•┈┈• 🍃 #لطیفه_نکته ۲۹۷🍃••┈┈•
بابام مریض شده بود
کلی واسه عیادت کمپوت و آبمیوه اوردن،
خیلی حال داد 💪😔
قراره این آبمیوهها که تموم شد
ایندفعه پای دادشم رو بشکنیم😂😂
خب چیه!؟
اینم یه جور کارِ با درآمده دیگه😂😂😂
--------🔸😜🔸--------
به نام خداوند رزاق
سلام
🍃 از #امام_صادق علیهالسلام:
کُلُّ ذیصَناعَةٍ مُضطَرًّ اِلی ثَلاثِ خِصالٍ یَحْتلِبُ بِها الْکَسْبَ و هُوَ اَن یَکُونَ:
حاذِقاً بِعِلْمِ
مُؤَدّیاً لِلْاَمانَةِ فیهِ،
مُسْتَمیلاً لِمَنِ اسْتَعْمَلَهُ
(📚بحارالأنوار، ج۷۵، ح۲۳۵)
هر اهل فنی (کسانی کارهای فنی مثل ساخت و ساز و تعمیرات را انجام میدهند) برای موفقیت در کسب و کار خود باید سه خصلت داشته باشد:
🔹۱. در فن و حرفه مورد نظر تخصص و باهوشی داشته باشد.
🔹۲. امین باشد و در کار و مال مردم، امانت و درستی را حفظ کند.
🔹۳. با صاحب کار خود و کسانی که او را به کار می گیرند خوشبرخورد و خوشقلب باشد.
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
✍🏻 وقتی انسان تخصص و تعهد و اخلاق داشته باشد همه لوازم جذب مردم برای درخواست کار را دارد.
روزیش حلال و رضای خدا و را نیز شامل حال خود ساخته است.
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
KayhanNews759797104121494948185555.pdf
12.51M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
یا قَاضِیَالحَاجَاتِ
امروز؛ دوشنبه
۱۰ بهمن ۱۴۰۱
۸ رجب ۱۴۴۴
۳۰ ژانویه ۲۰۲۳
تمام صفحات #روزنامه_کیهان
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
#تحلیل_تاریخی
#دشمن_شناسی
✡🔥 #تبار_انحراف 🔥✡
#پژوهشی_در_دشمنشناسی_تاریخی ۸۵
🖋 مقالهی بیست و یکم:
#اشعث_بن_قیس
از مهرههای نفوذی یهود در عرصه سیاسی
قسمت اول؛
🔹اَشْعَث بن قَیس کِنْدی بزرگ قبیله کِنده در یمن بود (۱)
وی تا سال نهم هجری اسلام نیاورد.
در این سال وی بههمراه تنی چند از بزرگان قبیله کنده به مدینه آمد و مسلمان شد. (۲)
اما پس از شهادت رسولخدا صلیاللهعلیهوآله وی و قبیلهاش مرتد شدند و در جنگی که میان فرستادهی ابوبکر و ایشان رخ داد، شکست خورده به قلعهای پناه بردند. (۳)
🔹در نهایت توانست برای خود و خانوادهاش امان بگیرد،
اما با نیرنگی، کندیان را استثنا کرد
و به همین سبب مورد لعن و نفرین ایشان قرار گرفت
حتی به او لقب «عُرف النار» بهمعنای پیمانشکن داده شد. (۴)
🔹اشعث بههمراه دیگر اسیران به مدینه آورده شد،
اما ابوبکر در اقدامی عجیب وی را آزاد کرد و خواهر خود «اُمّفروه» را به ازدواجش درآورد! (۵)
پس از ابوبکر و در زمان خلافت عمربنخطاب، در فتح عراق و نبرد قادسیه و نبرد یرموک نیز شرکت کرد و یک چشم خود را از دست داد. (۶)
در نهایت وی پس از بنای کوفه، در آنجا اقامت گزید. (۷)
اشعث در دوران عثمان به امارت آذربایجان رسید. (۸)
🔹زمانیکه امیرالمؤمنین علی علیهالسلام به خلافت رسید و پس از واقعهی جمل، به اشعث امر کرد تا اموال آذربایجان را تسلیمش کند (۹) و سپس او را از ولایت آنجا برکنار کرد.
