🚨در شرایطی که دشمنان با بهرهگیری از ابزارهای رسانهای و عملیات روانی، افکار عمومی را هدف قرار میدهند، مدیریت هوشمندانه فضای رسانهای و بهکارگیری ظرفیتهای هنری در کنار تقویت بنیانهای دفاعی، نقش کلیدی در جلب حمایت مردمی از نهادهای امنیتی و نظامی دارد.
🔹هجمه سازمانیافته شبکههای تبلیغاتی بیگانه با انتشار اخبار جهتدار، افکار جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد. این واقعیت در کنار تهدیدات امنیتی علیه کشور، لزوم تشکیل «ستاد تبلیغات جنگ» را به عنوان نیازی ضروری و فوری آشکار میسازد.
🔹حضور رئیس سازمان تبلیغات اسلامی در مراسم رونمایی از ناو شهید بهمن باقری، همراهی مقامات نظامی و فرهنگی را در مسیر تقویت همزمان «اقتدار رسانهای» و «توان بازدارندگی نظامی» به نمایش گذاشت. این همگرایی، گامی مؤثر در خنثیسازی توطئههای دشمن و هدایت افکار عمومی به سوی وحدت ملی محسوب میشود.
تابلو اعلانات ۴۸۴.pdf
6.76M
📝 نسخه #تابلو_اعلانات |نشریه خط حزبالله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تیزر خاص و متفاوت محفل؛ ویژهبرنامۀ افطار شبکه سه
با حمایت و مشارکت
مرکز امور قرآنی
سازمان اوقاف و امورخیریه
نیم قرن مقاومت در برابر تهدیدات نرمافزاری
در دنیای امروز، جنگها دیگر فقط به میدانهای نبرد سنتی محدود نمیشود، بلکه تهدیدات نرمافزاری به یکی از پیچیدهترین و گستردهترین چالشهایی تبدیل شده که جمهوری اسلامی ایران به طور ویژه در طول قریب به نیم قرن گذشته با آن مواجه بوده است. این تهدیدات که بر پایه جنگ شناختی و رسانهای شکل گرفته، هدف اصلیشان تضعیف اراده و همبستگی ملی ایران است. دشمنان جمهوری اسلامی از ابزارهای پیشرفته رسانهای، فضای مجازی و تبلیغات هدفمند برای ایجاد تفرقه و بحرانهای اجتماعی بهره میبرند.
این حملات نرمافزاری، که نه با سلاحهای فیزیکی بلکه با تحریف واقعیتها، بزرگنمایی مشکلات و گسترش اخبار دروغین دنبال میشود، هدفی جز جدا کردن مردم ایران از انقلاب اسلامی و تضعیف اعتماد آنان به نظام جمهوری اسلامی ندارد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنان اخیر خود درباره تهدیدات نرمافزاری دشمنان، اشاره کردند که این جنگ با هدف دستکاری افکار عمومی مردم، ایجاد تردید در محکمات انقلاب اسلامی و ایجاد اختلاف و دودستگی میان مردم در حال انجام است. ایشان با تأکید بر اینکه دشمنان در تلاشاند اراده ملت ایران را تضعیف کنند، فرمودند: «تهدید نرمافزاری یعنی دستکاری کردن افکار عمومی مردم؛ یعنی ایجاد اختلاف؛ یعنی ایجاد تردید در محکمات انقلاب اسلامی؛ یعنی ایجاد تردید در پایداری در مقابل دشمن. این کار را دارند میکنند. به فضل الهی تا امروز موفق نشدند؛ تا امروز وسوسه دشمن نتوانسته دل مردم ما را تکان بدهد و جوانان ما را از عزم و از حرکت باز بدارد.»
