eitaa logo
سالن مطالعه
197 دنبال‌کننده
10.3هزار عکس
2.8هزار ویدیو
1.1هزار فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
🇵🇸🔸🌺🔸-------------- 📚@salonemotalee
10.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴🌹🇮🇷🌹🏴 ما همه عزاداریم؛ عزایی امیدآفرین 🇵🇸🔸🌺🔸-------------- 📚@salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 مبارز سیاه‌پوستی که رهبر انقلاب «شهید» خطابش کرد قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/24355 ◀️ قسمت سوم: 🔶🔸قمار بر سر جان در رولت روسی 🔹طی سال‌های ۱۹۴۲ تا ۱۹۴۶ یعنی حد فاصل ۱۶ تا ۲۱ سالگی مالکوم، دوره‌ای پرالتهاب برای او بود. 🔹در مورد این دوره، نقل قول‌های متفاوتی وجود دارد که می‌گویند او حلقۀ مرکزی محفلی بوده که در برگزاری مراسم ویژۀ قمار رولت روسی شرکت داشته است. گروهی که اکثر آنان از ثروتمندان علاقه‌مند به قمار بودند، در نقطه‌ای دور از چشم پلیس جمع می‌شدند، شخصی در میان جمع حاضر می‌شد و یک گلوله که داخل هفت تیر قرار می‌داد و حاضران بر سر اینکه او پس از چرخاندن تیردان رولور و قرار دادن آن روی شقیقه و شلیک کردن کشته خواهد شد یا نه شرط می‌بستند. شرطی بر سر مرگ و زندگی، شرطی شش به یک برای ادامۀ حیات یک سیاه پوست بزهکار بی‌ارزش. مالکوم هسته و مرکز این شرط‌بندی بود. او بود که بریده از دنیا و با دستاری بر چشمان در میان جمع حاضر می‌شد تا با به خطر انداختن جان خود، حاضران را سرگرم کند. مالکوم پس از بازگشت از بوستون هنگامی که برای فروختن یک ساعت دزدی به جواهرفروشی رفت، به دام پلیس گرفتار شد و با جستجوی آپارتمان مالکوم وسایل دزدی بسیاری اعم از کت خز و جواهرات مسروقه و زرادخانه کوچکی از اسلحه، در خانه او کشف شد. جالب اینکه حکم معمول برای سرقت دو سال بود، اما قاضی از این‌که او دختران سفیدپوست را به همدستی واداشته بود، عصبانی شد و برایش حکم ده سال زندان را صادر کرد! مالکوم در سال ۱۹۴۷ در ۲۰ سالگی به زندان افتاد و به دلیل ضدیتش با مذهب در زندان لقب شیطان گرفت. در زندان با «بیمبی» آشنا شد که سرآغاز تحول در زندگی مالکوم شد. بیمبی سیاهپوست و سارق سابقه‌داری بود که سال‌های زندان از او مرد فرزانه‌ای ساخته بود. یک کتاب‌خانه متحرک که حتی نگهبان‌ها و زندان‌بانان نیز در مورد هر چیزی از او سوال می‌کردند. از زندان تا آشنایی با اسلام در زندان بود که مالکوم ایکس در کنار مطالعه و آشنایی با دیگر مسلمانان مثل بیمبی، با جمعیتی به نام «ملت اسلام» آشنا شد و به عضویت آن درآمد. او در دوران زندان به یاد دوران دبیرستان مجدداً به تحصیل روی آورد. مالکوم این نقطه عطف را حاصل گفت‌وگویش با برادرش «رجینالد» که عضو سازمان اسلامی بود، می‌داند. با آشنایی بیشتر با تعالیم رهبر سازمان ملت اسلامی به نام «الیجا محمد» بیش از پیش به این سازمان علاقه‌مند شد و به همین دلیل پسوند نام خانوادگی خود را از «لیتل» که نشان بردگی بود، به «ایکس» نشانه نام قبیله فراموش شده‌اش تغییر داد. دوران محکومیت از مالکوم ایکس انسان دیگری ساخت. او آموخت که هیچ‌گاه برای آموختن دیر نیست، حتی اگر گرفتار میله‌های زندان باشد. او با برنامه‌ریزی برای اوقات فراغت خود در زندان، به مطالعات پردامنه علمی و مذهبی پرداخت. مسلمانان زندانی آمریکا از اسلام گفتند و مالکوم شنید، از الله گفتند و مالکوم اندیشید. آموزه‌هایی چون اتحاد، برادری و برابری آرام آرام دریچه‌ای به روی مالکوم گشود و دریافت که در این دین برتری به پاکی و تقواست، نه به رنگ پوست. آزادی از زندان و شروع فصل تازه‌ای از زندگی مالکوم در ۱۹۵۲ میلادی با عفو مشروط از زندان آزاد شد و فعالیت‌هایش انسجام و قوت بیشتری گرفتند. دیری نپایید که مالکوم به عنوان سخنگوی سازمان ملت اسلامی منصوب شد و به دستور ریاست سازمان مأمور ساخت مساجد متعددی در ایالت‌های دیترویت، میشیگان و هارلم نیویورک شد. او در راه نشر پیام‌های سازمان ملت اسلامی از روزنامه، رادیو و تلویزیون حداکثر بهره را می‌برد و موفق شد شمار اعضای سازمان را از ۵۰۰ نفر در سال ۱۹۵۲ به ۳۰ هزار نفر در سال ۱۹۶۳ افزایش داد. هدف بلندی که مالکوم ایکس را در زندگی به دنبال خود می‌کشید، چیزی نبود جز مبارزه با برده‌داریِ نُوین در‬ آمریکا. او می‌خواست