اشعث پس از اطلاع از عزل خود، به خانهاش بازگشت و افراد مورد اعتمادش را فرا خواند و گفت:
«نامهی علی [علیهالسلام] به دستم رسیده و مرا وحشتزده کرده، او اموال آذربایجان را از من خواسته، حال من میخواهم به معاویه بپیوندم!»
اطرافیان گفتند:
«مرگ برای تو بهتر از آن چیزی است که در صدد انجام آن هستی. آیا میخواهی شهر و قوم خود را رها کرده، پیرو شامیان شوی؟!». (۱۰)
🔹لذا وی به کوفه بازگشت و در جنگ صفین نیز حضور یافت.(۱۱)
اما در "لیلةالهریر" که نزدیک بود سپاهیان امام علی علیهالسلام کار جنگ را یکسره کنند، اشعث در جمع کندیان به پا خواست و ضمن خطبهای، با لحنی مصلحتجویانه خواستار ترک خونریزی بیشتر شد!!
بنا بر این روایات، تا خبر خطبهی اشعث به معاویه رسید دستور داد تا قرآنها را به نیزه کنند. (۱۲)
🔹این، نشان از هماهنگی کامل اشعث با معاویه دارد،
چنانچه یعقوبی صریحاً از مکاتبه و ارتباط اشعث و معاویه در اینباره یاد کرده است. (۱۳)
نیز یعقوبی به این نکته اشاره میکند:
"وقتی بر سر لقب «امیرالمؤمنین» برای امام علی علیهالسلام هنگام نوشتن صلحنامه میان نمایندگان دو سپاه اختلاف افتاد، اشعث از کسانی بود که خواستار محو این لقب در آن نامه شد و مالک اشتر سخت به او اعتراض کرد." (۱۴)
🔹اشعث خباثت را تا جایی پیش برد که حتی امام علی علیهالسلام را تهدید به قتل کرد، (۱۵)
و در توطئهی شهادت آن حضرت به دست ابن ملجم نیز دست داشت. (۱۶)
🔹اشعث بن قيس كسی است كه امام علی علیهالسلام بر فراز منبر او را «منافق پسر كافر» خطاب كردند.
بسیاری از منابع میگویند اشعث از نقشهی قتل امام علی علیهالسلام خبر داشته و ابنملجم شب واقعه را در مسجد در حال مشاوره با وی به سر میبرده است.
در هنگام سحر، اشعث به ابنملجم علامتی نشان داد که حُجْر بنِ عُدَی آن را شنید و از آن توطئهای حس کرد و قصد داشت به امام علی علیهالسلام اطلاع دهد، اما دیر رسید.
🔹روایاتی دیگر میگویند؛
اشعث در خانهاش با ابنملجم گفتوگو کرده نه مسجد
و حجر بعد از کشتهشدن امام علی علیهالسلام به اشعث میگفت؛
در اصل تو قاتل امام بودی.
بر طبق نقل یعقوبی، ابنملجم یک ماه در خانهی اشعث بود و شمشیرش را تیز میکرد.
🔗ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/7852
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
#رمانهای_دفاع_مقدس_و_شهدا
🌷🇮🇷 #خداحافظ_سالار 🇮🇷🌷
روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی
سرلشکر شهید حاج حسین همدانی
◀️ قسمت هشتاد و ششم؛
حسین مدت کوتاهی همدان بود
به منزل شهدا سرکشی کرد و رفت.
ولی برخلاف همیشه خیلی زود برگشت
سراسیمه بود
گفتم: «اتفاقی افتاده؟»
گفت:
«وسایلتون رو جمع کنین بریم کرمانشاه.»
درنگ نکردم
مثل یک سرباز که باید با سه سوت آماده شود. خرت و پرت محدودی را آماده کردم
حسین پرونده وهب را از مدرسه شاهد گرفت
دو سه روزه به کرمانشاه رفتیم
خوشحال بودم کرمانشاه به جبهه نزدیکتر از همدان بود
حتماً حسین را بیشتر میدیدم
وهب از مدرسه و معلمش در کرمانشاه راضی نبود
نق میزد
چون فاصله مدرسه تا خانههای سازمانی که ما مینشستیم چندان زیاد نبود؛ پیاده میرفت و میآمد.