قریب به نیم قرن از سپری شدن انقلاب اسلامی، دشمنان ملت ایران با تمام توان سعی دارند پایههای فکری و فرهنگی این ملت را هدف قرار دهند و این راهبرد به صورت گسترده و پرشدت در همه حوزهها از هنر، فیلم و سینما تا شبکههای اجتماعی و رسانهها در جریان است، اما ملت ایران با ایمان راسخ به آرمانهای انقلاب اسلامی و وحدت ملی خود توانستهاند در برابر این تهدیدات ایستادگی کنند.
یکی از نشانههای بارز این مقاومت، حضور گسترده و پرشور مردم ایران در راهپیماییهای ملی و مذهبی است، بهویژه راهپیمایی ۲۲ بهمن که به گفته رهبر معظم انقلاب، «کجای دنیا چنین چیزی وجود دارد؟» ایشان اضافه کردند که «بعد از چهل و چند سال از پیروزی انقلاب، روز پیروزی انقلاب را آحاد مردم و نه نیروهای مسلح نه مسئولان، بلکه تودهی مردم، آحاد مردم، بدنه ملت اینجور گرامی بدارند و با این حجم عظیم وارد میدان بشوند... با همه مشکلاتی که وجود دارد.»
مردم ایران با وجود تمامی مشکلات اقتصادی و اجتماعی که دارند، همچنان با قدرت و عزم راسخ از انقلاب خود دفاع میکنند و حضور گسترده و غیرقابلچشمپوشی مردم در روز ۲۲ بهمن، نشانهای از این واقعیت و شکست تهدیدات نرمافزاری دشمنان است. دشمنان ایران صرفاً دشمن جمهوری اسلامی نیستند بلکه دشمن فرهنگ و تمدن ایرانی- اسلامی هستند و همین هم تاکنون عامل اصلی دشمنی آنها با آحاد ملت ایران بوده است و به همین دلیل است که فارغ از جمهوری اسلامی ایران، با بنیانهای فکری و فرهنگی ملت ایران دشمنی میورزند و به همین دلیل است که ترامپ، رئیسجمهور امریکا در دوره قبل به صراحت در یک کنفرانس خبری، به صراحت از ملت ایران به عنوان ملتی تروریست نام برد. این قدرت نرم، که ریشه در تاریخ غنی فرهنگی، مذهبی و انقلابی ایران دارد، ایران را به یک تهدید بزرگ برای سلطهگریهای غربی و استکباری و به ستون اصلی مقاومت جهانی در برابر استکبار و استعمار تبدیل کرده است. از همین رو، دشمنان بهطور مداوم تلاش میکنند این قدرت نرم را درهم بشکنند، اما تا امروز نتوانستهاند به این هدف خود دست یابند و با اراده راسخ ملت ایران، باز هم نخواهند توانست.
ایرانیان تاکنون با حفظ وحدت ملی، استقامت در برابر فشارها و ارتقاء آگاهی و بصیرت عمومی در برابر صفآرایی دشمنان ایستادگی کردهاند و از آغاز انقلاب اسلامی تاکنون با ایمان به آرمانها و اصول انقلاب، توانستهاند در برابر هرگونه فشار و تهدید ایستادگی کنند. این ایمان به ایدئولوژی انقلاب اسلامی و ارزشهای آن، به آنان قدرت مقاومت در برابر تهدید نرمافزاری، جنگ شناختی و هر نوع تهدید دشمن را بخشیده است.
ملت ایران نشان دادهاند که در برابر تهدیدات نرمافزاری و جنگ شناختی، تنها راه پاسخ به دشمن، حضور در صحنههای میدانی دفاع از انقلاب و کشور است. حضور گسترده مردم در روزهای ملی مانند ۲۲ بهمن، نه تنها پاسخی به تلاشهای دشمنان برای ایجاد تفرقه است، بلکه نشانهای از قدرت و اراده ملت ایران در حفظ همبستگی ملی است.
