔗 ادامه دارد ...
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸🍃
شهید فخریزاده:
آیا در باغ شهادت بسته شد؟!
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
🍃🌸🍃
#جبران_میکنم
انگار ذاتاً بخشنده بود.
به هرشکلی که در توانش بود به دیگران کمک میکرد.
حتی یادم هست؛
اگر برای دوستانش مشکل مالی پیش میآمد، با وجودی که خودش حقوقی نداشت؛ اما از پدرم درخواست میکرد تا گره از کار دوستانش باز کند؛
وقتی هم که پدرم کمکش میکرد، میگفت:
«بابا! جبران میکنم.»
او به شهادت رسید و حالا بنیاد شهید، هرماه، حقوقی را به پدرم میدهد.
پدرم با اشک میگوید:
"وقتی حقوق رو میگیرم، یاد همون تکه کلامش میافتم که میگفت؛
بابا هرجور شده جبران میکنم."
او حالاخودش نیست؛
اما سالهاست لطف پدرم در حقدوستانش را اینگونه جبران میکند.
شهید محمدرضا اعتمادی
شهادت: مرداد ۶۳
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
عاقبت رفاقت با شهدا اینگونہ است ...
خوش عهد ڪه بودی؛
همنشین
دوست شهیدت خواهی شد
🌷#شهدا_خوب_دوستی_میڪنند
🌷شهید مهدی قره محمدی
بر سر مزار دوست شهیدش
🌷 شهید علی بریهـی
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
هر جمعه با یک؛
#تحلیل_فیلم
این هفته؛
#مرد_پولادین (Man of Steel)
سوپرمن در قامت مسیح
نام فیلم: مرد پولادین
کارگردان: زک اسنایدر
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/9739
◀️ قسمت پنجم؛
✳️ ادامه تحلیل فیلم؛
🔹همانطور که در فیلم هم، کلارک از سیارهای بسیار دور آمده و اشاره کردیم که او و پدرش و تصویر پدرش، تصویر تثلیثِ مسیحی را برایمان تداعی میکنند و در نتیجه سیارهی کریپتون جایگاه خدا (جور اِل) که یک دانشمند است، خواهد بود!
[به این مطلب اضافه کنید که: اِل در زبان عبری نام خداوند است!]
🔹علاوه بر این شیطنتهای فیلم، ساختن و پرداختن شخصیتی همچون عیسی مسیح که قدرتِ (بخوانید معجزات) خارقالعادهاش را به ادعای خود فیلم نه از خدا بلکه از نور خورشید میگیرد، نوعی توهین به ساحت نورانی خداوند بهشمار میرود که این فیلم را به یک اثر شیطانی بدل ساخته است.
🔶🔸اکنون جواب سوالِ ابتدایی این نوشته آشکار میشود که؛
👈 چرا و با چه نیّتی هالیوود دست به ساختن چهرههایی همچون عیسی مسیح میزند؟
🔸جواب روشن است.
هدف این نهاد صهیونیستی پاککردنِ چهرهی الهی و معنویِ حضرت مسیح از ذهن مردم و ارائهی چهرهای جدید از «منجی آخرالزمان» است.
🔹منجیهایی که هالیوود به مردم معرفی میکند «منهای خدا» هستند
و اکثریت آنها از عوامل شیطانی نیروی خود را کسب میکنند.
👈 درست مانند سوپرمن که از نور خورشید نیرو میگیرد (خدای خورشید یا همان خدای رع، نمادِ خود شیطان است)؛
👈 و مانند «بتمن» که از لباس خفّاشی استفاده میکند (خفاش بهعلت شکل بالهایش به بالهای «بز بافومت» برای شیطانگرایان محترم است)؛
👈 و یا «مرد عنکبوتی» که قدرت خود را توسط نیش یک عنکبوت بهدست میآورد (بهطور کلی عنکبوت و موجودات موذی و زیرزمینی از آنجایی که برخی از شیطانگرایان معتقدند شیطان در زیرِ زمین زندگی میکند، برایشان محترم است).
🔹رَع یا رِع، خدای آفتاب یا خدای خورشید در مصر باستان است.
رع به شکل یک انسان با سر شاهین است، با تاجی شبیه خورشید بر سرش که یک مار کبرا دور آن پیچیده است.
«کلید زندگی» یا عنخ در دستان اوست.
مصریان باستان خدای خورشید را خالق جهان میدانستند.
🔹اگر بخواهیم بیشتر در مورد شیطانی بودنِ سوپرمن و نمادهای آن حرف بزنیم، باید به سراغ آرم روی سینهی لباسش برویم.
جایی که یک الماس با حرف «S» درونش خودنمایی میکند.
ولی اگر بیشتر دقت کنید آن حرف «S» نیست، بلکه یک مار است که به شکل «S» در آمده، و «مار» نماد شیطان در کتاب مقدس یهود است (که برای مسیحیان هم مقدس است).
🔹الماسی هم که روی سینهی سوپرمن است، نماد تجارت مورد علاقهی یهودیان و بزرگترین تجارت کشورِ منحوس اسرائیل، یعنی: «تجارت الماس» است.
رنگِ لباس سوپرمن هم از آبی و قرمز است که ترکیب مورد علاقهی ماسونهاست و در پرچم کشورهای آمریکا، انگلیس و استرالیا دیده میشود.
(از این کشورها بهعنوان مهد فراماسونری، یاد میشود.)
🔶🔸با توضیحاتی که گذشت، میتوان سیاستِ هالیوود را در فیلمهای آخرالزمانی در یک جمله خلاصه کرد:
🔸«وارونه جلوه دادن جبههی خیر و شرّ»!🔸
🔹بهعبارت سادهتر:
در تولیدات هالیوودی، افراد شیطانی «منجی» هستند و منجیهای حقیقی بهجای «ضدمسیح» به بینندگان قالب میشوند!
🔹در اینجا میتوان به انیمیشنی خوشساخت با نام «مگامایند» (Megamind) اشاره کرد که بهوضوح، این سیاست کثیف را در خود جای داده است.
این انیمیشن در کشور ما با نامهای: ابرذهن، نابغه و کلهکدو شناخته میشود.
🔹در این اثر، شخصیتِ ضدقهرمان و شرورِ داستان، موجودی آبیرنگ و با ظاهری شیطانی است که بارها خود را شیطان معرفی میکند.
ولی طیّ فعل و انفعالاتی او تبدیل به قهرمان فیلم میشود و جان مردم متروسیتی را نجات میدهد!
نکتهی جالب اینکه در این انیمیشن هم نابغه، مانند سوپرمن، از انرژی خورشید تغذیه میکند!
🔹آری به همین سادگی در هالیوود، شیطان تبدیل به قهرمانِ مردم میشود!
پس بیراه نگفتهایم اگر بهجای واژهی هالیوود برای این نهاد صهیونیستی، از «پیامبر شیطان» استفاده کنیم. پیامبری که وظیفهاش جهانیکردنِ افکار و سیاستهایِ شیطان است.
🔶🔸سخنِ آخر
🔹هرچند همیشه در آثارِ مبهوتکنندهی هالیوودی، منجیهای شیطانی پیروز میدان نبرد هستند، ولی بازندگان بزرگ در این میدان، مخاطبینِ اینگونه آثار هستند که ذهن خود را در برابر این تولیدات میگشایند و اجازه میدهند هالیوود مرزِ بین خیر و شرّ را برایشان مشخص کند.
نویسنده: میلاد خورسندی
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🍃🌸🍃
✡ #شناخت_تمدن_شیطانی_غرب ✝
یهود و فرهنگسازی. ۵
📖 مقاله اول؛
🔮 #تمدن_شیطان
قسمت پنجم؛
🔶🔸سفرهای دریایی و تصرف آمریکا
🔹در ایتالیا مارکوپولو از ونیز به غرب آسیا آمد و با عبور از ایران به چین رفت.
وی پس از بیست سال اقامت در چین، از طریق اقیانوس هند دوباره به ونیز بازگشت. [ادعای برخی سفرهای مارکوپولو امروزه توسط محققان بسیاری رد شده است.]
پنج قرن پیش از وی یک سیّاح مسلمان بهنام سلیمان تاجر از چین دیدن کرده و مشاهدات خود را به نگارش درآورده بود. (۱۱)
🔹در پرتغال بارتولومو دیاز در سال ۱۴۸۷م دماغه امیدنیک را در جنوبیترین نقطه آفریقا دور زد و وارد اقیانوس هند شد.
این در حالی بود که در حدود سال ۴۰۰ هجری قمری یک دریانورد مسلمان به سواحل آفریقای جنوبی رسیده بود.
🔹پس از دیاز، واسکوداگاما دریانورد مشهور پرتغالی در سال ۱۴۹۷ سراسر اقیانوس هند را گشت و راههای هند، اندونزی و خلیج فارس را یافت.
در سفر او کلیه راهنماها، نقشهخوانها و مترجمان، یهودی بودند. (۱۲)
🔹اما دریانوردان اسپانیایی بهجای دور زدن آفریقا و حرکت به سمت شرق، متوجه غرب شدند.
توجیه ظاهری این اقدام، دور زدن زمین و رسیدن به هندوستان بود.
این در حالی بود که حائل بودن سواحل چین و ژاپن میان سرزمین آنان و هندوستان برای ایشان امر ناآشنایی نبود.
🔶🔹نخستین دریانوردی که وارد قاره آمریکا شد و بهاصطلاح اروپاییان آنجا را کشف! کرد کریستف کلمب بود.
وی ظاهراً یک میسیونر مسیحی و ایتالیایی متولد ژنو بود که توانست شاه اسپانیا و ملکه ایزابلا را تشویق کند تا هزینه سفر اکتشافی او را برای رسیدن به هند از سمت غرب تأمین کند.
🔹اما واقعیت در مورد این شخصیت چیز دیگری است.
صاحب خلق (۱۳) و هلال (۱۴) موارد بسیاری را برشمردند که اثبات میکند او یک یهودی به ظاهر كُنوِرسو (تغییر کیش داده) و از نسل یهودیان کاتالان بود.
وی که نام اصلیاش جان کولُن (Jan colon) بود، در نزدیکی شهر “پانته ودرا” در اسپانیا بهدنیا آمده و پس از اخراج از این کشور بهعنوان پناهنده در ژنو اقامت گزیده بود.
🔹او که عهد عتیق را حفظ بود با حمایت یهودیان مارانو [یهودیان مخفی] که یهودیان بهظاهر مسیحیِ اسپانیا بودند، عازم این سفر شد.
این یهودیان نخستین ساکنان آمریکای پس از اشغال بودند.
وی علیرغم پنهان نمودن جنبههای مهمی از اهداف این سفر، بهدست آوردن طلای کافی برای برپایی مجدد معبد سلیمان را بهعنوان هدف خود از این اقدام بیان کرده است.
🔹در واقع کلمب سرزمین جدیدی را کشف نکرد. وایکینگها و مسلمانان پیش از او با این سرزمین در دو ناحیه شمالی و جنوبی آن آشنایی داشتند
و او از روی اطلاعات آنان بود که راهی این سفر شد.
حتی پرتغالیان ادعا میکنند که این سرزمین را پیشتر میشناختهاند،
اما با توجه به علاقه آنان به ثروت و تجارت شرق، به درخواست کلمب برای تأمین هزینه سفر به غرب پاسخ منفی دادهاند.
وجود واژگان اسلامی و نامهایی چون مکه و مدینه -بهمعنای مدینه فاضله و سرزمین موعود- در زبان سرخپوستان نشاندهنده ارتباط مسلمانان با آنها و احتمالاً مسلمان بودنِ گروهی از آنان در زمان اشغال است.
نام امروزی کشور برزیل احتمالاً از قبیلهای عرب و مسلمان در شمال آفریقا به نام “بنی بَرازیل” گرفته شده است.
🔶🔹هدف مهم کلمب از این سفر ایجاد پایگاهی مرکزی برای طراحی و تأسیس یک کشور بر پایه اعتقادات شیطانی و یهودی بود.
از همینرو بود که با توجه به ناتوانی حزب شیطان در تمدنسازی، در مواجهه با ساکنان بومی این سرزمین دست به کشتار وسیع و بیرحمانه سرخپوستان، ضمن غارت منابع طلای آنان و محو دو تمدن “ازتک” و “اینکا” زد تا عرصه را برای همحزبیهای خود آماه کند.
🔹شعار؛
“یک بومی خوب، یک بومی مرده است”
نخستینبار توسط کلمب مطرح شد.
این شعار بعدها توسط اسلاف او تبدیل به شعار؛
“یک فلسطینی خوب، یک فلسطینی مرده است”
شد.
🔹تعداد سرخپوستان کشته شده در جریان تهاجم و اشغال اروپاییان را در مدتی کمتر از یک قرن، از ۶۰ تا ۹۵ میلیون نفر برآورد کردهاند. (۱۵)
در پی این کشتار و کاهش شدید نیروی انسانی برای ساخت تمدن غرب، ۱۳ میلیون برده از آفریقا به آمریکا کشانده شدند که این نیز به نوبه خود تجارتی پرسود برای بردهداران یهودی محسوب میشد.