کنار خانه یک پارک کوچک بود
یک روز مهدی را بردم پارک
چون زهرا بغلم بود نمیتوانستم با او بازی کنم
خودش سوار تاب شد و پا به زمین زد
چند بار جلوعقب رفت و یک دفعه میان زمین و آسمان چرخید و به زمین خورد
راهی بیمارستان شدیم و پایش رفت توی گچ
به خاطر وابستگی به او حسابی خانهنشین شدم.
روز دیگری وهب با صورتی رنگپریده نفسزنان وارد خانه شد.
کیف و کتاب را یک گوشه انداخت و خودش
کف اتاق افتاد
پرسیدم:
«وهب! چی شده؟»
گفت:
"از مدرسه میاومدم که یه مرد سبیل کلفت با دو تا خانم که صورتشون رو پوشونده بودن با جیپ جلوم رو گرفتن و گفتن بابات ما رو فرستاده دنبالت، سوار شو!
نگاهم از بغل به قیافه یکی از اون دو نفر که روپوش داشتن افتاد
پارچه رو باد تکون داد
دیدم مَرده!
خیلی ترسیدم فرار کردم و تا خونه یه نفس دویدم.»
رنگ به رخسار وهب نبود.
یک لیوان آب خنک دستش دادم
بوسیدمش و گفتم:
"آفرین پسرم! اینجا هم مثل همدان به هیچ غریبهای اعتماد نکن ما کسی رو اینجا نمیشناسیم فقط راه مدرسه رو برو به خونه بیا"
گوشم به صدای آژیر قرمز و سفیدی که رادیو اعلام میکرد عادت کرده بود.
آژیر قرمز که زده میشد باید به پناهگاه یا یک جای امن میرفتیم اما جان پناهی نداشتیم.
یک روز وهب کنارم سر سفره نشسته
بود و کلافه میگفت:
«یالا، مدرسهم دیر شد.»
داشتم برای او لقمه میگرفتم که صدای مهیبی آمد.
هیچ صدای آژیری زده نشده بود.
انفجار بمب آن قدر نزدیک بود که دیوار خانه شکافت
مهدی با پای توی گچ نمیتوانست بدود.
به پایم چسبید.
زهرا را که با صدای انفجار از خواب پریده بود و گریه میکرد بغلش کردم
وهب معصومانه نگاهم کرد
گریه زهرا میان صدای کرکننده ضدهواییها گم شد.
هواپیماها، پالایشگاه نفت کرمانشاه را زده بودند.
آسمان از دود سیاه بود
بوی انفجار تا خانه میآمد
زهرا همچنان گریه میکرد و آرام نمیشد
درمانده شدم
نمیدانستم چکار کنم
قرآن را برداشتم
میان حلقه بچهها نشستم و چند آیه خواندم
ادامه دارد ...
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑سرقت دستهجمعی و مسلحانه چند کودک از مغازهای در کالیفرنیا😳
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
گرانی ۷۰ درصدی خودروهای دستدوم در اروپا
انجمن صنعت خودروی آلمان:
🔹کمبود تولید خودرو در بازار اروپا فروش خودروهای دستدوم در این بازار را افزایش داده و باعث گرانی ۷۰ درصدی این خودروها شده است.
🔹کمبود چیپ موجب کاهش ۹ درصدی تولید خودرو جهان در سال ۲۰۲۱ شد و پیشبینی میشود، تولید خودرو جهان تا سال ۲۰۲۶ با افت ۲۰ درصدی مواجه گردد
🔹درحالیکه پیش از شیوع کرونا یک دستگاه خودرو دستدوم در برابر پنج هزار یورو معامله میشد در حال حاضر همان خودرو با قیمت بیش از هشت هزار و ۵۰۰ یورو معامله میشود.
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
🔴خبری ناراحتکننده برای خودتحقیران و غرب پرستها؛
🚨عوارض کشنده «واکسن فایزر»، صدای رسانهها و سیاسیون آمریکا را درآورد/ سازمان بهداشت آمریکا خطر سکته ناشی از عوارض این واکسن را تایید کرد
🔹واکسن آمریکایی فایزر، که روزگاری بزرگترین آرزوی غربگرایان داخلی بود امروز با عوارض زیادی همراه شده است. عوارضی که اگر چه در ابتدا نادیده گرفته میشد و شرکت فایزر و رسانهها آن را سیاهنمایی میدانستند و بایکوت میکردند اما این روزها توجه بسیاری از کارشناسان سلامت را به خود جلب کرده است.