ملت ایران در طول ۴۶ سال گذشته ثابت کرده است که تهدیدات جنگ نرم، هرچند پیچیده و متنوع، نمیتواند بر اراده و همبستگی آن غالب شود و علیرغم همه دشمنیها، خباثتها و نیز برخی کاستیها و ضعفهای مسئولان در حل مشکلات و
علیرغم تحمل فشارهای زیاد و گلهمندی از برخی مسئولان و با وجود تمامی فشارها و چالشها، مردم ایران با ایمان به آرمانهای انقلاب اسلامی و آگاهی از تاکتیکهای جنگ شناختی دشمن، موفق به خنثیسازی این تهدیدات شدهاند و امروز نوبت مسئولان است که به تکالیف خود در برابر ملت مقاوم و بصیر ایران که ولینعمتان آنها هستند عمل کنند.
حمیدرضاشاهنظری
تاکتیک پیروزی در نبرد روایت ها
فرمان رهبر انقلاب برای تولید محتوا علیه نفوذ دشمن در افکار عمومی، تاکیدی دوباره بر ضرورت حضور جدی و هوشمندانه در میدان جنگ نرم است؛ میدانی که دشمن در آن با تمام قوا تلاش دارد تا محاسبات افکار عمومی ایران را دگرگون کند.
دشمن به ما حمله نظامی نمیکند، نه که نخواهد، بلکه نمیتواند. بازدارندگی ایران به سطحی رسیده که هرگونه رویارویی نظامی برای دشمنان هزینههای جبرانناپذیری دارد. اما جنگی که هر روز شدیدتر میشود، جنگ رسانهای و عملیات شناختی است. هدف اصلی این جنگ، تغییر درک عمومی از واقعیتها، تزریق یأس و ناامیدی، ایجاد دوگانههای کاذب و بر هم زدن انسجام اجتماعی است.
تهدید نرمافزاری دشمن یعنی ایجاد تصویری شکستخورده و مأیوس از ایران. در این مسیر، رسانههای بینالمللی، شبکههای اجتماعی و جریانهای فکری وابسته به دشمن، بهطور مستمر در حال القای نارضایتی و بحرانسازی مصنوعی هستند. اما چرا ما هنوز یک نظام حرفهای و بهروز رسانهای برای مقابله با این جنگ نداریم؟
موفقیت این تصویرسازی با هدف حفظ و تشدید احساسات منفی و ایجاد التهاب روانی را شاید بتوان اینگونه ارزیابی کرد که آیا توانستهاند در یک کاربر ایرانی بعد از گشتوگذار در اینستاگرام، توییتر و سایر شبکههای اجتماعی، در مجموع باعث افزایش احساسات منفی شوند یا نه. اگر خشم، غم و ناامیدی یک کاربر پس از مرور روزانه شبکههای اجتماعی افزایش یابد، این به معنی موفقیت عملیات تهدید نرمافزاری دشمن است. چنین فرایندی، نهتنها وضعیت روانی جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه باعث کاهش امید اجتماعی، ایجاد حس ناکارآمدی در حاکمیت و نهادهای داخلی و تشدید دوقطبیهای مخرب در سطح افکار عمومی میشود. این همان نقطهای است که دشمن به دنبال آن است: بحرانسازی از درون و ایجاد بیثباتی ذهنی و روانی در جامعه، بدون نیاز به مداخله فیزیکی.
ضعف رسانههای داخلی؛ مشکل کجاست؟
رسانههای داخلی بیش از آن که تمرکز خود را برای مقابله با تهاجم نرمافزاری دشمن بگذارند، درگیر رقابتهای سیاسی و منازعات داخلی شدهاند. این ضعف موجب شده است که فضای رسانهای کشور بیش از آن که تولیدکننده گفتمان ملی باشد، به بازنشر خط رسانهای دشمن بپردازد. یکی از مشکلات اساسی، رویکرد واکنشی رسانههای داخلی است. این رسانهها اغلب در انتظار حمله رسانهای دشمن میمانند و سپس سعی در پاسخگویی دارند. این در حالی است که استراتژی صحیح رسانهای، کنشگرایی و طراحی عملیات رسانهای پیشدستانه است. ما نباید بنشینیم و منتظر بمانیم که ترامپ، نتانیاهو یا هر بازیگر دیگری چه میکند و سپس صرفاً واکنش نشان دهیم؛ بلکه باید با رصد و تحلیل دقیق خط رسانهای دشمن، پویشی قدرتمند و هماهنگ در جهت هدایت افکار عمومی ایجاد کنیم.
