eitaa logo
البَلاءُلِلْوِلاء🇵🇸
526 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
805 ویدیو
134 فایل
اگرچه تو طبیبیُ دَوا درست می کنی کمی برای خیر ما بلا درست می کنی سبک زندگی اسلامی✓ 👨‍👩‍👦💍 برای حرفاتون🌿 #ناشناس👇 https://daigo.ir/secret/6621506753
مشاهده در ایتا
دانلود
mohasebe@ostadayoobi.apk
14.17M
📎 نرم افزار محاسبه اعمال 💡 برای مراقبه اعمال و برنامه های معنوی ✅ فایل اعـــــــمال برای این نرم افزار در ادامه ارسال میگردد. 💡 نکته: ثبت نام در نرم افزار الزامی نیست. 🔗 لینک دانلود و بروزرسانی از کافه بازار: yun.ir/67kte1 پنجره ای روبه 🔻 https://eitaa.com/joinchat/4123394284C0f7c1d37d0
مراقبه اعمال شعبان ۱۴۴۵؛ @ostadayoobi.moh
4.5K
📎 فایل برنامه اعمال 💎 مخصوص استفاده در نرم افزار محاسبه اعمال 📆 تنظیم شده بر اساس سال ۱۴۴۵ قمری 🔓 نحوه اضافه کردن به نرم افزار: 1⃣ پس از نصب نرم افزار این فایل را «ذخیره در دانلود ها» کرده 2⃣از منوی گزینه های نرم افزار «وارد کردن برنامه» را زده 3⃣ انتخاب «وارد کردن فایل برنامه» و فایل برنامه مراقبه ماه را از پوشه «Downloads» انتخاب میکنید 4⃣ در آخر تیک بالا سمت چپ را میزنید برنامه به نرم افزار اضافه میشود.✅ پنجره ای روبه 🔻 https://eitaa.com/joinchat/4123394284C0f7c1d37d0
📨 سلام علیکم بله، ان شاءالله دوستان چند قدمی هم به نیت شما برمیدارن...
💌 | نماز اول ماه قمری 🔸 نماز اول ماه و اول ماه رو فراموش نکنیم. 🔸امروز یکشنبه ۲۲ بهمن مصادف با اول ماه شعبان 🕊|@samen131|ثامن
💔🕊 عینِ بُرد بود باختنِ دلم به تو... تولد و شهادتت مبارک 💚 🕊|@samen131|ثامن
امروز سالروز شهادت آقا ابراهیم هادی هم هست نکته ی جالب اینه که تولد آقا مهدی با شهید هادی تو یک روزه! آقا ابراهیم ۲۲ بهمن ۶۱ شهید شدن و آقا مهدی همون روز بدنیا اومدن و روز شهادتشونم که با تولدشون یکی شد...
رفیق شهیدش ابراهیم هادی بود دغدغه خودسازی و حرکت داشت و مدت ها بود دنبال استاد راه میگشت بارها باهم در این مورد حرف زده بودیم ولی نتونسته بود این مسئله رو حل کنه سال گذشته رفت خادمی مناطق جنوب یه روز که دلش خیلی گرفته بود میره سر مزار شهید گمنام یادمانی که خادمش بود و شروع میکنه به اشک ریختن و دردودل کردن با آقا ابراهیم و ازشـــون میخواد که گره از کارش باز کنه و مسیر خودسازی رو بهش نشون بده...
با هـــــمون دل شکسته میخوابه و آقا ابراهیم میاد به خوابشو میگه: نگران نباش من کمکت می کنم... (صحبت های دیگه ای هم تو خواب داشتن که قادر به گفتنش نیستم) از خادمی که برمیگرده یه شخصی بهش پیام میده و میگه من فرستاده شهید هادی هستم که به شما تو مسیر خودسازی کمک کنم...
اولش باور نکرد، بعدش اون استاد ماجرای توسل به شهید هادی و اون خواب رو تعریف می کنه و میگه که خود شهید شماره شمارو بهم داده!!! جالبه که این دوســــتم ساکن کرجِ و استادی که شهید براش فرستاده از یه استان دیگه با فاصله ی چند صد کیلومتری از کرجه....
اون ماجرا و اون خواب رو به هیچکس نگفته بود و فکر نمیکرد رویای صادقه باشه و واقعا قراره شهید کمکش کنه... خلاصه بعد از صحت سنجی حرف های اون شخص و گفتن مواردی که فقط خودش میدونست مسیر خودسازی رو به کمک فرستاده ی شهید شروع کرد...