🔹یک ماه پیش پس از اعتراضات فراوان کارشناسان سلامت و گزارشهایی از عوارض واکسن کرونای شرکت فایزر، سازمان سلامت آمریکا (FDA) با درخواست بررسی مجدد این واکسن موافقت کرد. پیش از این نیز گزارشهایی از سکته مغزی میان مصرف کنندگان این واکسن به رسانهها ارائه داده شده بود که البته کسی آنرا جدی نمیگرفت.
🔹نتایج البته نیز جالب بود، دو هفته بعد به گزارش رسانههایی همچون پولیتیکو (Politico) و سی ان ان (CNN)، دو موسسه اصلی سلامت در آمریکا یعنی CDC و FDA، احتمال وجود ارتباط میان واکسن فایزر و سکتههای قلبی پیش آمده را تایید کردند.
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️در یک ماه گذشته ۱٠٠٠ نفر بر اثر سرما در انگلیس جان باختن!
🔹تابستان سال قبل هم ۵٠٠ نفر در اسپانیا و بیش از ۱٠٠٠ نفر در کانادا و آمریکا بر اثر گرما جان باختن!
🔹در ایران یک نفر هم از سرما و گرما نمرده؛ ولی عدهای حقیر ایرانی، در برابر درخواست صرفه جویی گاز، اعلام فلاکت عمومی کردن!
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
#داستان ۲
#دمشق_شهرِ_عشق
قسمت پانزدهم
سمیه از درماندگیام به گریه افتاد
شوهرش خیالش راحت شده بود که میهمانش خانه را ترک نمیکند
دوباره به پشتی تکیه زد
ولی مصطفی رگ دیوانگی را در نگاه سعد دیده بود
بیهیچ حرفی در خانه را از داخل قفل کرد،
به سمت سعد چرخید
با خشمی که میخواست زیر پردهای از صبر پنهان کند، حکم کرد:
«امشب رو اینجا بمونید، فردا خودم میبرمتون دمشق که با پرواز برگردید تهران، چون مرز اردن دیگه امن نیست.»
حرارت لحنش به حدی بود که صورت سعد از عصبانیت گُر گرفت
نمیخواست بازی بُرده را دوباره ببازد
با سکوت سنگینش تسلیم شد.
با نگاهم التماسش میکردم دیگر حرفی نزند
انگار این اشکها دل سنگش را نرم کرده و دیگر قید این قائله را زده بود
با چشمانش به رویم خندید و خیالم را راحت کرد:
«دیگه همه چی تموم شد نازنین! از هیچی نترس! برمیگردیم تهران سر خونه زندگیمون!»
باورم نمیشد از زبان تند و تیزش چه میشنوم
میان گریه کودکانه خندیدم
میخواست اینهمه دلهره را جبران کند با مهربانی صورتم را نوازش کرد و مثل گذشته نازم را کشید:
«خیلی اذیتت کردم عزیزدلم! اما دیگه نمیذارم از هیچی بترسی، برمیگردیم تهران!»
از اینکه در برابر چشم همه برایم خاصهخرجی میکرد خجالت میکشیدم
اما او انگار دوباره عشقش را پیدا کرده بود که از چشمان خیسم دل نمیکَند و عاشقانه نگاهم میکرد.
دیگر ماجرا ختم به خیر شده و نفس میزبانان هم بالا آمده بود
برایمان شام آوردند و ما را در اتاق تنها گذاشتند تا استراحت کنیم.
از حجم مسکّنهایی که در سِرُم ریخته بودند، چشمانم به سمت خواب خمیازه میکشید
هنوز خوابم نبرده بود که با کابوس خنجر، پلکم پاره میشد و شانهام از شدت درد غش میرفت.
سعد هم که ظاهراً از ترس اهل خانه خوابش نمیبرد، کنارم به دیوار تکیه زده و من دیگر میترسیدم چشمانم را ببندم
دوباره به گریه افتادم:
«سعد من میترسم! تا چشمامو میبندم فکر میکنم یکی میخواد سرم رو ببره!»