مقابله با جنگ شناختی دشمن نیز نیازمند یک رویکرد فرابخشی و هماهنگ است. وزارت علوم، وزارت ارشاد، آموزشوپرورش، رسانه ملی و وزارت ارتباطات باید در یک راستا قرار گیرند و با یکدیگر همکاری کنند. این همکاری میتواند از طریق:
آموزش و ارتقای سواد رسانهای در جامعه؛
افزایش تولید محتوای حرفهای و هدفمند؛
تربیت نخبگان رسانهای برای مقابله با عملیات شناختی دشمن؛
رصد و تحلیل خطوط رسانهای دشمن و طراحی عملیات رسانهای متقابل و... باشد.
تحقق این اهداف نیازمند تصمیمگیری در سطوح کلان، نظیر شورای عالی امنیت ملی است. بدون طراحی و مدیریت یکپارچه، مقابله با جنگ نرم دشمن دشوار خواهد بود.
در این میان، مسئولان کشور نیز باید از ظرفیت رسانهای خود استفاده کنند. امروزه هر مسئول دولتی، دیپلمات و سیاستمدار باید خود یک رسانه باشد. نمونهای از این استفاده صحیح از دیپلماسی عمومی، عملکرد وزیر امور خارجه، آقای عراقچی، در ماههای اخیر بوده است که بهطور نسبی توانسته از ابزارهای رسانهای در عرصه دیپلماسی عمومی بهره بگیرد. اما این رویکرد باید در تمام ساختار مدیریتی کشور نهادینه شود.
یکی از کلیدیترین اقدامات هم رصد، تحلیل و مهار خط رسانهای دشمن است. اندیشکدهها، نخبگان رسانهای و تحلیلگران داخلی باید خط اصلی رسانهای دشمن را استخراج کنند و تولیدات رسانهای داخلی به نحوی جهتدهی شوند که از تقویت این خطوط جلوگیری شود. در واقع، هر محتوایی که در داخل کشور بهصورت ناخواسته در راستای القائات دشمن باشد، باید از دستور کار خارج شود.
جنگ شناختی، جنگی است که در آن برنده کسی خواهد بود که بتواند افکار عمومی را مدیریت کند. راهبرد رهبر انقلاب برای مقابله با تهدید نرمافزاری، یک نقشه راه دقیق برای نجات کشور از این تهاجم همهجانبه است.
حامدرحیم پور
آشتی با تاریخ، بهترین راه مقابله با تهدید نرمافزاری دشمن
چندی پیش در دبیرستان با بچهها تریبون آزاد برگزار کردیم. باید بگویم خیلی از حرفهایشان بر گزارههایی سوار بود که نه از تاریخ که از یکسری تخیلات و تحریفات نشأت میگرفت؛ مانند اینکه جمهوری اسلامی شروعکننده جنگ و دشمنی با آمریکا و این همه تحریم و تنش بوده، انگلیس نقش زیادی در عمران مناطق نفتخیز ایران و رفاه مردمش داشته، حامی مشروطیت بوده و... .
