#استادصمدی_آملی
#تحلیلی_بر_صلح_امام_حسن_علیه_السلام
👈معاویه گفت: حسن بن علی باید با ما بیعت کند وگرنه نمیذاریم. بی بیعت نمیشه. آقا هم آمد و لشکر برگزید ۴۰۰۰ تا ۴۰۰۰ تا لشکر درست کرد. چیزی در حدود ۳۰ هزار نفر لشکر آقا درست کرده بر علیه معاویه. آمد کوفه منبر رفت. فرمود: مردم معاویه میخواهد که من و شما را در تحت ستم بگیرد. بیایید بیعت کنید، بیاید به سوی او بروید. همه آمدند بیعت هم کردند. البته بیعت هم خواستند بکنند آقا وقتی دعوت کرد هیچکی پا نشد.
👈جناب #قیس بن سعد، آفرین قیس. از این سربازان شجاع امیرالمومنین. کسی که حضرت او را برای مصر فرستاد. منتها عمروعاص لعنتی با یک نامه دروغین آبروی او را برد. دیگه مجبور شد آقا جان ایشان را از مصر برگردوند آورد. محمد بن ابی بکر رو فرستاد. که بی شرف عمروعاص و دیگران جمع شدند او را شهیدش کردند تو شکم خرکره ای گذاشتند و آتش زدند.
👈محمد بن ابی بکر این هم از این. محمد بن ابی بکر البته فرزند مستقیم ابوبکر نبود. مادری داشت که مادر قبل از او زن دیگری بود. از او محمد را داشت. به خانه ابی بکر رفت. بعد از ناحیه خانه ابی بکر اومد بعد از ابابکر آمد تو خانه امیرالمومنین. این پسر را با خودش آورد که دیگه آقاجان می فرمود محمد فرزند من است منتها معروف شد محمد بن ابی بکر. این اینه آنچنان ولایت علی تو دلش موج می زنه. اون همه تطمیعش کردند خواستند بخرند، نشد.
🔰تو جنگ جمل هم آمده مقابل خواهر خودش عایشه ایستاد.
🔰هم مقابل خواهر دیگرش که زن زبیر بود ایستاد.
🔰هم مقابل خواهرزادهاش وایساد.
🔰هم مقابل برادرهایش وایساد.
👈در مقابل همه ایستاد این یک نفر. اینکه مولا امیرالمومنین فرمود من اگر با این شمشیر به بیخ بینی مومن (چون مومن کسی است که اهل ولایت علی است میگن مومن) فرمود اگر با شمشیر به بیخ بینی مومن بزنم اون طور که با من علی دشمن بشه، امکان نداره چون مومنه.
👈 اما اونی که منافقه اگه تمام دنیا دست من باشه و تقدیمش کنم و ببخشم امکان نداره با من خوب بشه، نمیتونه.
⏪ امام حسن فرمود: چه کار می خواهید بکنید در مقابل معاویه؟ ایشون همون کاری که کرد، دیدید انبار را آتش زد شهر انبار را. دیدید چه کشت و کشتاری کرد بعد از قضیه شهادت پدرم. الان میخواد بیاد کوفه میخواد با شما هم اینکارو کنه. هیچ کس حرفی نمیزنه. قیس بلند شد فرمود: خجالت نمیکشید شما، پسر پیغمبر، سبط پیغمبر، شما را می فرماید هیچ حرف نمیزنید؟؟؟ پاشدن گفتن: می زنیم میکشیم چشم. مرده شور چشمتان را ببرند. آقا فرمود: بسیار خوب هرکی میخواد برود در پادگان نُخیله یا نَخیله. بروید آنجا پادگان. منم میام. قیس بن سعد رفت.
👈عبیدالله بن عباس هم رفت، پسرعموی آقاجانه. فرمانده لشکر مال عبیدالله بن عباس است. فرمانده جناح به تعبیر امروزی ها یا مثلاً فرمانده عملیات لشکر، فرمانده عملیات لشکر قیس بن سعد. قیس بن سعد بسیار بزرگ مرد. عالی،عالی، عالی. در جنگ یک قهرمان، در جنگ جمل چه کرد. در جنگ و پای رکاب امیرالمومنین در صفین عالی. بعد از او آمد خدمت امام حسن ۴ هزار نفر لشکر تشکیل داد در مقابل معاویه. بعد از این قضایا اما چون دید امام حسن صلح کرد با تمام شجاعت گفت: آقای منه. امام منه. با اینکه با خودم عهد کردم که بین من و معاویه جز شمشیر و خون حکومت نکنه. این دردهایی در زمان علی دید اما گفت آقاجانه ماست. اگر آقا بگه بیعت بکن چشم. آمد مسجد کوفه. غرور را شکست. آمد پیش آقا. رفت پیش امام حسین. گفت: آقا بیعت بکنم؟ امام حسین اشاره کرد و گفت باید پیش امام حسن تشریف ببرید من الان برنامه ها مال من نیست. آقا جان برنامه اینه که بیعت باید بکنیم؟ یک نقل داره که ایشون بیعت نکرد خود معاویه اومد پایین دست او را گرفت و با او بیعت کرد. نقل دیگه داره که امام حسن فرمود: بله. (قیس) گفت چشم. آقا امام من است. چقدر تسلیم بودند. سرباز فرستاد معاویه. پول، پول، پول، پول چه کارها میکند.
👈 پول چه سرها بریده. تمام قضایای کربلا اصلاً با پول انجام شده. هر کی می رسید میگفت یک ضربه ای به حسین بزنم برم جایزه را از یزید بگیرم. از عبیدالله بگیرم. از عمر سعد بگیرم. جایزه غوغا میکرد کربلا. اینا همون تجربیات معاویه بودند در شام. یزید تجربه پدرش را انجام داد. امشب میآمدند میگفتند علی، ناگهان فردا شب همه میرفتند. معلوم بود فردا خیلی ها از پشت در پول گرفتن. پول، دنیا، دنیا.
👈آقا نیرو فرستادن. نیرو، نیرو، نیرو. قیس بن سعد هر شب وقتی صبح بیدار می شد برای آقا یک نامه می نوشت. آقاجان دیشب باز ۴۰۰۰ تا رفتند، دیشب ۳۰۰۰ تا رفتند، دیشب ۴ هزار تا رفتند.
👈 ناگهان مثل بمب منفجر شد عبیدالله بن عباس هم رفت. ای داد بیداد. فرمانده لشکر هم رفت. با این حال آقا کوتاه نیامد. رفت به سوی ساباط مدائن. که تا نیرو بگیره بیاره. جاسوس های معاویه که با پول می خرند با شایعات آبرو می برند.
ادامه🔰