eitaa logo
شرح کتب علامه حسن زاده آملی
7.8هزار دنبال‌کننده
519 عکس
162 ویدیو
10 فایل
⭐کپی فقط با ذکر منبع جایز است🌟 🏡شرح کتب نامه ها اندیشه ها خاطرات پیام‌ها معرفی شاگردها علامه حسن زاده آملی ره تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/3841065622Cd7e4318d12
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴⚫️ 🔴⚫️ جلو آمد، آمد حضور ابا عبدالله الحسین:  «آقا جان، کعبه ی عاشقی ، مولای ما، امام ما، پیشوای ما، حجت حق، ظهر است وقت نماز شده.» ای آفرین ، ای آفرین ، ای آفرین. « آقا یا اباعبدالله ظهر است؛ وقت نماز است. » چه حضور، چه مراقبت،  چه توجه. آقا در حقش دعا کرد. ایستادند به نماز. ایستادند به نماز؛ دو دسته شدند. خیلی از روایات ما دارد که ابا عبدالله الحسین امروز صائم بود ، روزه دار بود. خیلی  حال  دارد و فرمود که من می خواهم با این حال جد خودم را ملاقات کنم؛ با دهن روزه ، می خواهم با دهن روزه جد خودم را ملاقات کنم. الله الله الله الله، سبحان الله . ایستادند به نماز آقا. دو دسته شدند. جمعیت که آنقدر نبود. امام ایستاد به نماز ؛ تنی چند پشت سرش ایستاده. در میدان جنگ هم مثل سفر باید چهار رکعتی را دو رکعت خواند. نماز ظهر را. امام نماز ظهر را خوانده ، جمعی در جلوی او ایستاده بودند که لشکریان هجوم نکنند. آقا یک رکعت نماز خواند. اصحابی که با او بودند آنها با یک رکعت او، دو رکعت نماز خواندند، رفتند به جای آنهایی که در جلوی امام ایستاده بودند ، ایستادند، آنها آمدند با رکعت دوم امام دو رکعت نماز ظهر شان را خواندند. مستحضرید که تا نماز خوانده بشود چه تیرهایی را با جانشان ، با گلویشان، جمعی از   اصحاب خریدند تا ابا عبدالله الحسین محفوظ بماند. اینجا دو جور  نقل دارد. یک جور نقل دارد که بعد از آن که ابا عبدالله به زمین افتاده بود ، بود. آن واقعه پیش آمد. بنابر نقل دیگر که او را باز ابو جعفر دارد، دیگران دارند: هنوز ابا عبدالله الحسین داشت می جنگید بود؛ اجمالاً داشت می جنگید ، یک وقت دید این مردم به سوی خیمه هایش برگشتند، برگشت به آنها گفت که چرا آزاد مرد نیستید؟ چرا حریت ندارید ؟ چرا بسوی اهل بیت من می روید؟ این را یک نقل ، یک نقل دیگر دارد که وقتی که به زمین افتاده بود دید ناگهان مردم بسوی خیمه هایش می روند ، امام در همان حال ، آن بدن مجروح ، آن همه تیرها ، آن همه نیزه ها که به تنش آمده ، سی و سه تیر ، سی و چهار به یک نقل که ابو جعفر دارد ، سی و سه جای تیر بر بدنش بود و سی و چهار جای طعنه و ضربه ی شمشیر بر بدن ابا عبدالله الحسین ، ابوجعفر از امام صادق نقل می‌کند . زرعة بن شریک شمشیری آورده ، شمشیر به کف ابا عبدالله الحسین زده ، دستش را ، دیگری شمشیر آورد به  شانه ی امام، دیگری به پهلویش ، به تهیگاهش، اجمالا در آن حال ، امام می بیند که به سوی خیمه هایش رهسپار شدند برخاست . دارد که برخاست و افتاد ، افتان و خیزان چند گامی رفته، فرمود: « یا شیعة آل ابی سفیان، ان لم یکن لکم دین فکونوا احراراً» مسلمان نیستید ، دین ندارید آزاد مرد بوده باشید. چرا به سوی اهل بیت من می روید؟ بعضی ها هم گفتند که این حیله ای بود به کار آوردند که آیا حسین ابن علی رمق این دارد با آنها بجنگد؟ می ترسیدند ، گفتند این تدبیر را بکار بیاوریم که او اگر توانایی جنگیدن داشته باشد  حاضر نمی شود که بدین حال در آنجا بماند، بیفتد روی خاک و ما بسوی خیمه ها برویم. ____________ ✅شرح کتب علامه حسن زاده آملی ره https://eitaa.com/joinchat/3273981962C171d4d16f3