این جملات غریبه نیست و برای خیلی از ما پیش آمده در محافل فامیل و آشنا و تاکسی و مترو از افرادی بشنویم. البته آمریکا و انگلیس به خاطر بدسابقگی در ارتکاز ایرانیان بسیار منفور هستند و حتی اگر برخی مردم دلیل این نفرت را دقیق ندانند، نمیتوانند حس خوبی نسبت به آنان پیدا کنند اما خیلی از نوجوانان و جوانان ما که نه اطلاع چندانی از جنایات تاریخی آمریکا و انگلیس درباره ایران دارند و نه این ارتکاز جمعی به آنان منتقل شده، در واقع تصوری از جنایات گذشته و تهدیدات فعلی آنان در حق ملت ایران ندارند.
ناگفته پیداست کنش و احساس جامعه نسبت به وقایع حال و آیندهاش چقدر مهم است و درک تاریخی او میتواند منشأ عملکردش باشد و اگر این درک مبتنی بر شناخت صحیح دوست و دشمن و منافع و مضار ملی نباشد، میتواند در بزنگاهها عملکرد او را در جهت منافع دشمنان و بدخواهانش و بر خلاف منافع ملتش تنظیم کند.
مقام معظم رهبری در دیدار روز ۲۹ بهمن مردم تبریز که طبق قرار هر ساله تبریزیها با رهبری در سالگرد قیام ۲۹ بهمن مردم تبریز که حلقه آغاز چهلمهای شهدای شهرهای مختلف و نقطه عطفی در انقلاب مردم ایران بود، انجام شد، به اهمیت آگاهی جوانان از حوادث گذشته و پدیدههای تاریخی اشاره کردند و فرمودند: «جوان آذربایجانی، جوان تبریزی امروز در مقابل این حوادثی که افراد کارکشته سیاست را متزلزل میکنند، مثل کوه میایستد. این جوان بداند این روحیه میراث چه کسانی است، متعلق به چه حادثهای است.
جوان ما که دوران انقلاب را درک نکرده و از 29 بهمن جز یک نام و یک حادثه چیزی در خاطر ندارد، اگر نداند که گذشته این مجموعه و مردمی که این حادثه را به وجود آوردند این واقعه عظیم را ایجاد کردند، که بودند، چه بودند، چکار میکردند، با چه روحیهای در میدان حاضر میشدند، اگر این را نداند، روایتهای غلط ساخته دشمن بر ذهنها غالب خواهد شد».
ندانستن تاریخ و گذشته سرزمین و آشنا نشدن با شخصیتهای تاریخی که خالق افتخارات گذشته و صحنههای مقاومت در برابر حملات و نفوذ و زورگویی دشمن خارجی و مزدوران داخلی بودند، نسل ما را از احساس عزت و افتخار و الگوگیری محروم میکند و بستر آماده اذهان را مقصد کشت علفهای هرز روایتهای نادرست دشمنان سودجو میکند.
باید اعتراف کرد در کشور ما سواد تحصیلی به هیچوجه تضمینکننده سواد تاریخی نیست و دشمن همواره بویژه در سالهای اخیر از همین خلأ بهره برده است. شبکههایی نظیر بیبیسی و ایندیپندنت که با بودجه اختصاصی دولت انگلیس برای جوان و نوجوان ما تولید محتوا میکنند، میدانند نسلی که رویش حساب کردهاند، از نقش انگلستان در قحطی بزرگ منجر به قتلعام میلیونها ایرانی در سال ۱۲۹۶ شمسی، نفوذش در ماجرای جدایی آذربایجان و افغانستان و بحرین از ایران، قضیه قرارداد ننگین دارسی و نفتدزدی از کشور، دزدی آثار باستانی، کودتا و نقش مستقیم انگلستان در کودتای ۲۸ مرداد، نقش در تأسیس و تقویت سازمان مخوف ساواک، کمک مالی و تسلیحاتی و اطلاعاتی به صدام در جنگ تحمیلی و بسیاری جنایات قبل و بعد از انقلاب آنان خبر ندارد.
اما این خلأ را کجا باید پر کرد؟ راه چاره این مساله مثل بسیاری از مسائل، بازگشت به آموزشوپرورش و توجه بیشتر به فرزندان این مملکت است که ۱۲ سال از عمر خود را پشت میز و نیمکتهای مدارس میگذرانند و توقع است حداقل نیازهای مربوط به هویت ملی خود را همینجا برطرف کنند. جایی که باید مواریث هویتی جامعه به نسل آینده منتقل شود و ابعاد شناختی و عاطفی هویت ملی را بسازد، آموزشوپرورش است. به نظر میرسد دستگاه آموزشوپرورش در انتقال آموزههای ملی دچار ضعف شدید است، به گونهای که خیلی از دانشآموزان مقطع متوسطه پس از اتمام تحصیلات دبیرستانی، از نگرش و انسجام هویتی قابل قبولی برخوردار نیستند یا آن را از محیط دیگری دریافت کردهاند.
این خلأ نسبت به برخی معلمان محترم هم وجود دارد که حتی در ساعات زنگ تاریخ هم موفق به برقراری پلی بین سرگذشت کشور و ادراک تاریخی دانشآموزان نشدهاند و سهم چندانی در شکلگیری هویت ملی آنان ندارند.
بماند که عدهای هم ناخواسته و نادانسته با اطلاعات غیردقیق برخلاف آن عمل میکنند.
یکی از عوامل اصلی شکلگیری چنین خلأیی، وضعیت تدریس درس تاریخ در مدارس است. کتابهای تاریخ با تمرکز بسیار روی دورههای تاریخی و ردیف کردن پشت سر هم اطلاعاتی سرد و بیروح، با تعاریف و
عبارات کلیشهای و تکراری و اسامی ناآشنا نمیتواند جاذبهای برای دانشآموزان ایجاد کند. خیلی از مطالب کتابها اطلاعات صرف و بدون تحلیل است و کمکی به بالا بردن فهم تاریخی نمیکند. بیتعارف بگوییم متن کتابهای تاریخ، دانشآموزان را نسبت به عباراتی چون نفوذ بیگانگان و بیبندوباری درباریان بیحس کرده؛ عباراتی که فقط پشت سرهم حفظ میشوند و دانشآموز از تاثیر آن وقایع بر سرنوشت امروز خود چیزی نمیفهمد و نمیتواند آن را با زندگی امروز گره بزند. دست آخر هم چون درسی است که در کنکور تأثیر چندانی ندارد، با امتحانی به فراموشی سپرده میشود.
شیوههای آموزش این درس نیز فاقد تنوع لازم است و به خاطر اهتمام اندک به آن، نوسازی نشده، در حالی که امروز با مجهز شدن بسیاری از کلاسها به ویدئوپروژکتور به آسانی میتوان با کمک پخش محتوای چندرسانهای، محتوای تاریخی را با کمک ایجاد درک بصری در ذهن دانشآموزان تثبیت کرد.
البته موضوع فقط آموزشوپرورش نیست. صداوسیما و سینما نیز در توجه کافی به تاریخ عملکرد قابل قبولی ندارند. ما میبینیم پخش سریالهای باکیفیت تاریخی مثل مختارنامه، یوسف پیامبر(ع)، در چشم باد، کلاه پهلوی و سرزمین مادری چقدر در علاقهمند شدن مردم به دانستن تاریخ نقش داشت اما اینها اتفاقات خوبی بودند که بسیار کم تکرار میشوند.
تاریخ، تنها گذشته نیست، تاریخ تعیینکننده آینده است، بویژه اطلاع از آنچه دشمن در گذشته انجام داده تا حد زیادی موجب تسلط بر ترفندهای او در زمان فعلی است و میتواند نقش ملت را در وقایع امروزش پررنگتر و فعالتر کند
رها عبداللهی
گاهنامه.pdf
598.7K
تبیینی بر چرایی مخالفت رهبر معظم انقلاب درباره مذاکره با آمریکا و چگونگی مواجهه با آن