همانطور که سرش به دیوار بود، به سمتم صورت چرخاند و همچنان در خیال خودش بود
فقط نگاهم کرد و من دوباره ناله زدم:
«چرا امشب تموم نمیشه؟»
تازه شنید چه میگویم
به سمتم خم شد،
دستم را بین انگشتانش گرفت و با نرمی لحنش برایم لالایی خواند:
«آروم بخواب عزیزم، من اینجا مراقبتم!»
چشمانم در آغوش نگاه گرمش جا خوش کرد،
دوباره پلکم خمار خواب شد
همچنان آهنگ صدایش را میشنیدم:
«من تا صبح بالای سرت میشینم، تو بخواب نازنینم!»
از همین ترنم لطیفش خوابم برد تا هنگام سحر که صدایم زد.
هوا هنوز تاریک و روشن بود،
مصطفی ماشین را در حیاط روشن کرده، سعد آماده رفتن شده و تنها منتظر من بود.
از خیال اینکه این مسیر به خانهمان در تهران ختم میشود، درد و ترس فراموشم شده و برای فرار از جهنم درعا حتی تحمل ثانیهها برایم سخت شده بود.
ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/7863
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
#تحقیقی_در_مورد_هولوکاست (۱)
نویسنده: دیوید دیوک / مترجم: محمدحسین خدّامی
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/7808
قسمت چهارم؛
✡ سکوت در برابر فجایع شوروی غیرقابل توجیه به نظر میرسید زیرا در همان وقت آمریکا درگیر جنگ سرد با کمونیستها بود.
کدام سلاح روانی بهتر از فاش کردن حقیقت تاریخی کشتار دهها میلیون انسان میتوانست در آن جنگ سرد ایدئولوژیکی و جهانی بر ضد کمونیستها کارآیی داشته باشد؟
مطبوعات غربی حتی در زمانی که میلیونها نفر در اردوگاههای کمونیستها مورد آزار واقع میشدند، عمدتاً نسبت به مسأله قتلعامهای شوروی ساکت بودند.
میلیونها نفر بیشتر از این تعداد نیز در طول انقلاب فرهنگی چین سرخ، در بسیاری از ملتهای آفریقا، در زندانهای کوبا، در میدانهای اعدام کامبوج و در اردوگاههای بازآموزی ویتنام جان خود را از دست دادند.
✡ با این حال همزمان با قلع و قمع میلیونها نفر توسط مارکسیستها، ما تنها شاهد سیل بیپایان داستانهای یهودآزاری از چند دهه پیش بودهایم.
در حالیکه صاحبنظران یهودی درباره جنایات یک رژیم منزوی شده که سالهاست از بین رفته است فریاد میزدند:
«دوباره هرگز!»
میلیونها انسان بیگناه در دهها حکومت استبدادی کمونیست در سرتاسر جهان با شکنجه و مرگ دست و پنجه نرم میکردند!
زمانی که قتلها در جریان بود، زمزمههایی ناچیز در مورد آنها به گوش میرسید، اما پوشش همهجانبه رسانهای نسبت به یهودآزاری در طول جنگ حتی تا امروز به قوت خود باقی است.
✡ در اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد، من در اجلاسهای ضد کمونیستهای کوبایی و بسیاری از ملل شرق اروپا که تحت شکنجههای دلخراش کمونیستها واقع شده بودند. شرکت میکردم.
اهالی لتونی، استونی، لیتوانی، اوکراین، روسیه سفید، رومانی، مجارستان، چک، لهستان، کرواسی و صربستان و بسیاری از پناهندگان دیگر کشورها داستانهایی از ظلم و شکنجه و قتل را بازگو نمودند که از پوشش خبری بسیار اندکی در مقایسه با هولوکاست برخوردار شدند،
هرچند آمار قربانیان این جنایات بیش از قربانیان هولوکاست بود!
✡ همزمان با جار و جنجال تبلیغاتی در مورد تعقیب، دستگیری و محاکمه جنایتکاران جنگی آلمان، جنایتکاران جنگی کمونیست همچنان مشغول حبس، شکنجه و قتل میلیونها انسان در اردوگاههای سرتاسر جهان بودند.
رسانههای تحت سیطره یهود، هیچ اقدام قاطعی برای جلوگیری از مرگ انسانهایی که نجات آنها ممکن بود انجام ندادند
و حتی درخواست موجّهی برای محاکمهی جنایتکاران جنگی کمونیست در گذشته و حال ارائه نکردند.
✡ پس از آنکه از قتلعامهای گسترده و سازماندهیشده یهودیان بلشویک در اتحاد جماهیر شوروی مطلع شدم در شگفت فرو رفتم که چرا اینقدر به طور خاص از مجرمان جنگی نازی کینه به دل دارم؟!
از خود پرسیدم چرا من نسبت به یک عامل قتلعام بیش از دیگری خصومت میورزم؟!
✡ اگر آن کشتارگر کمیساری باشد که سزار و کودکان او را میکشد
یا فرمانده اساس در اروپای شرقی جنگزده که یهودیان را از بین میبرد
یا یک مائویست چینی از ارتش سرخ که هزاران فرد را در انقلاب به اصطلاح فرهنگی سر به نیست میکند
یا یک عضو یهودی از باند استرن که فلسطینیان را در دیر یاسین قتلعام میکند؛!
آیا همهی این عاملان قتلعامها به یک اندازه منحرف نیستند؟
✡ با این وجود نمیتوان انکار کرد که من بیشترین همدردی را با قربانیان یهودی داشتم
و بیشترین نفرت و عصبانیت را نثار شکنجهگران ضدیهود میکردم،
از خود پرسیدم عامل این احساس چیست؟!
ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/7906
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
•┈┈• 🍃 #لطیفه_نکته ۲۹۸🍃••┈┈•
ﻗﺎﺿﯽ:
ﺗﻮ ﻣﺘﻬﻢ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﺯﻧﺘ رﻮ ﺑﺎ ﭼﮑﺶ ﮐﺸﺘﯽ! 😳😡
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺣﻀﺎﺭ:
ای نامرد!! 😇
ﻗﺎﺿﯽ:
ﺗﻮ ﻣﺘﻬﻢ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﺯنت رو ﻫﻢ ﺑﺎ ﭼﮑﺶ ﮐﺸﺘﯽ!😡
ﻫﻤﻮﻥ قبلی:
ای احمق!😳
ﻗﺎﺿﯽ: ﺁﻗﺎ ﺟﺎﻥ! ﺗﻮ ﮐﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺶ ﻓﺤﺶ ﻣﯿﺪﯼ؟؟!
ﻃﺮﻑ:
ﻗﺮﺑﺎﻥ! ﻣﻦ همسایهشون ﻫﺴﺘﻢ،
۲ ﺳﺎﻟﻪ ﮐﻪ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻢ: "ﭼﮑﺶ ﺩﺍﺭﯼ؟"
نامرد میگه؛ نه 😂😂😂😁😃😁
--------🔸😜🔸--------
به نام خداوند قادر
سلام
از امیرالمومنین علی علیهالسلام؛
إِنَّمَا شِیعَةُ عَلِیٍّ
الْمُتَبَاذِلُونَ فِی وَلَایَتِنَا
الْمُتَحَابُّونَ فِی مَوَدَّتِنَا
الْمُتَزَاوِرُونَ لِإِحْیَاءِ أَمْرِنَا
الَّذِینَ إِذَا غَضِبُوا لَمْ یَظْلِمُوا
وَ إِذَا رَضُوا لَمْ یُسْرِفُوا
بَرَکَةٌ عَلَی مَنْ جَاوَرُوا
سِلْمٌ لِمَنْ خَالَطُوا
کافی، ج۳، ص۳۳۳
شیعیان علی؛
بخاطر ولایت ما بذل و بخشش میکنند.
بخاطر دوستی ما دوستی میکنند.
بخاطر زنده نمودن معارف و تعالیم ما دیدار میکنند.
اگر خشمگین شوند ستم نمیکنند.
اگر شاد شوند زیادهروی نمیکنند.
مایه برکت برای همسایگان خویش هستند.
با اطرافیان در صلح و صفا به سر میبرند.
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
✍🏻 شیعه یعنی پیرو و پیروی به لفظ و زبان نیست به عمل است
سعی کنیم عملا و حقیقتا شیعه باشیم و این هفت خصلت را در خود ایجاد نماییم.
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
KayhanNews759797104121494949185555.pdf
10.67M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
یا اَرحَمَالرَّاحِمِینَ
امروز؛ سهشنبه
۱۱ بهمن ۱۴۰۱
۹ رجب ۱۴۴۴
۳۱ ژانویه ۲۰۲۳
تمام صفحات #روزنامه_کیهان
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee