#ره_یافتگان
#حکایاتی_از_زندگی_علماء
#محمد_بن_مسلم 💠قسمت2️⃣
💫محمدبنمسلم یکی از پرآوازهترین راویان و #علمایشیعه در قرن۲هجری است که در مکتب نورانی اهلبیت «علیهم السلام» پرورش یافت.
او از موالی و هم پیمانان قبیله #ثقیف بود و در شهر تاریخی و محدث پرور #کوفه پا به عرصه هستی نهاد. بدین جهت، بدو « #کوفی » می گویند. کنیه اش ابوجعفر، و ملقب به القاب زیادی است که هر یک، به سبب وجود ویژگی های جسمی، اقتصادی و قبیله ای است.
💫چون گردن او از اندازه معمول، کوتاه تر بود به « #اوقص » ، چون بینایی یک چشم او مشکل داشت به « #اَعور »، به جهت اینکه پلک چشمش بیش از معمول حرکت می کرد به « #حدّاج »، به دلیل اینکه قدش کوتاه بود به « #قصیر » و چون به انگیزه صیانت از باورهای شیعی خود تقیه کرد و برهه ای از عمر خود را به آسیابانی گذراند به « #طحّان » ، گاهی که به تجارت و داد و ستد روغن می پرداخت به « #سمّان » ، چون اصالتاً تیره و تبار و نیاکان او از شهر #طائف در سرزمین #حجاز بودند به « #طائفی» و به مناسبت اینکه از هم پیمانان و موالی قبیله ثقیف بود به « #ثقفی » معروف بود.
💫از برجسته ترین ویژگی های این #فقیه و #محدثشیعی، تعداد شگفت انگیز روایاتی است که از محضر امام باقر و امام صادق «علیهماالسلام» فراگرفته است و این نشان دهنده ذوق و علاقه سرشار او به آموزه های دینی است.
#هشامبنسالم می گوید : محمدبنمسلمثقفیکوفی به مدت چهار سال متوالی در مدینه اقامت کرد و در این مدت به طور مستمر به محضر امام باقر «علیهالسلام» تشرف میافت و کسب دانش و حدیث می کرد. از این رو، در تبیین جایگاه بلند او گفته اند: «ما کان أحَدٌ مِنَ الشیعَةِ اَفْقهُ مِنْ محمد بن مسلم؛ هیچ یک از محدثان شیعی، فقیه تر از محمد بن مسلم نیست».
خود او این حقیقت برجسته را در گزارشی جالب، بازتاب داده است🔻
💫هر زمان که در مسئله ای شرعی، دچار مشکل می شدم که دانستن حکم آن ضروری بود، به صادقین «علیهما السلام» مراجعه می کردم و طی سالیان متمادی که در مدینه اقامت داشتم یا گاهی که از #کوفه به #مدینه می رفتم، حدود سی هزار حدیث از امام باقر و شانزده هزار حدیث نیز از امام صادق «علیهما السلام» فرا گرفتم.
💫 #کشّی در 📔کتاب رجال خود با واسطه از قول این فقیه وارسته نقل می کند:
در یکی از مسافرت هایم از #کوفه به #مدینه، در مدینه دچار بیماری بسیار سختی شدم. به گونه ای که در بستر افتادم و توان حرکت از من سلب شد؛ تا اینکه خبر بیماری به مولایم امام باقر «علیه السلام» رسید. همان گونه که در بستر آه و ناله می کردم، دیدم خادم حضرت شربتی را نزد من آورد که داخل ظرفی قرار داشت و روی آن را با پارچه پوشانده بود. سپس، به من رو کرد و گفت: این شربت را بنوش! امام به من امر کرده که تا این را ننوشی، مرخص نشوم و به محضرشان باز نگردم. من هم به فرمانشان عمل کرده و آن را نوشیدم. آن شربت همانند مشک خوشبو و بسیار خوش طعم و خنک بود.
خادم گفت: امام فرمودهاند، پس از اینکه شربت را نوشیدی، نزد من بیا. چون آن را خوردم و در بدنم استقرار یافت، احساس کردم که سبک شده ام و دردم کاهش یافت. از جای خود حرکت کردم، چنان که گویی از قید و بند رها شده ام. در اینجا بود که از سخن حضرت که فرموده بود« نزد من بیا» شگفت زده شدم؛ چون من به هیچ روی توان حرکت کردن از بستر بیماری را نداشتم.
برخاستم و نزد آن امام مهربان روانه شدم. نزدیک خانه امام که رسیدم، اجازه ورود خواستم. امام«علیه السلام» از داخل خانه پاسخ دادند: بدنت خوب شد، داخل شو، داخل شو.
به اتاق حضرت وارد شدم؛ در حالی که گریه امانم را بریده و اشک بر گونه ام جاری بود. بر حجت خدا سلام کردم و دست و پای آن حضرت را بوسیدم. امام فرمود: ای محمّد! چرا گریه می کنی؟ عرض کردم: جانم به فدایت! گریه می کنم بر دوری راه کوفه تا مدینه و فراهم نبودن حضور در محضر شما و محروم بودن از نگریستن به سیمای ملکوتی شما و بهره مندی از دانش بی کران شما.
امام «علیه السلام» در پاسخ فرمودند:
اینکه گفتی تمکن مالی ماندن در اینجا را نداری، ناراحت و نگران مباش. خداوند متعال، شیعیان و پیروان آل البیت را بدین امور امتحان و آزمایش می کند و بلا و سختی ها را متوجه آنان می سازد.
اینکه گفتی غریبی و راهت دور است، پس، به امام حسین «علیه السلام» اقتدا کن که از ما اهل بیت دور است و قبر او در کنار #فرات قرار دارد.
اینکه می گویی راه دور است، بدان که مؤمن حقیقی، در این جهان، غریب و تنهاست تا اینکه از این دنیای فریبنده و آکنده از همّ و غم به جوار رحمت حق تعالی پرواز کند.
نیز اینکه گفتی ما اهل بیت را دوست داری، خداوند تبارک و تعالی نیت و اراده تو را می داند و به همین نیت تو پاداش نیکو خواهد داد.
🌳🌴🌳🌴🌳🌴🌳🌴🌳🌴🌳🌴🌳🌴🌳🌴
دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻
https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
╭━❀❓❀━╮
@saluni
╰━❀📚❀━╯