به سیاهپوستان بفهماند کسانی که امروز شما را به دلیل پوست سیاهتان از ساده‌ترین حقوق انسانی محروم می‌کنند، هرگز اجازه نخواهند داد آینده‌ای روشن و آباد به استقبالتان بیاید. مالکوم به سیاهان می‌گفت: «زیستن در آمریکا، شما را آمریکایی نمی‌کند. شما باید یاد بگیرید از میوه‌های آمریکایی‌ها لذت ببرید». این مسلمان مبارز و جسور با تأثیرپذیری از «الیجا محمد»، به مدت ۱۲ سال حامی برتری سیاه‌پوستان و طرفدار جدایی آمریکایی‌های سیاه و سفید بود و تأکید «جنبش حقوق مدنی» بر یکپارچگی را به تمسخر می‌گرفت تا اینکه در ۱۹۶۴ میلادی از جمعیت «امت اسلام» جدا شد و اندیشه‌های این جمعیت را تا حدود زیادی مورد انتقاد قرار داد. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/24416 🇵🇸🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📚 @salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 : از فریتیوف شوان تا (۴) قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/24357 ◀️ قسمت هفدهم: 🔶🔸پارلمان جهانی ادیان و احیای باستان‌گرایی 🔸پارلمان جهانی ادیان نمایندگان فرقه‌های نوساخته «برهما ساماج»، «آریا ساماج» و تئوسوفیسم و «پیامبران» نوظهوری چون ویوکاناندا ستارگان این «پارلمان»اند. بیش‌ترین تبلیغ بر روی سوامی [۱۵] ویوکاناندا، «پیغمبر» نوظهور هندو، است. او سخنانش را پس از چند دقیقه ابراز احساسات حضار آغاز می‌کند. [۱۶] سخنان ویوکاناندا حاوی پیامی تئوسوفیستی است. او می‌گوید: «من هندویم. من در درون کومه کوچک خود نشسته‌ام و گمان می‌برم تمامی دنیا همین است. مسیحی نیز ‏در درون کومه کوچک خود نشسته و گمان می‌برد تمامی دنیا همان است. مسلمان نیز در درون کومه کوچک خود نشسته و ‏گمان می‌برد تمامی دنیا همان است. من از شما آمریکائیان سپاسگزارم به‌خاطر تلاش بزرگ‌تان برای شکستن دیوارهای این ‏دنیای کوچک ما… من این موجود کوچک و محدود نیستم. من جهانم. من روح بودا، مسیح و محمدم. من روح ‏تمامی آموزگارانم. روح تمامی غارت‌گرانی که غارت شدند و تمامی قاتلانی که مقتول شدند. من جهانم. بپا خیزید. این والاترین ‏پرستش است.» [۱۷]‬‬‬ گرایش اصلی «پارلمان» ضداسلامی است. دکتر جرج پست [۱۸] رئیس کالج پروتستان بیروت، در دوازدهمین روز اجلاس (۲۲ سپتامبر ۱۸۹۳) در پشت تریبون قرار می‌گیرد، یک جلد قرآن کریم را با دست بلند کرده به حضار نشان می‌دهد و با لحنی تحریک‌کننده می‌گوید: «من کتابی در دست دارم که ۲۰۰ میلیون انسان با دست‌های تطهیر نشده به آن دست نمی‌زنند… و هر کلام آن را کلام مستقیم خداوند می‌دانند.» وی سپس به قرائت آیاتی در زمینه «تبلیغ اسلام با ابزار شمشیر» و همسران پیامبر اسلام (ص) می‌پردازد با ترجمه‌ای تحریف شده و موهن. [۱۹] یا پراتاپ موزومدار [۲۰] نماینده فرقه «برهما ساماج»، که رهبری آن با خاندان‌های تاگور و سن است، اسلام را دینی می‌خواند که «با آتش و شمشیر برتری خود را ثابت کرد.» [۲۱] پنجمین اجلاس «پارلمان جهانی ادیان» در ۳-۹ دسامبر ۲۰۰۹ / ۱۲-۱۸ آذر ۱۳۸۹، با شرکت بیش از شش‌هزار نفر، در ملبورن استرالیا برگزار شد. یکی از اعضای هیئت ایرانی شرکت‌کننده در این اجلاس گزارشی از سفر خود منتشر کرده است. [۲۲] طبق این گزارش، اجلاس ملبورن حدود ۸ میلیون دلار هزینه داشت و حامیان اصلی مالی آن عبارت بودند از: خانواده لیبرمن که «خانواده‌ای مشهور و ثروتمند در میان یهودیان است. این خانواده بانکداران بزرگی هستند که در کشور استرالیا فعالیت می‌کنند. همچنین در سرزمین‌های فلسطین اشغالی، ایالات متحده و روسیه هم از موقعیت ممتازی برخوردارند»؛ جامعه یهودیان ایالت ویکتوریا؛ انجمن اتحاد برای توسعه یهودیت؛ مؤسسه خیریه الیزابت مرداک [۲۳] [الیزابت مُرداک (مردوخ) مادر روپرت مردوخ معروف است]. «جالب‌تر این‌که زیر عنوان حمایت‫کنندگان مالی در بخش تشکر ویژه نام و نشان سفارت اسرائیل در کامبرای استرالیا بسیار چشم‌گیر و سؤال‌برانگیز است.»‬‬‬‬‬‬ [۲۴]‬ گزارش فوق نشان می‌دهد که «پارلمان جهانی ادیان» امروزه نیز در همان حال و هوای تئوسوفیستی نخستین اجلاس خود است. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/24418 🔸🌺🔸-------------- "سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📚@salonemotalee