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/9792
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🍃🌸🍃
#داستان ۲
#دمشق_شهرِ_عشق
قسمت شصتوچهارم؛
فیلمی پخش شده بود از سربازی سوری که در داریا مجروح به دست ارتش آزاد افتاده و آنها پیکرش را به لوله تانک بسته و در شهر چرخانده بودند.
با هجوم وحشیانه ارتش آزاد، بیشتر مردم داریا تلاش میکردند از شهر فرار کنند
ولی سقوط شهرکهای اطراف داریا، پای فرار همه را بسته بود.
محلههای مختلف دمشق هر روز از موج انفجار میلرزید
مصطفی به عشق دفاع از حرم #حضرت_زینب (علیهاالسلام) جذب گروههای مقاومت مردمی زینبیه شده بود.
دو ماه از اقامتمان در زینبیه میگذشت
دیگر به زندگی زیر سایه ترس و ترور عادت کرده بودیم،
مادر مصطفی تنها همدم روزهای تنهاییام در این خانه بود تا شب که مصطفی و ابوالفضل برمیگشتند
نگاه مصطفی پشت پردهای از خستگی هر شب گرمتر به رویم سلام میکرد.
شب عید قربان مادرش با آرد و روغن و شکر، شیرینی سادهای پخته بود تا در تب شبهای ملتهب زینبیه، خنکای عید حالمان را خوش کند.
در این خانه ساده و قدیمی همه دور اتاق کوچکش نشسته و خبر نداشتم برایم چه خوابی دیده
چشمان پُر چین و چروکش میخندید
بیمقدمه رو به ابوالفضل کرد:
«پسرم تو نمیخوای خواهرت رو شوهر بدی؟»
جذبه نگاه مصطفی نگاهم را تا چشمانش کشید
دیدم دریای احساسش طوفانی شده و میخواهد دلم را غرق عشقش کند
سراسیمه پا پس کشیدم.
ابوالفضل نگاهی به من کرد
همیشه شیطنتی پشت پاسخش پنهان بود
سر به سر پیرزن گذاشت:
«اگه خودش کسی رو دوست داشته باشه، من نوکرشم هستم!»
اینبار انگار شوخی نکرد
حس کردم میخواهد راه گلویم را باز کند
با محبتی عجیب محو صورتم شده بود
پلکی هم نمیزد.
گونههای مصطفی گل انداخته بود
در خنکای شب آبانماه، از کنار گوشش عرق میرفت
مادرش زیر پای من را کشید:
«داداشت میگه اگه کسی رو دوست داشته باشی، راضیه!»
موج احساس مصطفی از همان نگاه سر به زیرش به ساحل قلبم میکوبید
نفسم بند آمده بود
ابوالفضل پادرمیانی کرد:
«مادر! شما چرا خودت پسرت رو زن نمیدی؟!»
محکم روی پا مصطفی کوبید:
«این تا وقتی زن نداره خیلی بیکلّه میزنه به خط! زن و بچه که داشته باشه، بیشتر احتیاط میکنه. کار دست خودش و ما نمیده!»
کمکم داشتم باور میکردم همه با هم هماهنگ شدند تا بله را از زیر زبان من بکشند
مادر مصطفی از صدایش شادی چکید:
«من میخوام مصطفی رو زن بدم! منتظر اجازه شما و رضایت خواهرتون هستیم!»
بیش از یک سال در یک خانه از داریا تا دمشق با مصطفی بودم،
بارها طعم احساسش را چشیده و یک سحر در حرم حرف عشقش را از زبان خودش شنیده بودم
باز امشب دست و پای دلم میلرزید.
دلم میخواست از زبان خودش حرفی بگوید
همه احساسش در نگاهش بود که امشب دلم را بیش از همیشه زیر و رو میکرد.
ابوالفضل کار خودش را کرده بود
از جا بلند شد
خندهاش را پشت بهانهای پنهان کرد:
«من میرم یه سر تا مقرّ و برمیگردم.»
هنوز کلامش به آخر نرسیده، مصطفی از جا پرید
انگار میخواست فرار کند
داوطلب شد:
«منم میام!»…
🔗 ادامه دارد ...
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 این خطرناکترین گناهه. مراقب باشیم
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee