eitaa logo
#ثامن_معراج‌(۸)
189 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
4.9هزار ویدیو
83 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
نسبت به محیط بی تفاوت نباشیم... داستان: موشی ، در خانه صاحب مزرعه‌ای ، ماری را دید .به گاو و گوسفند و مرغ خبر داد. همه گفتند، به ما ربطی ندارد مشکل توست. مار، در تله افتاد و زن صاحب مزرعه را گزید.مرغ را سر بریدند و سوپ درست کردند.گوسفند را برای عیادت کنندگان سر بریدند. پس از چند روز زن صاحب خانه فوت کرد و گاو را ، برای مراسم ترحیم کشتند.در این مدت موش از سوراخ دیوار نگاه می کرد و به مشکلی که به دیگران ربطی نداشت فکر می کرد... بله خداوند هم در قرآن می فرماید إِنَّ اللهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِم انگار رسم شده مذهبی ها، هیئتی ها و حتی انقلابی ها گوشه ای بنشینند و فقط بگویند چرا وضع اینطور است. ولی آنجایی که باید قدمی از قدم بردارند همه کار دارند! @samen_meraj •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از خبر 20:20
نامه کشف‌شده در محل فوت مرحوم پوراحمد چه بود؟ دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان گیلان: 🔹نوشته‌ای که همراه مرحوم پوراحمد کشف شده، نوشته‌ای کاملا شخصی، خصوصی و خانوادگی است. 🔹عدم‌انتشار تصاویر دل‌نوشته‌های خانوادگی و خصوصی پوراحمد در بخشی از وصیت‌نامه وی مورد تاکید قرار گرفته است. 🔹مرحوم پوراحمد در انتهای این نامه تاکید کرده به غیر از خانواده‌اش کسی از محتوای نامه باخبر نشود و باتوجه به اینکه خانواده مرحوم از محتوای نامه مطلع هستند در صورت صلاح‌دید محتوای آن را منتشر خواهند کرد. خبر20:20🔻 https://eitaa.com/khabarr2020 https://eitaa.com/khabarr2020
🕊🥀 شهیدی‌که‌برای‌آب‌نامه‌ می‌نوشت! 😔 شهید غواص، یوسف قربانی در این دنیای فانی هیچکس را ندارد در ۶ ماهگی پدرش را در ۶ سالگی مادرش را در ۸ سالگی مادر بزرگش را و برادرش را هم در سانحه رانندگی از دست داد... زمان شهادتش هم غریبانه دفنش می کنند🖤🥀 🔹همرزم یوسف می‌گوید: هر روز می‌دیدم یوسف گوشه‌ای نشسته و نامه می‌نویسد با خودم می‌گفتم یوسف که کسی را ندارد برای چه کسی نامه می‌نویسد؟ آن هم هرروز؟ یک روز گفتم یوسف نامه‌ات را پست نمی‌کنی؟ دست مرا گرفت و کنار ساحل اروند برد نامه را از جیبش در آورد، پاره کرد و داخل آب ریخت چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه می‌نویسم ، کسی را ندارم که..😭 🔸بیاییم برایش ، پدری ، مادری ، برادری و خواهری کنیم و به هرکس که میتوانیم ارسال کنیم تا سِیلی از فاتحه و صلوات به روح مطهرش هدیه کنیم. تا ابد مدیون شهداییم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دختری که عمدا سرود جشن تکلیف را خراب کرد برای یک نفر .... زن و زندگی و آزادی را در این قصه ببینید و بشنوید
📚 👈 مادر قهرمان 🌴ادیسون به خانه بازگشت یادداشتی به مادرش داد، گفت: این را آموزگارم داد گفت فقط مادرت بخواند، مادر در حالی که اشک در چشمان داشت برای کودکش خواند: فرزند شما یک نابغه است واین مدرسه برای او کوچک است آموزش او را خود بر عهده بگیرید. 🌴سالها گذشت مادرش درگذشت. روزی ادیسون که اکنون بزرگترین مخترع قرن بود در گنجه خانه خاطراتش را مرور می کرد برگه ای در میان شکاف دیوار او را کنجکاو کرد آن را درآورده و خواند، نوشته بود: کودک شما کودن است از فردا اورا به مدرسه راه نمی دهیم. 🌴ادیسون ساعت ها گریست و در خاطراتش نوشت: توماس ادیسون کودک کودنی بود که توسط یک مادر قهرمان نابغه شد. @samen_meraj
20.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 📌افطار و یاد سیدالشهدا 🎤 استاد بندانی نیشابوری
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🍃🌼 🌸 ✨ رازت را به کسی مگو ✨ در یک دهکده ای دور افتاده دو تا دوست زندگی می کردند. یکی از اونها جانسون و دیگری پیتر بود. این دو تا از کودکی با هم بزرگ شده بودند. آنقدر این دو دوست رابطه خوبی با هم داشتند که نصف اهالی دهکده فکر می کردند که ِاین دو نفر با هم برادرند. با این حال که هیچ شباهتی به هم نداشتند. اما این حرف اهالی نشان از اوج محبتی بود که بین این دو نفر وجود داشت. همیشه پیتر و جانسون راز دلشون رو به همدیگه می گفتند و برای مشکلاتشون با همدیگه همفکری می کردند و بالاخره یه راه چاره براش پیدا می کردند. اما اکثر اوقات جانسون این مسائل رو بدون اینکه پیتر بدونه با دوستای دیگه اش در میان می گذاشت. وقتی پیتر متوجه این کار جانسون می شد ناراحت می شد اما به روش هم نمی آورد. چون آنقدر جانسون رو دوست داشت که حاضر نبود حتی برای یک دقیقه تلخی این رابطه رو شاهد باشه. به خاطر همین احترام جانسون رو نگه می داشت و باز هم مثل همیشه با اون درد دل می کرد. سالها گذشت و پیتر ازدواج کرد و رفت سر خونه زندگیش، اما این رابطه همچنان ادامه داشت و روز به روز عمیق تر می شد. یه روز پیتر می خواست برای یه کار خیلی مهم با خانواده اش بره به شهر. به خاطر همین اومد و به جانسون گفت من دارم می رم به طرف شهر، اما اگه امکان داره این کیسه پول رو توی خونت نگهدار تا من از شهر برگردم. جانسون هم پول رو گرفت و رفیقش رو تا دروازه خروجی بدرقه کرد. وقتی داشت به خونه برمی گشت، سر راه رفت پاتوق خودش و شروع کرد با دوستاش تفریح کردن. هوا دیگه داشت کم کم تاریک می شد و جانسون با دوستاش می خواست خداحافظی کنه. اما دوستاش گفتن هنوز که زوده چرا مثل هر شب نمی ری؟ اونم گفت که پولهای پیتر توی خونست و باید زودتر بره خونه و از پولها مراقبت کنه. خلاصه خداحافظی کرد و رفت. وقتی رسید خونه سریع غذاشو خورد و رفت توی اتاقش. پولها رو هم گذاشت توی صندوقش و گرفت تخت تخت خوابید. بی خبر از اتفاقی که در انتظارش بود. بله درست حدس زدید. چند نفر شبونه ریختن توی خونه و پولها رو با خودشون بردند! جانسون صبح که از خواب بیدار شد متوجه این موضوع شد و از ناراحتی داشت سکته می کرد! تمام زندگیش رو هم اگه می فروخت نمی تونست جبران پولهای دزدیده شده رو بکنه. از ناراحتی لب به غذا هم نزد. دم دمای غروب بود که دید صدای در میاد. در رو که باز کرد دید پیتر اومده تا پولها رو با خودش ببره. وقتی جانسون ماجرا رو براش تعریف کرد، پیتر به جای اینکه ناراحت بشه و از دست جانسون عصبانی باشه، شروع کرد به خندیدن و گفت می دونستم، می دونستم که بازم مثل همیشه نمی تونی جلوی زبونت رو بگیری. اما اصلاً نترس. چون من فکرشو می کردم که این اتفاق بیافته. به خاطر همین چند تا سکه از آهن درست کردم و توی اون کیسه ریختم و اصل سکه ها رو توی خونه خودم نگه داشتم و چون می دونستم که کسی از این موضوع با خبر می شه و تو به همه می گی که سکه ها پیش تو بوده، خونه من امن تر از تو بود. الآن هم اصلاً نگران و ناراحت نباش شاید از دست من و این رفتارم ناراحت بشی، اما این درسی برات می شه که همیشه مسائلی رو که دیگران با تو در میون می گذارند توی قلبت محفوظ نگه داری و به شخص ناشناسی راز دلت رو بازگو نکنی.
سلام و ادب باتوجه به ممنوعیت ارائه خدمات به کشف حجاب کنندگان، درصورت مشاهده این موضوع در ادارات دولتی، واحد های صنفی، مراکز درمانی و... (بدون ایجاد هرگونه حساسیت) تصویر، نام و آدرس محل خدمت رسانی و فرد کشف حجاب کننده جهت برخورد با خاطیان امر به آی دی ستاد خبری سازمان اطلاعات سپاه استان اصفهان ارسال نمایید‌. @st_114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
11.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 افزایش قیمت بنزین در دستور کار دولت و مجلس نیست ▪️اوجی در جمع خبرنگاران:بار‌ها اعلام شده است که هیچ‌گونه افزایش قیمت بنزین در دستور کار دولت، وزارت نفت و مجلس نیست. ▪️پارسال ۲۰۳ میلیون بشکه نفت بیش از ۱۳۹۹ و ۹۰ میلیون بیش از سال ۱۴۰۰ فروختیم و تقریباً ۹۰ درصد تکالیف بودجه‌ای خود را عمل کردیم. ▪️در تعطیلات نوروزی در هیچ یک از چهار هزار و ۴۰۰ جایگاه بنزین در سراسر کشور مشکل کمبود بنزین نداشتیم.